کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۴۱ با دست دیگرش دستم روی روبنده قرار داد و بی_توجه_به_التماسم نجوا
🕌رمـــــان
#دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۴۲
هر دو دستش را گرفتم و در گلویم ضجه زدم...
_بذار برم،.. من از این خونه میترسم...
و هنوز نفسم به آخر نرسیده،..
صدای نکره ابوجعده از پشت سرم بلند شد
_اینطوری گریه میکنی، اگه پای شوهرت برای جهاد بلنگه، گناهش پای تو نوشته میشه!
نمیدانست سعد به_بوی_غنیمت به ترکیه میرود..
و دل سعد هم سختترازسنگ شده بود..
که به چشمانم خیره ماند و نجوا کرد
_بذارم بری که منو تحویل نیروهای امنیتی بدی؟
شیشه چشمانم از گریه پر شده و
به سختی صورتش را میدیدم، باانگشتان سردم به دستش چنگ زدم..
تارهایم_نکند...
و با هق هق گریه قسم خوردم
_بخدا به هیچکس هیچی نمیگم، فقط بذار برم! اصلا هر جا تو بگی باهات میام، فقط منو از اینجا ببر!
روی نگاهش را پرده ای از اشک پوشانده و شاید دلش ذرهای نرم شده بود که دستی چادرم را از پشت سر کشید
و من از ترس جیغ زدم...
به سرعت به سمت در چرخیدم..
و دیدم زن جوانی در پاشنه درِ خانه، چادرم را گرفته و با اخم توبیخم کرد
_از خدا و رسولش خجالت نمیکشی انقدر بیتابی میکنی؟
سعد دستانش را از دستانم بیرون کشید
تا مرا تحویل دهد..
و به جای اون زن دستم را گرفت..
و با یک تکان به داخل خانه کشید. راهرویی تاریک و بلند که
در انتهایش چراغی روشن بود و هوای گرفته خانه در همان اولین قدم نفسم را خفه کرد...
وحشت زده صورتم را به سمت در چرخاندم،
سعد با غصه نگاهم میکرد..
و دیگر فرصتی برای التماس نبود..
که مقابل چشمانم ابوجعده در را به هم کوبید...
باورم نمیشد..
سعد به_همین_راحتی رهایم کرده و تنها در این خانه گرفتار شدم که...
ادامه دارد....
🌸نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🌹@tarigh3
- شُدشَفابَخشتَرینخاکِ جَهانتُربَتِدوست..
- عَجَباَزنُسخِهدَرمانِاَباعَبدِالله❤️
نایب الزیاره همسنگران طریق الشهدایی هستیم......
#یا_اباعبدالله_ع💔
#صلےالله_علیڪ_یا_اباعبدالله
13.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سلام_امام_زمانم 💚
سر فدای قدمت، ای مه کنعانی من
قدمی رنجهکن،ای دوست به مهمانی من
عمرمان رفت به تکرار نبودن هایت
غیبتت سخت شد،ازدستِ مسلمانی من
فرج مولا صلواتــــــ
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
🎥می ترسم آقا تشریف بیارند و گله کنند ...
📞 تماس تلفنی ضبط شده مرحوم حجت الاسلام والمسلمین مؤیدی و حجت الاسلام والمسلمین عالی
❇️ این مکالمه با رضایت حجت الاسلام والمسلمین عالی منتشر خواهد شد.
#امام_زمان
هر صبـح پس از نـافلہ با عرض سـلامے
ما رزقِ خود ازسفرهے #ارباب گرفتیم
دیـوانہے بیـن الحـرمیـنیم و بـہ سیـنہ
تصویر #حسین_بن_علے قاب گرفتیم
#صلیاللهعلیڪیااباعبدالله
🌹@tarigh3
🔰 رویای عجیب
❇️مرحوم سید ضیاء الدین دُرّی، از وعاظ بیست سال قبل تهران بود. در سال آخر عمرشان، در شب هشتم یا نهم محرم، جوانی از ایشان می پرسد که مقصود از این شعر حافظ چیست؟
مرید پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ
چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد
ایشان در پاسخ می فرماید:
مراد از «شیخ»، حضرت آدم علیه السلام است که وعده نخوردن گندم را داد، ولی عمل نکرد و مراد از «پیر مغان» امیر المؤمنین علیه السلام است که به وعده عمل کرد و در تمام عمر، نان گندم نخورد.
درّی سال بعد برای همان مجلس دعوت می شود، ولی قبل از محرّم از دنیا می رود.
دقیقا در همان شب به خواب آن جوان می آید و می گوید: سال قبل برای شعر حافظ معنایی گفتم، ولی وقتی به عالم برزخ منتقل شدم، معنای شعر این طور کشف شد که مراد از «شیخ»، حضرت ابراهیم علیه السلام و منظور از «پیر مغان»، سید الشهدا علیه السلام و مراد از «وعده»، ذبح فرزند است که حضرت ابراهیم وفای به امر کرد ولی سید الشهدا علیه السلام حقیقت وفا را در کربلا در مورد حضرت علی اکبر علیه السلام انجام داد.
✍رفیقش مۍگفت''
درخوابمحسنرادیدمکهمۍگفت:
هرآیهقرآنۍکهشمابراۍشهدامۍخوانید
دراینجاثوابیكختمقرآنرابهاومۍدهند📖''
ونورۍهمبرایخوانندهآیات
قرآن
فرستادهمۍشود..
#شهید_محسن_حججی
مبهـوتم از دوام سپرهای عشــق تان
کہ اینگونہ درکشاکش سنگ ایستاده اید
آهستـہ تر کہ ما بہ شما اقتـدا کنیم
ای تڪ سوارها کہ بہ ظاهر پیاده اید
#مردان_بی_ادعا
#صبحتون_شهدایی
#حدیث_نور
#جهاد_و_شهادت
✨امام باقر علیهالسلام فرمودند:
هیچ چیز به اندازه جهاد (در راه خدا) فضیلت و ارزش معنوی ندارد و هیچ جهادی مانند جهاد با هوای نفس نیست.✨
#التماس_دعا_برای_ظهور
" امام عزیز و ولی فقیه
دستور فرموده الی بیت المقدس
باید تا بیت المقدس جنگید ؛
پس ما میجنگیم و باید بجنگیم
و تا ظهور آقا امام زمان (عج)
چارهای جز انتخاب این راه نداریم.."
#شهید_همت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
10.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی🌹
20.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹جلوه های باشکوه ایثار و فداکاری رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس
🌷 رزمنده بسیجی که ۳ برادرش قبلاً به شهادت رسیده اند.
🌷پدر رزمنده ای که دو فرزندش به اسارت مزدوران بعثی عراق در آمده اند.
#دفاع_مقدس
#روایت_فتح
#رزمندگان_اسلام
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
#دل_باخته