┄┅◈🍃🌹🍃◈┅┄
#خاطره
یک شب محمد را در خواب دیدم. خوشحال بود و بانشاط. لباس فرم سپاه بر تنش بود. چهرهاش خیلی نورانیتر شده بود.
یاد مداحیهای او افتادم. پرسیدم: محمد! این همه در دنیا از آقا خواندی، توانستی او را ببینی؟
محمد در حالی که میخندید گفت:
"من حتی آقا امام زمان را در آغوش گرفتم."
🍃 شهید محمدرضا تورجی زاده
🌹@tarigh3
16.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انگار نه انگار دل شهر گرفته ست؛
از بارش بی وقفه ی باران خبری نیست..!
دلم باران
دستم باران ...🌧☔️💦
🌹@tarigh3
" سلام علیکم و رحمه الله...؛"
"لا اله الا الله الملک الحق المبین:
روزتان بخیر و شادی. وجودتان در کمال صحت و سلامت و حاجات و آرزوهاتون محقق باد...؛
الهی نگاه خدا همواره بدرقه و سایه سار زندگیتان بوده و آرامش و آسایش مستولی بر شما و عزیزانتون باد...؛
💐🌻 الهی آمین 🌻💐
باز هم رسیدیم به پنجشنبه و یاد خوبانی که دیگر در بین ما نیستند...
شادی روحشان فاتحه مع الصلوات.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸💐🌸
آقا مرتضی آوینی میگفت:
«مَشک رنجهای انقلاب را
به دندان کشیدهایم، دست و پا
دادهایم، اما آن را رها نکردهایم...»
ما نیز تا زنده ایم آن مشک را رها
نخواهیم کرد حتی به اشک!
به خون، به سر...♥️
#شهید_مرتضی_اوینی_
#یادشهداباصلوات
#سلام_امام_زمانم
سر فدای قدمت، ای مه کنعانی من
قدمی رنجهکن،ای دوست به مهمانی من
عمرمان رفت به تکرار نبودن هایت
غیبتت سخت شد،ازدستِ مسلمانی من.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
💢مرد بیچاره😂
شخصی نزد استادی رفت تا از زبان درازی و سرکوفت های زنش شکایت کند و مشورتی بگیرد.
استاد گفت: بابت هر کاری که زنت برایت انجام میدهد از او تعریف و تمجید کن...
هنگام شام زن سفره را پهن کرد. مرد با اولین لقمهای که خورد شروع کرد از دستپخت زنش تعریف کردن و گفت تا حالا چنین غذای لذیذی نخورده ام.
زن گفت: زهرمار بخوری، چندین سال برات غذا پختم اما یکبار هم تعریف نکردی ، حال که خواهرت برا اولین بار غذا برامون فرستاده، تعریف و تمجید میکنی؟! 😂
🔅قدیما یه شاگرد کفاشی بود، هر روز میرفت لب رودخونه برای درست کردن کفش، چرم میشست؛
🔅اوستاش هر روز قبل رفتن بهش سیلی میزد، میگفت اینو میزنم تا چرم رو آب نبره! یه روز شاگرد داشت میشُست که چرم رو آب برد، با خودش گفت اوستا هر روز به من چَک میزد که آب نبره چرم رو، الان بفهمه قطعا زنده م نمیذاره!
🔅با ترس و لرز رفت و هرجوری بود به اوستاش گفت جریان رو، ولی اوستاش گفت باشه عیب نداره. شاگرد با تعجب پرسید نمیزنیم؟ اوستاش گفت من میزدم که چرم رو آب نبره! الان که آب برده دیگه فایده ای نداره...
🔅زندگیم همینه، تمام تلاشتون رو بکنید چرم رو آب نبره، وقتی چرمتون رو آب برد دیگه فایده نداره، حرص نخورید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅همه ی آدما حسادت میکنن......
#استادپناهیان
هرچه دل از دلواپسی های دنیا رها گردد
دریچه قلب به سوی آسمان ها
باز و باز تر می شود...
یادمان باشد که قلب کجاست !
حرم الله ...♥️
🌹@tarigh3