🌎 عوامل بازدارنده گناه
قسمت دوم
مسلما این اطاعت و بندگی هم قبل از تولد انسان در زمان پدرو مادرش سبب اطاعت پذیری و استواری در راه حق می شود و هم بعد از تولد او ، که در چه شرایطی و در کنار چه اشخاصی یا در چه مسیر تربیتی واقع می شود ، همه تاثیر می گذارد .
خود خطا و لغزش انسان و نفس عبادت او هر چند اگر در خانواده بسیار متدین و در شرایط مطلوب رشد کرده باشد و یا حتی در شرایط بسیار بد قرار گرفته باشد ، می تواند ذات و فطرت یک انسان را به تدریج تغییر دهد .
اگر این کار نشدنی بود ، علما دستور به ریاضت و عبادت در مسیر بر طرف شدن رذایل نفسانی را نمی دانند .
این به این معناست که کسی نمی تواند به خیال اینکه در شرایط مطلوبی رشد کرده است ، خود را رها سازد و از محاسبه نفس و ذکر الهی غافل بماند که هرگز منحرفدنمی گردد خیر اینگونه نیست و بیشمار مثال ها و مصادیق وجود دارد که چه افراد گمراه و سیاه بخت شدند . از آن طرف آن کس که در شرایط نامطلوب بوده است و گناهان او را به زنجیر کشیده اند جای ناامیدی وجود ندارد و انسان تا زمانی که به درجه صم بکم عمی کشیده نشده است راه برای هدایت و سیر سلوک در وجودش باقی است .
هر چند گناه برای فرد پاک فطرت در وهله اول خیلی سخت است و یا کار خیر برای شخص گناهکار برایش سنگین است . اما رفته رفته هر دو با تمرین و ممارسات افسار عقلشان را یا به نفسشان می سپارند یا افسار نفسشان را به عقل .
این نفس حالت منقلب شدن دارد و هرگز نمی توان گفت که شخصی به مقصد رسیده است و دیگر راه بازگشتی برایش وجود ندارد و یا شخصی هنوز شروع نکرده است و نمی تواند به مقصد برسد .
لذا تا پایان مرگ این خطر و این امید همیشه برای انسان وجود دارد .
گفتیم خود عبادت خاصیت بازدارندگی دارد ، انسانی که در مقابل گناهان محافظت می شود ، یا به خاطر نفس ذکر و یادآوری است یا به خاطر عنایت و مشیت خدا ...
هر دو با هم انسان را از مسیر ظلمات نجات می دهد .
هر کاری که خدا راضی به آن است و در راه خدا عمل میشود ، عبادت می گویند و همان خودش یا دو ذکر است برای ماندگاری در مسیر حق .
به طور مثال کسی که می گوید ، من به خاطر خدا کار می کنم ، و خواست خدا را در تمام ارکان زندگیش مقدم می دارد مسلما دائم به یاد خداست .
راه می رود می گوید آیا خدا راضی است ؟ می نشیند می گوید آیا این نشستن صحیح است ؟ می خوابد می گوید آیا این خواب درست است .
همه این موارد چون خواست و مشیت و اراده خداوند در تمام اعمال و کردار و افکار نفوذ کرده است خودش ذکر و یاد خداست .
البته نمی توان نقش ذکر لسانی را نادیده گرفت ، چون زبان و تفکر روی الفاظ خودش دوباره وسیله ذکر و یادی است که انسان به اعمال عبادی خودش بپردازد . و از طرفی دوباره تمان اعمال سبب توفیقات ذکر لسانی و قلبی او می گردد و همه به هم مربوطند .
عنایت و مشیت خدا که سبب می شود اسباب گناه برای مومن کم شود و یا اینکه در مواقع ارتکاب گناه عواملی پدید بیاید که شخص از انجام عملش بازبماند را نباید نادیده بگیریم .
خود خداوند بالاتر از هر چیز می تواند انسان را از گناه نجات دهد و در بسیاری از موارد که می داند آدم از ظرفیت پایینی برخوردار است به کمک انسان می شتابد .
البته این هم دلایل و عوامل بسیار درونی و بیرونی دارد .
اعمال خیر ما ، دعاهای خودمان پدرومادر و مومنین و ملائکه و انبیا و امامان ، عدم مشارکت شیطان در اموال و جان های انسان ، همه و همه عامل و باعث این توفیقات الهی است .
خواست خود انسان و طلب هدایت از خداوند در لحظه گناه خیلی مهم است و خداوند لشکر ملائکه را برای نجات آن شخص فرود می آورد .
یک آن می بیند که آن حالت نفسانی در وجودش کم کم به بهانه هایی سرد می شود یا اتفاقاتی می افتد که او از وسوسه ها و دام های شیطان نجات میابد !
پس اگر بخواهم به طور خلاصه عامل بازدارند گناه را بیان کنم باید بگویم تنها همان عبادت که منجر به ذکر و حضور قلب است ، مایه توفیقات و برکات الهی از قبیل درک و فهم و علم و کسب معرفت انسان برای هدایت بخشی و شناخت راه حق و باقی ماندن در راه و سیر و صعود به کمالات و مقامات عالیه و کبیره بیشتر می شود .
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️علائم نفوذ شیطان
حضرت آیت الله بهجت قدسسره:
اگر جلوی خود را در ارتکاب معاصی
نگیریم، حالمان به انکار و تکذیب و
استهزا به آیات الهی و یا به جایی
میرسد که از رحمت خدا ناامید
@tarighatezendegi
طریقت زندگی
☝️علائم نفوذ شیطان حضرت آیت الله بهجت قدسسره: اگر جلوی خود را در ارتکاب معاصی نگیریم، حالمان به
شیخ اینجا در مورد نفوذ شیطان صحبت کرده است و لذا بحث این که گاهی اوقات کسالت و بی حالی نسبت به عبادات و معنویات طبیعی می شمارند به این علت است
اما حقیقت مطلب این است که هر گونه کسالت و بی حالی و عدم حضور قلب در نماز ، بیانگر وجود گناهان روزمره در زندگی انسان است . یا گناهانی که قبلا صورت گرفته اما هنوز بخشیده نشده است . البته این به معنای نفوذ نیست ! اما بالاخره گناه تاثیر خودش را می گذارد .
اگر هم می گویند بعضی وقت ها طبیعی و عادی هست چون همه مومنین بالاره خطا و عصیان در زندگیشان وجود دارد و چون همه گی به این درد ها لااقل در بعض احوالات زندگیمان دچاریم لذا ایشان مساله را عادی می شمارند در حالیکه به واقع عادی نیست و نشان از تاثیرات و عوارض بعد از گناه است .
وقتی علما می گویند که در باب مناجات با خدا اگر قطره اشکی از چشمانتان بیرون بیاید به منزله بخشیده شدن گناهانتان یا استجابت دعایتان هست گزاف نگفته اند .
این قلب نرم و رئوف که به اندک بهانه ای قصد گریه و زاری برای خدایش را دارد نشان از سلامت قلب انسان است . این قلب ثابت و استوار که از رحمت و بخشندگی خداوند خیالش راحت است و آرامش در وجودش هست این از نشانه قلب سالم است .
اصولا گناهان سبب نارامی و تزلزل ، و ترس از مسائل و مشکلات حال و آینده و تفکرات منفی در گذشته دارد ...
یاس و ناامیدی و افسردگی و استرس و دلهره ، همه نشان دهنده قلب های بیمار است .
