┈••✾•🦋 ﷽ 🦋•✾••┈
☘به کانال #گذرگاه انجمن علمی پژوهشی #تاریخ معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام الله علیها خوش آمدید☘
📜#امیرالمؤمنین(ع) در وصیتی به #امام حسن(ع) ( وبه نقلی به محمد بن حنفیه )میفرمایند:
«پسرم! احوال امم و ملل و #تواریخ را به دقت مطالعه کن و از آنها درس بیاموز!»
بعد چنین تعبیری دارند: «پسرکم! اگر چه عمر محدودی دارم و با امت های گذشته نبوده ام که از نزدیک وضع و حال آنها را مطالعه کرده باشم، اما در آثارشان سیر کردم و در اخبارشان فکر کردم تا آنجا که مانند یکی از خود آن ها شدم، آنچنان شده ام که گویی با همه آن جوامع از نزدیک زندگی کرده ام.»(#نهج_البلاغه/31-دانشنامه جهان اسلام )
📜مقام معظم #رهبری حفظه الله تعالی:
"من به جوانان عرض می کنم، با #تاریخ گذشته نزدیک کشورتان آشنا شوید؛ چون یکی از راه های فریب و اغواگری، تحریف تاریخ است که امروز متأسفانه این کار به وفور صورت می گیرد. "
✳️تاریخ معلم انسانهاست و عبرتکده ای است که اسرار زیادی را در خود نهان دارد.با مراجعه به #تاریخ_اسلام، افول قدرت ها وشخصیت ها، شکست ها و پیروزی ها را در مسیر #اسلام در ادوار مختلف مشاهده خواهیم کرد. انسان هایی در این مسیر تا پای جان ایستادگی کردند ونام خود را در کارنامه خالدین در رکاب اسلام، ثبت نمودند.
❇️در کانال حاضر، تلاش می شود تا گوشه ای از وقایع #تاریخ_اسلام ، #تاریخ_تشیع و #اهل_بیت علیهم السلام و #سیره_معصومین علیهم السلام به همراه قرائن و شواهد تاریخی به تحلیل سیاسی و تاریخی پرداخته شود.
لازم به ذکر است که در تحلیل تاریخ،مدعی صحت بی چون و چرای ادعای خود نیستیم!
✅در این کانال مباحث تاریخی، در قالب ارائه مطالب تاریخی مناسبتی 🔅ارائه مقاله🔅معرفی کتاب🔅متن های کوتاه تاریخی🔅استیکرهای مناسبتی🔅اطلاع رسانی نشست و همایش ها و برنامه های انجمن تاریخ جامعه الزهرا سلام الله علیها 🔅نظرات متفکران و اندیشمندان تاریخی🔅انگیزه بخشی برای مطالعه تاریخ🔅تمدن پژوهی و معرفی شخصیت های تاریخی و اماکن تاریخی و دولتهای شیعی و... بیان خواهد شد.
⭕️⭕️اعضای محترم کانال نیز می توانند نظرات و پیشنهادات و سوالات خود را در صفحه شخصی روابط عمومی کانال بیان کنند.
پاسخ ها به صورت مفید و مختصر و بدون حاشیه خواهد بود و سند مطلب نیز ذکر خواهد شد. ان شاءالله
نجمه صالحی_دبیر انجمن علمی پژوهشی تاریخ جامعه الزهرا (س)
۱۳۹۸/۰۶/۱۲
#تاریخ
#تشیع
#اسلام
#معرفی_کانال
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
💫صلی الله علیک یا ابا عبدالله💫
▪️ایام سوگواری ابا عبدالله تسلیت !▪️
❇️به مناسبت ایام محرم👇👇👇
📜معرفی شخصیت حربن یزید ریاحی:
نسب حرّ بن یزید به یکی از تیرههای قبیله تمیم میرسد، وی را ریاحی، یربوعی، حَنظَلی و تمیمی خواندهاند. خاندان حرّ در زمان جاهلیت و در دوره اسلام از بزرگان بودند.
حرّ از مشهورترین جنگاوران كوفه بود.
در برخی منابع، به اشتباه، از وی با عنوان صاحب شُرطه (رئیس پلیس) عبیدالله بن زیاد یاد شده است. او به دستور عبیدالله بن زیاد به فرماندهی بخشی از سپاه اعزامی برای مواجهه با امام حسین(ع) منصوب شد و پایبند به اجرای دقیق فرمانهای حکومتی بود.
وی ظاهراً با سیاست میانهای نداشته و در هیچ منبعی از عقیده حرّ یا موضعگیری سیاسیاش در اوضاع پرتنش کوفه در سال ۶۰ قمری سخنی به میان نیامده است،[نیازمند منبع] فقط بلعمی در روایتی قابل تردید، او را از شیعیانی دانسته است که تشیع خود را مخفی میکردند.
نسل حر
درباره ی نسل حرّ نیز اشاراتی در دست است. در طول تاریخ، دو خاندان به حر منسوب بودهاند: خاندان مستوفیان قزوین، که حمدالله مستوفی تاریخ نگار مشهور از ایشان است و آل حر در منطقه جبل عامل لبنان که یکی از مشهورترین ایشان، شیخ حر عاملی، صاحب کتاب مشهور وسائل الشیعه است.
#امام_حسین(ع)
#محرم
#کربلا
#تاریخ
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
نقش حر در واقعه کربلا
عبیدالله بن زیاد چون از حرکت امام حسین(ع) به سوی کوفه آگاه شد، حر را که از بزرگان و رؤسای قوم خود در کوفه بود به فرماندهی سپاهی با نزدیک به هزار سوار منصوب کرد و به رویارویی امام حسین(ع) فرستاد.
بنا به روایات دیگر، عبیدالله، حُصَین بن نُمَیر تمیمی را همراه با چهار هزار نفر مرد نظامی به قادسیه اعزام کرد تا مناطق اطراف آن را دقیقاً زیر نظر بگیرند تا از رفت و آمد افراد مطلع گردند. حر و سپاه هزار نفریاش نیز جزئی از این لشکر چهار هزار نفری بودند که از سوی حصین بن نمیر برای جلوگیری از حرکت کاروان امام حسین به منطقه اعزام شده بودند.
ندایی که حر شنید
از حر نقل شده هنگامی که از قصر ابن زیاد در کوفه خارج شدم تا به سمت حسین بن علی(ع) حرکت کنم، سه بار ندایی را پشت سرم شنیدم که میگفت:
«ای حرّ! تو را به بهشت بشارت باد». او میگوید که به پشت سر نگریستم و کسی را ندیدم؛ با خود گفتم: «به خدا قسم، این بشارت نیست؛ چگونه بشارت باشد در حالی که من راهی جنگ با حسین بن علی(ع) هستم.»
او این خاطره را در ذهن داشت تا هنگامی که خدمت حسین بن علی(ع) رسید و آن داستان را بازگو کرد. امام(ع) به او فرمودند: تو به واقع به پاداش و نیکی راه یافتهای.
رودررویی با حسین بن علی(ع)
امام حسین(ع) در منزلگاه ذی حُسم با حرّ و سپاهش روبه رو شد. به گفته منابع حرّ نه برای جنگ بلکه برای انتقال امام نزد ابن زیاد اعزام شده بود و از اینرو با سپاهیانش رودرروی توقفگاه کاروان امام صفآرایی کرد.
ابومخنف چگونگی رودررویی سپاه حر با امام حسین(ع) را از زبان دو مرد اسدی که امام(ع) را در این سفر همراهی میکردند، چنین بیان کرده است:
هنگامی که کاروان امام حسین(ع) از منزلگاه شراف حرکت کرد در میانه روز طلایه داران لشکر دشمن را از دور مشاهده کردند. امام(ع) به اطرافیان خود فرمود: "آیا در این منطقه پناهگاهی هست که بدانجا پناه ببریم و آن را پشت سرِ خویش نهیم و با این قوم، از یک سمت، مقابله کنیم؟" گفتند: "آری، در ناحیۀ چپ، منزلی است به نام «ذو حُسم»."
امام(ع) در قسمت چپ جاده به طرف ذو حُسم روان شد، سپاه دشمن نیز به طرف این منزل میتاخت؛ ولی امام(ع) و
زودتر به این منزل رسیدند. پس امام(ع) دستور داد که خیمهها را در این مکان بر پا کردند.
#امام_حسین(ع)
#محرم
#کربلا
#تاریخ
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
حر بن یزید ریاحی و سپاهیانش به هنگام ظهر، از گرد راه فرارسیدند و در حالی که خود و همراهانش تشنه بودند، برابر امام حسین(ع) و یارانش قرار گرفتند. به رغم این صف آرایی خصمانه، واکنش امام(ع) با آنان صلح آمیز بود چنانکه به یاران خود دستور داد سپاهیان حر و اسبانشان را سیراب کنند و چون حرّ ابراز تمایل کرد که با یارانش در نماز به امام اقتدا کند، امام پذیرفت. حر مأموریت خود را به عرض امام(ع) رساند. امام(ع) به تأکید فرمود مردم کوفه از او دعوت کردهاند تا به کوفه بیاید. و متعاقباً، با یادآوری مکاتبات و درخواستهای مکرر کوفیان مبنی بر عزیمت امام به کوفه و در درست گرفتن زمام امور، تصریح کرد که چنانچه کوفیان از خواست خود پشیمان شدهاند، باز میگردد.
حرّ از وجود چنین مکاتباتی اظهار بیاطلاعی کرد و گفت او و همراهانش در زمره نویسندگان نامهها نبودهاند و وی مأموریت دارد امام(ع) را به کوفه نزد ابن زیاد ببرد.
چون امام با یاران خویش عزم حرکت نمود، حر مانع حرکت امام(ع) به سمت کوفه و نیز مانع بازگشت امام حسین(ع) به حجاز شد. حرّ پیشنهاد داد امام راهی غیر از راه کوفه و مدینه در پیش گیرد تا وی بتواند از ابن زیاد کسب تکلیف کند. حر به امام(ع) گفت:
"من مأمور به جنگ با شما نیستم؛ ولی مأمورم از شما جدا نگردم تا شما را به کوفه ببرم، پس اگر شما از آمدن خودداری میکنید راهی را در پیش گیر که نه تو را به کوفه برساند و نه به مدینه؛ تا من نامهای برای عبیدالله بنویسم؛ شما هم در صورت تمایل نامهای به یزید بنویسید، تا شاید این امر به عافیت و صلح منتهی گردد؛ و در پیش من این کار بهتر است از آنکه به جنگ و ستیز با شما آلوده شوم."
پس از این، امام حسین(ع) و یارانش در مسیر عُذیب الهجانات و قادسیه حرکت کردند و حرّ نیز همراه آنان بود.
حرّ اگرچه مأمور جنگ نبود، از همان ابتدا احتمال وقوع درگیری با امام حسین(ع) آزارش میداد و حتی گفتهاند به امام هشدار داد که اگر بجنگد حتماً کشته خواهد شد؛ و هرگاه مجالی مییافت به امام(ع) عرض میکرد: "به خاطر خدا حرمت جان خویش را نگهدار که من یقین دارم که اگر جنگی صورت گیرد، کشته خواهی شد." اما امام با خواندن شعری پاسخ داد که از مرگ و شهادت در راه خدا ترسی ندارد.
در عذیب چهار تن از یاران امام از کوفه نزد حضرت رسیدند. حرّ قصد دستگیر کردن یا بازگرداندن آنان را داشت، اما امام مانع شد. آنان از وخامت اوضاع کوفه، کشته شدن قَیس بن مُسَهَّر صیداوی (فرستاده امام به کوفه) و آماده شدن سپاهی بزرگ برای جنگ با امام خبر دادند. #امام_حسین(ع)
#محرم
#کربلا
#تاریخ
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
توافق حرّ با امام، در ۲ محرم پایان یافت؛ دو گروه به نینوا رسیده بودند که نامه ابن زیاد به دست حرّ رسید مبنی بر آنکه بر امام و یارانش سخت بگیرد و آنان را در زمینی بیآب و علف و بیحصار متوقف کند. در نامه ابن زیاد خطاب به حر نوشته بود: «چون نامۀ من به تو رسید و فرستادۀ من نزد تو آمد، بر حسین(ع) سخت گیر، و او را فرود نیاور مگر در بیابان بیحصار و بدون آب. به فرستادهام دستور دادهام از تو جدا نگردد تا خبر انجام دادن فرمان مرا بیاورد، والسلام.» حر خدمت امام حسین(ع) آمد و نامه ابن زیاد را برایش قرائت کرد. امام(ع) به او فرمود: "بگذار در «نینوا» و یا «غاضریه» فرود آییم."
حرّ، که در تنگنا قرار گرفته و پیک ابن زیاد به مراقبت و جاسوسی او گماشته شده بود، به ناچار کاروان امام را متوقف کرد و درخواست امام و یارانش مبنی بر اردو زدن در روستای نینوا (یا غاضریه یا شُفَیه/ سُقَیه) در همان حوالی را نپذیرفت از این رو در کربلا (بنابر پارهای روایات، نزدیک روستای عَقْر)، در نزدیکی رود فرات، اردو زد. زهیر به امام(ع) گفت:
"به خدا سوگند چنان میبینم که پس از این، کار بر ما سختتر گردد، یابن رسول الله! اکنون جنگ با این گروه [حر و یارانش] برای ما آسانتر است از جنگ با آنهایی که از پی این گروه میآیند، به جان خودم سوگند که در پی اینان کسانی میآیند که ما را طاقت مبارزه با آنها نیست." امام(ع) فرمود: درست میگویی ای زهیر؛ ولی من آغازکننده جنگ نخواهم بود.
حضرت(ع) با حر حرکت کردند تا به کربلا رسیدند. حُر و یارانش، جلوی [کاروان] امام حسین(ع) ایستادند و آنان را از ادامه مسیر، بازداشتند. حُر گفت: همین جا فرود بیا که فرات، نزدیک است. امام(ع) فرمود: «نام اینجا چیست؟» گفتند: "کربلا...." امام(ع) فرود آمد. حر و لشکریانش نیز در گوشهای دیگر ساکن شدند. پس از فرود آمدن کاروان امام حسین(ع)، حر نامهای به ابن زیاد نوشت و او را از فرود آمدن امام(ع) در کربلا با خبر کرد.
#امام_حسین(ع)
#محرم
#کربلا
#تاریخ
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
توبه حر در روز عاشورا
حرّ اگرچه اقدامی سختگیرانه کرد، اما رفتارش با امام محترمانه بود؛ حتی یک بار به حرمت خاص فاطمه(س) نیز اشاره کرد.
در روز عاشورا، عمر بن سعد لشکر خود را آراست و فرماندهان هر بخش از سپاه را تعیین نمود. او حربن یزید ریاحی را فرمانده بنی تمیم و بنی همدان کرد. با آراسته شدن سپاه، لشکر عمر سعد آماده جنگ با سپاه امام حسین(ع) گردید.
حربن یزید چون تصمیم کوفیان را برای جنگ با آن حضرت(ع) جدی دید نزد عمر بن سعد رفت و به او گفت: «آیا تو میخواهی با این مرد (امام حسین ع) بجنگی؟» گفت: «آری به خدا قسم چنان جنگی بکنم که آسانترین آن افتادن سرها و بریدن دستها باشد.» حر گفت: «مگر پیشنهادهای او خوشایندتان نبود؟» ابن سعد گفت: «اگر کار به دست من بود میپذیرفتم؛ ولی امیر تو (عبیداللَّه) نپذیرفت.»
پس حر، عمر سعد را ترک کرد و در گوشهای از لشکر ایستاد و اندک اندک به سپاه امام(ع) نزدیک شد، مهاجر بن اوس -که در لشکر عمر سعد بود- به حر گفت: «آیا میخواهی حمله کنی؟» حر در حالی که میلرزید پاسخی نداد. مهاجر که از حال و وضع حر به شک افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: «به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم، اگر از من میپرسیدند: شجاعترین مردم کوفه کیست از تو نمیگذشتم (و تو را نام میبردم) پس این چه حالی است که در تو میبینم؟»
حر گفت: «به درستی که خود را میان بهشت و جهنم میبینم و به خدا سوگند اگر تکهتکه شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.» حر این را گفت و بر اسب خود نهیب زد و به سوی خیمهگاه امام(ع) حرکت کرد.
گفتهاند که وی با حالی پریشان با امام مواجه شد و با اذعان به اینکه هرگز گمان نمیکرده است که کوفیان کار را به جنگ بکشانند، طلب بخشش کرد. امام برایش استغفار نمود و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد (حرّ) هستی. حر در حالی که سپر خود را وارونه کرده بود به اردوگاه امام(ع) وارد شد. او خدمت امام حسین(ع) آمد و عرض کرد:
فدایت شوم یابن رسول الله(ص) من آن کسی هستم که از بازگشت تو (به وطن خود) جلوگیری کردم و تو را همراهی کردم تا به ناچار در این سرزمین فرود آیی؛ من هرگز گمان نمیکردم که آنان پیشنهاد تو را نپذیرند، و به این سرنوشت دچارتان کنند، به خدا قسم اگر میدانستم کار به این جا میکشد، هرگز به چنین کاری دست نمیزدم، و من اکنون از آن چه انجام دادهام به سوی خدا توبه میکنم، آیا توبه من پذیرفته است؟
امام حسین(ع) فرمود: آری خداوند توبه تو را میپذیرد.
بنابر برخی منابعِ متأخر، پسران و برادر و غلام حرّ نیز هم زمان با حرّ به امام حسین(ع) پیوستند و در واقعه کربلا به شهادت رسیدند، اما این مطالب، به سبب اشاره نشدن به آنها در منابع متقدم، چندان درخور اعتماد نمینمایند.
#امام_حسین(ع)
#محرم
#کربلا
#تاریخ
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
موعظه کردن سپاه کوفه
حر پس از توبه رو در روی لشکر عمر بن سعد ایستاد و به نصیحت آنها پرداخت: «ای قوم آیا پیشنهادهایی که حسین(ع) به شما کرد باعث نشده تا خداوند شما را از جنگ با او باز دارد؟» گفتند: «سخنت را به امیر عمر [بن سعد] بگو.» حر همین سخن را با عمر بن سعد باز گفت. پس عمر بن سعد گفت: «من به جنگ با حسین(ع) حریصم و اگر راهی دیگر جز این داشتم همان کار را میکردم.» پس حر خطاب به لشکر گفت:
«ای مردم کوفه مادرانتان به عزایتان بنشینند؛ آیا این مرد شایسته را به سوی خود خواندید و گفتید: در یاری تو با دشمنانت خواهیم جنگید، اما اکنون که به سوی شما آمد دست از یاریاش برداشتید، در برابر او صف بسته میخواهید او را بکشید؟ شما جان او را به دست گرفته راه نفس کشیدن را بر او بستهاید، و از هر سو او را محاصره کردهاید و از رفتن به سوی زمینها و شهرهای پهناور خدا جلوگیریش کردهاید، آن سان که هم چون اسیری در دست شما گرفتار شده نه میتواند به نفع خود کاری انجام دهد و نه میتواند زیانی را از خود دور کند، و آب فراتی که یهود و نصاری و مجوس از آن میآشامند و خوکهای سیاه و سگان در آن میغلطند بر روی او و زنان و کودکان و خاندانش بستهاید، تا جائی که از شدت تشنگی بیحال افتادهاند؛ چه بد محمد(ص) را درباره فرزندانش رعایت کردید، خدا در روز تشنگی (محشر) شما را سیراب نکند!»
در این هنگام تیراندازان سپاه عمر بن سعد او را هدف تیرهای خود قرار دادند؛ حر که چنین دید به عقب برگشت و پیش روی امام(ع) ایستاد. #امام_حسین(ع)
#محرم
#کربلا
#تاریخ
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
شهادت
زمان توبه حرّ تا شهادت وی چندان به طول نینجامید. بنابر روایتی، حرّ از امام تقاضا کرد که چون نخستین کسی بوده که بر امام خروج کرده، اجازه دهد که نخستین مبارز و شهید باشد.
وی بلافاصله پس از پیوستن به امام، راهی میدان نبرد شد و پس از گفتگوی دوباره و بینتیجه با عمربن سعد و بیان سخنانی در تقبیح رفتار زشت کوفیان، رجزگویان با آنان جنگید و سرانجام، پس از چندین نوبت نبرد، به شهادت رسید.
او شجاعانه میجنگید و با این که اسبش زخمی شده بود و از گوشها و پیشانی آن خون جاری شده بود، همواره رجز میخواند و سواره با دشمنان پیکار میکرد. تا این که چهل و چند نفر از دشمنان را به هلاکت رساند.
لشکر پیاده نظام ابن سعد به یکباره بر او حملهور شدند و او را به شهادت رساندند. گفته شده که دو نفر در شهادت او شرکت داشتند: یکی ایوب بن مسرح و دیگر مردی از سواران اهل کوفه.
اما برخی دیگر از منابع نقل کردهاند که حربن یزید ریاحی و زهیر بن قین، پس از شهادت حبیب بن مظاهر در پیش از ظهر عاشورا، با هم به میدان رفتند و بر دشمنان حمله بردند. آن دو در جنگ یکدیگر را حمایت میکردند و هرگاه یکی از آنان در محاصره قرار میگرفت، دیگری به کمکش میشتافت آنان پیوسته میجنگیدند تا این که حر به شهادت رسید، زهیر نیز به اردوگاه برگشت. اصحاب امام(ع) جنازه او را آوردند، امام(ع) بر بالین او نشست و خون از چهرۀ حر پاک کرد و این جملات را فرمود: «تو آزادهای همان گونه که مادرت بر تو نام نهاد، تو در دنیا و آخرت آزادهای.» امام حسین علیهالسلام با دستمالی سرِ حر را بست.[نیازمند منبع]
بنابر نقلی قبیلهی حر (بنیتمیم) از جداشدن سر حر بن یزید ریاحی جلوگیری کردند؛ اما بنابر قولی دیگر، سرِ حر بن یزید به همراه سرهای برخی شهیدان کربلا در زیارتگاه رئوس الشهداء در قبرستان باب الصغیر شهر دمشق دفن شده است.
#امام_حسین(ع)
#محرم
#کربلا
#تاریخ
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
مرقد حر
به گفته سید محسن امین، موقع دفن شهدای کربلا توسط افراد قبیله بنی اسد، گروهی از قبیله حرّ، مانع دفن جسد حر همراه با دیگر شهدای کربلا شدند و جسد وی را در جایی که در قدیم به آن «نواویس» میگفتهاند. به خاک سپردند. بنابراین جسد او در فاصله یک میلی از مرقد امام حسین(ع) دفن شد. آرامگاه حر اکنون در سمت غربی شهر کربلا به فاصله حدود هفت کیلومتر واقع شده است.
در زیارت ناحیه مقدسه از وی چنین یاد شده است: اَلسَّلامُ عَلی الحُرِّ بْنِ الرِّیاحِی. #امام_حسین(ع)
#محرم
#کربلا
#تاریخ
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
منابع
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
ابن کثیر، البدایة و النهایة، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
ابن کلبی، جَمْهَرة النسب، ج۱، تحقیق ناجی حسن، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
ابن نما، مُثیرُالاحزان، قم ۱۴۰۶. ابن وردی، تاریخ ابن الوردی، نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹. بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
بلوکباشی، علی، «تعزیه شهادت حر»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۲۰، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۱ش. بیضون لبیب، موسوعة کربلاء، بیروت ۱۴۲۷/۲۰۰۶.
حائری خراسانی هادی، القول السدید بشأن الحرّ الشهید، چاپ محمدتقی حسینی جلالی، نجف ۱۳۹۴/۱۹۷۴. حسینی، احمد، مقدمه بر امل الآمل حر عاملی، بغداد، ۱۳۸۵ق.
حسینی جلالی، محمدحسین، مزارات اهل البیت و تاریخها، مؤسسه اعلمی، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
خوارزم موفق بن احمد اخطب، مقتل الحسین علیهالسلام للخوارزمی، چاپ محمد سماوی، (قم) ۱۳۸۱ش؛ دواداری، ابوبکربن عبدالله، کنزالدرر و جامع الغرر، ج۴، چاپ گونهیل گراف و اریکاگلاسن، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۹، دینوری احمدبن داوود، الاخبار الطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، مصر (۱۳۷۹/ ۱۹۵۹)، چاپ افست بغداد (بیتا.)
سماوی، محمد بن طاهر، إبصار العین فی أنصار الحسین علیهالسلام، قم، انتشارات دانشگاه شهید محلاتی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
شمس الدین محمدمهدی، انصار الحسین: دراسة عن شهداء ثورةالحسین، الرجال و الدلالات، (بیروت) ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
شهیدی، عنایتالله و علی بلوکباشی، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، تهران، ۱۳۸۰ش.
طبری، تاریخ، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت،دار التراث، ط الثانیة، ۳۸۷ فیاض، هاشم، «مجلس تعزیه حر»، در فصلنامه تئاتر، شماره ۱۴، ۱۳۷۰ش. مجالس تعزیه، به کوشش حسن صالحیراد، تهران، ۱۳۸۰ش.
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
مفید، محمدبن محمد، الارشاد فی معرفة حجج اللّه علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
مستوفی، حمدالله، تاریخ برگزیده، تحقیق عبد الحسین نوایی، تهران، امیر کبیر، چ سوم، ۱۳۶۴ش.
همایونی، صادق، تعزیه در ایران، شیراز، ۱۳۸۰ش. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآةالجنان و عبرةالیقظان، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
#امام_حسین (ع)
#محرم
#کربلا
🔅انجمن علمی پژوهشی تاریخ جامعةالزهراء🔅
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
36395.mp3
7.34M
👆روضه شب چهارم محرم(حربن یزید ریاحی) با نوای حاج میثم مطیعی
🔅انجمن علمی پژوهشی تاریخ جامعةالزهراء🔅
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
شب پنجم محرم
عبدالله بن حسن(علیه السلام)
عبدالله بن حسن از فرزندان امام حسن مجتبی علیه السلام است که در واقعه کربلا به شهادت رسید. در روز عاشورا هنگامی که امام حسین(علیه السلام) در میدان بود، خود را به او رساند، عبدالله دست خود را جلوی ضربه شمشیر ابجر بن کعب که قصد کشتن عمویش را داشت، قرار داد. با این ضربه، دستش قطع و به پوست آویخته شد و در حالی که در آغوش عمویش بود حرمله بن کاهل اسدی او را با تیری هدف قرار داد و به شهادت رساند.
نسب
عبدالله فرزند امام حسن(علیه السلام) است برخی مادر او را دختر سلیل بن عبدالله – برادر جریر بن عبدالله بجلی – دانستهاند و برخی بدون ذکر نام، مادر او را از کنیزان گفتهاند.
سن
دربارۀ تاریخ ولادت عبدالله بن حسن(علیه السلام) اطلاعی در دست نیست؛ اما نوشتهاند که او به هنگام شهادت به سن بلوغ نرسیده بود.
شهادت
هنگامی که سپاه کوفه امام حسین(علیه السلام) را محاصره کرد، عبدالله به سوی عموی خود حرکت کرد، امام حسین(علیه السلام) از حضرت زینب خواست که مانع او شود اما زینب نتوانست جلوی عبدالله را بگیرد: عبدالله گفت به خدا قسم از عمویم جدا نمیشوم و شتابان خود را به امام رساند. ابجر بن کعب با شمشیری به سمت امام حسین حملهور شد، عبدالله به او گفت وای بر تو ای ناپاک زاده، میخواهی عموی مرا بکشی؟ ابجر با شمشیر ضربهای زد، عبدالله دست خود را جلو آورد، ضربه بر دست او فرود آمد و دستش به پوست آویخته شد.
واکنش امام
امام حسین(علیه السلام) او را در آغوش گرفت و فرمود: ای فرزند برادر صبر پیشه کن و این واقعه را برای خودت خیر بدان زیرا خداوند تو را به پدران صالحت ملحق میسازد.
قاتل
منابع گفتهاند که ابجر بن کعب دست وی را قطع کرد و حرمله بن کاهل اسدی با تیر او را به شهادت رساند. در زیارت ناحیه مقدسه غیر معروفه ، حرمله بن کاهل اسدی به عنوان قاتل و پرتابکننده تیر به سوی او معرفی و لعن شده است.
ابن مشهدی، المزار الکبیر، تصحح: جواد قیومی اصفهانی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۹ق.
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، تحقیق: سیداحمد صقر، بیروت، دارالمعرفة، بیتا.
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: محمدأبوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، موسسة آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۱۶ق / ۱۹۹۵م.
#امام _حسین (ع)
#محرم
#کربلا
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
🔅انجمن علمی پژوهشی تاریخ جامعةالزهراء🔅
file
380.1K
الگوی روابط انسانی عزت مدار با تأکید بر سیره ی امام حسین(علیه السلام)👆
#مقاله
🔅انجمن علمی پژوهشی تاریخ جامعةالزهراء🔅
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
بررسی شهادت قاسم بن حسن(ع) در منابع تاریخی و متون تعزیه.pdf
232.2K
بررسی شهادت قاسم بن حسن(ع) در منابع تاریخی و متون تعزیه.pdf👆
#مقاله
#امام حسین (ع)
#محرم
#کربلا
🔅انجمن علمی پژوهشی تاریخ جامعةالزهراء🔅
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
aftabkamel_1336.pdf
7.9M
کتاب آفتاب در مصاف
#معرفی_کتاب
☀️انجمن علمی تاریخ جامعه الزهرا س☀️
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آه از آن ساعتی که با تن چاکچاک
نهادی ای تشنهلب، صورت خود روی خاک |
نوحه مرحوم کوثری در حسینیه جماران
محرم سال ۶۴👆
#امام حسین (ع)
#محرم
#کربلا
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
سلیمان بن صُرد خزاعی :👇
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
✅یکی از یاران امام حسین(ع) سلیمان بن صرد بود که با امام علی(ع) به همراه بسیاری از بزرگان شیعه بیعت کرد.
او در جنگهای امام علی(ع) شرکت کرد و در جنگ صفین در رکاب امام(ع) جنگید و فرماندهی میمنه سپاه را بر عهده گرفت.
در زمان امام حسن(ع) بنابر گزارش مورّخان، حکایت از دیدار سلیمان با امام حسن(ع) پس از جریان صلح با معاویه دارد که وی با انکار این بیعت، به امام(ع) اعتراض میکند.
امام حسن(ع) در جواب وی میگوید:
شما شیعه و دوستدار ما میباشید.
خدا گواه است آن چه من انجام دادم در جهت حفظ خونهاست. پس راضی به قضای خدا باشید.
وی در دیداری با امام حسین(ع) نیز، این مسأله را عرضه میدارد و امام(ع) بر پایبندی به صلح تا مرگ معاویه تأکید میکند.
برخی همچون مرحوم آیت الله میرزا جواد تبریزی تعبیر (مُذلّ المومنین) را که خطاب به امام حسن(ع) گفته شده است را به سلیمان نسبت می دهد.
در زمان امام حسین(ع) در پی مرگ معاویه و عدم بیعت حسین بن علی(ع) با یزید، شیعیان در منزل سلیمان بن صرد اجتماع کردند و برای بیعت با امام حسین(ع) به ایشان دو نامه نوشتند.
سلیمان در این دیدار گفت:
معاویه به هلاکت رسیده و حسین(ع) به سوی مکه رهسپار گردیده است؛ شما شیعیان او و پیرو پدر او هستید؛ پس او را یاری رسانید و با دشمنانش بجنگید.
سلیمان با اینکه جزو دعوت کنندگان اصلی امام حسین(ع) بود اما در واقعه عاشورا حضور نداشت.
ابنسعد از جمله کسانی است که معتقد است، سلیمان به دلیل روحیه شک و تردید افراطی نتوانست برای یاری امام حسین(ع) تصمیم بگیرد.
سلیمان با اینکه از کسانی بود که به امام(ع) نامه نوشت، تا به کوفه آید اما زمانی که حسین(ع) به طرف کوفه آمد از او دریغ کرد و در رکابش نجنگید، او فردی بود که بسیار شک و تردید میکرد، از این رو زمانی که حسین(ع) کشته شد از کرده خود پیشمان شد.
وی پس از حادثه عاشورا، رهبری گروهی موسوم به توابین را پذیرفت که در سال ۶۵ قمری بر علیه سپاه عمر بن سعد و خونخواهی سیدالشهدا(ع) قیام کردند.
ابن نما حلی میگوید :
اولین کسی که در کوفه قیام کرد سلیمان بن صرد خزاعی بود.
او در قیام توابین و در جنگ با لشکر شام در منطقه «عین الوَرده» با نیزه یزید بن حصین کشته شد.
📚منابع:
۱)الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۶
۲)الطبقات الکبری،ج۴،ص۲۹۲
۳)مستدرک،ج۳،ص۵۳۰.
۴)تاریخ بغداد،ج۱،ص۲۱۵
۵)رجال طوسی،ص۹۴
۶)اسد الغابه، ج۲،ص۳۵۱
#امام حسین (ع)
# محرم
#کربلا
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
طِرِمّاح بن عَدِی الطائی :👇
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
✅وی از یاران امام علی(ع) و امام حسین(ع) و از شاعران نامی شیعه بود.
در منزلگاه عذیب الهجانات، چهار سوار از کوفه به امام حسین(ع) پیوستند، که طرمّاح راهنما و یکی از آنان بود.
حرّ خواست مانع پیوستن آنان به امام(ع) شود، ولی امام(ع) آنان را یاران خود خواند و از آنان محافظت کرد.
طرماح خبر شهادت قیس بن مسهّر را به امام(ع) رساند.
او راهنمای کاروان امام حسین (ع)، از بیراهه به سمت کوفه بود و ضمن حرکت، اشعاری را در منزلت کاروانیان و مذمت بنیامیه و دشمنان امام حسین(ع) زمزمه میکرد.
در طول مسیر طرماح به امام(ع) گفت :
با شما یارانِ اندکی میبینم و همین لشکریان حرّ در مبارزه با شما پیروزند و من یک روز پیش از آمدن از کوفه، مردم انبوهی را دیدم که آماده جنگ با شما میشدند و من تاکنون چنین لشکر عظیمی ندیده بودم، تو را به خدا سوگند! اگر میتوانی یک وجب جلو نروی، نرو.
طرماح به امام(ع) پیشنهاد داد، به سوی قبیله من بیا، چرا که در آنجا کسانی هستند که تو را یاری کنند، او گفت بیست هزار طائی را برای جنگ خدمت امام(ع) میآورد.
امام(ع) فرمود :
《خداوند تو و قبیلهات را جزای خیر دهد. ما و این گروه پیمانی بستهایم که نمیتوانم از آن باز گردم.》
طرماح سپس از امام(ع) اجازه خواست تا طعامی یا هیزمی به خانوادهاش برساند و بازگردد؛ ولی او در راه بازگشت، زمانی که به عذیب الهجانات رسید، خبر شهادت امام حسین(ع) را شنید.
📚منابع :
۱)الفتوح ابن اعثم، ج۵، ص۷۹
۲)رجال طوسی، ص۷۰، ۱۰۲
۳)اختصاص شیخ مفید، ص۱۳۸
۴)وقعة الطف ابی مخنف، ص۱۷۴
۵)الکامل ابن اثیر، ج۴، ص ۴۹
#امام حسین (ع)
# محرم
#کربلا
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60