محمد و رحمان هر دو رفیق بودند بچه محل، عضو یک گردان و...
با هم عقد اخوت خونده بودند...
محمد شده بود فرمانده؛ رحمان رو گذاشت بیسیم چیش....
اما رحمان تو کربلای ۵ پر کشید و رفت...
محمد خیلی بیقراری میکرد چند بار وقتی میخواست مداحی کنه اول دعا که اومد بسم الله رو بگه وقتی به بسم الله الرحمن میرسید دیگه نمیتونست ادامه بده...گریه امانش نمیداد...
یه شب محمد تو مناجاتای سحرش با رحمان صحبت میکرد...رفیق بنا نبود نامردی کنی و...
بالاخره نوبت محمد شد با پهلوی دریده به دیدار خدا بره و اینگونه بود که محمد رضا تورجی زاده فرمانده گردان یا زهرا از لشکر امام حسین اصفهان بعد از گذشت چند ماه از #شهادت دوستش سید رحمان هاشمی به خدا پیوست...
الانم مزارشون کنار هم تو گلزار شهدای اصفهانه...جانم به این #رفاقت...
سمت راست:
شهیدسیدرحمان هاشمی🌹
سمت چپ:
شهید محمدرضا تورجی زاده🌹
💔🕊
خدایا . .
درشهادٺچہلذتۍاسٺ
کہمخلصانتوبہدنبالآن
اشکشوقمیریزند🚶🏿♂💔:)!"
#حاجقاسم💔
#حاج_عماد_مغنیه♥️
#شهادت🕊
#یادت_باشه
{پارت پنجم}
وقتی برگشتم دود از کله م بلند شد،حمید با همون حال رفته بود بیرون و برای من دسته گل و هدیه روز زن خریده بود، قشنگ ترین هدیه روز زنی بود که گرفتم، نه به خاطر ارزش مادی، به این خاطر که غافلگیر شدم، چون اصلا فکر نمیکردم حمید با این شرایط جسمی و درد کمر از پله ها پایین برود و برایم در شلوغی بازار هدیه تهیه کند.
همان روز به من گفت:« کمرم خیلی درد میکرد ، نتونستم برای مادر خودم و مادر تو چیزی بخرم، خودت زحمتش رو بکش ».
رسم هر ساله حمید همین بود، روز تولد حضرت زهرا«س» هم برای من، هم برای مادر خودش و هم برای مادر من هدیه میگرفت ، روی مادر خیلی حساس بود، رضایت و لبخند مادر براش یک دنیا ارزش داشت، عادت همیشگیش بود که هر بار مادرش را میدید خم میشد و پیشانی اش را میبوسید، امکان نداشت این کار را نکند، همان چند روزی که دکتر استراحت مطلق تجویز کرده بود هر بار مادرش تماس میگرفت و سلام میداد حالت حمید عوض میشد ، کاملا مودبانه رفتار میکرد ، اگر دراز کش بود مینشست، اگه نشسته بود می ایستاد، برایم این چیز ها عجیب بود گفتم:« حمید مادرت که نمیبینه تو دراز کشیدییا نشستی ، همون طور دراز کش که داری استراحت میکنی با عمه صحبت کن». گفت:« درسته مادرم نیست و نمیبینه ، ولی خدا که هست
خدا که میبینه».
ایام ماه شعبان ولادت امام حسین علیه السلام و روز پاسدار بود که حمید گفت: « بریم سمت امامزاده حسین ، میخوام برای بچه های گردان عطر بگیرم ، همونجا هم نماز میخونیم و برمیگردیم».
به فروشگاه محصولات فرهنگی امام زاده که رسیدیم....
#شهادت
#براساس_واقعیت
شایـد #شـــهادت 🕊
آرزوۍخیلۍهاباشـد!🙃
امـابدان !
که جـز مخلصین
کسـۍبهآننخواهدرسید...☝️
کاشبجاےزبان،باعمل
طلب شهادتمۍکـردم ... 😔
آمادهے شهادت بودن
با آرزوی شهادت داشتن فرقدارد
تــا شـــــ⏳ــهادت❤️
#یادشهداکمترازشهادتنیست!
🌼آیت الله بهجت دست روي زانوي او گذاشت و پرسیدند: جوان شغل شما چيست؟
گفت: طلبه هستم.
🌼آیت الله بهجت فرمود: بايد به سپاه ملحق بشوي و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشي. ️
دوباره آیت الله پرسیدند: اسم شما چیست؟
گفت: فرهاد
🌼آیت الله بهجت فرمود:
حتماً اسمت را عوض كن.
اسمتان را يا عبدالصالح يا عبدالمهدي بگذاريد. شما در شب امامت امام زمان (عج) به شهادت خواهيد رسيد.
شما يكي از سربازان #امام_زمان (عج) هستيد و هنگام ظهور امام زمان(عج) با ايشان رجوع می کنید.
🌹#شهید_عبدالمهدی_کاظمی؛ شهیدی که طبق گفته آیت الله بهجت، در شب امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در 29 آذر ماه 1394 درسوریه به #شهادت رسید.
🌺شادی ارواح بلند پرواز شهدا صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهیدانه 🕊
خداوند از مومن ادای تکلیف را میخواهد، نه نوع کار و بزرگی و کوچکی آن را.
فقط اخلاص و با دید تکلیفی به وظیفه توجه کردن...:)
[شهید مهدی باکری 🌱]
#شهادت ♥️
#امام_زمان 🌼
🌷 حجاب وصیت شـهـــــدا 🌷
دلم هوای شهادت ڪہ مے ڪند
پناه میبرم بہ چادرم
که تا آسمان راه دارد...
چادر من بوی #شـهــــادت میدهد
چرا ڪہ چشم شهدا بہ اوست
ڪہ مبادا چون چادر مادرشان فاطمه(سلام الله علیها) خاکی شود.
.
••
❣وصیت شهید علی جمال جشي
💢اگر برای نعمت #شهادت به من غبطه میخورید بدانید که من برای نعمت " #جهاد در راه خدا "
به شما غبطه خواهم خورد...
#شهدای_حزب_الله
.
براۍ #شهادت باید چڪارڪرد؟!
- نفس خود را سر بِبُر...
دنیا را براۍدنیا جدۍنگیریم
دنیا را براۍآخرت جدۍبگیریم
.
🌹نامه شهیدمدافع حرم محسن حججی به امام رضا (ع)
بسم الله النور، النور...
به: انیس النفوس، شمس الشموس، مولا علی ابن موسی الرضا(ع)
از :غلام رو سیاه، گنهکار
🌹سلام آقای خوبم
از آخرین باری که به پابوستان آمدم تاکنون چندسالی می گذرد؛ و حال که در صحن و سرایت هستم سرتاپا شوق و شعف دارم.
🌹یادم هست دفعه قبل خواسته های زیادی از شما داشتم؛ الان که خوب فکر میکنم به همه ی خواسته هایم رسیده ام. شغل سپاه، عروسی، جور شدن زندگی و... منمونم آقای خوبم، ممنون...
🌹دو روز پیش كه با لباس سبز پاسداری به حرمت قدم گذاشتم چقدر لذت بردم؛ باورم نمیشود؛ همه اینها را از کرم و بزرگی شما میدانم.
🌹مولای من، با ورود به سپاه دریچه ای جدید از زندگی به روی من باز شد؛ اگر روزی هزار بار شکر خدا را بگویم باز هم کم است؛ ارباب من، از لذت های دنیوی هرآنچه که باید می چشیدم را چشیدم...
🌹حال، بی صبرانه مشتاق چشیدنی لذتی اخروی هستم؛ لذتی که نهایتش رضای خداست...
🌹یا رضا، تو را به پدر بزرگوارت موسی بن جعفر(ع) قسم، تو را به فرزند عزیزت جواد الائمه قسم، تو را به خواهر گرامی ات فاطمه معصومه قسم، ضامن من شوید...
🌹آقا جان دوست دارم همانند علی اکبر(ع) در جوانی شهدِ شیرین #شهادت را بنوشم و جان ناقابلم را فدای شما اهل بیت کنم.
🌹فقط یک خواسته شخصی دیگر دارم؛ مولای من، بر من منت بگذار و #جواز_شهادتم را امضاء کن.
🌹امشب شام دوشنبه است؛ می گویند دوشنبه ها و پنج شنبه ها پرونده اعمال ما می رود دست صاحبمان ولی عصر(ع)...
🌹آقای من، تو را به مادرت زهرا(س) قسم، شهادت نامه ام را با امضای خودت مزین کن.
آرزو دارم امشب پرونده ام به همراه جواز شهادتم به دست امام زمان(ع) برسد؛ بدون شک با دیدن امضای ضمانت شما، ولی عصر(ع) هم امضاء می کند.
🌹گرچه سرتا پا گناهم، رو سیاهم
ضامنم باش ای رضا
مانند آهو دِه پناهم...
آقای من...
مرا از درگاهت ناامید نکن
الهی رضاً به رضاک
لامعبود سواک
دوشنبه/ سه شنبه 94/5/6
حرم امام رضا(ع)/ رواق دار الاجابه
01:34 بامداد
محسن حججی...
°•🌱
اخرین نماز عاشقے دمشق
وبرای آخرین مرتبه عازم دفاع از آن حرم حیثیتی تشیع سرخ فاطمی شدند.
در یکشنبه اول تیرماه 1393 که مصادف با سالروز تولدش بود، گویا نداء ارجعی را به وضوح شنیده بود، شهید دادالله شیبانی بامادر،برادران، فرزندان، خواهر وهمسرش تلفنی تماس گرفت واز همسرش حلالیت طلبید وبه ایشان گفت: (( انشاء الله دیدارمان به قیامت باشد...)) . و در حوالی زوال ظهر روز دوشنبه 2/4/93 (دقیقاً مطابق با تاریخ خاتمه اعتبار کارت ملی اش ) و مقارن با تکمیل سن 46 سالگی، درحالی که بهمراه یکی از همکارانش (شهید حشمت اله سهرابی ) عازم انجام مأموریت بودند، دردام تله انفجاری گروههای تکفیری افتاده ، شربت شهادت را نوشیده وجان خود را فدای دفاع ازحرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری (س) کرده ودرجوار شهدای کربلا عندربهم یرزقون شدند و تربت پاکشان تا قیامت مزار عاشقان ، عارفان و دلسوختگان ، ودارالشفای آزادگان گردید.
" فرحین بماء اتهم الله من فضله ویستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم ولا هم یحزنون سوره مبارک آل عمران آیه170
روحشون شاد و یادشون گرامی باد🌱
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُم
#شهید
#شهادت
#مدافعان_حرم
.
°•☆🕊
سالروزشهادت
#شهیدمدافعحرمحامدجوانے
شهید مدافع حرم حامد جوانی که بدون ۲ دست و ۲ چشم به شهادت رسید
در وصیتنامه خود نوشته بود: آرزو دارم همچون حضرت عباس(ع) در دفاع از حرم اهل بیت به شهادت برسم
شهدارایادکنیم با ذکر صلوات🌱
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
#شهید #شهادت #مدافعان_حرم
.
°•🌱
می بینی..؟!
نگاهشان به ماست!
فراموش کردیم سختی مسیرشان را
گم کردیم...
رد نگاهشان را...
گامهایتان استوار در مسیر شهــدا🌹
#شهید #شهادت #مدافعان_حرم
#روزوعاقبتمونشهدایے🌱
°•🌱
دلگیر نباش،
دلٺ ڪه گیر باشد رها نمیشوے
یادت باشـد،{ آزاد بودنـ ،شرط شهادٺـ استـ }
#همیشہ》_دوستت_دارم_اے_شهید💐
🌹سالروز شهادت :
🌷شهید مدافع حرم «محمدجلال ملک محمدے»
💐شادی ارواح طیبہ شهدا صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُم
#شهید #شهادت #مدافعان_حرم
.