وقتی که قرآن در باب نمازگزاران می فرماید :
فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ
ﻭ ﺗﺎﺯﻩ، ﺑﻪﻇﺎﻫﺮ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﺪ! ﻭﺍی ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻧﻤﺎﺯﺧﻮﺍﻥﻫﺎ! (ماعون٤)
الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ
ﻫﻤﺎﻥﻫﺎ ﻛﻪ نسبت به حقیقت نمازشان سهل انگار و بی توجه اند (٥)
و یا در مورد قلب انسان می فرماید :
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﺻﺎﺣﺐﺍﺧﺘﻴﺎﺭﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍﺳﺖ» ﻭ ﭘﺎی ﺣﺮﻓﺸﺎﻥ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻧﺪ، ﻧﻪ ﺗﺮﺳﻲ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻏﻠﺒﻪ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﻏﺼﻪ ﻣﻲﺧﻮﺭﻧﺪ. (١٣ احقاف)
وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَىٰ لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِندِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ
ﺧﺪﺍ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻪ ﺑﺮﺍی ﺟﻨﮕﻴﺪﻥ، ﺑﻠﻜﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍی ﺭﻭﺣﻴﻪﺩﺍﺩﻥِ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﻝﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ؛ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﭘﻴﺮﻭﺯی ﻓﻘﻂ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍی ﺷﻜﺴﺖﻧﺎﭘﺬﻳﺮِ ﻛﺎﺭﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ.
(١٢٦آل عمران)
سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ
ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺯﻭﺩیﻫﺎ ﺩﻟﻬﺮﮤ ﻋﺠﻴﺒﻲ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺑﻲﺩﻳﻦﻫﺎ ﻣﻲﺍﻧﺪﺍﺯﻳﻢ؛ ﭼﻮﻥ ﺁﻥﻫﺎ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻲ ﺭﺍ ﺷﺮﻳﮏ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﻛﺎﺭﻭﺑﺎﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﻛﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﻟﻴﻠﻲ ﺑﺮ ﺩﺭﺳﺘﻲِ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺑﻲﺩﻳﻦﻫﺎ ﺁﺗﺶ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺪ ﺟﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺑﺪﻛﺎﺭﻫﺎ! (١٥١ آل عمران)
الأنعام
فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُم بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَٰكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
ﭼﺮﺍ ﻭﻗﺘﻲ ﺳﺨﺘﻲﻫﺎی ﻣﺎ ﺳﺮﺍﻏﺸﺎﻥ ﺁﻣﺪ، ﺯﺍﺭی ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪﻋﻜﺲ، ﺩﻝﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺳﻔﺖﻭﺳﺨﺖ ﺷﺪ ﻭ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻧﮓﻭﻟﻌﺎﺏ ﺩﺍﺩ؟! (٤٣)
👆این آیه دلیل بر همان سخن اولم بود که قساوت قلب اشک و زاری را از بین می برد .
أَوَلَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ أَهْلِهَا أَن لَّوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ
ﺑﺮﺍی ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﺎﺑﻮﺩی ﻣﺮﺩمِ ﺩﻭﺭﮤ ﻗﺒﻠﺸﺎﻥ ﺑﻪﺍﺭﺙ ﻣﻲﺑﺮﻧﺪ، ﺁﻳﺎ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﻧﺸﺪﻩ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﻢ، ﺑﻪﻛﻴﻔﺮ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﺸﺎﻥ ﺗﻨﺒﻴﻬﺸﺎﻥ ﻣﻲﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺩﻝﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﻣُﻬﺮ ﺑﺪﺑﺨﺘﻲ ﻣﻲﺯﻧﻴﻢ ﺗﺎ ﺩﻳﮕﺮ ﺗﻮﻓﻴﻖ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ؟! (١٠٠ اعراف)
👆این آیه بیانگر این است که قلب مریض و گناه آلود بسته میزان خرابی ، از درک و فهم ، عقل و حق شناسی عاجز می شود .
ادمای گناه کار رفته رفته خرد و عقلشان را بالاکل از دست می دهند .
حالا هی بنشینید یاسین بخونید ...
این قلب خشک شده ، سنگ شده ، دیگه به هیچ صراطی مستقیم نیست !
✍علیرضا ساغندی
#حدیث
🌎 چرا دعای ما مستجاب نمی شود؟
✍امام صادق (عليه السّلام) :
در بنى اسرائيل مردى بود كه سه سال پيوسته دعا می كرد تا خداوند پسرى به او روزى كند ، ولی هنگامی كه ديد خدای متعال دعای او را مستجاب نمی کند ، گفت : پروردگارا ! آيا من از شما دورم که سخنم را نمی شنوى ، يا به من نزديكى ولی پاسخم را نمی دهى ؟ ! كسى به خوابش آمد و به او گفت : تو سه سال خدا را با زبانی بدگو ، قلبی سركش و ناپاک ، و با نيتى نادرست خوانده ای ؛ پس بايد فحش و بدگویی را ترک ، قلبت را از گناهان خالی ، و نيتت را درست کنی ، تا دعایت مستجاب شود «... إِنَّكَ تَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ مُنْذُ ثَلَاثِ سِنِينَ : بِلِسَانٍ بَذِيءٍ ، وَ قَلْبٍ عَاتٍ غَيْرِ تَقِيٍّ ، وَ نِيَّةٍ غَيْرِ صَادِقَةٍ ... » .
💥امام صادق ( علیه السلام ) فرمود :
آن مرد به این دستور عمل كرد ، سپس دعا كرد و خداوند نیز پسری را روزی او قرار داد .
📚الكافي ، ج ۲ ، ص ۳۲۴
شرح حدیث :
حقیقتا مهمترین دلیل اصلی عدم استجابت دعا ، همان تاثیرات سوء گناهان ما و دوری از خداوند است .
با خواستن و تلاش و کوشش و قرار گرفتن در مسیر الهی ، کم کم تقوا که همان ترس از خداوند و وسیله حفاظت از خطرات گمراهی است ، در وجود انسان قوت می گیرد .
و مسلما با بزرگ شدن تقوا ، انسان به خدا نزدیک تر می شود .
انسانی که با ترک گناهان و عمل صالح از روی اخلاص با خدا الفت و دوستی برقرار کند ، مسلما دعاها و خواسته هایش هم مطابق رضایت الهی و در مسیر کمال خودش و دیگران خواهد بور ، اگر ، این دعا با مشیت خداوند سازگار باشد و خداوند به صلاح او و دیگران بداند ، آن را مستجاب می کند ، اما اگر در آن وقت نشود و در وقت دیگری بشود، خداوند در زمان دیگر آن را اجابت می کند ، و الا اگر کلا در حکمت و مشیت خداوند قرار نگیرد ، امورات دنیوی و یا اخروی دیگر او را که مومن از آن غافل است اما به صلاح اوست براورده می نماید .
بله رمز اصلی همین رفاقت با خداوند است ! رفاقت هم تنها به زبان و تنها خواندن و درخواست و مسالت در مواقع مشکلات و مصیبت ها ، نیست .
رفاقت واقعی یعنی آنکه در مواقع بی نیازی هم رفیق فراموش نشود !
رفاقت واقعی یعنی خداوند را به واقع دوست و همیار خودش ببیند و نعمت ها و سلامتی و وسعت رزق سبب نشود که مغرور شود و خدا را که مسبب و علت تمام هستی است از یاد ببرد .
بله همچین رفاقتی لازمه اش ، ذکر و یاد دائمی ، رشد و سلامت همیشگی تقوا در وجود انسان است .
البته ، اذکار و اوراد و نماز های خاصی برای استجابت دعا بیان شده است ، عمل به این دستورات خودش ، بیانگر این است که انسان برای بر طرف شدن مشکلاتش از راه هایی که شریعت برای او تعیین کرده است وارد شده و این خودش نشانه مثبتی در وجود انسان است ، لااقل هنوز رابطه او با خداوند قطع نشده است و الا تمسک به گناه و راه های شیطانی ، و نیز سحر و جادو و مسالت خواستن از کسانی که خدا نه تنها امر نکرده بلکه مورد نهی هم قرار داده است ، معناهای خطرناکی برای انسان دارد .
