ابا صلت گفت: صبحگاه فردا لباس پوشید در محراب بانتظار نشست، در این موقع غلام مأمون وارد شده گفت امیر المؤمنین شما را مى‌خواهد، کفش پوشیده از جاى حرکت نمود و رفت، منهم از پى آن جناب رفتم تا وارد بر مأمون شد، جلو مأمون ظرفى از انگور و چند ظرف دیگر از میوه‌هاى مختلف بود، یک خوشه انگور بدست داشت که مقدارى از آن را خورده بود همین که چشمش بحضرت رضا افتاد از جاى حرکت کرده او را در بغل گرفت و پیشانیش را بوسید و آن جناب را پهلوى خود نشانید. امام فرمود انگور خوب انگور بهشتى است. مأمون درخواست کرد از آن انگور بخورد، فرمود مرا معاف دار، گفت ممکن نیست، شاید بمن اطمینان ندارى. مأمون خوشه را گرفت و چند دانه از آن را خورد و براى مرتبه دوم بدست حضرت رضا علیه السّلام داد، آن جناب سه دانه از انگور خورد به گوشه‌اى پرت کرده از جاى حرکت نمود. مأمون گفت: کجا میروى؟ فرمود: به جایى که فرستادى! -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j

وقتى خارج شد عبا را بر سر کشیده بود چیزى عرض نکردم تا داخل خانه شد، دستور داد درها را ببندم، در رختخواب خوابید، من با حزن و اندوه داخل حیاط ایستاده بودم. در همین موقع مشاهده کردم جوانى خوش روى با موى‌هاى مجعد شبیه بحضرت رضا علیه السّلام وارد شد، پیش رفته عرض کردم از کجا آمدى، درها که بسته بود؟ فرمود کسى که مرا از مدینه در این ساعت بطوس آورده از درهاى بسته نیز داخلم کرده. گفتم: شما کیستى؟ «فقال انا حجة اللَّه علیک یا ابا صلت انا محمد بن علی». پس به طرف اطاق علی بن موسى الرضا علیه السّلام رفت به من نیز فرمود: وارد شوم. همین که چشم حضرت رضا علیه السّلام به او افتاد فرزندش را در آغوش گرفت و بسینه چسبانید پیشانیش را بوسید و بجانب خود کشانید. امام جواد پیوسته پدر را مى‌‌بوسید و آرام با او سخنانى می گفت که من نفهمیدم. در این هنگام کفى بر دهان حضرت رضا علیه السّلام آشکار شد، حضرت جواد آن کف را مکید... در این موقع حضرت رضا علیه السّلام از دنیا رفت. زندگانى حضرت على بن موسى الرضا علیه السلام ( ترجمه جلد ۴۹ بحار الأنوار)، ص: ۲۷۶ تا ۲۷۹ -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j

کانال بزرگ تبادل کتب طلاب جامعه الزهرا(س) با #هـــــدف: ⬇️⬇️⬇️ ☑️اشتراک گذاری کتب📖 ✅جزوات📋 ☑️سی دی های درسی📀 ✅فایل پی دی اف یا ورد کتب و جزوات ♻️کلیه مقاطع تحصیلی خواهران جامعه الزهرا(س)♻️ و سایر حوزه های علمیه خواهران✔️ به #صــــورت: 👇👇👇 فروش با قیمت مناسب امانت وقف در گردش و هدیه. برای #عضویت🌹 این لینک⏬⏬⏬ https://eitaa.com/joinchat/346226826Ce431420d62 را لمس کنید.

🌸 رهبرانقلاب: ماه ربیع الاول، بهار زندگی است ☑️ @Khamenei_ir

💠 برگزاری کارگاه سه روزه «مهارت‌های طرح نامه نویسی» 🎤 با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر هادی منش 📲 برگزاری کارگاه به صورت مجازی و حضوری در روزهای 22 و 29 مهر و 6 آبان 🗓 مهلت ثبت نام: 20 مهر https://jz.ac.ir/post/9225 🆔https://eitaa.com/jz2602

#رویداد_تاریخی 🌺فداکاری بزرگ 🌺هجرت پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله وسلم) از مكه به مدينه و لَيلَة المبيت (1 قمری) 🔹وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ«207بقره» بعضی از مردم (با ایمان و فداکار، همچون امیرالمؤمنین، علی (علیه السلام) در «لیلة المبیت» به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر اکرم، جان خود را به خاطر خشنودی خدا می‌فروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. مسأله‏ي هجرت پيامبر از مكه به مدينه، در جريان بيعت دوم عقبه تثبيت و تعيين شد. كفار قريش با آگاهي از اين امر در صدد كشتن پيامبر برآمدند. براي اين كار پيشنهاد ابوجهل مورد موافقت سران قريش قرار گرفت كه براساس آن از هر تيره‏ي قريش، جوان دليري برگزيده شود تا همه با هم شبانه به پيامبر حمله‏ور شوند و او را به قتل برسانند. خداوند، پيامبر را از توطئه‏ي قريش آگاه كرد و فرمان هجرت ايشان را در همان شب صادر فرمود. پیامبر براي گمراه كردن كفار، امیرالمؤمنین را در بستر خود قرار داد. اين شب معروف به ليلةالمبيت شد و هجرت رسول اكرم، مبدأ تاريخ مسلمانان واقع گرديد. تنظیم: سرکار خانم مریم صفری -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j

تاریخ دولت‌های شیعی استاد محترم مهدی مستقیمی جلسه ۱۵ دوران محمد #زید_علوی #علویان #حکومت #داعی #فرمانروایی -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j