eitaa logo
گذرگاه «انجمن علمی‌پژوهشی تاریخ‌جامعةالزهرا(س): قم»
1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
138 ویدیو
307 فایل
گذرگاه «کانال‌انجمن‌علمی‌پژوهشی‌تاریخ‌جامعةالزهرا(س)؛ قم» 📜پل ارتباطی @tarikh_jz مالکیت فکری و محتوایی کانال، متعلق به انجمن علمی تاریخ جامعةالزهرا(س) است. انتشار فایل‌های صوتی، تصویری، عکس نوشته‌ها و پست‌ها صرفا با ذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰انجمن تاریخ معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام الله علیها با همکاری گروه علمی تربیتی تاریخ برگزار می کند. 🔆سومین گردهمایی انجمن علمی پژوهشی تاریخ ❇️ به همراه تقدیر از فعالین انجمن ها و برگزیدگان همایش ها 🔸 با حضور استاد مشاور انجمن سرکار خانم دکتر طیبی 🗓زمان: یکشنبه 9 مهر ماه 1402 ساعت 10 الی 12 مکان: جامعه الزهرا سلام الله علیها، ساختمان بهشتی، طبقه زیر زمین، سالن آمفی تئاتر 🌐 کانال انجمن علمی پژوهشی تاریخ https://eitaa.com/tarikh_j 🌐کانال معاونت پژوهش 🆔https://eitaa.com/jz260
️دبیرخانه نخستین همایش ملی زن، خانواده، امنیت با همکاری موسسه آموزش عالی حضرت زینب کبری سلام الله علیها برگزار میکند: 🔰سومین نشست علمی عنوان: «نقش فرزند در امنیت روانی خانواده» استاد: سرکار خانم سارا طالبی؛ مدیر مؤسسه عالی حوزوی رفيعه المصطفى، استاد حوزه و دانشگاه 🔹️دبیر نشست: سرکار خانم زهرا مهر علی نسب؛ معاون پژوهش مدرسه علمیه تخصصی حضرت زینب کبری علیها‌السلام 📆پنجشنبه ۶ مهرماه ۱۴۰۲ ⏰ساعت ۱۰:۳۰ 🏠کرمان / رفسنجان / سالن اجتماعات مدرسه علمیه تخصصی حضرت زینب کبری علیها‌السلام 🌐حضور برخط: https://vcm.whc.ir/b/xrx-mao-h6r-qot 🔰@hawzah_khaharan_qom مدیریت حوزه علمیه خواهران استان قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣 کشف مهم در غرب ایران 🔺️باستان­‌شناسان در کاوش­ اضطراری اخیرِ تپه تیلینه کرمانشاه به آثار بااهمیتی از دوره آغاز عیلامی دست یافتند که در نوع خود در غرب ایران بی‌مانند است. «خسروی» سرپرست هیأت باستان‌شناسی تپه تیلینه در کرمانشاه: 🔺️این یافته‌ها نخستین مواد باستان‌شناختی این دوره در غرب زاگرس مرکزی هستند و تغییرات بنیادی در شناخت و دانش ما درباره وضعیت غرب ایران در هزاره چهارم پیش از میلاد به وجود خواهند آورد. 🔺️در این کاوش شمار زیادی قفل گلی دَر، صدها قطعه پلمب ظرف و یک مهر استوانه‌­ای نیز به دست آمد که نشان می­‌دهد «تپه تیلینه» در دوره آغاز ایلامی (عیلامی) یک مرکز اداری برای ساماندهی امور اقتصادی و مبادلاتی بوده است. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جناب عبدالمطلب جد بزرگوار پیامبر رحمت ص «عبدالمطلّب» یا همان «شیبة الحمد بن هاشم بن عبد مناف‏»؛ نیای پیامبر اسلام(ص) بود که او را «شیبة الحمد» نامیدند؛ به دلیل آن‌که موى سپیدی در سر داشت. هاشم - پدر عبدالمطلب - در میان راه سفر تجاری خود، در شهر یثرب با «سلمى دختر زید بن عمرو» از قبیله بنی نجار ازدواج کرد. پدر سلمى شرط کرد که دخترش هنگام زایمان باید در میان قبیله خود باشد و هاشم نیز این شرط را پذیرفت. سپس هاشم بعد از مراجعت از شام، در مدینه توقفی داشت و بعد از مدتی با همسر باردارش عازم مکه شد، اما زمانی که زایمان سلمی نزدیک شد، او را به یثرب برده و خود مجدداً به سوى شام رفت، اما در این سفر، هاشم در شهر غزه از دنیا رفت. عبدالمطلب بعد از مرگ پدرش به دنیا آمد و هفت یا هشت سال را در یثرب سپری کرد. هجرت از مدینه به مکه با مرگ هاشم، برادرش مطلب سرپرستی شیبه(عبدالمطلب) را بر عهده گرفت،[3] اما مطّلب در مکه بود و برادرزاده‌اش در مدینه! تا آن‌که روزی ثابت بن منذر وارد مکه شد و نزد مطّلب که دوستش بود رفت و به او گفت: ای کاش! برادر زاده‌ات شیبة (عبدالمطلب) را در یثرب می‌دیدی که در زیبایی و هیبت و شرافت چیزی کم ندارد ... مطّلب گفت: به خدا قبل از آن‌که شب فرارسد به سمت یثرب حرکت خواهم کرد تا او را ببینم. ثابت گفت: گمان نمی‌کنم که مادر و دایی‌هایش او را به سادگی از دست داده و به تو بسپارند. البته تو هم نباید او را از دست بدهى و باید چنان رفتار کنى که خود شیبه با میل و رغبت پیش تو بیاید. مطّلب از مکه حرکت کرد و هنگامی که به مدینه رسید در گوشه‌اى ساکن شد و به جست‌وجوى شیبه پرداخت و او را در حالى یافت که با پسر دایی‌هاى خود مسابقه تیراندازى می‌داد ... سلمى (مادر شیبه) به دنبال مطّلب فرستاد و از او دعوت کرد که به خانه‌اش بیاید. مطّلب نزد او رفت و گفت: دیگر صبر ندارم  و می‌خواهم برادرزاده خود را برداشته و به شهر و قوم خودش برسانم. سلمى با خشم گفت: من او را با تو روانه نخواهم ساخت! مطّلب به سلمى گفت: چنین مکن که بر هر حال من از این‌جا بدون برادرزاده‌ام نمی‌روم، او به حد بلوغ رسیده و در این‌جا غریب است و میان خویشاوندان پدرى خود نیست و ما خاندان شرفیم، قوم ما و اقامت شیبه در شهر و سرزمین خودش برایش بهتر از توقف در این‌جا است و او هر کجا که باشد پسر تو است. زمانی که سلمى متوجه شد مطّلب از تصمیم خود منصرف نمی‌شود سه روز مهلت خواست و مطّلب هم پیش ایشان سه روز ماند و سپس با شیبه حرکت کرد و هر دو با هم راه افتادند. مطّلب هنگام ظهر همراه شیبه وارد مکه شد و قریش گمان‌کردند که مطّلب این کودک را خریده و او را بنده مطّلب [عبدالمطلب‏] نامیدند و از این‌جا بود که این نام بر آن کودک باقی ماند. مطّلب گفت: واى بر شما، این چه حرفى است، این برادرزاده‌ام شیبه است و چون او را دیدند گفتند: آرى به جان خودمان سوگند که پسر او است. بزرگی عبدالمطلب بر اهالی مکه پس از مرگ مطّلب، عبدالمطلب بن هاشم زمام امور را به دست گرفت و صاحب اموال بسیار شد. از جمله القاب عبدالمطلب، صاحب زمزم‏ است.چاه زمزم با این‌که بنابر معجزه الهی به وجود آمده بود؛ ولی قبیله «جرهم» که قرار بود از آن‌جا خارج شده و مکه را به دست قبیله خزاعه بدهند، آن چاه را به صورت کامل از بین برده و آن‌را پر کردند!اما این چاه، سال‌ها بعد، توسط عبدالمطلب، حفر شد. بنابر نقل‌ها، مکان این چاه را خداوند به عبدالمطلب نشان داد: «عبد المطلب در خواب بود، ... در خواب مأمور به حفر زمزم شد و پرسید که زمزم چیست؟ پاسخ شنید: جایى که آبش را تمامى نیست و هرگز کم نمی‌شود و حاجیان بسیار را سیراب کند و ... . عبدالمطلب به همراه فرزندش حارث که در آن روز تنها فرزند او بود، نشانه را یافت و به حفر آن‌جا مشغول شد. زمانی که کار به پایانش نزدیک شد، قریش از موضوع مطلع شده و گفتند که این چاه جد ما اسماعیل است و ما را در آن حقى است و خواستار شریک شدن در آن شدند. اما عبدالمطلب از دادن این حق سرباز زد. ... در نهایت کار به محاکمه کشید و خواستند نزد کاهنى از بنى سعد در شام بروند تا میان آنها قضاوت کند. در میان راه آب‌هایشان تمام شد تشنه شدند و مرگ خویش را دیدند. ... در این هنگام از زیر پاى شتر عبدالمطلب چشمه‌اى جوشید و از آن نوشیدند و از مرگ حتمی نجات یافتند. سپس گفتند: خداوند در مورد تو بر ما چنین حکم کرده بود. ما با تو در مورد زمزم هرگز نزاعى نخواهیم داشت و آن‌کس که تو را در این دشت آب نوشانید، هم اوست که زمزم را به تو داد». ماجراهای مهم دیگری نیز در زندگی عبدالمطلب وجود دارد؛ مانند گفت‌وگوی او با ابرهه و قربانی کردن یکی از فرزندان خود! -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همچنین، عبدالمطلب، مدتی سرپرست پیامبر اسلام(ص) بود و برای پس از مرگش، نگهداری حضرتشان را به پسرش ابوطالب سپرد. ▫️ایمان عبدالمطلب بر اساس روایات، عبدالمطلب بت‌پرست نبود، بلکه به سوی کعبه عبادت می‌کرد: امام علی(ع) می‌فرماید: «به خدا سوگند! نه پدرم و نه جدم عبدالمطلب و نه هاشم و نه عبدمناف، بت نپرستیدند». از امام پرسیدند: پس چه چیزی را می‌پرستیدند؟ امام(ع): «آنها به سمت کعبه عبادت می‌کردند و بر دین ابراهیم(ع) ‌بوده‌اند». امام صادق(ع) فرمود: «جبرئیل بر پیامبر خدا(ص) فرود آمد و گفت: یا محمد! خداوند شفاعت تو را درباره پنج نفر پذیرفته است: شکمى که تو را حمل کرد و آن آمنه دختر وهب بن عبد مناف است. صلبى که تو را بار آورده و آن عبدالله بن عبدالمطلب است. آغوشى که تو را پرورش داده و آن عبدالمطلب‏ بن‏ هاشم‏ است ...». ▫️وفات عبدالمطلب بر اساس روایات، عبدالمطلب در کودکی پیامبر(ص) که چند سال پس از داستان ابرهه بود، رحلت کرد[15] و در منطقه حجون مکه بر روی کوهی دفن شد. در مورد سن او، نقل‌های مختلفی وجود دارد. از هشتاد و دو سال تا یک‌صد و بیست سال! اما در مورد علت درگذشت او، مطلبی در منابع حدیثی و تاریخی یافت نشد. با این حال؛ با توجه به سنی که برای ایشان ذکر شده، می‌توان کهولت سن و عوارض ناشی از آن‌را، علت اصلی رحلت ایشان دانست.   برخی منابع: موسوی، فخار بن معد، إیمان أبی‌طالب(الحجة علی الذاهب إلی کفر أبی طالب)، محقق، مصحح، بحرالعلوم، محمد، ص 289، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1410ق؛ «سرپرستی پیامبر اسلام(ص) توسط ابوطالب»، سؤال 45318. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری أبوبکر بیهقی، أحمد بن حسین، شعب الإیمان،‌ محقق، عبد الحمید حامد، عبدالعلی، اشراف، ندوی، مختار أحمد، ج 2، ص 514، یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبدالله، معجم البلدان الطبقات ‏الکبرى، ج‏ 1، ص 95. تنظیم:سرکار خانم الوندی -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا