وَ اِن رَدَدتَنی عَن جَنابِکَ فَبِمَن أعوذ
اگر مرا از درگاهت برانی، به که روی آورم؟!
خدا جونم من از سوالایی که جوابش میشه «تو» خوشم میاد
مناجات تائبین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی جانسوز فرمانده گردان صابرین سردار شهید حاج عباس عبدالهی تو دل کوه 💔
*اگه سلمان رشدی رو نیروی ما زده که دممون گرم تو قلب نیویورک آدم داریم*
*اگه خودشون زدن که پرونده جدید ضدایران درست کنن یعنی نیروی خودشونم میزنن!*
*قابل توجه مصیعلینژاد*
*اگه یه نفر خودجوش زده این هواداری اسلام که تا نیویورک گسترش پیدا کرده*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 وطن فروشی رو از شاهنشاه آریامهر یاد بگیرین که دخترشو بدون شیربها و مهریه و عروسی فرستاد خونه بخت!
🗓 روز بیست و سوم مرداد سال ۱۳۵۰، بحرین از ایران جدا شد و حاکمیت چند صد ساله ایران بر استان چهاردهم خود پایان پذیرفت‼️
#بحرین
#آریا_مهر
شاه ایران: سیستان ارزش اقتصادی ندارد!!!
شاه از تمام آب رود هیرمند تنها سهم ۲۵ درصد برای ایران را قبول کرد ، اسدالله علم به این تصمیم شاه اعتراض کرد اما او نپذیرفت و گفت سیستان ارزش اقتصادی ندارد !
خدا
سه حرف دارد
ولی
برای پر کردن تنهایی ام
حرف ندارد...!!!
دوستت دارم خدا جوون😍😍😍😍
اگر می خواهید تندرست بمانید:
1. احساساتتان را بیان کنید.
هیجانات و احساساتی که سرکوب یا پنهان شده باشند به بیماریهایی نظیر ورم معده، زخم معده، کمر درد و درد ستون فقرات منجر میشوند.
سرکوبی احساسات به مرور زمان حتی میتواند به سرطان هم بیانجامد. در آن زمان است که ما به سراغ یک محرم میرویم و رازها و خطاهای خود را با او در میان میگذاریم! گفتگو، صحبت کردن، کلمات وسیله درمانی قدرتمندی هستند.
2. تصمیمگیری کنید.
افراد دو دل و مردد دچار دلهره و اضطراب هستند. دو دلی و بیتصمیمی باعث میشود که مشکلات و نگرانیها روی هم انباشته شوند. تاریخ انسان بر اساس تصمیمگیریها ساخته شده است. تصمیمگیری دقیقاً به معنی چشمپوشی آگاهانه از بعضی مزایا و ارزشها برای به دست آوردن بعضی دیگر است.
افراد مردد در معرض بیماریهای معدی، دردهای عصبی و مشکلات پوستی قرار دارند.
3.به دنبال راه حلها باشید.
افراد منفی، مشکلات را بزرگ میکنند و راه حلها را نمییابند. آنها غم و غصه، شایعه و بدبینی را ترجیح میدهند. روشن کردن یک کبریت بهتر از تاسف خوردن از تاریکی است. زنبور، موجود کوچکی است اما یکی از شیرینترین چیزهای جهان را تولید میکند. ما همانی هستیم که میاندیشیم. افکار منفی باعث تولید انرژی منفی میشوند که آنها نیز به نوبه خود تبدیل به بیماری میگردند.
4. در زندگی اهل تظاهر نباشید.
کسی که واقعیت را پنهان نگاه میدارد، تظاهر میکند و همیشه میخواهد راحت و خوب و کامل به نظر دیگران برسد، در واقع بار سنگینی را بر دوش خود قرار میدهد. مثل یک مجسمه برنزی با پایههای گِلی. هیچ چیز برای سلامتی بدتر از نقاب به چهره داشتن و زندگی کردن با تظاهر نیست. این گونه افراد زرق و برق زیاد و ریشه و مایه اندکی دارند و مقصد آنها داروخانه، بیمارستان و درد است.
5. واقعیتها را بپذیرید.
سرباز زدن از پذیرش واقعیتها و عدم اتکاء به نفس، ما را از خودمان بیگانه میسازد. هسته اصلی یک زندگی سالم، یکی بودن و رو راست بودن با خود است. کسانی که این را نمیپذیرند، حسود، مقلد، مخرب و رقابت طلب میشوند. پذیرفتن انتقادها، کاری عاقلانه و ابزار درمانی خوبی است.
6. اعتماد کنید.
کسانی که به دیگران اعتماد ندارند نمیتوانند ارتباط خوبی با دیگران برقرار کنند و نمیتوانند رابطه پایدار و عمیقی با دیگران به وجودآورند!
امیدوارباش
گاهی درانتهای
خارهای یک کاکتوس
به غنچه ای میرسی
که زندگیت راروشن میسازد
شبتون زیباوپرازامید💕
اگه خدا تو رو تو مسیر درستی قرار بده، هیچ آدمی نمیتونه با سنگ انداختن جلوی پات یا ضربه زدن بهت تو رو پایین بکشه
اون دری که خدا برات باز میکنه بنده ی خدا نمیتونه ببنده😉
چشماش مجروح شد و منتقلش کردند تهران؛
محسن بعد از معاینه از دکتر پرسید:
آقای دکتر مجرای اشک چشمم سالمه...؟!
میتونم دوباره با این چشم گریه کنم؟!
دکتر پرسید :
برای چی این سوال رو میپرسی پسرجون...؟!
محسن گفت :
چشمی که برای امام حسین علیه السلام گریه نکنه به درد من نمیخوره...
#شهید_محسن_درودی🕊🌹
دختری با پدرشمیخواستند از یک پُلچوبی رد شوند. پدر رو به دختر خود کرد و گفت: دخترم دستم را بگیر تا از پل رد شویم. دختر به"پدر" گفت من دست تو را نمی گیرم ! تو دست مرا بگیر...
پدر گفت: چرا؟ چه فرقی می کند؟! مهم این است که دستم را بگیری و با هم رد شویم
دخترک گفت فرقش ایناست که اگر من دست تو را بگیرم ، ممکن است هر "لحظه" آن را رها کنم ، اما تو اگر دست مرا بگیری هرگز رها نمیکنی
این دقیقا مانند رابطه ی ما با خداوند است. هرگاه ما دست او را بگیریم ممکناست با هر غفلت دستش را رها کنیم
اما اگر ازخداوند بخواهیم که دستمان را بگیرد، اوهرگز رها نخواهد کرد! "دعا" کنیم فقط خدا دستمون رو بگیره
😔😔😔
"عبدالله بن عمیر کلبی " جزء اولین شهدای کربلاست که از اصحاب به میدان رفت
جوانی دلاور از شیعیان کوفه بود. بهکوفه آمد و در نزدیکی بئرالعبد "خانه" ای گرفت و با همسرش آنجا رفت
وقتی دید عمر سعد لعنتالله علیه نیرو آمادهو سازماندهی میکند تا از نخیله به جنگ با امام حسین علیهالسلام بروند گفت بهخدا قسم شیفتهجهاد با مشرکان بودم
امیدوارم جنگ با اینان که به نبرد فرزند "پیامبر" می روند، نزد خداوند کمثوابتر از جهاد با مشرکان نباشد
پیش همسر خود رفت و نیت خود را با او در میان گذاشت، شبانه از کوفه بیرون رفتند و شب "هشتم محرم" به"یاران" امام در کربلا پیوستند. همسر او نیز از شهدای کربلا بود
پس از شهادت عبدالله همسر او خود را به بالین وی رساند و خاک وخون ازچهره او پاک می کرد ، که به دست یکی از غلامان شمر ملعون لعنت الله علیه به نام رستم با گرزی که بر سرش زد به شهادت رسید
من برای گذشته ام هیچ کاری نمی توانم بکنم. اگر شما تمامِ علم وعلمای جهان را هم جمع کنید، حتی نمی توانید لباسی که دیشب در مهمانی پوشیده بودید را "عوض" کنید ، و یک "لباس"دیگر بپوشید.
چون دیشب تمام شد و رفت
وقتی هیچکس نمیتواند هیچ کاری برای "گذشته" بکند چرا "آدم" باید در گذشته بماند؟
از گذشته باید آموخت ، نباید به آن "آویخت" ، گذشته برای آموزش استنه برای سرزنش
🤔🤔
چشمی که دائم عيب ديگران را ببيند، آن "عيب" را به ذهن منتقل می کند.
و ذهنی که دائما با عيب های ديگران درگير است، "آرامش" ندارد ، درون آن " متلاطم" و آشفته است
در عوض آن "چشمی" که ياد گرفته است هميشه زیباییها را ببيند ، اول از همه خودش آرامش پيدا می کند
چون چشم زيبابين عيب های ديگران را نمی بيند و "دنيای" درونش دنيای قشنگی هاست
🌺🌹🌺🌹🌺
راز " کشته نشدن" عده ای از دشمنان آقا امام حسین علیه السلام در روز عاشورا:
امام سجاد علیهالسلام فرمود در روز عاشورا پدرم را ديدم كه به دشمنان حمله میكرد و آنها را می كشت
ولی در آن"درگيری" بعضی از افراد "دشمن"را با اين كه زير "شمشير" او قرار می گرفتند، پدرم رد می كرد
آنها را نمی كشت با اينكه می توانست آنها را بكشد. راز اين موضوع را نمی دانستم
تا هنگامی كه به مقام امامت رسيدم، فهميدم آن كسانی را كه پدرم "نمی كشت" در نسل آنها ، شخصی كه ما اهل بيت علیهم السلام را دوست بدارد وجود داشت
پدرم با "نگاه" کردن به دشمن میفهمید از نسل او، گریه کن برای این " مصیبت" به وجود می آید ، به همین خاطر برای حفظ آن دوست ما در"صُلب" پدرش ، پدر را نمی كشت.
حاج رسول دادخواه خیابانی تبریزی معروفبه رسول تُرک، از عربده کش های تهران بود، حاجرسول عاشق امام حسین علیه السلام بود
در ایامعزاداری محرم بزرگان "جلسه"ای او را بیرون کردند. گفتند تو عرق خوری و آبروی ما رو میبری! رسول برگشت، بهخانه رفتو خیلیگریه کرد و به امام حسین علیه السلام عرضکرد از جلسهشما جوابم کردند ، شما چه می فرمایید؟ شما هم میگویید نیا؟
اولصبح در خانهاش را زدند رفت دررا باز کرد دید بزرگان جلسه آمدند، روی پای رسول تُرک افتاده و اصرار کردند بیا بریم ، گفت: کجا؟ گفتند بریم هیئت. رسول با"تعجب" گفت شما که من را از هیئت بیرون کردید! گفتندما اشتباه کردیم اومدیم دنبالت
رسول گفت تا نگید که ماجرا چیه نمی آیم!! یکی از بزرگان گفت : دیشب در خواب دیدم کربلا هستم، خیمهها برپاست آمدمسراغ خیمه سیدالشهداء علیهالسلام بروم که دیدم یک سگ از خیمه ها پاسداری می کند ، هرچه که "تلاش" کردم، نگذاشت نزدیک شوم
دیدم بدن "سگِ"، اما سَر سَره توست . معلوم هست که امام تو را"قبول" دارد. حاج رسول شروعکرد بهگریه کردن. گفت حالا که آقا من را قبول کرده، دیگر گناه نمی کنم
توبه کرد، از "اولیای خدا" شد شبی جمعی از اهل دل جلسه ای داشتند، آدرسرا به رسول ندادند. دیدند دارندر میزنند، رفتند در را باز کردند ، دیدند حاج رسول آمده
گفتند: از کجا فهمیدی؟! گریه کرد و گفت بیبی آدرس را به من داده. شبآخر عمرش بود رو به قبله بود، گفتند: چگونه ای؟ گفت: منتظرم ارباب بیاد
😭😭😭
یه تجارت هستکه هیچوقت نابودی ندارد؛
این"تجارت" چطوری هست؟!
قرآن مجید جواب را اینگونه میدهد:
همانا کسانی که کتاب خدا را تلاوت می کنند و "نماز" بر پا می دارند، و از آنچه ما روزی آنها کرده ایم ، پنهان و آشکار انفاق میکنند، به تجارتی دل بسته اند که هرگز زوال نمی پذیرد.
سوره مبارکه فاطر ، آیه ۲۹
🍃گریه کن حسین
ما که خودت را نمیبینیم، لااقل دستمالی را که این شبها با آن اشکهایت را پاک میکنی، جایی بگذار و نشانیاش را به ما بده تا با بوییدن اشکهای تو، دلمان نرم شود. قطرههای اشک تو برای حسین، بهشتی است. کسی اگر بوی قطرههای اشکت را استشمام کند، عشق حسین در همۀ وجودش جاری میشود. عشقهای ما قابل اتکا نیست. معلوم است که دلمان به تسخیر عشق حسین در نیامده. باید تسخیر حسین شویم، تا تو بیایی.
آقا! بگو نشانی دستمال اشکت را از کجا به دست بیاوریم!
شبت بخیر گریه کن حسین!
#محرم
#شب_بخیر
اولصُبـــــــــــح بگـو:
جانبھ فداےتُو"حُسیـــن"
ڪھ اگرجـــــانبھ لبتشد..
بھ رھِ دوســـــــت شود..!🥀
#السلام_علی_ساکن_کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعا کن برای عاقبت بخیری ما، تویی که عاقبتت بخیر شد...
#شهید_جهاد_مغنیه🕊🌹
آرامش یعنی:
قایق زندگیت را
دست کسی بسپاری که
صاحب ساحل آرامش است!
🙃الابذکرالله تطمئن القلوب🙃
فاطمه مغنیه (خواهر شهید جهاد مغنیه) میگوید:مادرمن یک زن فوق العاده است ❤️، خبر شهادت بابا که رسید رفت دو رکعت نمازخواند... همه ی ما را مادرمان آرام کرد ، بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند ، وقتی دید در مواجهه با پیکر بابا بی تاب شدیم خطاب به جنازه بابا گفت :
الحمدالله که وقتی شهید شدی کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمی کند...❗️
همین یک جمله ما را آنقدر خجالت داد😔 که آرام شدیم .
بعد خودش رفت و وقتی مراسم تشیع برگزار میشد ، یک ساعت در قبری که برای بابا آماده کرده بودند ماند و قرآن و زیارت عاشورا خواند .
❤ خبر شهادت #جهاد را هم که شنید همین طور ...
دلم سوخت وقتی برادرم جهاد رو دیدم ...
مثل بابا شده بود ...😭
خون ها رو شسته بودند ولی جای زخم هاو پارگی ها بود ، جای کبودی و خون مردگی ها ...😞
تصاویر شهادت بابا و جهاد باهم یکی شده بودن و ی لحظه به نظرم رسید من دیگه نمیتونم تحمل کنم ...
باز مادر غیر مستقیم من و مصطفی رو آروم کرد .
وقتی صورت #جهاد رو بوسید ، گفت :
ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده ؟! ، البته هنوز به" اربا اربا " نرسیده ...💔✨
باز خجالت آروممون کرد😞
*_شادی روح شهدای مدافع حرم صلوات_*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایشونم سقا کوچولو در مسیرپیاده روی کربلا 😍
یا حسین بطلب بیام پابوست بین الحرمین و صحن و سرای باصفات ببینم از نزدیک 😔😔🥺🥺😭😭😭😭😭😭
✍ به رزاقبودن خدا ایمان داشته باش
🔹شخصی گفت:
ﻋﺒﺎﺱ ﺁﻗﺎ! ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪﺕ زندگیات میچرخه؟
🔸گفتم:
ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ، ﮐﻢﻭﺑﯿﺶ میسازیم. ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ میرﺳﻮﻧﻪ.
🔹گفت:
ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺷﺪﯾﻢ، ﻟﻮ نمیدی؟!
🔸گفتم:
ﻧﻪ ﯾﻪخرده ﻗﻨﺎﻋﺖ میکنم، ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫﻢ ﮐﺎﺭ ﺩﯾﮕﻪﺍﯼ ﺟﻮﺭ ﺑﺸﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ میدم، ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮔﻪ، نمیذاره ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻤﻮﻧﻢ.
🔹گفت:
ﻧﻪ. ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ.
🔸گفتم:
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻡ، ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺣﻞ ﺷﺪﻩ. ﺧﺪﺍ ﺭﺯﺍقه، میرسونه.
🔹گفت:
ﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ، ﻣﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ ﺩﯾﮕﻪ!
🔸گفتم:
ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﯾﻪ ﺗﺎﺟﺮ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺗﻮﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ، ﻫﺮ ﻣﺎﻩ ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﮐﻤﮏ ﺧﺮﺟﻢ ﺑﺎﺷﻪ.
🔹گفت:
ﺁﻫﺎﻥ. ﻧﺎﻗﻼ ﺩﯾﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ. ﺣﺎﻻ ﺷﺪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ. ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ نمیگی؟
🔸گفتم:
ﺑﯽﺍﻧﺼﺎﻑ، ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ میرسونه، ﺑﺎﻭﺭ نکرﺩﯼ. یه ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ ﯾﻬﻮﺩﯼ میرسونه، ﺑﺎﻭﺭ کرﺩﯼ! ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟
🔹ﻫﯽ ﺳﺠﺪﻩ میکنیم ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﯾﮑﯽ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﻻ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻪ ﻣﺎﺳﺖ. ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﮏ ﺑﻪ ﯾﻘﯿﻦ ﻧﺮﺳﻪ، ﻫﻤﻪ ﺧﺪﺍﺕ میشن ﺍِﻻ ﺧﺪﺍ...
📚 مرحوم ﺣﺎﺝﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺩﻭﻻﺑﯽ