🏴 ده شب با ده نشست عاشورایی
🔸اعلام مراسمهای دهه اول محرم
(از ۱۹ تا ۲۸مرداد)
دانشکده تاریخ دانشگاه ادیان و مذاهب
🔰 موضوعات سخنرانی:
۱. گونهشناسی قرائتها و رویکردهای عاشورایی
از مشروطه تا انقلاب اسلامی (۱۲۸۵ـ۱۳۵۷ش)
۲. ترکیب اجتماعی و مذهبی دعوتکنندگان امام حسین علیهالسلام بر اساس متن نامهها
۳. نقد دیدگاه ابن سعد در چیدمان گزارشهای حوادث آغازین و چرایی قیام امام حسین علیهالسلام
۴. إصلاح الأمة و تمييز الإسلام المحمدي الأصيل عن الإسلام الأموي
اصلاح امت و رهایی از اسلام اموی
۵. معیارهای آسیبشناسی متن اخبار عاشورا در مقاتل عصر قاجار
۶. تطور تاریخی منابع عاشورایی
۷. تحلیل قیام عاشورا در پرتوی سنن الهی حاکم بر تاریخ
۸. سیر تاریخی سوگواری عاشورا و کارکردهای آن
۹. امتگرایی در نهضت عاشورا؛ چیستی و دلالتها
۱۰. امام حسین علیهالسلام و مستبصران
#زیر_علمت_امن_ترین_جای_جهان_است
🕖 دهه اول محرم هرروز ساعت ۱۹
لینک ورود به وبینار:
el.urd.ac.ir/lms/index.php?option=com_bigbluebutton&view=meetingview&id=353
رمز ورود: 22
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
تنظیم: سرکار خانم معصومه تقوی
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
جدایی بحرین از ایران
هنگامی که انگلستان اعلام کرد قصد ترک خلیج فارس را دارد، «قضیه بحرین» هم دوباره مطرح شد. نزدیک به ده سال از مسکوت گذاشتن موضوع میگذشت اما حالا وضعیت متفاوت شده بود. حالا دیگر باید این مساله، «فیصله» مییافت. حل مسالهای که یک سوی آن ایران شاهنشاهی بود، یک سوی آن بریتانیا و در سوی دیگر آن، خلیج فارس و اهمیت تاریخیاش.
تا هنگامی که پدرِ تاجدار بر سر کار بود، قضیه بحرین به کشمکش و رکودِ توامان گذشت. رضاخان با اینکه نمیخواست ننگ جدایی بحرین را به جان بخرد، سعی میکرد انگلیسیها را راضی کند که نگهداشتن این جزیره، خطری برای منافع بریتانیا ندارد. با این حال، رضاشاه نمیتوانست به طور علنی اعتراض خود را به انگلیسیها اعلام کند. از این رو هیچگاه از اتباع ایرانی جزیره حمایت نکرد و تنها به برخی کارهای تبلیغاتی مانند درج مقالات تاریخی درباره سابقه بحرین و تعلق آن به ایران بزرگ دستور میداد.
رضاخان با اینکه اقدامی جدی برای حفظ بحرین
نکرد، تا توانست جدایی آن را به تعویق انداخت
تا پیش از ظهور محمدرضای دیکتاتور از مرداد 32 به بعد، و حتی در دوران نخست وزیری محمد مصدق هم سخن خاصی از بحرین به میان نیامد. در این دوران شاید تقاضای آیتالله کاشانی از دولت مصدق برای ملیکردن نفت جزیره بحرین، از معدود اشارهها بر حق حاکمیت ایران بر این منطقه، ولو به صورت تلویحی بود. از آن زمان به بعد، نخستین اتفاق مهمی که در قضیه بحرین رخ داد، مصوبه مجلس شورای ملی در سال 1336 بود که بحرین را به عنوان چهاردهمین استان ایران به رسمیت شناخت. همان موقع، نخستوزیر منوچهر اقبال هشدار داد که «ما روابط سیاسی خود را با هر دولتی که سعی میکند پیمانی با بحرین ببندد تا ابد قطع خواهیم کرد.» (گزیده اسناد خلیج فارس، به کوشش مینا ظهیرنژاد ارشادی، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، 1375، ج 3، ص 182، سند شماره 47)
با این حال، این ادعاها و تشرها، پشتوانه چندانی نداشت. هنگامی که انگلستان قصد خروج از خلیج فارس کرد، «طرح تشکیل اتحادیهای متشکل از قطر، بحرین و هفت امیرنشین سواحل خلیج فارس (امارات متحده عربی) را ارائه کرد.» (بحرین چرا و چگونه از ایران جدا شد، عباس پرتوی مقدم، مطالعات تاریخی، زمستان 1385، شماره 15) این اتفاق، بیش از هر چیز در تیره شدن روابط این و عربستان اثر گذاشت. شاه در آوریل 1968 سفر خود به حجاز را منتفی کرد. با این همه، این تیرگی چندان دوامی نداشت و خیلی زود به روشنی گرایید. شاه در اکتبر 68 به عربستان رفت. همین موقع بود که محمدرضا، با اینکه پیشتر از قرار گرفتن بحرین در طرح بریتانیا مخالفت کرده بود، در دهلی نو، سخنرانی معروفی کرد و گفت حاضر است به رای مردم بحرین احترام بگذارد.
اردشیر زاهدی، وزیر خارجه وقت ایران
به این ترتیب روند نزولی مواضع ایران در قضیه بحرین آغاز شد. ایران، بهزودی نمایندگانی را به عنوان سخنگویان مردم بحرین پذیرفت و با آنها وارد مذاکره شد. روزنامهها که در زمان رضاشاه سعی میکردند حق تاریخی ایران در بحرین را اثبات کنند، مقالهنویسی درباره کماهمیت جلوه دادن بحرین را شروع کردند.
@tarikh_j