🥀°•
شهید مدافع حـــ🕊ـــــــرم وحید گلزار نومی 🕊🌺
#شهــــــــــادت ظــــــــــهر عاشورای۹۴
#مدافع_حــــــــــرم_امام_عسکری علیه السلام
ساعت 12بهم زنگ زد حلالیت خواست دقیقا ساعت1/5ظهر عاشورا مثل زمان امام حسین شهید شد و تنها وابستگیش به قول خودش فقط به پسرش بود نمیتونست ازش دل بكنه ولی باز رفت، اونجا هم با اینكه بهش گفتن بعد اینكه دو سه نفرو زدی باید برگردی عقب كه شناسایی نشی ولی چون اگر عقب میامد 200نفر از همرزماش كشته میشدن وا میسته و تنهایی نقطه نفوذ داعش رو میبنده كه اخرش شهید میشه
#نقل_از_همسر_شهید_بزرگوار
🥀°•
سالروز#شهادت رزمنده دفاع مقدس
رزمنده کهنه کارتخریبچی
#شهیدمدافعحرممصطفۍخوشمحمدے
که بعدازعمری تلاش در میدانهای دفاع مقدس راهی حرم حضرت زینب سلام الله شد،
از این رو از طریق تیپ 45 جوادالائمه در سمت معاون هماهنگ کننده تیپ 45 و تخریبچی حرفهای به سوریه رفت. او در طی سالها جنگ سوریه بارها برای نبرد با تروریستهای تکفیری و دفاع از حرم عمه سادات به این کشور رفت و از دی ماه سال 95 چندین بار به به جبهههای سوریه اعزام شد.
او سرانجام در مرداد سال 96 پس از پاکسازی سه منطقه درگیر جنگ در حین پاکسازی مقری که شهید محسن حججی در آن به شهادت رسیده بود، نزدیک مرز سوریه و عراق به شهادت رسید. از این شهید مدافع حرم 2 دختر و یک پسر به یادگار مانده است. پیکر این شهید اهل مازندران و ساکن گرگان پس از تشییع در زادگاهش؛ در شهر گرگان به خاک سپرده شد.
یادش گرامی وراهش پررهرو
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
🍃نمی دانم به حرمت صبر در برابر از دست دادن خواهر و برادر کوچک تر از خودت بود، یا پیشی گرفتن در #سلام برای همه، از کوچک و بزرگ! شاید هم به حرمت تکریم بزرگترانت که با هر بار دیدنشان #دست_بوسشان بودی!
🍃نماز اول وقتت که جای خود دارد و دعای رزق #شهادتت در سجده. هر کدام می تواند عامل این معجزه باشد که پیکر پاکت، نزدیک به #شصت_روز زیر آفتاب سوزان بماند، اما دشمن سالم پیدایت کند در حالی که طاقباز دراز کشیده و دستی را زیر سر قرار داده ای! انگارکه مشغول استراحتی🥺
🍃داعش است دیگر! چطور می تواند تو را که جسم بی جانت معجزه وار #سالم مانده تحویل دهد؟ یا رهایت کند؟ تو را که یک #شیعه هستی و مسلمان واقعی. تو را که مظهر پاکی هستی #علی جان. اما به زعم آنان یک کافر! که به شهادتت رسانده اند تا پاداش از خدا بگیرند😒
🍃تحویلت نمی دهند و زود سر و ته این #معجزه_الهی را هم می آورند تا مبادا مُنافاتش را با تعاریفی که از کفر شیعیان داده اند بر نیروهایشان آشکار شود. باید این خبر را درز بگیرند که پیکری زیر #آفتاب_سوزان در بیابانی که پر از کرکس است و کفتار، نه آفتاب سوخته شده نه خوراک درنده و چرنده! حتی دریغ از خطی از #کبودی! تا دستان گناه آلودشان بر ملا نشود.
🍃نمی دانم در آن بیابان سوزان چه کسی پَر چادر یا پر َعبایش را بر سرت گسترد؟ اما می دانم بی شک کسی #مراقبت بوده تا حقانیت راهی را که رفته ای آشکار سازد💔
🍃چنان فاصله زندگی تو با ما زیاد است که حتی رویم نمی شود طلب #التماس_دعا داشته باشم چه رسد به شفاعت😭
🍃تنها آرزو می کنم خداوند صبری عظیم و جمیل بر دل رنج کشیده مادر نازنینت عطا فرماید که چشم به راه است...
✍️نویسنده : #سودابه_حمزه_ای
به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #علی_عظیمی
📅تاریخ تولد : ۲۵ دی ۱۳۶۵
📅تاریخ شهادت : ۲۰ مرداد ۱۳۹۶
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : زرند
🔴اولین تصویر از حمله تروریستی به حرم شاه چراغ..
امروز چهلمین روز اعدام تروریست هایی بود که در حادثه قبلی دخیل بودن..
🔺باز هم این حرام زاده ها آدم نشدند..
باز هم جنایت کردن..
🔹خداوند بی جهت نفرموده :
و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه..
هر لحظه نفس کشیدن این خناسان مصیبت آفرین است..
فقط باید کلهم نابود بشن.
#شهادت #شاهچراغ
.
🌹 چرا دوستـی باشهدا؟ 🌹
#عشق_شهادت
🌸 ڪلام رهبری:
تا آن زمانیڪہ شور و عشق #شهادت
در دل جوانهاے مازنده است؛
دشمنان ما هیچ #غلطے نخواهند ڪرد.
تو چیزی که آرزوش رو داری به دست نمیاری
چیزی رو به دست میاری که براش تلاش میکنی ...
برای #شهادت باید تلاش کنی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظات اعلام خبر #شهادت به خانواده شهید مدافع امنیت بسیجی یاسر شجاعیان که روز شنبه توسط جوخه های ترور جنبش فواحش در شهر نورآباد ممسنی به فیض عظیم شهادت نائل آمد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا رحم کند ب حال بنده ای ک در آرزوی چیزیست ک در سرنوشت اش رقم نخورده💔
سردار شهید🕊🌹
#حاج_احمد_عبداللهی
#علی_زین_العابدین_پور
#شهادت
✈️ برگشت از پای پرواز؟!
بعد از شهادت محمد، مادر شهید هریری را در یکی از مراسمهای یادواره شهدا دیدم. ایشان میگفت: «حاجخانم! محمد، شما رو خیلی دوست داشت. خیلی حواسش به شما بود. برای رضایت شما همه کار میکرد»
از شنیدن این حرفها از زبان مادر شهید هریری کمی متعجب شدم.
گفتم: شما از کجا میدونین حاجخانم؟!
گفت: اینا رو حسین تعریف میکرد. شما خوب میدونین این بچهها برای رفتن به سوریه خیلی سختی میکشیدن و بهراحتی نمیتونستن برن. هر بار که میخواستن اعزام بشن، باید هفتخان رستم رو رد میکردن. برای همین وقتی که همه کارهاشون جفتوجور میشد، هیچ چیز نمیتونست جلوی رفتنشون رو بگیره؛ ولی حسین میگفت: «محمد جاودانی، رضایت مادرشو به همه چیز ترجیح میده. یک بار که همۀ کارها هماهنگ شده بود و بهسختی تونسته بودیم اعزام بشیم، پای پرواز، روی پلههای هواپیما محمد متوجه میشه حال مادرش خوب نیست. همونجا پای پرواز قید سوریه رفتن رو میزنه و برمیگرده. هرچی بقیه بهش اصرار میکنن که نرو، گوش نمیکنه و میگه حال مامانم خوب نیست، باید برگردم».
#شهید #شهادت #مدافعان
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