اما همین قدر توسل از منابع دینی هرچند خوب است و شخص نباید ناامید شود و حتما امید به نجات او وجود دارد اما به واقع کم است ، و نباید از ایمان و تقوا و عمل صالح و اخلاص در اعمالش غافل بماند و هر دو برای استجابت دعا مکمل یکدیگر هستند . البته که با کمک و تفکر و تعمق در همین اذکار و اوراد و نمازهای وارد شده برای استجابت دعا ، خودش عامل بالایی برای رشد تقوا و اطاعت پذیری انسان از دستگاه خداوند است و البته از این نکته هم نباید غافل ماند ،
اما اینکه انسان کلا در طول زندگی خدا را فراموش کند ، اعمال و رفتارش مخالف با خواسته خداوند باشد و تنها در مواقع مشکلات یاد خدا کند و در معانی این نمازها و اذکار توجه نکند و آن را در خودش پیاده ننماید ، و خدا را تنها ابزار براورده شدن نیازاتش ببیند نه آنکه قصدش بندگی و اطاعت او باشد ، اگر حتی خداوند هم دعاهای دنیایی اش را مستجاب کند ، مسلما نفع و سودی در پرورش روح و کمال او و در نتیجه آخرت خوبی نخواهد داشت .
چون علاوه بر آنکه اطاعت و بندگی خدا و اصلاحش مورد توجه او نبوده است ، بلکه تنها اغراض شخصی ملاک او بوده است اگر هم خدا قبول کند و برایش باقیات و صالحاتی قرار دهد ، وقتی نفس اصلاح و تزکیه نشود با اعمال گناه آلودش دوباره تمام آن دعا ها و نمازها را تباه می کند .
و چه خوب است که انسان ها پای همین دعاها ، به رشد روحانی و کمالیشان برسند که در واقع علت و غرض اصلی فلسفه دعا هم همین است که انسان به ذکر و یاد خدا برسد ، و مسلما همین یاد خدا و طریقه دعای صحیح و توجه به معانی درست آن منجر به شناخت واقعی خداوند می شود که خودش انگیزه تقوا ست که در نتیجه عنایت خداوند و نزول ملائکه برای حفاظت و نگهبانی و دور ماندن او در مقابل گناهان و خطاها به وجود می آید .
✍️ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم از طرف بنده خدا
طریقت زندگی
فیلم از طرف بنده خدا
سرود سلام فرمانده ، بیان گر یک حقیقت آشکار است .
حقیقتی که در این دنیا مردمی هستند که به خاطر برپایی عدالت و ریشه کن شدن ظلم و ستم ، انسانی را می خوانند که می دانند سراپا عدالت و حق است .
انسانی که طرفدار مظلوم و مستضعفین جامعه است !
مردمی که در مکان هایی اجتماع می کنند که نفع خدا و جامعه و انسانیت را در آن می خواهند .
فرق است بین آنها با حیوانات به ظاهر آدم که به دنبال خودخواهی و دنیای خود هستند و جز هواها و هوس و ظلم و ستم برای دیگران چیزی نمی خواهند .
کسانی که عمدتا به دنبال لهو و لعب اند و در مراسمات و اجتماعاتشان جز اتلاف وقت و خوشگذرانی ، اسراف و بی بند و باری چیز دیگری نیست !
کسانیکه منجی آنها دولت ها و امپراطوری های شیطان است و مدام برای آزادی دوست دارند به هم کیشان آمریکایی و اروپاییشان بپیوندند یا آنها مملکتشان را غصب کنند یا که به بند و زنجیر آنها خودشان را نفوذ دهند .
سرود سلام فرمانده اجتماع ملتی را به رهبری انسانی صدا می زنند که او را از هر کسی در جامعه عادلتر و معصوم تر می بینند !
در خط کسی قرار دارند که خودش و راهش در خط امام زمان و منجی اش پرچمدار اسلام است .
مسلما فرق است بین کسانیکه رهبرشان سید علی خامنه ای است تا کسانی که رهبر و ندادهنده هایشان ، شیطان و ساسی مانکن و تتلو ، و اسرائیل بچه کش و یا آمریکایی ها و غربی های کافر و بی دین وحشی متجاوز و فاسق است .
بله اگر سرود سلام فرمانده بد بود ، مسلما جایگاه مومنین و مومنات جامعه نبود !
مسلما بچه های معصوم با فطرت های پاک و خانواده های مذهبی در آن قرار نمی گرفتند .
اگر سرود سلام فرمانده بد بود ، مسلما زودتر از آن خواننده های مطرب هواپرست آن را در جمع بی بند و باران جامعه می خواندند ، و یا اگر بد بود بایستی اهل دنیا و اهل طاغوت در آن اجتماع می کردند در حالیکه ما در این سرود ها ، انسان های پست و خودخواه و ظالم را نمی بینیم و حال آنکه این ظالمان از این دست سرود ها تنفر و انزجار دارند .
جایی که ، در آن ذکر و یاد خدا و دعای خیر یا عمل صالحی باشد کافران و فاسفان در آن حضور نمی یابند .
و مکانی که محل لهو و لعب و فسق و گناه باشد نیز مومنین و مومنات حاضر نمی شوند .
و من الله توفیق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ قانون جذب
با تکرار که علمی نمی شود
اگر قانونه پس باید فراگیر باشد
قانون جذب : یعنی اینجا نشسته اید ، فکر کن ، در دست توست
کائنات اینقدر بیکارند که به من سلام می کند
اینها همان خیال پردازی است
این ادبیات ، دچار معضلات و مشکلاتی است
خواستگاه آن .....
طریقت زندگی
✅ قانون جذب با تکرار که علمی نمی شود اگر قانونه پس باید فراگیر باشد قانون جذب : یعنی اینجا نشسته
🌎 قانون جذب
قسمت اول
مثبت نگری ، حسن ظن به خداوند ، امید به رزق حلال خدا ، دعا و درخواست از خدا ، شکرگذاری و داشتن حال خوب و مثبت ، تلاش و کوشش ، ایمان و اعتماد به خدا ، جذب منفی ها و مثبت ها در انسان های خوب یا بد ، لباس نو و پاکیزه و استعمال عطر و ظاهری زیبا و پسندیده ، همه این ها در دین ما به وفور و به وضوح آمده است .
اما نکته خیلی خطرناک که در این تفکرات وجود دارد ، که اسلام با آن در ستیز است ، بت پرستی و بزرگ کردن دنیا و آرزو های طول و دراز است ...
انسان هایی که مدام فکر پول و زرق و برق های دنیا می کنند یا قصد دارند در دنیا به همه خواسته ها و رویابافی هایشان برسند مسلما ، از ایثار و گذشت و انفاق و نگاه به حقوق و رعایت آنها غافل می مانند و چه بسیار که آن را نیز به قصد رسیدن به خواسته هایش پایمال می کنند .
از آن طرف خدا که باید برای آنها بزرگ شود کوچک می گردد !
چرا که به جای فکر و یاد همیشگی خدا ، مدام به پول و خواسته های دنیویشان می اندیشند و مسلما داخل در پرتگاه عمیقی خواهند شد .
با بزرگ کردن دنیا و لذات جسمانی ، به مراتب از خدا دور تر می شوند .
آنها دنیا را محل امتحان و مکانی برای رشد روحانی برای زندگی ابدی اخروی نمی بینند !
آنها از دنیا انتظار براورده شدن خواسته هایشان را دارند ، شما بگویید چگونه می توانند با از خودگذشتگی و رسیدن به حقوق دیگران ، خودشان را در رنج و سختی و بلاهای دنیا بیاندازند و در آن صبر و پیشه اختیار کنند ؟
آنها دنیا را مکان بندگی و اطاعت از دستورات خدا نمی بینند ، بلکه آنها تنها خودشان را می بینند و خدا یا هر چیز دیگری را وسیله رسیدن به آرزوهایشان در دنیا قرار می دهند .
آنها می خواهند در دنیا با اسباب و وسیله های آن ، احساس بزرگی کنند و این مادیات است که به آنها حس غرور و توهم قدرت و آرامش می دهد . و لذا به همین دلیل است که تمام وقتشان را برای فکر به دنیا و بزرگ تر کردن آن به هدر می دهند ...
در حالیکه در اسلام خدا و بندگی اوست که به انسان کمال و برتری و آرامش همیشگی می دهد .
و بسیار از غرور و خودبزرگ بینی به خاطر مال دنیا ، نهی شده است .
آنها می خواهند در دنیا به لذات جسمانی برسند می خواهند بعد حیوانیشان را قوی تر کنند ، در حالیکه به واقع با سرکوب خواسته ها و آرزو های بلند ، انسان به کمال و بزرگی روحانیش می رسد .
و اینکه آنها می خواهند به خاطر دنیا و رسیدن به ارزوهایشان زندگی کنند در حالی که در اسلام ، باید به خاطر خدا و رسیدن به رضایت الهی زندگی کرد .
به راستی اینها چگونه می خواهند به خاطر خانواده ، به خاطر جامعه ، به خاطر حفظ و امنیت دین و مردم مسلمان ، از خواسته هایشان دست بکشند و از مال و جان و آبرو بزنند تا اسلام و جامعه اسلامی همیشه پیروز و سربلند گردد ؟
در اسلام می گوید که آنچه خدا بخواهد همان میشود اما در این جا هر آنچه انسان می خواهد خواهد شد و دیگر جایی برای حکمت و مشیت و امتحان نمی ماند ...
و در کل با مخلوط کردن حق و باطل ، اموری که ابتدا در بالا بیان شد با اموری که تماما بوی دنیاپرستی و بت پرستی را می دهد ، می خواهند پدیده این قانون جذب را برای دنیا طلبان زیبا و فریبنده و علمی کنند .
در حالیکه صفات انسان های خودخواه و دنیا پرست و مادیگرا ، که در حق دیگران ظلم می کنند دقیقا همین گونه است !
آنها همه اش به پول و منافع دنیاییشان می اندیشند ، آنها با ظاهر زیبا و خانه و اتومبیل های گران با بیان دل فریبانه گام بر می دارند و همین گونه است که مردم را به بردگی و بندگی خودشان در آورده اند !
با همین شیک پوشی و عطر و اتکلن و خنده های ملیح است که اختلاس های کلان می کنند و به باور خودشان در زندگی به موفقیت رسیده اند !
بله این موفقیت با چه چیزی به وجود می آید ؟ با ندیدن و زیرپا گذاشتن حقوق مردم های بیچاره ؟
آنها روزو شب در فکر خوشبختی هستند و آن را به گمانشان خودشان جذب می کنند !
اما آیا براستی خداوند برای امتحان ما انسان ها اینگونه دنیا را نابرابر نشان می دهد یا که آنها واقعا خودشان از خودشان قدرتی داشته اند ؟
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
🌎 قانون جذب
قسمت دوم
حالا شما بگویید چون یک عده دنیا پرست ستمگر اینگونه اند ، ما هم باید این گونه باشیم ؟
آنها به دنبال پول اند و از هر طریقی که شد آن را بدست می آورند ، فرق است کسی که به دنبال رضای الهی است با کسی که فقط پول را می بیند !
زیرا که کسی که به فکر رضای خداوند است دست به کارهایی می زند که برای مردم سودبخش باشد هرچند اگر سود پایین داشته باشد !
مثلا کشاورزی می کند !
دام داری می کند !
در صنعت وارد می شود !
اما انسان هایی که فقط به فکر پولند ، کارهایی مثل بازی با ارز و طلا و قاچاق و رشوه و نزول و هر چیز دیگری که برای جامعه مضر است از آنها بعید نیست !
از همه این ها مهم تر ، قانون جذب یک طریقتی در مقابل آیین اسلام است .
زیرا خواسته ها و تفکرات دنیا طلبانه آن با اساس مبانی فکری یک مسلمان متضاد است .
لذا نمی توان هم مسلمان بود و هم یک دنیا پرست ، شهوت ران !
لذا حقیقت یک مسلمان به باطن فکری او بر می گردد .
اگر دیدید که باطن فکریتان با اسلام نمی خواند و تنها در ظاهر اسم اسلام را صدا می زنید ، من از شما سوال می پرسم آیا باطن مهمتر است یا ظاهر ؟
آیا وقتی باطن هندوانه بگندد و ظاهر او زیبا باشد ، باز این هندوانه ارزش دارد ؟ یا این هندوانه را دیگر نمی شود مصرف کرد ؟
پس خودمان را گول نزنیم ، حقیقت اسلام همان باطن فکری یک مسلمان است .
پس خودتان را با این باورها کافر نکنید و از اسلام خارج نشوید !
متاسفانه این دنیا گرایی و لذت طلبی های حیوانی هر روز در قالب و اسامی جدید با شیوه های متفاوت بیان می شود در حالیکه باطن همه آنها یکی است تنها ظاهر و اسم و رسم هایشان متفاوت است .
آدم ها به خاطر درخواست های جسمانی و زمینیشان در دام این خطوات شیطان قرار میگیرند .
عجیب است هر روز به یک اسمی بیرون می آید ، یک روز از دریچه عرفان های اوشویی ، امروز هم دریچه علم و کائنات و علمای فیزیک ...
جالب توجه هست ، که اصلا این ها اعتقادی به خدا هم ندارند .
و مدام صحبت از انرژی ، کائنات ، ستارگان ، کهکشانات ، سنگ ها و چوب ها می کنند .
آیا واقعا راه این ها همان راه ستاره پرست ها ، بت پرست ها ، یا ماتریالیست ها و خداناباوران که خدا را انرژی و مادی و خالی از درک و شعور می دانند نیست ؟
آیا واقعا راه این ها مانند کسانی که انسان را خالق و رب و نگهبان هستی معرفی می کنند نیست !
آیا آنها نمی گویند هر چه که تو بخواهی همان خواهد شد ؟
آیا آنها نمی گویند انگار تو خدای جهانی ، که فقط هستی خلق شده تا به نیازات تو پاسخ دهد !
آیا این تفکر با ایاک نعبد و ایاک نستعین ما متضاد نیست ؟
با لااله الا الله ما ؟
قضاوت با شما🙏
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
🌎 در اسلام قانون جذب وجود دارد .
در اسلام ، ایمان به خدا و رعایت تقوا و عمل صالح ، نگاه و نور الهی را به زندگی مسلمان جذب می کند !
قلب او را ایمن از هر گونه خوف و ترس و اندوهی استوار قرار می دهد .
او را از خلق بی نیاز می کند چنانچه به خاطر خدا و نه به خاطر چشم داشتی از آنها ، به خلق عشق می ورزد !
پاکی و صداقت و مهربانی و محبت در زندگی مومن جذب می شود .
شور و شوق و سرزندگی و امید به خدا برای کارها و امورات خیر در قلب مومن جذب می گردد .
بندگی و عبادت و تهجد در روز و شب در زندگی اش جذب می گردد .
قناعت و اندازه خواهی ، برای اخلاص و بندگی خداوند در زندگیش تزریق می شود !
دیون او به خلق ادا می شود .
او همیشه باابرو و سربلند و محبت خدا و خلقش را به خودش جذب می کند .
او وجود فرشته ها و مومنین و دوستان پاک و ارواح مقرب را در منزل و محیط زندگیش به دور خود جذب می کند .
بله همه این ها به خاطر ایمان به خدا و بندگی او و بزرگ قرار دادن خدا از هر چیز و هر کس و خواسته های او در مقابل فدا کردن خواسته های دنیایی خودش ، در زندگی دنیا و آخرت مومن جذب خواهد شد .
البته که خاطر عنایت و مشیت خداوند و فضل و رحمت او در زندگی مومن چنین امری ممکن می شود .
اما در مقابل کسانیکه وجود خدا را نادیده گرفتند و خواسته های خودشان را برتر از خواسته های خدا قرار دادند ، و تن به زیاده خواهی و دنیا پرستی دادند !
و از او و بندگی او غافل شدند .
و خودشان و خواسته هایشان را برتر از هرچیز دانستند !
برای خدا شریک قائل شدند و به جای اینکه در زندگی روزمره اشان تفکرشان روی برای خدا باشد ، صرف بشود ، به خاطر هر چیز و هر کسی مانند پول و زن و قدرت و میز و پست و شهرت و رفاه و شیطان و ... زندگی کردند !
آنها حق و باطل را با هم تحریف کردند و تنها آنچه را که خودشان دوست داشتند را به اسم حق ترویج کردند !
در اسلام چنین افرادی بدی ها و منفی ها و تاریکی ها و شیاطین را به خودشان جذب می کنند !
وجود پول و خانه و ماشین کلان و لباس فاخر ، نشان دهنده خوشبختی و نور و روشنایی در زندگی آنها نیست !
بلکه از نگاه اسلامی این اسباب مادی تنها وسیله بدبختی و شقاوت و آتش جهنم را برایشان به ارمغان می آورد .
هر چند که آن ها و هم فکران ایشان گمان کنند که در خوشبختی به سر می برند اما طبق قواعد اسلامی آنها در نکبت بیچارگی و بدبختی قرار دارند .
ترس و دلهره و اضطراب به خاطر از دست دادن دنیایشان و طمع و حرص برای زیاد کردن آن ، برایشان آرامش و زندگی نمی گذارد ...
مردم عاقل از آنها بیزارند و از آنها دوری می جویند .
چند صباحی را در دنیا به خاطر عبرت و امتحان مردم در دنیا به ظاهر خوش اند ، اما دیر یا زود به جهنم الهی می پیوندند و دیگر یاد و خاطره ای جز ظلم ها و ستم های آنها در طول تاریخ نمی ماند ... .
بله فرق است بین قانون جذب اسلامی و قانون جذب خودخواهان و دنیاپرستان ... .
در قانون جذب اسلامی خدا بزرگتر و حاکم بر هر چیز است و کمیت و داشتن اموال زیاد دلیل بر برتری کسی یا جذب نور در زندگی کسی نیست ! بر عکس انفاق و گذشت و صدقات و خیرات مایه نور و برکت و افتخار یک مسلمان است .
در قانون جذب اسلامی رضایت و نگاه الهی مایه جذب خیرات و برکات است .
و خیرات و برکات همان قرار گرفتن در مسیر بندگی و توفیق برای کارهای خیر و صالح است .
مسلما با چنین تفکری ، فرق عمده و بارز قانون جذب اسلامی با قانون جذب غیر اسلامی کاملا مشهود و روشن است .
قانون جذب غیر اسلامی ، انسان و خواسته های او حاکم بر هر چیز است !
خداوند یک موجود بی اراده و حقیر است که از جنس انرژی و کائنات و ستارگان و سنگ ها و چوب هاست ، که تنها به نیازات انسان پاسخ می دهد و تنها انسان است که به او امر و فرمان می دهد !
در قانون جذب غیر اسلامی هر گونه شرک و بزرگ کردن پول و قدرت و شهرت و مادیات در زندگی فرد جریان دارد .
هر گونه خودخواهی و خودبینی بزرگ تر می شود !
و اتفاقات دیگر ، که دیگر اشاره به آن این نوشته را طولانی می کند ... .
بله قانون جذب در اسلام درست است اما به راستی چگونه قانون جذبی ؟
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار کاظم میرحسینی ...
از شهدای زنده استان یزد ...
مرد بسیار پاک و باتقوا ...
استاد اخلاق و گمنام عرفان واقعی ...
الگو و سیره درست زندگی ...
انشالله همیشه زنده باشن تا به برکت وجود چنین افرادی خداوند درهای رحمت و برکاتش را همیشه بر سر مردم ایران بریزد .
هر چی از ایشان بگم کم گفتم ...
@tarighatezendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
مصاحبه تاریخی شبکه منو تو را به فنا داد ...
از دعوت کردنش سخت پشیمون شدن😂
حقیقت همیشه برای کسانی که باهاش مشکل دارن ، تلخ است و از شنیدنش گریزان هستند ...
واقعیتی که خیلی ها به خاطر عناد و کینه و توهم واهی از اسلام و جمهوری اسلامی نمی خواهند بشنوند !
اگر آنها تقوا پیشه می کردند و از شهوات و هواهای نفسانیشان دوری می نمودند و خواهان حقیقت می شدند ، همه چیز را به وضوح شهود می کردند !
اما گناهان و تمایلات دنیایی ، و خواستگاه های نفسانیشان مانع از دیدن و شنیدن حقیقت می شود ...
قرآن در وصف این جماعت می فرماید :👇
وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لَا يَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ
ﻣﺜﻞ کسانی که کافر شدند مانند ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﺎﺳﻴﻦ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﺧﺮ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﺪ! اما آنها جز ادا و شکلک و یک مشت صدای بی معنا چیز دیگری نمی فهمند ﺍﻳﻦﻫﺎ ﻛﺮ ﻭ ﻟﺎﻝ ﻭ ﻛﻮﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺍی ﻫﻤﻴﻦ، ﻋﻘﻠﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪﻛﺎﺭ ﻧﻤﻲﺍﻧﺪﺍﺯﻧﺪ. (١٧١)
@tarighatezendegi
#شخصی
🌎 رمز خوشبختی در زندگی اخلاص است !
کاری که برای خدا انجام بشود ، دیگر نه انتظار به تشویق و پاداش دیگران است و نه اندوه و غصه ، از انکار و مذمت و قدر نشناسی مردم می باشد !
پس اگر ادم خدمتی را برای کسی انجام داد ، و آن شخص خدمت او را نادیده گرفت و جوابش را با بی اعتنایی یا بدی داد ، اگر گفت دست من نمک ندارد ، و توقع کرد و آزرده شد ، بداند که کارش به خاطر خدا نبوده بلکه به این انتظار بوده که طرف مقابل در حقش خوبی کند و به پاداش عملش وی را مورد احترام قرار دهد و این با اخلاص در تعارض است .
اگر انسان بتواند اعمال روزانه اش را به خاطر خدا انجام بدهد ، نه به خاطر دلش ، نه به خاطر دیگران ، نه به خاطر هر منفعت و دنیایی ، در آن صورت در دنیایی که هیچ کس نمی تواند تو را و صدق اعمالت را درک کند ، و نمی تواند پاداش کارت را آنگونه که لیاقتش را داری بدهد و یا تو را همراهی و دلداری کند ، دیگر هیچ گاه دل آزرده و رنجیده خاطر نخواهد شد ! و چون توقع و انتظاری از دیگران ندارد ، همیشه به آنها بدون چشم داشت به خاطر خدا و طلب و رضایت او ، نیکی و محبت می کند ! و دیگر اعمال زشت و اخلاق های ناروایشان برایش بزرگ نمی شود ، خب در این صورت او در قلب مردم داخل میشود ، همه او را دوست خواهند داشت ، و دیگر او روشن کننده فتنه ها و یا ادامه دهنده آن نخواهد بود ، و ناراحتی ها و دلخوری ها و دشمنی ها که می توانست چه صدمات و چه آسیب هایی را به روح و روان شخص و دیگران و روابط خانوادگی و اجتماعی بزند ، دیگر وجود نخواهد داشت !
من توجه کرده ام کسانیکه در روابط اجتماعیشان پیروز و سربلندند ، انتظارات و توقعاتشان از دیگران خیلی پایین است و به اندک رفتاری دل خور و رنجیده خاطر نمی شوند .
البته این را هم می دانم که خیلی ها به خاطر تکیه و اعتماد به اسباب دیگر دنیا اینگونه ، بی توقع شده اند !
مثلا شخصی پدرو مادر خوبی دارد یا همسر و فرزندان و یا دوستان خاصی دارد که در همه مواقع پشتیبان آنها و دلداری دهنده او هستند!
یا مال و اموالی دارند که به آنها آرامش می دهد و به آن تکیه کرده اند و لذا دیگر از دیگران توقعی ندارند ... .
اما به واقع این ها هیچ کدام معنای اخلاص را نمی دهد ... .
هنر این است که انسان بفهمد که هیچ کس به جز خدا به درد او نمی خورد اگر هم احترام و محبت دیگران و یا مال و اموالی هم دارد ، تا خدا نخواهد و اذن ندهد آنها هیچ کاری برای انسان انجام نمی دهند ، چه بسا که وقت، وقتش انسان را تنها هم بگذارند و یا نتوانند به داد او برسند .
لذا تکیه و وابستگی انسان مخلص در همه حال به خداست ، چنانچه اگر از مالش کم شد ، یا از محبت نزدیکان و دوستانش کاستی به وجود آمد ، او دیگر وابسته و نیازمند کسی نیست که الان بخواهد با این کم و کاستی ها ، توقع کند یا دلخور شود که بخواهد عصبانی شود ، یا ناراحتی روی ناراحتی به وجود آورد یا اینکه خدای ناکرده دشمنی ورزد .
البته یک فرق اساسی دیگر بین انسان تکیه کننده به خدا با انسانی که تکیه اش به اسباب دنیاست ، وجود دارد !
و آن اینست که انسان مخلص خدا به خاطر خدا که دیگر بندگانش را دوست دارد ، بدون چشم داشت خدمت می کند !
اما انسان متکی به دنیا ، چون دنیا از او خواسته اینچنینی ندارد اینگونه رفتارهایی از او سر نمی زند ، بلکه تنها چون می داند از آنها کار و هنری بر نمی آید و نمی توانند در مواقع نیازش به فریادش برسند لذا انتظار و توقعش پایین می آید ... .
و یا اینکه چون می خواهد لز آنها استفاده ابزاری کند و به وقت نیاز کمک آنها را داشته باشد ، لذا سعی می کند بدی های آنها را فراموش کنند ...
پس همان طور که مشاهده فرمودید ، رمز اصلی خوشبختی ، آرامش ، گذشت ، محبت و خانواده دوستی و مردم داری ، در اخلاص خلاصه می شود !
جااب است این اعتقاد به وجود خدا چگونه می تواند در تمام ابعاد زندگی انسان نقش حیاتی و کلیدی داشته باشد و او را در تمام زمینه ها و جهت ها هدایت و راهبری درست را بنماید . اگر دیدید انسان هایی که دنیای آنها کم بود ، و در محیطی قرار داشتند که اطرافیانشان از خودخواهی و خودبینی لبریز بودند ، اما آنها بدون رنج و غصه ، با چهره و اخلاقی مهربان با آنها به درستی و نیکی رفتار می کردند ، در امور روزمره اشان با شوق و نشاط کارها را به سرانجام می رساندند ، بدانید آن انسان ها ،با تقوا ترین و مخلص ترین افراد به خدا هستند و شک نکنید ... .
زیرا انسان فقط باید وحودی به گستردگی خدا در قلب او باشد تا اینگونه بدون چشم داشت از کسی زندگی کند !
و چگونه ازکسی که خدا که تمام امید و زندگی در قلب اوست ، جز زیبایی و نشاط و سرزندگی انتظاری می توان داشت ؟
آیا مونس و همدل و غمخوار و همراه و تکیه گاهی محکمتر از خدا برای آن شخص وجود دارد ؟
آیا با وجود خدا دیگر نیازی به نگاه و علاقه و عشق کسی پیدا می کند ؟
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
#شخصی
🌎 اخلاص بدون ایمان و یقین حاصل نمی شود !
حقیقت این است که اخلاص و توحید ، بدون باور و یقین امکان پذیر نیست !
یعنی در ابتدا باید قلب و باور انسان به توحید برسد تا بتواند در زبان و عمل این توحید خودش را نشان دهد ... .
اخلاص همان کلمه لااله الا الله است و این کلمه تنها ظاهرش مراد نیست !
بلکه کسی که تنها به دنبال خدا باشد و بخواهد صفات او را بشناسد و به جستجوی او بشتابد و دنیا را فدای رسیدن به او بکند ، او رفته رفته ، با جداکردن قلبش از وابستگی ها و دلبستن و امید داشتن و انتظارات از خلق ، به این مراد می رسد .
او به واقع در می یابد که همه قدرت و علم و روزی به دست خداوند است و همه این اسباب و وسایل و حتی خودش تنها به ظاهر اراده و قدرت خود دارند در حالیکه واقع همگی فقر مطلقند و تا خدا نخواهد هیچ برگی از زمین روی زمین نمی افتد .
بله براستی با چنین تفکر و فلسفه و ایمان و باوری است که انسان مخلص می تواند با تمام کمبود ها و سختی های دنیا ، با تمام درد و رنج هایش ، با عشق و محبت به طاعت و بندگی خدا قدم بردارد و اخلاق و رفتارش از همه کس به رسول خدا و اولیای او شبیه تر بگردد ... .
و چگونه انسان هایی که ایمان و یقین و باور به این حقیقت ندارند می توانند اینگونه خالصانه روی زمین زندگی کنند ؟
لذا آدم ها اگر بخواهند به توحید برسند باید توحید را بشناسند و در گوشت و خون و جانشان آن را گره بزنند ...
و بدون شناخت و علم این ایمان و یقین پدید نمی آید ...
البته که این شناخت و علم منحصر در کتاب خواندن و مطالعه نظری نیست !
بلکه نگاه به آفاق و انفس ، و کردار و رفتار های خود و دیگران و سنجش این امور با توحید و حقیقت و تلاش و اصلاح و دست کشیدن از هواها و شهوت ها و تمرین دادن خود به عقلگرایی و اطاعت از خدا همه و همه در راه مسیر شناخت و ملکه شدن کلمه لااله الا الله در وجود انسان ، اجباری و مسلم است .
لذا کسانی که ایمان و اعتقاد درستی ندارند ، و رفتارها و کردارشان همگی از روی هوا و هوس و شهوت است ، اینها هیچ گاه نمی توانند به توحید ایمان بیاورند ... و اگر هم به زبان بگویند خدا یکی است ! این یگانگی قدرت ، در اعمال و قلبشان هرگز معنا پیدا نمی کند .
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
داستان زیبای گازانبر خدا
@tarighatezendegi
🌎 گناه امروز من به خاطر دوری از خدای دیروز من است !
اگر گناه کبیره ای از شما سر زد فکر نکنید همان دم فریب شیطان را خورده اید و از خدا دور شده اید !
بلکه بدانید که مدت هاست با گناهان صغیره و رعایت نکردن تقوا و باز گذاشتن درب های نفوذ و انواع و اقسام سهل انگاری ها ، چنان ملائکه را از خود دور کرده اید و چنان شیاطین در شما رخنه کرده اند و چنان از قرب او فاصله گرفته اید که دیگر خانه روحتان بر سرتان آوار شده است .
پس می توان گفت گناه امروز من به خاطر سهل انگاری ها و غفلت ها و دوری از یاد خدا و نهایتا داخل شدن در ظلمات و همنشینی با شیاطین دیروز من بوده است !
محال است انسان با تقوا ، که یاد خدا را در دلش قرار داده است ، و به وسیله های خدا چنگ زده است به وقت وسوسه ، از خدا طلب کمک نکند و خدا هم دعایش را براورده نکند و او از چنگال گناه نجات نیابد !
✍ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
🌎 چگونه گناه نکنیم و به خدا برسیم ؟
اگر انسان تقوا پیشه کند و خودش را با ذکر و دعا و یاد خدا حرز و بیمه کند و از نزدیک شدن به محیط گناه و حدود الهی دوری کند این انسان هیچ گاه گناه نمی کند !
همه مشکلات انسان این است که خدا را فراموش می کند و به خاطر هوا و هوسش به گناه نزدیک می شود ، با نزدیک شدن به گناه مسلما با قدرت جاذبه نیروی حیوانی و ضعف قوای روحانی( چون که تمایلات شهوانیش بزرگ کرد و کسی که شهواتش بزرگ شود مسلما از عقل و روحش کاسته می شود . ) به هلاکت می افتد .
با تمرین و ممارست عقلانی و دوری از تن دادن به خواسته های حیوانی و نفسانی ، کم کم قوای روحانی در انسان بزرگ می شود و انسان از شهوات که مایه اصلی به گناه افتادن انسان است دور تر می شود .
دور شدن از شهوت به معنای ضعیف شدن این قوا برای به سلطه در نیامدن انسان است .
انسان با بی توجهی به امیال حیوانی اش کم کم او را از خود دور می کند !
با کنترل چشم و ندیدن باطل ها ( همچون سرچ نکردن و نگاه نکردن لهو و لعب و چیزهایی که منفعتی در آن نیست) ، با کنترل گوش و نشنیدن غنا و آنچه که موجب تحریک ایجاد سرخوشی در انسان می شود و باب وهم و خیال را باز می کند !
با حرف نزدن و گرفتن زبان مگر به قصد نیاز !
با فکر نکردن به محرک های شهوانی ، و به جای آن با کار کردن و مطالعه کردن به آنچه که خدا و رسولش به آن راضی هستند ... .
با کنترل شکم و نریختن هر باطلی و تن ندادن به لذت های زبانی و چشایی و انواع و اقسام پرخوری ها ... که می گویند مایه اصلی گناهان همین پرخوری و توجه و حساس بودن به طعم و ذائقه و خوشمزگز و لذیذ بودن آن است !
و کنترل خشم و ...
همه این ها سبب دور شدن انسان از گناه می شود ... .
یادتان باشد با تحریک هر ناحیه از قوای جسمانی و تن دادن به خواسته های آن ، تمام قوا درگیر میشوند و بقیه هم سرکش می شوند و مدام خواهش و درخواست به گناه می کنند !
در ابتدا شاید سخت به نظر برسد ، اما کم کم با سرکوب کردن هوا های نفسانی ، خوتسته ها و خواهش های عقلانی به قوه ظهور خود می رسند و آن وقت است ، که به جای اینکه بخواهید یک فیلمی که هیچ فایده ای جز لذت بردن و گذر وقت برایتان سودی ندارد ، را ببینید ، مثلا علاقمند به خواندن قران می شوید ، یا میل به نماز پیدا می کنید یا می خواهید در آن وقت کتاب هایی که عقلتان را بزرگتر می کنند مطالعه کنید !
یا که به کارهای خیر و به حقوق مردم برسید !
یا اینکه کمی به خدا رو روز قیامت و شب اول قبرتان فکر کنید !
یا که به محاسبه اعمالتان بپردازید ...
یا که به فکر اصلاح نفستان بپردازید و ...
بله اینبار است که قوه عقل با خواهش های منطقی اش به خاطر بزرگ شدن و ارزشمندتر شدنش که در نتیجه دوری و کوچک کردن همان هوا ها و هوس ها و لهو و لعب ها و باطل ها که ازش سخن گفتیم جایگزین می شود و در این صورت انسان دیگر خفه نمی شود و حس بی ارزشی و سرکوبی به او دست نمی دهد !
تا دیروز در مسیر بزرگ کردن تمایلات جسمانی اش تلاش می کرد و معتاد به همان بود ، اما امروز در مسیر بزرگ کردن روحانیات و باقیات و الصالحات و آخرتش افتاده است و به بزرگ کردن آن تن می دهد !
و پس از مدتی این غریزه اعتیاد میشود و چه اعتیاد خوبی که انسان معتاد به اطاعت و فرمانبری از خدا و عقل گردد !
لذا عاشقانه یک نفس بدون استراحت آن را دنبال خواهد کرد ...!
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
🌎 شرط جهاد در راه خدا پاکیزگی درون است .
یکی از نکات جالب در مورد انسان ها این است که کسانی می توانند در مقابل ناحق برای حق بایستند و امر به معروف و نهی از منکر بکنند و سعیشان بر این باشد که طاغوت را از خانه و محل کار و جامعه اشان بیرون بیاندازند و در این راه از هیچ احدی نترسند ، که در وجودشان طاغوت و شیطان و شرک وجود نداشته باشد !
انسان ها با درون و اعمال پر از فساد و پر از گناه و پر از شهوت ، نمی توانند کاری از پیش ببرند ، اصلا نمی خواهند ،اصلا نمی فهمند که حق چیست ، که بخواهند حالا به خاطر آن از خودگذشتگی هم انجام دهند !
چه بسا ناحقی را حق می بینند و در راه ناحق علیه حق می ایستند و خودشان فکر می کنند که دارند کار درست را انجام می دهند ،در حالی که اگر به آنها تذکر هم بدهید ، که فلانی مسیر و راه تو اشتباه است، به خاطر غرور و کینه و خباثت درونی ، حرف شما را چپکی حتی می شنوند و چه بسا با شما درگیر هم بشوند !
کسی می تواند حق را ببیند و به خاطر حق ، از خودگذشتگی کند ، که درونش از حق لبریز شده است !
و الا قلب پر از هوا و هوس و شهوت و غرور و حب دنیا ، هیچ وقت حق را نمی بیند که حالا بخواهد به خاطر او ایستادگی هم بکند ...
چرا ما برای شهید ارزش خاصی قائلیم ؟
چون شهید قلبش لبریز از خدا و حقیقیت بود ، که حق را دید و وارد میدان جهاد شد که به خاطر حق جانش را هم فدای او نمود !
اگر شهید قلب ، پر از شهوت و حب دنیا و پر از صداهای گوناگون و رنگارنگ و انواع و اقسام شرک در وجودش می بود به راستی آیا راه میدان جنگ را اصلا جستجو می نمود ؟
یا که به مثابه اهل دنیا در جستجوی هواها و تمایلات نفسانی اش ، می شتافت ؟
@tarighatezendegi
#حدیث
🌎گشاده رویی و خوش خلقی
عن رسول الله صلی الله علیه و آله:
إنَّکُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بأموالِکُم، فالْقُوهُم بِطَلاقةِ الوَجهِ و حُسْنِ البِشرِ.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
شما هرگز نمی توانید همه مردم را از اموال خود بهره مند سازید، پس با آنان با گشاده رویی و خوشرویی تمام برخورد کنید.
✍الکافی: ۲ / ۱۰۳ / ۱
معنای حدیث :
یعنی اگر می خواهید ثواب کمک به خلق ، برای شما نوشته شود و خداوند از شما راضی گردد ، در حالیکه نمی توانید تمام خواسته های مردم را برآورده کنید ، لااقل با خوش اخلاقی و گشاده رویی ، کاری کنید که مردم از بودن در کنار شما احساس رضایت و شادمانی کنند ! و این بالاترین خیرات و کمک به دیگران است . البته این دلیل نمی شود که اگر خدمتی در توان کسی بود و توانست کاری برای دیگری انجام دهد ، آن را رها کند و بگوید من تنها با اخلاق خوشم به آنها دلداری می دهم ، که این کار فقط نشانه تظاهر به کمک است ، که مسلما در چشم مردم منفور و ناپسند است ! شخص باید در همه حال قصد کمک به برادران و خواهران دینی خودش را داشته باشد ، اما چون در بسیاری مواقع نمی تواند ، لااقل چهره گشاده و نورانی و قلب مهربان و خلق خوشش را از دیگران مخفی نکند !
@tarighatezendegi
#حدیث
عن امام علی علیه السلام:
إنَّ أحْسنَ ما یَأْلَفُ بهِ النّاسُ قلوبَ أوِدّائهِم، و نَفَوا بهِ الضِّغْنَ عن قُلوبِ أعْدائهِم: حُسنُ البِشرِ عند لِقائهِم، و التَّفَقُّدُ فی غَیبتِهم، و البَشاشةُ بِهم عند حُضورِهِم
امام علی علیه السلام:
بهترین وسیله ای که مردم با آن دلهای دوستان خود را به دست میآورند و کینهها را از دلهای دشمنانشان میزدایند، خوشرویی هنگام برخورد با آنان است و جویای احوال آنان شدن در غیابشان و گشاده رویی با آنان در حضورشان.
[۱۲]: بحار الأنوار: ۷۸/۵۷/۱۲۴.
[۱۳]: (انظر) عنوان ۳۰۹ «الضحک».
شرح حدیث :
تنها انسان مومن است که با تکیه بر خدا و انس و قرب الهی ، می تواند به شادی و نشاط باطن دست یابد !
کسانی که روز و شب به یاد خدا هستند و به قرآن و احادیث اهل بیت مشغول شده اند !
و تمام هم و غمشان بدست آوردن رضای الهی است ، تنها آنند که می توانند به خاطر خدا کینه ها و دشمنی ها را فراموش کنند و علت همه چیز را خواست الهی بدانند و از دیگران توقع و انتظار نداشته باشند و همین اتفاق در وجود آنها سبب می شود تا به واقع نه به قصد ریا ، نه به قصد تظاهر و فریب و نه به قصد کسب منفعت و اجبار ، دل خوش و خوش رفتار و گشاده رو باشند !
@tarighatezendegi
# شخصی
🌎 داستان واقعی پدر و فرزندانش
پدری را ببینید که چند فرزند داشت ...
او فرزندانش را دوست می داشت ، اما فرزندان از او اطاعت نمی کردند !
آنها با دوستان ناباب می گشتند و شب ها به منزل می آمدند ...
اخلاق و رفتار فرزندان که تاثیر یافته از دوستان ناباب شده بود ، جمع خانه را متشنج می کرد !
پدر ابتدا آنها را نصیحت می کرد و آنها را تشویق به کار درست و صلاح می نمود ...
و سپس چون که می دید آنها به کار خود ادامه می دهند ، آنها را تهدید به تنبیه می کرد ...
آنها گوش نمی دانند و پدر ناچار به تنبیه و زدن کرد .
پدر چون آنها را دوست می داشت ، می گفت شما را می زنم تا شاید آدم شوید ... .
اما فرزندان باز به کار خود ادامه می دانند ... .
کار به جایی رسید که پدر ناامید از آنها گشت .
و به آنها گفت منزل مرا ترک کنید ...
آنها ترسیدند و گفتند پدر ما از منزل تو بیرون برویم به کجا پناه ببریم ؟
گفت بروید پیش همان رفیق ها و دوستانتان که شما از آنها پیروی می کنید !
گفتند آخر پدر ، آنها ما را نگه نمی دارند ...
پدر گفت : یا بروید پیش همان هایی که دوستشان دارید و از آنها اطاعت می کنید یا که اگر پیش من می مانید باید اطاعت از من کنید !
آنها که ترسیدند و فهمیدند هیچ محیط و مکان امنی ، هیچ دلسوز و انسان کمک دهنده ای جز پدر و خانه او نمی تواند آنها را پناه دهد و به درستی از آنها مراقبت کند ، پیش پدر ماندند و آنها که بسیار سرکش و جاهل شده بودند خانه را ترک کردند !
آنها که خانه را ترک کردند ، چند ساعتی با رفقا خوشی کردند و پس از آن دریافتند که حالا باید کار کنند و تلاش کنند و این بار برای دوستان و اربابشان با خواری و ذلالت در راه گمراهی و سیاهی ، با ترس و ناامیدی از رهایی باید اطاعت کنند .
اما آنها که در منزل ماندند ، پدر دیگر کتکشان نزد ، بلکه به آنها گفت من خیلی به شما مهربانترم ، مادامیکه اطاعت از من کنید و دیگر با رفقای باطلتان نگردید !
آنها که گوش کردند هرچند که پدر می دانست فرزندان به خاطر محیط امن خانه ترسیدند و او را اطاعت کردند ، اما پدر به همین هم قانع بود ، به امید روزی که فرزندان به او به خاطر خودش محبت کنند ، یعنی گرچه به فرض محیط بیرون برایشان زیباتر و آرام بخش تر بشود ، اما آنها مقام پدر را درک کنند و هیچ وقت او را به خاطر هیچ چیز ترک نکنند !
پدر به آنها گفت ، فرزندان من تا امروز که همه اش با شما سر دوستی با اراذل و اوباش ، جنگ داشتم ، تمام فکر و روحم به سمت بازگشتتان بود و امید به چیز دیگری نداشتم !
اما حالا اگر فرزندان خوبی باشید و همراه من شوید به شما فنون زندگی و کار و معیشت را یاد می دهم ، برایتان اسباب زندگی را فراهم می کنم ! برای زندگی و تشکیل خانواده اتان تلاش می کنم ، اما اگر بنا باشد دوباره از پیش من بروید و خانه را با بودن و کردار فاسدتان تباه و فاسد کنید ، دیگر شما را نمی خواهم و این بار مجازات سنگین تری برای بازگشتتان قرار می دهم و ...
فرزندان گفتند پدر حالا که ما با تو رفیق شده ایم برایمان فلان وسیله را می خری ؟ یا فلان قدم را برایمان بر می داری ؟
او گفت فرزندان من ! مدت ها مرا رنجانده اید و با اعمال و رفتارتان از قلب من دور شده اید و تازه روزنه ای از امید در قلب من برای شما روشن شده است ، بعد هم من از کجا بفهمم که دوباره راه ناصلاح را اختیار نمی کنید در حالیکه اراذل و اوباش همیشه شما را وسوسه می کنند ؟
پس خودتان را مدتی به من نشان بدهید تا بدانم دوباره باز نمی گردید ، البته که رفته رفته هر روز به شما امیدوار تر می شوم و درهای رحمت و عطوفت و گذشت و کرمم را بیشتر بر شما می گشایم ! ... تمام .
داستان بالا برای پدری بود که فرزندانش را دوست می داشت و ولایت بر فرزندانش داشت ! آنها که ولایت او را قبول کردند و اطاعتش کردند رفته رفته به قلب پدر نزدیک تر شدند ! و آنها که رفته رفته پدر را با اعمال زشتشان ناراحت کردند کم کم از قلب پدر دور شدند تا که او را رها کردند و عاق پدر شدند .
حال یک نگاهی به ولی و ولایت اصلی ما که خدا باشد بیاندازید و خدا را با اسم پدر جابجا کنید ، عجیب است این داستان خیلی شبیه گفته ها و خواسته های خداوند در دین ما است !
پدر خیلی عزیز است و اینگونه بخشندگی دارد ! مادر هم همین جور ...
حال فرض کنید خالق و کسی که پدر را برای سرپرستی فرزندش آفرید چگونه می تواند بخشنده و نسبت به قرب یا دور بودن بندگانش حساس باشد ...
خدایا ما را به خاطر تمام گناهانمان ببخش و بیامرز و نعمات و برکاتت را بر سر ما همیشگی بریزان ، و کمکمان کن که در خانه عشق و محبت تو با رسوایی و تباهی و سیاهی هیچ وقت دور نشویم 🤲
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
✅ یک حصار بسیار قوی برای در امان ماندن از شرّ مخلوقات غیر انسی و برای انسانهای سنگین و دفع بلاها
روزانه ۴ آیه اول سوره بقره و آیةالکرسی و ۳ آیه آخر سوره بقره + حدیث ولایت و همراه داشتن حدید هفت جلاله
✍ متخصص علوم روحانی : آیت الله نصرالهی بروجردی ( حفظه الله )
@tarighatezendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستانی عجیب از وسوسه شیطان
☑️ یه مقدار مقاومت داشته باشی از این مرحله رد میشی
#خود_سازی
#وظایف_منتظران
@tarighatezendegi
✅ فواید دائم الوضو بودن
1⃣ رزق و روزی فراوان مےگردد:
🌹 از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند: کسی که دوست دارد بر خیر و برکت منزلش بیفزاید هنگام غذا خوردن وضوء بگیرد.
2⃣ حسنه براى او نوشته مى شود:
🌼 امام صادق علیه السلام فرمودند: كسى كه وضو بگیرد و با حوله اعضاى وضو را خشک كند، یك حسنه براى او نوشته مى شود و كسى كه وضو بگیرد و صبر كند تا دست و رویش خود خشک شوند، سى حسنه براى او نوشته مى شود.
3⃣ عمر طولانی می شود:
🌷 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: سعی کن طاهر و با وضو باشی که خداوند بر طول عمرت می افزاید.
4⃣ خواب با وضو، عبادت است:
💐 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که با وضو بخوابد بستر او برایش مسجد می شود، و خوابش (ثواب کسی را دارد که) به نماز مشغول است تا این که شب را به صبح رساند و اگر کسی بدون وضو خوابید بسترش برای او قبر خواهد بود و مانند مرداری می ماند تا صبح شود.
5⃣ مرگ با وضو، شهادت است:
🌹 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: اگر توانستی شب و روز با وضو باشی این کار را انجام بده، زیرا اگر در حال وضو از دنیا بروی شهید خواهى بود.
6⃣ سبب نورانیت در قیامت می شود:
🌸 پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله می فرمایند: فردای قیامت خدای متعال امّت من را بین بقیّه ی امّتها در حالی محشور میکند که به خاطر وضویی که در دنیا گرفتند رو سپیدند و پیشانیهای نورانی دارند.
📚 مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۱، ص ۳۵۶
@tarighatezendegi