eitaa logo
طریقت زندگی
826 دنبال‌کننده
321 عکس
1.1هزار ویدیو
6 فایل
مجموعه روش ها و برنامه های صحیح زندگی که انسان رابه کمال اخلاق فردی و اجتماعی خود نزدیکتر می کند . ارتباط با مدیر : https://eitaa.com/Eslamdinehagh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌎 رمز خوشبختی در زندگی اخلاص است ! کاری که برای خدا انجام بشود ، دیگر نه انتظار به تشویق و پاداش دیگران است و نه اندوه و غصه ، از انکار و مذمت و قدر نشناسی مردم می باشد ! پس اگر ادم خدمتی را برای کسی انجام داد ، و آن شخص خدمت او را نادیده گرفت و جوابش را با بی اعتنایی یا بدی داد ، اگر گفت دست من نمک ندارد ، و توقع کرد و آزرده شد ، بداند که کارش به خاطر خدا نبوده بلکه به این انتظار بوده که طرف مقابل در حقش خوبی کند و به پاداش عملش وی را مورد احترام قرار دهد و این با اخلاص در تعارض است . اگر انسان بتواند اعمال روزانه اش را به خاطر خدا انجام بدهد ، نه به خاطر دلش ، نه به خاطر دیگران ، نه به خاطر هر منفعت و دنیایی ، در آن صورت در دنیایی که هیچ کس نمی تواند تو را و صدق اعمالت را درک کند ، و نمی تواند پاداش کارت را آنگونه که لیاقتش را داری بدهد و یا تو را همراهی و دلداری کند ، دیگر هیچ گاه دل آزرده و رنجیده خاطر نخواهد شد ! و چون توقع و انتظاری از دیگران ندارد ، همیشه به آنها بدون چشم داشت به خاطر خدا و طلب و رضایت او ، نیکی و محبت می کند ! و دیگر اعمال زشت و اخلاق های ناروایشان برایش بزرگ نمی شود ، خب در این صورت او در قلب مردم داخل میشود ، همه او را دوست خواهند داشت ، و دیگر او روشن کننده فتنه ها و یا ادامه دهنده آن نخواهد بود ، و ناراحتی ها و دلخوری ها و دشمنی ها که می توانست چه صدمات و چه آسیب هایی را به روح و روان شخص و دیگران و روابط خانوادگی و اجتماعی بزند ، دیگر وجود نخواهد داشت ! من توجه کرده ام کسانیکه در روابط اجتماعیشان پیروز و سربلندند ، انتظارات و توقعاتشان از دیگران خیلی پایین است و به اندک رفتاری دل خور و رنجیده خاطر نمی شوند . البته این را هم می دانم که خیلی ها به خاطر تکیه و اعتماد به اسباب دیگر دنیا اینگونه ، بی توقع شده اند ! مثلا شخصی پدرو مادر خوبی دارد یا همسر و فرزندان و یا دوستان خاصی دارد که در همه مواقع پشتیبان آنها و دلداری دهنده او هستند! یا مال و اموالی دارند که به آنها آرامش می دهد و به آن تکیه کرده اند و لذا دیگر از دیگران توقعی ندارند ... . اما به واقع این ها هیچ کدام معنای اخلاص را نمی دهد ... . هنر این است که انسان بفهمد که هیچ کس به جز خدا به درد او نمی خورد اگر هم احترام و محبت دیگران و یا مال و اموالی هم دارد ، تا خدا نخواهد و اذن ندهد آنها هیچ کاری برای انسان انجام نمی دهند ، چه بسا که وقت، وقتش انسان را تنها هم بگذارند و یا نتوانند به داد او برسند . لذا تکیه و وابستگی انسان مخلص در همه حال به خداست ، چنانچه اگر از مالش کم شد ، یا از محبت نزدیکان و دوستانش کاستی به وجود آمد ، او دیگر وابسته و نیازمند کسی نیست که الان بخواهد با این کم و کاستی ها ، توقع کند یا دلخور شود که بخواهد عصبانی شود ، یا ناراحتی روی ناراحتی به وجود آورد یا اینکه خدای ناکرده دشمنی ورزد . البته یک فرق اساسی دیگر بین انسان تکیه کننده به خدا با انسانی که تکیه اش به اسباب دنیاست ، وجود دارد ! و آن اینست که انسان مخلص خدا به خاطر خدا که دیگر بندگانش را دوست دارد ، بدون چشم داشت خدمت می کند ! اما انسان متکی به دنیا ، چون دنیا از او خواسته اینچنینی ندارد اینگونه رفتارهایی از او سر نمی زند ، بلکه تنها چون می داند از آنها کار و هنری بر نمی آید و نمی توانند در مواقع نیازش به فریادش برسند لذا انتظار و توقعش پایین می آید ... . و یا اینکه چون می خواهد لز آنها استفاده ابزاری کند و به وقت نیاز کمک آنها را داشته باشد ، لذا سعی می کند بدی های آنها را فراموش کنند ... پس همان طور که مشاهده فرمودید ، رمز اصلی خوشبختی ، آرامش ، گذشت ، محبت و خانواده دوستی و مردم داری ، در اخلاص خلاصه می شود ! جااب است این اعتقاد به وجود خدا چگونه می تواند در تمام ابعاد زندگی انسان نقش حیاتی و کلیدی داشته باشد و او را در تمام زمینه ها و جهت ها هدایت و راهبری درست را بنماید . اگر دیدید انسان هایی که دنیای آنها کم بود ، و در محیطی قرار داشتند که اطرافیانشان از خودخواهی و خودبینی لبریز بودند ، اما آنها بدون رنج و غصه ، با چهره و اخلاقی مهربان با آنها به درستی و نیکی رفتار می کردند ، در امور روزمره اشان با شوق و نشاط کارها را به سرانجام می رساندند ، بدانید آن انسان ها ،با تقوا ترین و مخلص ترین افراد به خدا هستند و شک نکنید ... . زیرا انسان فقط باید وحودی به گستردگی خدا در قلب او باشد تا اینگونه بدون چشم داشت از کسی زندگی کند ! و چگونه ازکسی که خدا که تمام امید و زندگی در قلب اوست ، جز زیبایی و نشاط و سرزندگی انتظاری می توان داشت ؟ آیا مونس و همدل و غمخوار و همراه و تکیه گاهی محکمتر از خدا برای آن شخص وجود دارد ؟ آیا با وجود خدا دیگر نیازی به نگاه و علاقه و عشق کسی پیدا می کند ؟ ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎 اخلاص بدون ایمان و یقین حاصل نمی شود ! حقیقت این است که اخلاص و توحید ، بدون باور و یقین امکان پذیر نیست ! یعنی در ابتدا باید قلب و باور انسان به توحید برسد تا بتواند در زبان و عمل این توحید خودش را نشان دهد ... . اخلاص همان کلمه لااله الا الله است و این کلمه تنها ظاهرش مراد نیست ! بلکه کسی که تنها به دنبال خدا باشد و بخواهد صفات او را بشناسد و به جستجوی او بشتابد و دنیا را فدای رسیدن به او بکند ، او رفته رفته ، با جداکردن قلبش از وابستگی ها و دلبستن و امید داشتن و انتظارات از خلق ، به این مراد می رسد . او به واقع در می یابد که همه قدرت و علم و روزی به دست خداوند است و همه این اسباب و وسایل و حتی خودش تنها به ظاهر اراده و قدرت خود دارند در حالیکه واقع همگی فقر مطلقند و تا خدا نخواهد هیچ برگی از زمین روی زمین نمی افتد . بله براستی با چنین تفکر و فلسفه و ایمان و باوری است که انسان مخلص می تواند با تمام کمبود ها و سختی های دنیا ، با تمام درد و رنج هایش ، با عشق و محبت به طاعت و بندگی خدا قدم بردارد و اخلاق و رفتارش از همه کس به رسول خدا و اولیای او شبیه تر بگردد ... . و چگونه انسان هایی که ایمان و یقین و باور به این حقیقت ندارند می توانند اینگونه خالصانه روی زمین زندگی کنند ؟ لذا آدم ها اگر بخواهند به توحید برسند باید توحید را بشناسند و در گوشت و خون و جانشان آن را گره بزنند ... و بدون شناخت و علم این ایمان و یقین پدید نمی آید ... البته که این شناخت و علم منحصر در کتاب خواندن و مطالعه نظری نیست ! بلکه نگاه به آفاق و انفس ، و کردار و رفتار های خود و دیگران و سنجش این امور با توحید و حقیقت و تلاش و اصلاح و دست کشیدن از هواها و شهوت ها و تمرین دادن خود به عقلگرایی و اطاعت از خدا همه و همه در راه مسیر شناخت و ملکه شدن کلمه لااله الا الله در وجود انسان ، اجباری و مسلم است . لذا کسانی که ایمان و اعتقاد درستی ندارند ، و رفتارها و کردارشان همگی از روی هوا و هوس و شهوت است ، اینها هیچ گاه نمی توانند به توحید ایمان بیاورند ... و اگر هم به زبان بگویند خدا یکی است ! این یگانگی قدرت ، در اعمال و قلبشان هرگز معنا پیدا نمی کند . ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎 گناه امروز من به خاطر دوری از خدای دیروز من است ! اگر گناه کبیره ای از شما سر زد فکر نکنید همان دم فریب شیطان را خورده اید و از خدا دور شده اید ! بلکه بدانید که مدت هاست با گناهان صغیره و رعایت نکردن تقوا و باز گذاشتن درب های نفوذ و انواع و اقسام سهل انگاری ها ، چنان ملائکه را از خود دور کرده اید و چنان شیاطین در شما رخنه کرده اند و چنان از قرب او فاصله گرفته اید که دیگر خانه روحتان بر سرتان آوار شده است . پس می توان گفت گناه امروز من به خاطر سهل انگاری ها و غفلت ها و دوری از یاد خدا و نهایتا داخل شدن در ظلمات و همنشینی با شیاطین دیروز من بوده است ! محال است انسان با تقوا ، که یاد خدا را در دلش قرار داده است ، و به وسیله های خدا چنگ زده است به وقت وسوسه ، از خدا طلب کمک نکند و خدا هم دعایش را براورده نکند و او از چنگال گناه نجات نیابد ! ✍ علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎 چگونه گناه نکنیم و به خدا برسیم ؟ اگر انسان تقوا پیشه کند و خودش را با ذکر و دعا و یاد خدا حرز و بیمه کند و از نزدیک شدن به محیط گناه و حدود الهی دوری کند این انسان هیچ گاه گناه نمی کند ! همه مشکلات انسان این‌ است که خدا را فراموش می کند و به خاطر هوا و هوسش به گناه نزدیک می شود ، با نزدیک شدن به گناه مسلما با قدرت جاذبه نیروی حیوانی و ضعف قوای روحانی( چون که تمایلات شهوانیش بزرگ کرد و کسی که شهواتش بزرگ شود مسلما از عقل و روحش کاسته می شود . ) به هلاکت می افتد . با تمرین و ممارست عقلانی و دوری از تن دادن به خواسته های حیوانی و نفسانی ، کم کم قوای روحانی در انسان بزرگ می شود و انسان از شهوات که مایه اصلی به گناه افتادن انسان است دور تر می شود . دور شدن از شهوت به معنای ضعیف شدن این قوا برای به سلطه در نیامدن انسان است . انسان با بی توجهی به امیال حیوانی اش کم کم او را از خود دور می کند ! با کنترل چشم و ندیدن باطل ها ( همچون سرچ نکردن و نگاه نکردن لهو و لعب و چیزهایی که منفعتی در آن نیست) ، با کنترل گوش و نشنیدن غنا و آنچه که موجب تحریک ایجاد سرخوشی در انسان می شود و باب وهم و خیال را باز می کند ! با حرف نزدن و گرفتن زبان مگر به قصد نیاز ! با فکر نکردن به محرک های شهوانی ، و به جای آن با کار کردن و مطالعه کردن به آنچه که خدا و رسولش به آن راضی هستند ... . با کنترل شکم و نریختن هر باطلی و تن ندادن به لذت های زبانی و چشایی و انواع و اقسام پرخوری ها ... که می گویند مایه اصلی گناهان همین پرخوری و توجه و حساس بودن به طعم و ذائقه و خوشمزگز و لذیذ بودن آن است ! و کنترل خشم و ... همه این ها سبب دور شدن انسان از گناه می شود ... . یادتان باشد با تحریک هر ناحیه از قوای جسمانی و تن دادن به خواسته های آن ، تمام قوا درگیر میشوند و بقیه هم سرکش می شوند و مدام خواهش و درخواست به گناه می کنند ! در ابتدا شاید سخت به نظر برسد ، اما کم کم با سرکوب کردن هوا های نفسانی ، خوتسته ها و خواهش های عقلانی به قوه ظهور خود می رسند و آن وقت است ، که به جای اینکه بخواهید یک فیلمی که هیچ فایده ای جز لذت بردن و گذر وقت برایتان سودی ندارد ، را ببینید ، مثلا علاقمند به خواندن قران می شوید ، یا میل به نماز پیدا می کنید یا می خواهید در آن وقت کتاب هایی که عقلتان را بزرگتر می کنند مطالعه کنید ! یا که به کارهای خیر و به حقوق مردم برسید ! یا اینکه کمی به خدا رو روز قیامت و شب اول قبرتان فکر کنید ! یا که به محاسبه اعمالتان بپردازید ... یا که به فکر اصلاح نفستان بپردازید و ... بله اینبار است که قوه عقل با خواهش های منطقی اش به خاطر بزرگ شدن و ارزشمندتر شدنش که در نتیجه دوری و کوچک کردن همان هوا ها و هوس ها و لهو و لعب ها و باطل ها که ازش سخن گفتیم جایگزین می شود و در این صورت انسان دیگر خفه نمی شود و حس بی ارزشی و سرکوبی به او دست نمی دهد ! تا دیروز در مسیر بزرگ کردن تمایلات جسمانی اش تلاش می کرد و معتاد به همان بود ، اما امروز در مسیر بزرگ کردن روحانیات و باقیات و الصالحات و آخرتش افتاده است و به بزرگ کردن آن تن می دهد ! و پس از مدتی این غریزه اعتیاد میشود و چه اعتیاد خوبی که انسان معتاد به اطاعت و فرمانبری از خدا و عقل گردد ! لذا عاشقانه یک نفس بدون استراحت آن را دنبال خواهد کرد ...! ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎 شرط جهاد در راه خدا پاکیزگی درون است . یکی از نکات جالب در مورد انسان ها این است که کسانی می توانند در مقابل ناحق برای حق بایستند و امر به معروف و نهی از منکر بکنند و سعیشان بر این باشد که طاغوت را از خانه و محل کار و جامعه اشان بیرون بیاندازند و در این راه از هیچ احدی نترسند ، که در وجودشان طاغوت و شیطان و شرک وجود نداشته باشد ! انسان ها با درون و اعمال پر از فساد و پر از گناه و پر از شهوت ، نمی توانند کاری از پیش ببرند ، اصلا نمی خواهند ،اصلا نمی فهمند که حق چیست ، که بخواهند حالا به خاطر آن از خودگذشتگی هم انجام دهند ! چه بسا ناحقی را حق می بینند و در راه ناحق علیه حق می ایستند و خودشان فکر می کنند که دارند کار درست را انجام می دهند ،در حالی که اگر به آنها تذکر هم بدهید ، که فلانی مسیر و راه تو اشتباه است، به خاطر غرور و کینه و خباثت درونی ، حرف شما را چپکی حتی می شنوند و چه بسا با شما درگیر هم بشوند ! کسی می تواند حق را ببیند و به خاطر حق ، از خودگذشتگی کند ، که درونش از حق لبریز شده است ! و الا قلب پر از هوا و هوس و شهوت و غرور و حب دنیا ، هیچ وقت حق را نمی بیند که حالا بخواهد به خاطر او ایستادگی هم بکند ... چرا ما برای شهید ارزش خاصی قائلیم ؟ چون شهید قلبش لبریز از خدا و حقیقیت بود ، که حق را دید و وارد میدان جهاد شد که به خاطر حق جانش را هم فدای او نمود ! اگر شهید قلب ، پر از شهوت و حب دنیا و پر از صداهای گوناگون و رنگارنگ و انواع و اقسام شرک در وجودش می بود به راستی آیا راه میدان جنگ را اصلا جستجو می نمود ؟ یا که به مثابه اهل دنیا در جستجوی هواها و تمایلات نفسانی اش ، می شتافت ؟ @tarighatezendegi
🌎گشاده رویی و خوش خلقی عن رسول الله صلی الله علیه و آله: إنَّکُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بأموالِکُم، فالْقُوهُم بِطَلاقةِ الوَجهِ و حُسْنِ البِشرِ. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شما هرگز نمی توانید همه مردم را از اموال خود بهره مند سازید، پس با آنان با گشاده رویی و خوشرویی تمام برخورد کنید. ✍الکافی: ۲ / ۱۰۳ / ۱ معنای حدیث : یعنی اگر می خواهید ثواب کمک به خلق ، برای شما نوشته شود و خداوند از شما راضی گردد ، در حالیکه نمی توانید تمام خواسته های مردم را برآورده کنید ، لااقل با خوش اخلاقی و گشاده رویی ، کاری کنید که مردم از بودن در کنار شما احساس رضایت و شادمانی کنند ! و این بالاترین خیرات و کمک به دیگران است . البته این دلیل نمی شود که اگر خدمتی در توان کسی بود و توانست کاری برای دیگری انجام دهد ، آن را رها کند و بگوید من تنها با اخلاق خوشم به آنها دلداری می دهم ، که این کار فقط نشانه تظاهر به کمک است ، که مسلما در چشم مردم منفور و ناپسند است ! شخص باید در همه حال قصد کمک به برادران و خواهران دینی خودش را داشته باشد ، اما چون در بسیاری مواقع نمی تواند ، لااقل چهره گشاده و نورانی و قلب مهربان و خلق خوشش را از دیگران مخفی نکند ! @tarighatezendegi
عن امام علی علیه السلام: إنَّ أحْسنَ ما یَأْلَفُ بهِ النّاسُ قلوبَ أوِدّائهِم، و نَفَوا بهِ الضِّغْنَ عن قُلوبِ أعْدائهِم: حُسنُ البِشرِ عند لِقائهِم، و التَّفَقُّدُ فی غَیبتِهم، و البَشاشةُ بِهم عند حُضورِهِم امام علی علیه السلام: بهترین وسیله ای که مردم با آن دلهای دوستان خود را به دست می‌آورند و کینه‌ها را از دلهای دشمنانشان می‌زدایند، خوشرویی هنگام برخورد با آنان است و جویای احوال آنان شدن در غیابشان و گشاده رویی با آنان در حضورشان. [۱۲]: بحار الأنوار: ۷۸/۵۷/۱۲۴. [۱۳]: (انظر) عنوان ۳۰۹ «الضحک». شرح حدیث : تنها انسان مومن است که با تکیه بر خدا و انس و قرب الهی ، می تواند به شادی و نشاط باطن دست یابد ! کسانی که روز و شب به یاد خدا هستند و به قرآن و احادیث اهل بیت مشغول شده اند ! و تمام هم و غمشان بدست آوردن رضای الهی است ، تنها آنند که می توانند به خاطر خدا کینه ها و دشمنی ها را فراموش کنند و علت همه چیز را خواست الهی بدانند و از دیگران توقع و انتظار نداشته باشند و همین اتفاق در وجود آنها سبب می شود تا به واقع نه به قصد ریا ، نه به قصد تظاهر و فریب و نه به قصد کسب منفعت و اجبار ، دل خوش و خوش رفتار و گشاده رو باشند ! @tarighatezendegi
# شخصی 🌎 داستان واقعی پدر و فرزندانش پدری را ببینید که چند فرزند داشت ... او فرزندانش را دوست می داشت ، اما فرزندان از او اطاعت نمی کردند ! آنها با دوستان ناباب می گشتند و شب ها به منزل می آمدند ... اخلاق و رفتار فرزندان که تاثیر یافته از دوستان ناباب شده بود ، جمع خانه را متشنج می کرد ! پدر ابتدا آنها را نصیحت می کرد و آنها را تشویق به کار درست و صلاح می نمود ... و سپس چون که می دید آنها به کار خود ادامه می دهند ، آنها را تهدید به تنبیه می کرد ... آنها گوش نمی دانند و پدر ناچار به تنبیه و زدن کرد . پدر چون آنها را دوست می داشت ، می گفت شما را می زنم تا شاید آدم شوید ... . اما فرزندان باز به کار خود ادامه می دانند ... . کار به جایی رسید که پدر ناامید از آنها گشت . و به آنها گفت منزل مرا ترک کنید ... آنها ترسیدند و گفتند پدر ما از منزل تو بیرون برویم به کجا پناه ببریم ؟ گفت بروید پیش همان رفیق ها و دوستانتان که شما از آنها پیروی می کنید ! گفتند آخر پدر ، آنها ما را نگه نمی دارند ... پدر گفت : یا بروید پیش همان هایی که دوستشان دارید و از آنها اطاعت می کنید یا که اگر پیش من می مانید باید اطاعت از من کنید ! آنها که ترسیدند و فهمیدند هیچ محیط و مکان امنی ، هیچ دلسوز و انسان کمک دهنده ای جز پدر و خانه او نمی تواند آنها را پناه دهد و به درستی از آنها مراقبت کند ، پیش پدر ماندند و آنها که بسیار سرکش و جاهل شده بودند خانه را ترک کردند ! آنها که خانه را ترک کردند ، چند ساعتی با رفقا خوشی کردند و پس از آن دریافتند که حالا باید کار کنند و تلاش کنند و این بار برای دوستان و اربابشان با خواری و ذلالت در راه گمراهی و سیاهی ، با ترس و ناامیدی از رهایی باید اطاعت کنند . اما آنها که در منزل ماندند ، پدر دیگر کتکشان نزد ، بلکه به آنها گفت من خیلی به شما مهربانترم ، مادامیکه اطاعت از من کنید و دیگر با رفقای باطلتان نگردید ! آنها که گوش کردند هرچند که پدر می دانست فرزندان به خاطر محیط امن خانه ترسیدند و او را اطاعت کردند ، اما پدر به همین هم قانع بود ، به امید روزی که فرزندان به او به خاطر خودش محبت کنند ، یعنی گرچه به فرض محیط بیرون برایشان زیباتر و آرام بخش تر بشود ، اما آنها مقام پدر را درک کنند و هیچ وقت او را به خاطر هیچ چیز ترک نکنند ! پدر به آنها گفت ، فرزندان من تا امروز که همه اش با شما سر دوستی با اراذل و اوباش ، جنگ داشتم ، تمام فکر و روحم به سمت بازگشتتان بود و امید به چیز دیگری نداشتم ! اما حالا اگر فرزندان خوبی باشید و همراه من شوید به شما فنون زندگی و کار و معیشت را یاد می دهم ، برایتان اسباب زندگی را فراهم می کنم ! برای زندگی و تشکیل خانواده اتان تلاش می کنم ، اما اگر بنا باشد دوباره از پیش من بروید و خانه را با بودن و کردار فاسدتان تباه و فاسد کنید ، دیگر شما را نمی خواهم و این بار مجازات سنگین تری برای بازگشتتان قرار می دهم و ... فرزندان گفتند پدر حالا که ما با تو رفیق شده ایم برایمان فلان وسیله را می خری ؟ یا فلان قدم را برایمان بر می داری ؟ او گفت فرزندان من ! مدت ها مرا رنجانده اید و با اعمال و رفتارتان از قلب من دور شده اید و تازه روزنه ای از امید در قلب من برای شما روشن شده است ، بعد هم من از کجا بفهمم که دوباره راه ناصلاح را اختیار نمی کنید در حالیکه اراذل و اوباش همیشه شما را وسوسه می کنند ؟ پس خودتان را مدتی به من نشان بدهید تا بدانم دوباره باز نمی گردید ، البته که رفته رفته هر روز به شما امیدوار تر می شوم و درهای رحمت و عطوفت و گذشت و کرمم را بیشتر بر شما می گشایم ! ... تمام . داستان بالا برای پدری بود که فرزندانش را دوست می داشت و ولایت بر فرزندانش داشت ! آنها که ولایت او را قبول کردند و اطاعتش کردند رفته رفته به قلب پدر نزدیک تر شدند ! و آنها که رفته رفته پدر را با اعمال زشتشان ناراحت کردند کم کم از قلب پدر دور شدند تا که او را رها کردند و عاق پدر شدند . حال یک نگاهی به ولی و ولایت اصلی ما که خدا باشد بیاندازید و خدا را با اسم پدر جابجا کنید ، عجیب است این داستان خیلی شبیه گفته ها و خواسته های خداوند در دین ما است ! پدر خیلی عزیز است و اینگونه بخشندگی دارد ! مادر هم همین جور ... حال فرض کنید خالق و کسی که پدر را برای سرپرستی فرزندش آفرید چگونه می تواند بخشنده و نسبت به قرب یا دور بودن بندگانش حساس باشد ... خدایا ما را به خاطر تمام گناهانمان ببخش و بیامرز و نعمات و برکاتت را بر سر ما همیشگی بریزان ، و کمکمان کن که در خانه عشق و محبت تو با رسوایی و تباهی و سیاهی هیچ وقت دور نشویم 🤲 ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
✅ یک حصار بسیار قوی برای در امان ماندن از شرّ مخلوقات غیر انسی و برای انسان‌های سنگین و دفع بلاها روزانه ۴ آیه اول سوره بقره و آیة‌الکرسی و ۳ آیه آخر سوره بقره + حدیث ولایت و همراه داشتن حدید هفت جلاله ✍ متخصص علوم روحانی : آیت الله نصرالهی بروجردی ( حفظه الله ) @tarighatezendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستانی عجیب از وسوسه شیطان ☑️ یه مقدار مقاومت داشته باشی از این مرحله رد میشی @tarighatezendegi
✅ فواید دائم الوضو بودن 1⃣ رزق و روزی فراوان مےگردد: 🌹 از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند: کسی که دوست دارد بر خیر و برکت منزلش بیفزاید هنگام غذا خوردن وضوء بگیرد. 2⃣ حسنه براى او نوشته مى شود: 🌼 امام صادق علیه السلام فرمودند: كسى كه وضو بگیرد و با حوله اعضاى وضو را خشک كند، یك حسنه براى او نوشته مى شود و كسى كه وضو بگیرد و صبر كند تا دست و رویش خود خشک شوند، سى حسنه براى او نوشته مى شود. 3⃣ عمر طولانی می شود: 🌷 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: سعی کن طاهر و با وضو باشی که خداوند بر طول عمرت می افزاید. 4⃣ خواب با وضو، عبادت است: 💐 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که با وضو بخوابد بستر او برایش مسجد می شود، و خوابش (ثواب کسی را دارد که) به نماز مشغول است تا این که شب را به صبح رساند و اگر کسی بدون وضو خوابید بسترش برای او قبر خواهد بود و مانند مرداری می ماند تا صبح شود. 5⃣ مرگ با وضو، شهادت است: 🌹 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: اگر توانستی شب و روز با وضو باشی این کار را انجام بده، زیرا اگر در حال وضو از دنیا بروی شهید خواهى بود. 6⃣ سبب نورانیت در قیامت می شود: 🌸 پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله می فرمایند: فردای قیامت خدای متعال امّت من را بین بقیّه‌ ی امّت‌ها در حالی محشور می‌کند که به خاطر وضویی که در دنیا گرفتند رو سپیدند و پیشانی‌های نورانی‌ دارند. 📚 مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۱، ص ۳۵۶ @tarighatezendegi
اولین دودی که به آسمان میرسد 🌷 امام صادق علیه السلام: کُندر مورد استفاده ی انبیاء بوده و مریم (س) از آن کمک می جست و هیچ دودی از دود کُندر زودتر به آسمان بالا نرود، و دودش شیطان و اجنه را میراند و بلا را دفع میکند پس از آن محروم نشوید. (مکارم الاخلاق ص ۱۸۷) 🟠 توصیه : جهت دفع انرژی‌های سنگین و منفی از منزل و محل کار، و فراری دادن مخلوقات غیر انسی از آن مکان، از دود کُندر استفاده کنید. 🔵 منازل آلوده به مخلوقات غیر انسی، انتشار دود کُندر در آن‌ها واجب است. 🟢 در روایات اهل البیت ( ع ) آمده است که اکثر جنیان شرور، از دود کُندر بشدت فراری هستند. ⚠️ نکته قابل توجه : این امر باعث می‌شود آنها یک بازه زمانی در آن مکان ورود نکنند و یا فعالیت‌هایشان در آن بازه زمانی کمتر شود. اما روش قطعی در دفع همیشگی آن‌ها از آن مکان محسوب نیست. و باید افراد ساکن در آن محل، همواره از گناه و معصیت و موسیقی حرام و ... اجتناب کنند. @tarighatezendegi
✅ ازدواج بهنگام 🌷امام صادق علیه السلام فرمودند : روزی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بالای منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی فرمود : جبرئیل از پیشگاه الهی نزد من آمد و گفت دختران باکره مانند میوه روی درخت اند ، موقعی که می رسد اگر چیده نشود ، آفتاب فاسدش می کند و وزش باد آن را پراکنده می سازد ، همچنین دختران وقتی به حد بلوغ[جنسی] رسیدند و مانند زنان در خویشتن تمایل جنسی احساس کردند ، دارویی جز شوهر ندارند و اگر همسر نگیرند از فساد ایمن نیستند ، چرا که بشرند و بشر از خطا و لغزش مصون نیست. (فروع کافی ج۵ ص۳۳۷) ☑️ بلوغ جنسی برای ازدواج کفایت می کند، بقیه اقسام بلوغ بعد از ازدواج اتفاق می افتد. فقط با چند روز وقت گذاشتن و استفاده از تجربه های دیگران و آموختن مهارت های زندگی و کتاب های مفید در این زمینه و مروز آنها، به راحتی میتوان به بلوغ عقلی، اقتصادی، فرهنگی و ... رسید. همچنین دختر و پسر میتوانند در عقد باشند، هر زمان شرایط برای زندگی مستقل مهیا شد، آن زمان مستقل شوند. ❌متاسفانه با شعار بلوغ اجتماعی، بلوغ عقلی، بلوغ اقتصادی، بلوغ فرهنگی، بلوغ روانی و... چندین میلیون دختر ۳۵تا۵۰ساله بدون شوهر وجود دارد و از فواید و برکات ازدواج محروم شده اند. 💢گناه فساد جامعه به دامن کسانی هست که بدون اذن معصومین علیهم السلام و برخلاف کلام آنها به نظریه پردازی پرداختند و مانع ازدواج بهنگام دختران و پسران در اوایل بلوغ جنسی شدند. @tarighatezendegi
🌎 آن کس که ۴ چیز به او داده شد ، ۴ چیز دیگر هم به او داده می شود ! از رسول خدا ص : آن كس كه چهار چيز داده شده از چهار چيز ديگر دريغ نشود: ۱ - كسى كه طلب غفران و آمرزش داده شده از مغفرت بى بهره نماند . ۲ - و آن كس را كه شاكر است: از فزونى نعمت، ۳ - و كسى كه توبه و بازگشت داده شده: از قبولى، ۴ - و آنكه درخواست و دعا داده شده: از اجابت بى نصيب نماند. تحف العقول /سخنان کوتاه پیامر @tarighatezendegi
🌎 اگر می خواهید به قرب خدا برسید ، دوستی و محبتتان را به او نشان دهید ! از رسول خدا (ص) عيسى بن مريم عليهما السّلام به حواريّون فرمود: دوستى و محبّت خويش را به خداوند عرضه داريد، و به او نزديك شويد! آنان گفتند: اى روح اللَّه به چه وسيله؟ فرمود: به وسيله دشمنى با جمعيت گنهكار و نافرمان. و نيز خشنودى خدا را به وسيله خشم بايشان بجوئيد. آنان گفتند: در اين صورت با چه كسى همنشين شويم؟! فرمود: با آن كس كه ديدارش شما را به ياد خدا اندازد، و گفتارش بر دانش شما بيفزايد، و كردارش شما را به آخرت تشويق كند. تفسیر حدیث : انسان مومن و با تقوا ، با اهل گناه و فساد در تضاد و تناقض بسر می برد ! نمی شود هم به مسجد رفت و هم به میخانه ! او از گناه و باطل و حرام و ناحق ، بیزار است ... بی زاری او سبب می شود ، اگر در قدرتش است با تمام توانش ، محیطش را خالی از پلیدی ها و خباثت ها بکند ، یا اگر توانایی آن را ندارد ، با ترش رویی ، یا با ترک آن مکان به اهل گناه و دیگران که سکوت به گناه کرده اند ، برساند که من از این کار شما بیزارم ! اگر در جمع فساد نشست و آن ها را همراهی نمود ، یا که سکوت کرد و عکس العملی از خودش نشان نداد ، دو حالت دارد ! یا به تقیه و ناچار و با اکراه نشسته است ، به گونه ای که اگر بلند شود ، جان او یا مالش به خطر می افتد که نشستن در آن مکان باید به مانند نشستن روی ذغال گداخته برای او باشد ! یا اینکه واقعا تنش می خارد ، و خودش هم به دنبال لذتی از آن جمع می گردد ، که در این صورت ، سیاهی های قلب او مانع از اقدام و حرکتش علیه باطل می گردد و او نیز اهل همان گناه و همان مفسده است و خودش را بازی ندهد و ادای اهل ایمان هم در نیاورد ، با ادا بازی و ظاهر گرایی انسان به خدا نزدیک نمی شود ! ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
✨﷽✨ 🔴 تقوای سه‌گانه ✍ تقوا می‌تواند سه مدل باشد: 1⃣ تـقـوای گـریز آن است که از محیط گناه‌آلود دوری کنی. یعنی یوسف‌وار از صحنه گناه فرار کنی و راه گریز را برگزینی. 2⃣ تـقـوای پـرهیز آن است که بتوانی در محیط گناه‌آلود، خودت را پاک نگه‌ داری. یعنی مانند موسی در کاخ فرعون باشی اما خودت را از گناه حفظ کنی. 3⃣ تـقـوای سـتیز آن است که در صحنه بمانی و با مظاهر گناه مبارزه کنی و محیط سالمی ایجاد کنی. یعنی ابراهیم‌وار با گناه، شرک و بت‌پرستی مقابله و ستیز کنی‌ و بت‌شکن شوی. برای حفظ خودت بايد هر سه تقوا را داشته باشی. @tarighatezendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلسرد نشید ، کاری که برای خداست دلسردی ندارد ! کلام مولا و سرور ما امام خمینی سلام الله علیه @tarighatezendegi
طریقت زندگی
#کلیپ دلسرد نشید ، کاری که برای خداست دلسردی ندارد ! کلام مولا و سرور ما امام خمینی سلام الله علی
در تبیین کلام حضرت امام : انسان وقتی به دنبال منفعت شخصی خودش باشد ، دنیا هم که بالا و پایینی زیاد دارد ، چه بسا شما را به خواسته اتان نرساند ! خب انسان در چنین شرایطی ناراحت می شود ، الاالخصوص وقتی که تلاش بسیار هم بکند ، انسان دلسرد می شود ، در تلاش است تا راه و مسیر خودش را عوض کند ! مثلا طرف از خدا می خواهد به او ثروت بدهد ! در راه حلال تلاش هم می کند ، اما زمین و زمان دست به هم می دهد تا شخص به مرادش نرسد ...‌ در چنین صورت آن کس شاید به فکر این بیافتد تا از راه های دیگری که حتی خواسته خدا نیست و خدا آن را نهی کرده است داخل شود ... مثل تمسک به سحرو جادو ، مثل همکاری با کافران و مشرکان ، مثل نزول دادن و یا دزدی کردن یا معامله مواد مخدر و ... اما انسانی که کار برای خدا می کند ، در زندگی خواست خدا را در هر کاری مقدم می کند ! اگر تلاش کرد به خاطر خدا ، که مثلا ثروتمند شود ،تا کمک به فقرا کند ، اما نرسید ، اینجا دلسرد و ناامید نمی شود ! چون می داند همه چیز از خداست و او بد بنده اش را نمی خواهد ... خب انسان دیگر ناامید نمی شود ، چون خود خدا نخواسته که مثلا با مال حلال ، چنین اتفاقی بیفتد ! و دست از تلاشش بر نمی دارد ، اندازه توانش شب و روز برای خلق خدا و مومنین و مومنات حرکت می کند ! حتی اگر نتوانست کاری از پیش ببرد ، اما دلخوش و خشنود است ، که در راه خدا حرکت کرده است ! بله مهم هدف هایی نیست که ما در ذهن هایمان قلمداد می کنیم ! مهم تلاش و کوشش و بندگی بی چون و چرا در راه خدا است ! به قول شهیدی ، چه بکشیم چه کشته شویم پیروزی از آن ماست ! و خداوند به خاطر امتحان ما که خودمان تشخیص دهیم که اعمالمان روی اخلاص می چرخد ، یا که خیر ، چه بسا خیلی وقت ها نمی گذارد و نمی خواهد که کار به سرانجام خودش برسد ، اگر مومن خودش را به آب و تاب زد و مایوس و ناامید شد و از طیب نفس و آرامش الهی خارج شد ، معلوم می شود کار به خاطر خدا که ۱۰۰ درصد خالص باشد نمی کرده ، هدفش خدا نبوده ، بلکه خودش می خواسته چنان بشود ، حالا که نشده ، ناراحت است ! سوال : شما خدایید ؟ خداوندی که همه عالم به دست اوست و اراده کند هر اتفاقی می افتد ، صلاح ندانسته اتفاقی بیفتد ، شما که کار خودتان را کرده اید ، دیگر چرا از راه دلسرد می شوید مایوس می شوید و افسرده و نالان هستید ؟ پس معلوم میشود در کار ما ، اخلاص واقعی برای خدا وجود ندارد ... البته در ادامه مطلب باید گفت که اگر کسی ، به خاطر خدا حرکت کند سختی و رنج راه نیز در از شادی و نشاط و آرامش قلب مومن نمی کاهد ! زیرا مومن می داند که چیزی از خودش ندارد ، که بخواهد افسوس از دست رفتنش را بکشد ، از طرفی با وعده بهشت و کوتاهی عمر دنیا و عنایت خداوند در حق او ، صبر زیادی نصیبش می شود لذا دردو رنج های دنیا برایش آسان می گردد . اما انسانی که به خاطر خودش بدون در نظر گرفتن خواست و رضای الهی حرکت می کند ، اموال و جسم و جانش را از آن خودش می داند ، لذا از کمبود و از دست رفتنش افسوس می خورد و ناامید می شود ! از طرفی وعده بهشت و عنایت خدایی هم وجود ندارد که او صبر بر مشقت و سختی های راه را داشته باشد ! از آن سو هم ، دنیا همه دارایی شخص خودخواه است و در نتیجه ، از نزدیک ترین و آسان ترین راه می خواهد به هدف و مرادش به صورت قطعی در دنیا برسد ! که اگر نرسد برایش خیلی گران تمام می شود . و دنیا هم که وفای چندانی ندارد ، لذا همیشه در راهش ناامید و به اندک بلا و گرفتاری ، کله پا می گردد . ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎کسی که عقل ندارد دین ندارد از رسول اکرم است که می فرماید : همانا تمامى خوبيها به كمك عقل يافت شود، و دين ندارد آنكه عقل ندارد. گروهى در حضور پيامبر صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم از مردى تعريف نمودند تا آنجا كه تمام صفات نيكش را برشمردند، آنگاه آن حضرت فرمود: عقلش چگونه است؟ گفتند: اى فرستاده خدا ما تو را از تلاش در عبادت و كارهاى خوبش خبر مى دهيم و شما از عقلش مى پرسيد؟! حضرت فرمود: همانا مرد أحمق بر اثر حماقتش مرتكب هرزگيهائى به مراتب بزرگتر از نابكارى شود. و به تحقيق؛ مردم در فرداى قيامت به اندازه خردشان به درجات عالى نائل و به قرب پروردگارشان رسند. ✍تحف العقول /سخنان کوتاه پیامبر @tarighatezendegi
🌎 منظور از عقل در روایات اسلامی چیست ؟ خداوند خرد را سه قسمت آفريده، هر كه همه را داشت خردش كامل است، و هر كه هيچ يك را نداشت از عقل بى نصيب است: ۱- خوب شناختن خدا، ۲- نيكو طاعت كردن براى خدا، ۳- و خوب پايدارى نمودن در اجراى فرمانش. مردى نصرانى از اهل نجران- كه خوش بيان و داراى وقار و هيبت بود- وارد مدينه شد، عرض شد: اى رسول خدا اين نصرانى چه خردمند است! حضرت گوينده را سرزنش كرده و فرمود: بس كن! خردمند كسى است كه خدا را يگانه دانسته و به فرمانش گردن نهد. ✍تحف العقول / احادیث کوتاه پیامبر تفسیر حدیث : عقل و خردی که اسلام از آن دم میزند با هوش و فهمی که کفار و اهل دنیا از آن صحبت می کنند متفاوت است ! اهل دنیا ، عقل را به میزان زرنگی و توانایی در بدست آوردن در امورات دنیا مثل مال و میز و صندلی و اسم و شهرت و یا به میزان ارائه خدمات دنیایی و تاثیرگذاری در عالم مادی و نیازات جسمانی انسان ، اختراع و اکتشاف ،دست داشتن در امور پزشکی و صنعت ، فوتبال و ریاضی و فیزیک و شیمی و حفظ و نمره و مدرک و بسیار خوانی با معدل بالا و ...این چیزها می دانند ! اما اسلام عقل را در شناخت خدا برای اطاعت پذیری و بندگی ، خداوند می داند ! چه بسا مومن به خاطر خدا به دنیایی کم قناعت کند ! چه بسا مومن به خاطر کاری و هدفی بالاتر یعنی رضایت خداوند دست از دنیا بزند ! چه بسا مومن به درک و حقیقت مطلب رسیده باشد اما در پاسخ گویی در ورقه امتحان نتوانسته باشد خوب منظورش را برساند یا آنگونه که نویسنده می گوید آن را بیان کند ! چه بسا مومن قدرت حفظ نداشته باشد ، اما حقیقت تقوا و ایمان را از هر حافظ یا قاری خوش صدا بهتر درک کرده باشد ! چه بسا مومن استعداد در امور دنیا داشته باشد ، اما خداوند برای امتحان او ، اسباب و شرایط را برای ترقی اش در دنیا سلب کرده باشد که کوتاه فکران فکر کنند که خودشان با توانایی خودشان به این مقامات دنیایی رسیده اند ، در حالیکه خدا و بندگان عاقل او خوب گواه هستند که تا خدا نخواهد و اسبابی را فراهم نکند کسی نمی تواند به جایی و مکانی در دنیا برسد ! البته این از درک کافران و دنیا طلبان خارج است ... در روایات زیادی داریم که مثلا مومنی را که گمنام است و اموالی ندارد ، مورد بی احترامی قرار ندهید که چه بسا او از اولیای خدا باشد ... یا این روایت که می فرماید هر کس در این دنیا به خدا مقرب تر است جام بلا بیشتر به او می دهند . این روایات همه دال بر این دارند که بر عکس نگاه دنیا بین و مادی کافران و فاسفان و یا جاهلان اهل دنیا ، که میزان عقل انسان ها را به میزان حساب بانکی و مدل ماشین و منزل و پست و منصب و جایگاه اجتماعی و یا زرنگی افراد که چگونه پول و منافع دنیا را با زبان و چشم هایشان از جیب و مشت آدم ها در می آورند ، یا به میزان خوش صدایی ، یا خوش چهره ای یا خوش استیلی ، یا چرب زبانی و ... اسلام این چنین تفکرات و زاییده های فکری که از قلب شرک و کفر و دوری از خدا بیرون می آید را عین جهل و حماقت می بیند . اگر می خواهید بدانید از چه مرتبه عقل برخوردار هستید ، ببینید ، بزرگی و عظمت و تعظیم و چاکرم مخلصمتان بیشتر برای چه کسانی هست ؟ کسانی که اهل نمازند و دائم به فکر اطاعت خدا و آباد کردن آخرتشان هستند ، یا کسانی که اهل دنیا و ظواهر آن هستند ! اگر عظمت را در مخلصین دین خدا یافتید گردن و تعظیمتان برای آنها و به خاطر دین و اسلامشان بود ، بدانید شما طبق فلسفه اسلامی بهره از عقل برده اید ، زیرا کسی که عاقلان را دوست بدارد مسلما قلب و دلش هم در مسیر راه آنهاست . اما اگر دیدید اهل دنیا را به خاطر دنیا طلبی و مادیات و امور جسمانی و زمینی دوست دارید و اصلا ایمان و تقوای آن شخص برایتان ارزشی ندارد و آنها را به خاطر دنیایشان تعظیم می کنید بدانید دوست داشتن دنیا و بزرگ بودن اهل آن از نگاه شخص به منزله جهل بیننده آن طبق فلسفه اسلامی است . ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رفتار امام صادق علیه السلام با زندیق (بی اعتقادتر از کافر) ✍استاد فاطمی نیا @tarighatezendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥یه روز یک نفر که ادعا داشت شیعه امام صادق علیه السلام هست اومد خدمت ایشون و گفت چرا قیام نمی‌کنید ؟ امام صادق علیه السلام هم به زیبایی جوابش رو دادند و بهش فهماندند که تو شیعه ما نیستی ، نهایتش دوست‌دار مایی... واقعا اگر من و شما بودیم جرات داشتیم این کار رو انجام بدیم؟ !🧐 @tarighatezendegi
🔰 معروف است كه خداوند به موسی گفت: قحطی خواهد آمد، به قومت بگو آماده شوند! موسی به قومش گفت و قومش از دیوار خانه ها سوراخ ایجاد کردند که در هنگام سختی به داد هم برسند که این قحطی بگذرد! مدتی گذشت اما قحطی نیامد ، موسی علت را از خدا پرسید خدا به او گفت من دیدم که قوم تو به هم رحم کردند! من چگونه به این قوم رحم نکنم؟ «به همدیگه رحم کنیم که خدا هم بهمون رحم کنه.» @tarighatezendegi
🌎 نقطه پرواز سالک ! ... در مسیر سلوک به سمت خدا ، انسان هر چه قدر از منیت و خودخواهی ها و خواسته هایش در مقابل خدا بزند و تنها با شوق و اشتیاق تسلیم اطاعت و اوامر او آنگونه که او می خواهد بشود ، مسلما به خدا نزدیک تر شده است ! در یک نقطه ای از مسیر ، شخص مومن ، به جایی می رسد ، که نماز اول وقت می خواند ، نماز شب می خواند ، شب و روز قرآن قرائت می کند ، به کارهای خیر و خدا پسندانه می پردازد ، اما خداوند خواسته های دنیوی او را که براورده کردنش برایش هیچ کاری ندارد ، انجام نمی دهد یا به تعویق می اندازد ! و یا اینکه به جای حل گرفتاری های دنیوی او ، بلا و مصیبتش را هم بیشتر می کند ... شیطان از این امتحان الهی استفاده می کند و بر انسان وارد میشود و می گوید انقدر عبادت و دعا و نماز و رازو نیاز قران خواندی چه شد ؟ خداوند دعایت را بر آورده نمی کند ! پس دلسرد و مایوس شو و از شدت عملت بکاه تا جایی که مسیرت بالکل عوض شود ... اما من به شما بگویم در این امتحان ، اگر قبول شوید ، نقطه پروازتان است ... در این مکان اگر سالک الی الله ، ناامید شود و مایوس گردد یعنی در اعتقاداتش ، هنوز روزنه هایی از شرک و خودخواهی وجود دارد ، و این منیت و خواسته های او مانع از بندگی بی چون و چرای او می شود ... . خداوند انسان را در این مرحله حتما امتحان می کند ! می خواهد ببیند که آیا خدا را اگر خواسته هایش را براورده کرد می خواهد و دوست دارد ، و یا اینکه خدا را به خاطر خداییش و فقر و ناچیزی و سرباری خودش در عالم وجود او می ستاید ؟ انسان اگر به این یقین رسید ، که هر چه خدا بخواهد و بر او راضی شود ، به صلاح و خیر است ، چه دنیای او بزرگ شود یا نشود ، چه خداوند به او از نعمات دنیا بکاهد چه زیاد کند ، آن وقت است که سر تسلیم فرود می آورد و می گوید ، بارالها هر چه از دوست رسید نیکوست و من راضیم به رضای تو ، من تو را نه به خاطر استجابت دعاهایم ، نه به خاطر منافع و نیازات دنیایم ، بلکه تو را به خاطر آنکه همه چیز تو هستی ، و بزرگ تر از تو وجود ندارد و تو مهربان تر از هر کس به بندگانت هستی و صلاح همه را به خوبی می دانی ، می ستایم و عبادت می کنم ! خدایا من به خدایی کردن تو و ربانیتت یقین دارم ... تو بخواهی هر آنچه می خواهی و من به خواسته تو هر چند به رنج من تمام شود راضی و خشنودم ... لذا اگر انسان به این نقطه یا به این بلندی سلوک رسید ! و از کمبود رزق و دنیایش ، گله نکرد ، و به آنچه خدا به او داد راضی شد و از عبادتش نکاست ، بلکه بر آن هم افزود ، این نشان از همان معرفت بالله و همان عشق واقعی و اخلاص در عبادت مومن است ! لذا ای کسانی که به این نقطه نزدیک شده اید ، این قله ، نقطه پرواز شما به قرب خداوند است ... . به درک مقامی که به آن نائل شدید و افتخاری که خداوند برایتان قرار داده است ، شکر گزار باشید که هر کسی را خداوند به این قله راه نمی دهد ! و مسلما حملات شیطان در این محل از سلوک که سالک باید صبر بر بلا و مصیبت های دنیا کند ، و از رحمت خدا ناامید نشود و به آنچه خدا به او داده راضی گردد ، زیاد می شود ... و سالک باید مدام از کوتاهی دنیا و یاد مرگ و آخرت و پناه بردن به خدا در هر لحظه غافل نماند و بر تقوا و مراقبتش بیافزاید ... و این مرحله همان امتحان انبیا و رسولان و اولیای خاص خداوند است ، که البته بسته به ظرفیت انسان ها درد ها و بلاها متفاوت است ! درود خدا بر تمام عالمان و عارفان و شاهدان و مقربان درگاه الهی ... ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi