eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
658 دنبال‌کننده
13هزار عکس
6.6هزار ویدیو
46 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸برخیز که نور ازلی می آیـــــد 🌸بر عالم ایجــــاد ، ولی می آیـــــد... 🌸مجموعه حُسن وعشق وایثار و کرم 🌸یعنی که حسیـن بن علـی می ‏آید... 🌱میلاد باسعادت خطِ سرخِ عشق، سومین پرچم دار قله امامت و دیانت، اربابمان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را به محضر مولایمان ارواحنا فداه و شیعیانشان تبریک و تهنیت می گوییم.🌹
سلام این روزها روزهای عزیزست... روزهایست که بندگان عزیز خدا به دنیا آمده اند بنده رو از ته دل یه دعا بکنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌎 اینکه ما، در مقطعی از تاریخ به دنیا آمده‌ایم که امام حسین علیه‌السلام، آرزوی زیستن در آن را داشته‌اند، اصلا اتفاقی نیست! 💥 رسالت ویژه‌ای بر دوش ماست! خداوند، هدف و مقصد خاصی را، برای ما، در نظر گرفته است! 🎯 کدام هدف و مقصد؟! چه رسالتی؟! 🎊 ویژه‌ی ولادت علیه‌السلام
💫قدم به ساحت جهان زدند: ٣هم قدم،٣هم قسم،٣هم سخن،٣هم نشین،٣همسفر،٣هم هدف،٣هم نظر،٣بی قرین،٣دلربا،٣جان به كف،٣هم ندا،٣ نازنین، یكی پدر،🔆یكی پسر،🔆یكی عموی مه جبین (ع)💫🌺 (ع)💫🌺 (ع)💫🌺 💫🌺
❤️ خیال‌خوب‌ٺو لبخندمیشودبہ‌لبم وگࢪنہ‌این مَنِ دیوانہ‌غصہ‌هادارد. اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ️ 💠روایت حمیدداودآبادی از یکی از ۴ ( مسئول امور شناسایی مفقودین سپاه اندیمشک) 🔸قبل از ۴ یکی از روزها که در پهلوی علی بودم، دم ظهر گیر داد برای ناهار به خانه آنها برویم که با خوشحالی پذیرفتم... 🔸علی جوان پاک دل، صاف و ساده و خوش مرامی بود. همواره به خلوص و صداقتش می خوردم. در مدتی که با او آشنا بودم، یک بار ندیدم دروغی بگوید یا با گفتن جوک یا تمسخر دیگران، باعث غیبت یا رنجش اطرافیان شود... 🔸همین طور که نشسته بودیم، علی از خاطرات می گفت که در عملیات بدر شهید شده بود. وقتی رسید به آنجا که: "حمیدخدابیامرز وصیت کرده بود وقتی شهید شد، اگر فرزندش دختر بود، اسمش را زینب بگذارند و اگر پسر بود، حسین. وقتی حمید شهید شد و دخترش بدنیا اومد، نامش را گذاشتند." اشک در چشمانش حلقه زد... 🔸در همین حال، دست برد پشت کمد و قاب عکس بزرگی را بیرون اورد. با خودم گفتم حتما عکس حمید است که قاب کرده، ولی در کمال تعجب دیدم عکس خودش است. 🔸وقتی پرسیدم این چیست؟ گفت: "این عکس رو چند وقت پیش انداختم و دادم یه دونه ازش بررگ کردند. این رو آماده کردم واسه حجله ." 🔸اشک من را هم دراورد. دلم آتش گرفت. یک سال نمی شد ازدواج کرده بود، ولی حالا عکس خودش را برای حجله قاب کرده بود. 🔸وقتی بغلش کردم و رویش را بوسیدم، گفت: "اتفاقا خانمم حامله است. به اونا گفتم اگر بچه ام دختر بود، اسمش رو بذارند زینب و اگر پسر بود، بذارند ." 🔸علی در ۴ در جزیره ام الرصاص مفقود شد و چند سال بعد استخوانهایش به خانه بازگشت و دخترش زینب که بزرگ شده بود، از پیکر پدر استقبال کرد...
❤️بوسه پیامبر اکرم(ص)❤️ ☘ مرحوم حاج شیخ علی اکبر نهاوندی از علماء مشهد بود ، که در کتاب شریفش فرمود : یکی از زهّاد و پرهیزگاران می فرمود : من با خودم عهد کردم که هر شب قبل از خوابیدن به اندازه ی معینی بر محمد و آل محمد (ص) صلوات بفرستم. ☘ یک شب یک عده از رفقا و دوستان به اتاق و حجره ام آمدند ، با اینکه حجره ام شلوغ بود و تا دیر وقت طول کشید و خسته بودم ولی مثل هرشب صلوات هایم را فرستادم و بعد خوابیدم. ☘ خواب دیدم ، آقا رسول الله (ص) وارد حجره شدند و از تشریف فرمائی وجود مقدس حضرت در و دیوار منور شده بود. به سوی من تشریف آورند و فرمودند: ☘ کجاست آن دهانی که بر من صلوات می فرستاد؟ می خواهم ببوسم . من خجالت کشیدم که بگویم من . چون لیاقتی در خودم نمی دیدم ، ولی آنقدر آقا رسول الله (ص) بزرگوار بودند که صورت مبارک را جلو آوردند و به صورت من بوسه زدند. از شدت خوشحالی از خواب پریدم بطوری که همه ی دوستان و رفقا از خواب بیدار شدند.
! 🌷در دفتر فرماندهی سر و صدا به حدی رسید که فرمانده سپاه منطقه هفت از اتاقش بیرون آمد و جویای قضیه شد. مسئول دفتر گفت: این سرباز تازه از مرخصی برگشته ولی دوباره تقاضای مرخصی داره. فرمانده گفت: خب! پسر جان تو تازه از مرخصی آمدی نمیشه دوباره بری. 🌷یک دفعه سرباز جلو آمد و سیلی محکمی نثار شهید بروجردی کرد. در کمال تعجب دیدم شهید بروجردی خندید و آن طرف صورتش را برد جلو و گفت: دست سنگینی داری پسر! یکی هم این طرف بزن تا میزان بشه. بعد هم او را برد داخل اتاق. صورتش را بوسید و گفت: ببخشید، نمی دانستم این قدر ضروری است. می گم سه روز برات مرخصی بنویسند. 🌷سرباز خشکش زده بود و وقتی مسئول دفتر خواست مرخصیش را با کارگزینی هماهنگ کند؛ گوشی را از دستش گرفت و گفت: برای کی می خوای مرخصی بنویسی؟ برای من؟ نمی خواد. من لیاقتش را ندارم. بعد هم با گریه بیرون رفت. 🌷بعدها شنیدم آن سرباز، راننده و محافظ شهید بروجردی شده. یازده ماه بعد هم به شهادت رسید. آخرش هم به مرخصی نرفت.... قهرمان لرستان، سردار سرلشکر پاسدار محمّد بروجردى🕊🌷
هیچ بنایی محکم تر از دلی نیست که علیه السلام توشه!! الحمدولله که تو دلمون هستی آقا جان
رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا .. ممتحنه/۵ ، ما‌ رو درس عبرت دیگران قرار‌ نده!
اگر دیدی‌ حرف‌های‌ خوب‌ میزنی‌ ولی‌ درباطنت عملی‌ نداری‌ به‌اون‌ حرفا ...! یعنی‌ اینکه‌ شیطان‌ وجودت‌ رو تهی‌ کرده...
تو هرکاری گمنام بمونید هرکار خیری... وقتی شما گمنام باشید حضرت زهرا سلام الله کارتون رو میخره... سیدالشهدا علیه السلام میخره...
در مناجات شعبانیه می خوانیم: «إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْك» کمال انقطاع یعنی من از بقیه ببُرم! این کمالِ انقطاع، فقط در صورتی رخ می دهد که آدم از مهربانی خدا عمیقاً لذت ببرد و شدیداً وجودش به محبت خدا گرم بشود. خدایا! محبتت رو بهمون جوری نشون بده که با چشم ببینیم
هر وقت دیدی راه نداری، چند دقیقه پشت در بنشین خدا در را باز میکند... حاج اسماعیل دولابی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌼ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ ؛ 🍃ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻛﻦ !... ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﻨﺪ ... ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮﻛﻠﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻓﯽ ﻛﻨﻨﺪ ... ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻣﻴﺪﺕ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﺎ ﺍﻣﻴﺪﺕ ﻛﻨﻨﺪ ... ﻭﻗﺘﯽ ﻳﺎﺭﺕ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﺎﺭﻓﻴﻖ ﺷﻮﻧﺪ ... ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﻤﺎﻥ . ﭼﺘﺮِ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ، ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﭼﺘﺮِ است
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
📝 یکی از شجاعانه ترین تصمیماتی که باید تووی زندگیت بگیری، اینه‌که اجازه بدی، هرچیزی‌که قلب و روحت‌
🌹🌹من ی چی میگم و چراغا رو خاموش میکنم ومیرم... پـــاڪـ نگـهشــان دار، چشمـهایت را می‌گـویم؛ این چشـم ها ، فرش زیر پای مهــدی است 🌹اللهم_عجل_لولیک_الفـــــــرج یعنی دیگر گناه_نڪنیم 👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
✍توصیه های حاج محمد اسماعیل دولابی (رحمة الله علیه) در خصوص زندگی مومنانه: 1.هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است. 2.زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذ کر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود. 3.اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم. 4.گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه. 5.موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.
همه شدن منبع اطلاعات! هر کس واسه خودش تصمیم می‌گیره، مشورت قدیمی شده. طرف زن می‌گیره، به دو ماه نمی‌کشه طلاق می‌ده، شوهر می‌کنه، یه ماه نمی‌شه طلاق می‌گیره، ماشین می‌خره، هنوز صد کیلومتر راه نرفته، دلشو می‌زنه! دوست پیدا می‌کنه، آخر هفته ولش می‌کنه. اینترنت شده مرکز مشاوره‌اش، آدم‌های مجازی بهش اطلاعات میدن، اونم قبول می‌کنه. آدم‌های حقیقی رو قبول نداره، اونایی که چند تا پیرهن بیشتر پاره کردنو قبول نداره. با تجربه‌ها رو قبول نداره. پس لااقل حرف خدا به پیغمبرشو که باید قبول داشته باشه: وَ شاوِرْهُمْ فِی‌الاَْمْرِ در کارها با آن‌ها مشورت کن (بخشی از آیه 159 آل‌عمران)