رابطه دیوبندیه با سلفیت واهل حدیث
سلفیت و اهل حدیث غالباََ معنای واحدی دارند و به کسانی اطلاق می شوند که در فهم و تفسیر آموزه های دینی، تنها به سنت پیامبر واقوال صحابه و علمای سلف تکیه دارند. احمدبن حنبل بنیانگذار این تفکر بوده و کسانی که هم عقیده با او نبودند را بدعت گذار معرفی کرد و اهل سنت نامید.
بتدریج این عقیده به صورت افراطی در قرن های بعد، توسط ابن تیمیه و بعد عبدالوهاب تقویت گردید به گونه ای که با هر گونه تفسیر و توجیه عقلانی، عرفانی و دینی مخالفت نمودند.سلفیت شبه قاره هند اغلب در این دسته قرار می گیرد.
در هند ابتدا وهابیت به کسانی اطلاق می شد که تقلید را ترک کرده و احادیث اجتهاد می کردند. بعدها مفهوم آن توسعه یافت و به هر کسی که به سنت عمل کرده وامور مستحدثه را ترک می کرد اطلاق شد.
محمد تغلق از حاکمان اسلامی هند، پس از مطالعه کتابهای ابن تیمیه با آنان به مبارزه برخاست و آن را بدعت خواند. در مقابل شاه ولی الله دهلوی و شاگردان او باعث رونق یافتن گرایش به حدیث و ترویج افکار ابن تیمیه و عبدالوهاب پرداختند.
عنوان مقاله: بررسی رابطه عقاید دیوبندیه و وهابیت تالیف محمدطاهر رفیعی برگرفته از مجله سراج منیر( پژوهش نامه تخصصی نقد وهابیت)
#وهابیت
#دیوبندیه
@tarikh_j
با سلام و احترام 🌹
معرفی اماکن تاریخی تقدیم میشود.
شهر جیرفت گنجینه باستانی ایران و سند حقانیت تمدن بی نظیر ایرانیان و گواه ثبت آثار مکتوب باستانی ایران در مقابل کسانی که مدعی میشوند تمدن باستانی ایران فاقد آثار مکتوب پیش از هخامنشیان است.
این گنجینه بی نظیر که کاوش جدی و علمی ویژهای در مورد آن انجام نشده و نیاز مند کاوش جدی است.
استاد مجید زاده در مجامع بین المللی درباره این سند تاریخی بسیار سخن گفته و در پی اثبات ثبت این مجموعه به عنوان قدیمی ترین تمدن جهان است که حرف گزافه ای نیست
#شهر_جیرفت
@tarikh_j
تپه کنار صندل
تپه کنار صندل مربوط به دوران پیش از تاریخ ایران باستان است و در شهرستان جیرفت، روستای کنار صندل واقع شده و این اثر در تاریخ ۱ فروردین ۱۳۴۵ با شمارهٔ ثبت ۵۰۹ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
کاوشهایی در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ در منطقه جیرفت، دامان هلیل رود در کنار صندل به سرپرستی باستانشناس ایرانی، یوسف مجیدزاده انجام شده است. این اکتشافات، شگفتیهای بزرگی را موجب شده است. یافتن گنجینهای از تمدن ۵۰۰۰ ساله جیرفت که کهن تر از تمدن عیلامی بوده و در مدارک سومریان، از آن به نام آراتا و تمدنی بزرگ یاد شدهاست. به نظر یوسف مجیدزاده، این تمدن ممکن است از تمدن میانرودان و مصر نیز دیرینتر باشد.
محقق: (فاطمه میری)
@tarikh_j
كتاب «شرق شناسی» از سوی ادوارد سعید در سال 1978 تالیف و منتشر شده و با ترجمه عبدالرحیم گواهی از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شده است. موسسه انتشارت امیرکبیر تازه ترین ترجمه از کتاب «شرق شناسی» را که توسط «لطفعلی خنجی» انجام شده است، برای دومین بار تجدید چاپ کرد.
ادوارد سعید، منتقد و نویسنده ی ادبی و سیاسی اجتماعی فلسطینی الاصل آمریکایی، که بین سال های 1935 تا 2003 زیسته است، شهرتش را مدیون کتاب «شرق شناسی» است و در مجامع علمی با این کتاب شناخته می شود؛ به طوری که امروزه اصطلاح شرق شناسی بیشتر اشاره به اثر و گفتمان سعید دارد تا رشته ای دانشگاهی که به مطالعه ی ادبیات و فرهنگ و تاریخ شرق بپردازد. وی در دوران زندگی خود، مدافع حقوق مردم فلسطین بود و در این باره کتاب هایی نگاشت که به فارسی نیز ترجمه شده است.
«شرق شناسی» در میان آثار سعید، شاخصترین کتاب وی به شمار میرود که تا پیش از ترجمه به زبان فارسی به 25 زبان زنده دنیا ترجمه شده است و این برای خود سعید هم تعجب آور بود که چگونه کتابی که ناشران نیویورکی رد کرده بودند و از چاپ آن امتناع می ورزیدند، در مدت کوتاهی، چنین مورد اقبال جهانیان قرار گرفته است.
کتاب شرق شناسی از زمان چاپ در سال 1978، باعث ایجاد سیطره ی معرفتی ای بر محافل دانشگاهی شده که به جریان پساشرق شناسی نامور شده است. البته تجدیدنظرهایی در این نظریه توسط وی صورت گرفته است.
او در این کتاب با نگاهی به آراء متفکرانی چون میشل فوکو و آنتونیو گرامشی و آمریت دانش غرب نسبت به شرق وهمچنین قدرتی را که غرب به شرق تحمیل کرده و نیز دیدگاههای غربی درباره شرقشناسی را به چالش کشیده است.
وی در بخشی از مقدمه کتاب خود درباره آن مینویسد: «شرق شناسی تاریخ فروپاشی فردی و ملی است. هدف از نوشتن، آن رهایی روشنفکران از زنجیرهای اندیشه هایی مانند شرق شناسی است.»
از نقدهای مهمی که می توان به کتاب سعید وارد ساخت این است که او در مطالعات شرق شناسانه ی خود، هیچ اشاره ای به تمدن و فرهنگ ایرانی نمی کند. بعضی افراد دلایلی برای این مسئله ذکر کرده اند. مثلاً برخی می گویند که سعید اعتقاد داشت چون ایرانی از نژاد آریایی هاست، غرب نسبت به ایران نگاهی دیگر دارد. برخی دیگر ضدیت او با ایران را عامل این کار دانسته اند؛ اما به هر حال، شاید یکی از دلایل عدم اقبال روشن فکران ایرانی به کتاب سعید را فقدان نگاه به سرزمین مان بتوان دانست.
تنظیم:صدیقه قصاب ساروی
@tarikh_j