✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
✨شهیدمدافع حرم
سیدمیلاد مصطفوی✨
اعتقاد داشت که شهدا بهترين راهنما و الگو برای نسل جوان هستند. ميدانست که اگر دست جوانی را در دست شهدا بگذارد، آن جوان را بيمه کرده. برای همين بود که خودش و جوانی اش را وقف راهيان نور کرده بود. چه شب ها و روزهايی را در اين عرصه زحمت کشيد. دست جوانها را در دست شهدا میگذاشت و #شهدا هم با آغوش باز، اين جوانهای پاک که براساس غفلت کوچکی از اين مسير جدا شده بودند را استقبال می کردند.. دو نفر از جوانانی که اهل رابطه با نامحرم بودند با ما راهی سرزمین نور شدند. سيد خيلی با انها گرم گرفت تا اينکه يک روز با هم رفتند يکی از مناطق عملياتی، غروب بود که به اردوگاه برگشتند. اشک امانشون نميداد من هر چقدر سؤال کردم که چه اتفاقق افتاده چيزی دستگيرم نشد. بعدها فهميدم اينها شفا يافته مکتب #شهدا شدند و به جای نامحرم، دست دوستی به سمت شهدا دراز کردند و الحمدالله نتيجه هم داد... با هم رفتيم برای ساختمان درب آسانسور بخريم بعد از خريد به من گفت مرتضی بیا ميخوام ببرمت يه جای خوب! من هم دلم رو صابون زدم گفتم حتمًا رستورانی، کافی شاپ يا ...!! يکي يکي از خيابون های شهر گذشتيم. کم کم نا اميد شدم. از شهر خارج شديم. تا به خودم اومدم ديدم در #گلزار شهدای همدان هستيم! برای من از مظلوميت شهدا و علاقه زيادی که به شهدای #گمنام داشت ميگفت، حسرت از صحبت هاش ميباريد. دورانی که #خادم_الشهدا بوديم با مينی بوسی که تحويل سيد بود، برای بازديد مناطق رفتيم. نيمه شب بود، در راه برگشت ماشين خراب شد. از طرفی ما بايد زودتر ميرسيديم چون زائر داشتيم و براي فردا بايد صبحانه تدارک می ديديم. همه بچه ها پکر و ناراحت از ماشين پياده شدند. در ماشين هم هيچ آچار و انبردستی نبود. از طرفی هم اگر بود از تعميرات ماشين سر در نميآورديم.ُ سيد آرامشی که داشت آدم رو کفری ميکرد. میگفت: بچه ها چرا نگران هستيد؟ الان خود شهيد درويشی درستش ميکنه، ما صاحب داريم هيچ وقت کم نمي ياريم. بی حوصله حرفهای سيد رو گوش کرديم. باورش سخته اما خدا ميدونه چند دقيقه از حرفهای سيد نگذشته بود که در تاريكی شب آقايی اومد وگفت: چرا اينجا وايساديد؟! گفتيم ماشين مون خرابه، آستين هاش رو بالا زد، گفت نگران نباشيد، من خودم راننده ماشين سنگين هستم. #توکل به خدا دستی بهش بزنم انشاءالله درست ميشه. بسم الله گفت و رفت سراغ ماشين. به يک چشم بهم زدن، با اولين استارت ماشين روشن شد!! با خوشحالی سوار ماشين شديم و به سمت اردوگاه حرکت کرديم.ّ #توکل سيد ميلاد رو به شهدا فهميديم...
#برگرفته_از_کتاب_مهمان_شام
#گروه_نشر_شهید_ابراهیم_هادی
#این_چنین_پرواز_کردن_رسم_پاکان_است
.
🌷 تنهای تنهای تنها
🤔 تا چه موقع پای #جهاد در راه خدا هستیم؟
💌 درسی که از #امام_حسین علیهالسلام باید بهخاطر داشته باشیم
◾️🔹
میگه: دوباره کربلا؟! دوباره روضه؟! دوباره اشک و آه؟!
میگم: مگه میشه به آهنرباها بگی: بسه،
دیگه همدیگه رو جذب نکنید؟!
میدان مغناطیسیِ حسین (ع)
هر بُرادهای رو به خودش جذب میکنه.
حضرت رضا علیه السلام فرمود:
«ان یوم الحسین اقرح جفوننا و اسبل دموعنا و اذل عزیزنا بارض کرب و بلاء و اورثناءالکرب و البلاء الی یوم الانقضاء»
حادثه عاشورا اشک ما را روان ساخت و خون از چشم ما جاری کرد و عزیز ما را در سرزمین غم و اندوه، خوار ساخت و تا روز قیامت برای ما غم و غصه به میراث گذاشت.
ای داغدار اصلی این روضه ها بیا
صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا
بیش از هزار سال تو خون گریه کرده ای
ای خون جگر ز قامت زینب بیا
#آجرک_الله_یا_بقیة_الله💔🥀
🍃حاکم آسمان
برای چند نیم نگاه هم که شده چشم هایت را بده به من. می خواهم نیم نگاهی بیندازم به خیمه حسین، نیم نگاهی به خیمه زینب. عشق را می خواهم به تماشا بنشینم. من می دانم رشته عشقی که انسان را به آسمان می رساند، از خیمه زینب رد می شود و به خیمه حسین می رسد. هر کسی این رشته را دید و آن را گرفت، چشم بر هم زدنی می رود تا عرش خدا.
چشم هایت را بده به من که از زمین خسته و ملولم آقا
شبت بخیر حاکم آسمان.
🌙✨✨
السلام علیک یا بقیةالله الاعظم 🖤
ای واسطه فیض دو سرا… آجرک الله
وی حجت حق صاحب عزا… آجرک الله
با ناله زهراست عجین سوز صدایت
هم ناله ی ام النجبا آجرک الله
دریاب مرا در غم سالار شهیدان
ای منتقم خون خدا آجرک الله 🏴
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج