eitaa logo
تاریخ گرد
100 دنبال‌کننده
133 عکس
3 ویدیو
0 فایل
"حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را" پژوهشگر تاریخ @shayan_karimi : ارتباط با ادمین🔸️ 🔸آدرس تلگرام:tarikhgard_iran@
مشاهده در ایتا
دانلود
تاریخ گرد
‍ ‍ @tarikhgard_iran ‍ 💠: 💎: 3⃣: ❇️مردوخ،خدای بابلیان: ✍در قسمت قبل یک پرسش مطرح شد: مردوخ خدای بابلیان،که حمورابی ادعا می کند قانون مشهور خود را از او دریافت کرده کیست؟! در این مورد سه احتمال بیشتر نمیتوان داد: ۱.هیچ خدایی وجود نداشته و حمورابی با سواستفاده از جهل مردم ادعا می کند با مردوخ در ارتباط است تا بتواند برای خود مشروعیت بدست آورده.مورخانی چون ویل دورانت و لوکاس که اساسا ماتریالیست هستند و حتی وجود خداوند را انکار می کنند تا چه رسد به اجنه و شیاطین، از طرفداران این نظریه هستند.آنها با اینکه به کاهنت و جادوگری پادشاهان بابل اذعان دارند،اما جادوگری را صرفا نوعی چشم بندی از طرف کاهنان و پادشاهان دانسته اند برای حکومت بر مردم. ۲.حمورابی یک پیامبر است.این احتمال مردود است چون اولا خود حمورابی چنین ادعایی ندارد،دوما هیچ یک از پیامبران الهی خداوند را چون آدمیان بر تخت سلطنت با ریش و موی بلند حکاکی نمی کنند،سوما اعمال و رفتار حمورابی در تعارض با تعالیم پیامبران است. ۳.مردوخ خدای بابلیان یک جن است که واقعا حمورابی با او دیدار کرده و قانون را از او دریافت کرده است.برای اثبات این ادعا به یکی از معجزات قرآن رجوع می کنیم.خداوند در آیه ۱۰۲ سوره بقره می فرماید گروهی از یهودیان سحر و جادو را از مردم بابل آموخته بودند.  داستان از این قرار است که در کشور بابل جن گیری و جادوگری به حدی می رسد که خداوند برای مقابله با آن دو فرشته به نام های هاروت و ماروت را بر مردم نازل می کند تا راه رهایی از دست اجنه و شیاطین را به ایشان آموزش دهند.اما مردم منحرف بابل که شیفته قدرت کاهنان و شیاطین شده اند،به جای استفاده از این علم برای مبارزه با سحر،از آن در جهت ارتباط بیشتر با اجنه و شیاطین استفاده می کنند.این آیه اثبات می کند که جن گیری و جادوگری در تمدن بابل به حدی از انفجار رسیده بود که حتی ارسال ملائک به سوی این مردم نه تنها از شرک و کفرشان کم نکرد بلکه حتی تعالیم ایشان را در راستای اهداف پلید خود بکار بستند.پس اینگونه مشخص می شود مردوخ کیست و این قوم به چه خدایی سجده می کردند. @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
@tarikhgard_iran 💠: 💎: 4⃣: ❇️اعمال مذهبی بابلیان(زنای مذهبی) ✍شیطان پرستی در تمام شئون تمدن بابل ظهور و بروز دارد و شواهد بسیاری در متون تاریخی از رفتار و عقاید بابلیان گزارش شده که این مدعا را اثبات می کند. یکی از این اعتقادات شنیع عمل زنای مذهبی است.که با عذرخواهی از محضر خوانندگان به شرح آن می پردازیم. ویل دورانت از قول هرودوت می گوید: ✴️بر هر زن بابلی(زن متاهل) واجب است که در مدت عمرش یک بار در معبد زهره بنشـیند و با یک مرد بیگانه ارتباط جنسـی پیدا کنـد.بعضـی از زنان ثروتمنـد که از آن عار دارند که با دیگر زنان مخلوط شونـد؛در ارابه هـای دربسـته به معبـد می آینـد و همراه بـا ندیمان متعـدد در آنجا می نشـینند. زنان باید در معبد نشـسته و تاجی از ریسـمان بر سـر خود قرار دهنـد؛سپس گروه مردان بیگانه داخل معبد شده و از کنار زنان عبور کرده تا هر زنی را که می پسـندند برای خود انتخاب کننـد.زن حق بیرون رفتن از معبد را ندارد،مگر آنگاه مردی قطعه نقره ای در دامـان او بینـدازد و درخارج معبـد با او همخوابگی کنـد. بر آن مرد واجب است که در آنحال بگوید:«از الهه میلیتا مسئلت دارم که رحمت خود را بر تو نازل کند». 💰قطعه نقره هر انـدازه که باشد،زن حق رد کردن آن را ندارد،چه این قطعه نقره عنوان تبرك را دارد.زن با نخستین مرد که نقره به دامن او می انـدازد به راه می افتـد و حق انتخاب ندارد.چون با وی همخوابه شد و تکلیف خود نسبت به خدایان را به انجام رساند،به خانه بازمیگردد.زنانی که زیبایی دارنـد زودتر انتخاب شده و به خانه خود میروند،اما چه بسیارند زنان با چهره زشت که سه یا چهارسال انتظار میکشند که نوبت انجام امر واجبی که بر عهده دارند برسد و انتخاب شوند.۱ 🎗همچنین اصناف گوناگون زنان زناکار در همسایگی  معابد می زیستند و ازحرفه خود زنـدگی میکردنـد،و بعضـی از آنان، موفق میشدند که از این راه سـرمایه هاي هنگفت گردکنند.۲ 👈⭕️دقت داشته باشید که نقره ای که زنان بابلی می ستاندند به خود ایشان تعلق داشت نه به معبد، یعنی معبد هیچ سود مادی از این عمل نمی برد، پس چرا کاهنان معبد مردوخ پیروان خود را به این عمل شنیع وادار می ساختند؟! این چه خدایی بود که همه ی زنان پیرو خود را زناکار و ملتی زنا زاده می خواست؟! 📚منابع: ۱)ویل دورانت،جلد۱،ص۲۸۹ ۲)ویل دورانت،جلد۱،ص۲۹۰ @tarikhgard_iran  
تاریخ گرد
@tarikhgard_iran 💠: 💎: 5⃣قسمت_پنجم: 🔱طبیبانِ_شیطان: ✍کاهنان شیطان پرست بابلی از هر حربه ای برای مسلط ساختن شیاطین بر مردم استفاده می کردند و در این راه حتی علم را نیز به خدمت گرفته بودند.ایشان به بهانه درمان بیماران با انواع اوراد و طلسم های مخوف مردم را مجبور به انجام مناسک شیطانی می ساختند. 🧿از نظر ایشان بر اثر گنـاهی که مریض مرتکب می شود،شـیطان به جسم او راه یافته و او را بیمار می سازد.به همین جهت، پایه معالجه بر خواندن عزایم و اوراد و سـحر و جادو استوار می شد. اگر داروهای پزشکی به کار میرفت،برای آن نبود که تن بیمار را پاك کند، بلکه برای آن بود که شـیطان بترسد و از تن بیمار بیرون رود.آنها در ترفندی هوشمندانه به بیمار های خود می گفتند معـده بیمار قوی تر از معـده ی شـیطانی است که در تن او منزل گزیده است؛و بیمار باید موادی را مصرف کند که شیطان را مسموم کرده و فراری دهد. ⚗دارو ها عبارت بودند از:مخلوطی از گوشت خام وگوشت افعی؛خاك اره ای که با شـراب یا روغن آمیخته باشـد غـذای فاسـدشده، گرد اسـتخوان، و پیه، که با بول و پلیـدي آدمی و دیگر جانوران مخلوط شـده باشد. گاهی، به جای این«معالجه باکثافات»، به بیمار شـیر و عسل وکره و گیاهان خوشـبو می دادند، و قصدشان آن بودکه شـیطانی را که در تن بیمار است تسـکین دهند و راضی نگاه دارد.حدود هشـتصد لوح پزشـکی از طب بابلی برجا مانده است. 📚منبع: ویل دورانت،جلد1،ص305 @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
@tarikhgard_iran 💠: 💎: 6⃣قسمت_ششم: 🌟 یا جادوگری؟! ✍ می گوید: علم نجوم علم مختص به بابلیان بود و در تمام عالم قدیم به آن اشتهار داشتند.در این مورد نیز باید گفت که سحر و جادو و منشاء پیدایش این علم بوده است بابلیان از آن جهت در ستارگان مطالعه نمی‌کردند که نقش هایی برای خط سیر کاروان ها و کشتی‌ها رسم کنند بلکه بیشتر مطالعات نجومی برای آن بود که از آینده مردم و سرنوشت ایشان آگاه شوند.1 💫این همان علم نجومیست که در دین اسلام حرام اعلام شده است و با نجوم به معنای امروزی خود متفاوت است. امیرالمومنین در سخنی اعجاب انگیز یازده قرن پیش از ویل دورات،تفاوت این دو علم را مشخص کرده و از پشت پرده نجومی که ریشه در جادوگری دارد سخن می گوید.ایشان در پاسخ به فردی که بر اساس مشاهده وضعیت ستارگان او را از رفتن به جنگ بر حزر می داشت می فرمایند: «آیا تصور میکنى به ساعتى راهنمایى می‏نمایى که هر کس در آن ساعت حرکت کند زیان و ضرر از او دور میشود؟و بر حذر می ‏دارى از ساعتى که هر کس در آن حرکت نماید زیان و ضرر وى را احاطه میکند؟آن‌کس که تو را در این گفتار تصدیق کند قرآن را تکذیب کرده،و به گمان خود از طلب یارى خدا در به دست آوردن مطلوب و دفع مکروه بی‏نیاز شده.بنابر گفتار تو سزاوار است،کسى که به گفته تو عمل میکند تو را ستایش بداند نه خدا را؛ زیرا به خیال تو،آن که او را به ساعتى راهنمایى کرده که در آن منفعت برده و از زیان در امان مانده، تویى». ⭐️سپس رو به مردم کرده و می فرمایند:اى مردم،از آموختن علم نجوم بپرهیزید مگر به عنوان ابزارى براى جهت یابى در خشکى یا دریا؛ زیرا نتیجه آموختن نجوم کهانت و پیش‌گویى است،و منجم چون کاهن،و کاهن همانند ساحر،و ساحر همچون کافر است،و کافر در جهنّم است. به نام خدا حرکت کنید.2 📚منابع: 1)ویل دورانت،جلد1،ص301 2)شریف الرضی، محمد بن حسین،نهج البلاغة،محقق،صبحی صالح،خطبه79، ص 105،قم،هجرت،چاپ اول،1414ق @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
‍ ‍ @tarikhgard_iran 💠: 💎: 7⃣قسمت_هفتم: ✨ستارگان شیطانی: ✴️هر ستاره در نظر بابلیان خدایی بود که دست در کار مردم داشت و تدبیر امور بی‌تأثیر او صورت نمی‌پذیرفت.سیاره مشتری خدای مردوک بود،عطارد خدای نبو،مریخ خدای نرگال،خورشید خدای شمش،ماه خدای سین بود و...حرکت هر ستاره دلالت بر آن داشت که حادثه ای بر روی زمین در آینده به وقوع خواهد پیوست.1 ⁉️اما براستی کاهنان سیارات و ستاره ها را می پرستیدند؟!یا این چیزی بود که به مردم می گفتند؟!چرا در تاریخ با برخی رخدادها مواجه هستیم که به درستی توسط کاهنان دربار پادشاهان پیشگویی شده اند؟!آیا واقعا از روی حرکت ستارگان می توان به وقایع آینده پی برد؟! 📖برای دست یافتن به حقیقت به قرآن کریم رجوع می کنیم.خداوند می فرماید: ما آسمان را از هر شیطان سرکش حفظ کردیم،آنها نمی‌توانند به سخنان فرشتگان مکرم و شریف گوش دهند و اگر چنین کنند از هرسو باشهاب آنها را تعقیب می‌کنیم تا با خفت و خاری از آسمان رانده شوند.اگر شیطانی خبری را برباید و با سرعت دور شود او را با گلوله های آتشین و شکافنده تعقیب خواهیم کرد.2 این آیات در سوره های جن، بقره و حجر نیز تکرار شده است. 🔮امام صادق‌(ع) در تفسیر این آیات می فرمایند:شیاطین به آسمان رفت و آمد داشتند و به استراق سمع می پرداختند.اما با تولد حضرت عیسی(ع)،از‌ سه‌ آسمان‌ و با به دنیا آمدن پیامبر‌(ص) از راه یافتن به هفت آسمان محروم شدند.3 🧿حالا متوجه می‌شویم که خدایان واقعی کاهنان سیارات و ستارگان نبودند،بلکه ایشان در واقع اجنه و شیاطینی را می پرستیدند که با استراق سمع در عرش الهی برای ایشان خبر آورده و بندگان خود را در راستای اهداف پلید خود هدایت می کردند.در واقع هیچ علم نجومی در کار نبود و حرکت سیارات هیچ تاثیری در آینده نداشت.بلکه پیشگویی های کاهنان حاصل جاسوسی شیاطین در عرش بود. 📚منابع: 1)ویل دورانت،ج1،ص301 2)صافات،آیات 6 تا10 3)شیخ طبرسی،فضل بن حسن،تفسیر مجمع البیان،ج۶،ص۱۰۷.علامه مجلسی،محمدباقر،بحار الانوار،ج۵۸،ص۶۸ @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
‍ ‍ ‍ @tarikhgard_iran 💠: 💎: 8⃣قسمت_هشتم: 🔥جهنمی به نام بهشت: ✍یکی از مهمترین مولفه های مذاهب شیطانی نگاه ایشان به مسئله معاد است.در این تمدن ها کاهنان جهان پس از مرگ را به گونه ای در دید مردم تاریک جلوه می دادند که رستگاری در آن کاملا دست نیافتنی باشد.طبیعتا در این حالت تلاش برای رسیدن به بهشت موعود فاقد معنا و مفهوم خواهد بود و آنچه اصالت پیدا میکرد صرفا زندگی دنیوی بود.مثلا کاهنان مصری همانطور که بعدا خواهد آمد سعادت انسان در دنیای پس از مرگ را با ثروت ایشان در زمان حیات دنیوی مرتبط می دانستند.اما وضعیت در بابل چگونه بود؟ویل دورانت در این مورد می گوید:فرد بابلی از اندیشه جاودانه شدن خویش هیچگونه احساس خشـنودی نمی کرده.او در آن هنگام که دعا میخواند و نماز میگزاشت درخواست پاداشی در بهشت نداشت،بلکه خیرات زمینی را طلب میکرد،چراکه بابلیان همچون یونانیان معتقد بودند:مردگان،اعم از قـدیسان و بـدکاران و هوشـمندان و ابلهان، همه، بـدون تفاوت به جایگاه تاریکی در شـکم زمین فرو می رونـد. آنجا هرگز جای نعمت و خوشـگذرانی نبود و مردگان ابدالدهر دست و پا بسته در آن میماندند و تن هاشـان ازسرما می لرزید وگرسنه و تشنه به سر میبردند.1 ☘ایشان به بهشت معتقد بودند،ولی آنرا مخصوص خدایان میدانسـتند.اینگونه بود که مسئله سعادت پس از مرگ عملا دست نیافتنی بود و بابلیان اگر خدایان خود را عبادت می کردند یا اعمال دینی را انجام می دادند صرفا برای سعادتمندی دنیا بود. 🪦پس چنین شد که بابل پر از فسق وفجور منجلاب بیداد وظلم و نمونه بسـیار بدي از گسیختگی اخلاقی وشهوت پرستی عالم قدیم شد.جوری که حتی اسکندر،که تا دم مرگ از می خوارگی دست برنداشت،از اخلاقی که در میان مردم بابل رواج داشت به تعجب افتاده بود.2 منابع: 1)ویل دورانت،ج1،ص284 2)ویل دورانت،ج1،ص285 @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
‍ ‍ ‍ ‍ @tarikhgard_iran 💠: 💎: 9⃣قسمت_نهم: ✍یکی دیگر از تمدن های بسیار قدرتمند و تاثیرگذارِ عهد باستان،تمدن مصر است.تمدنی که پس از گذشت هزاران سال هرگز نمی توان تاثیرش را در دنیای امروز نادیده گرفت و هر نقطه از جهان را که بنگریم همچنان رد پای مصریان به چشم می خورد. ⚖اگر قرار باشد همه مذاهب شیطانی جهان را در یک کفه ی ترازو بگذاریم و آیین مصریان را در کفه ی دیگر ترازو، قطعا مصریان برنده این مسابقه خواهند بود. 🌀آیین مصریان بسیار پیچیده و پر رمز و راز است و پس از دهه ها سال پژوهش همچنان بخش اعظمی از حقایق این مذهب در هاله ای از ابهام و شک و گمان به سر می برد.مبدع و پدید آورنده این مذهب پیچیده و مخوف کاهنان نابغه و البته فاسد مصری بودند.کاهنان حقایقی را که به آن معتقد بودند در مغز های خود و پشت درهای معابد حبس کردند و مردم نگون بخت را تا خرخره در انواع و اقسام طلسم ها و اوراد و اذکار غرق ساختند.اگر شاگردان خلف ایشان یعنی کاهنان یهود را حذف کنیم،کاهنان مصری بدون شک مخوف ترین و مرموز ترین جادوگران تاریخ بشرند.کاهنان تقریبا از هر موجود و پدیده ای که در آسمان و زمین وجود داشت برای مردم خدایی ساخته بودند و مردم تشویق به پرستش آنها می کردند. از درخت نخل و زیتون گرفته تا سوسک و شغال و تمساح و اجرام آسمانی و تقریباً هر چیز دیگری بغیر از خودِ مردم و کاهنان خدایی بود برای پرستیدن.طبیعتا چنین مذهب پیچیده ای نیازمند یک طبقه ی کاهن بود تا بتواند قوانین،آداب،اوراد و طلسم های گوناگونش را تنظیم و تدوین کرده و مومنان را سعادتمند سازد.کاهنان با سخاوتمندی فرعون و مردم به زودی به ثروتمندترین طبقه در مصر تبدیل شدند که بهترین زمین های کشاورزی کشور را در اختیار داشتند و می توانستند تا ابد از نذورات و قربانیان معابد بخورند و بیاشامند. @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
@tarikhgard_iran 💠قصه_شصت_و_ششم: 💎تاریخ_جادوگری: 0⃣1⃣قسمت دهم اخلاق_کاهنان: ✍کاهنان مصری شیطان پرستی و جن پرستی را به حد اعلای خود در جهان باستان رسانده و آن را در همه ابعاد فردی و اجتماعی زندگی مردم جاری ساخته بودند.آنها اخلاق را به کلی از مردم گرفتند و مصریان را به ملتی فاسد تبدیل ساختند که جز پرستیدن شیاطین هیج عملی را بر خود واجب نمی دانست. ویل دورانت در این باره می گوید: همه وقت کاهنان صرف فروختن طلسم و پرداختن به آداب سحر و جادو می شد،حتی خود کتاب مرده نامه بـه مؤمنان چنان می آموزد که افسون هایی که به وسیله تبرک شده بر همه دشواری هایی که در سر راه مرده برای رسیدن به بهشت موجود است،چیره خواهد شد؛به جای اینکه به عمل صالح اهمیت داده شود،بـه تلاوت ادعیه و اوراد اهمیت می دادند.طلسمها و اوراد را به صورتهای گوناگون می ساختند و به مردم میفروختند تا سبب آمرزش انواع گناهـان باشد؛حتی،باچنین طلسمهایی،خود شیطان نیز میتوانست به فردوس درآید. 🧿خود خدایان نیز برای آزردن یکدیگر ازسحر و افسون مدد میگرفتند.ادبیات مصر قدیم پر از نام جادوگرانی است که با گفتن یک کلمه دریاچه ای را میخشکانیده،یا دست و پای جداشده ای را به بدن میچسبانیده اند. ➰کاهنان به مردم آموخته بودند که بر هر خانواده خدایی(جن)حکومت می کند و هر خانواده موظف است با طلسم ها و اذکاری که کاهنان به او آموزش می دادند خدای خانواده ی خود را بندگی کند. برای رسیدن به سعادت ابدی،هیچ نیاز به آن نبودکه زندگی بر تقوا و فضیلت استوار باشد،بلکه این منظور با توسل به سحر وجادوی کاهنان به آسانی فراهم می شد.کاهنین می توانستند برای هرخطر و دشواری در راه مردگان طلسمی خاص تهیه کنند که دارنده آن را از خطرهای دنیای مردگان محفوظ دارد. مثلا نام خود را فراموش نکند،بتواند بخورد و بیاشامد و از خوردن پلیدی های خویش در امان بماند،تاریکی را به روشنی مبدل سازد،یا باران وچیزهای موذی و ترسناک را از وی دورکند. 📚منابع: 1) تاریخ تمدن ویل دورانت جلد یک ویل ص244 @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
@tarikhgard_iran 💠قصه_شصت_و_ششم: 💎تاریخ_جادوگری: 1⃣1⃣قسمت یازدهم فرعون: ✍خود فرعون در مصر خدا به شمار می‌رفت و پیوسته عنوان فرزندِ رَع را داشت و نه تنها از راه حق آسمانی فرمان می‌راند بلکه فرمانروایی وی متکی بر این بود که زاده خدایان است. 🗝رعَ ( این خدا بعدها به نام های هوروس و آمون نیز خوانده شد) خدای آفتاب یا خدای خورشید در مصر باستان است. او به شکل یک انسان با سر شاهین به تصویر کشیده شده است، با تاجی شبیه خورشید بر سرش که یک مار کبرا دور آن پیچیده است و "کلید زندگی" یا عنخ در دستان اوست. 🗿در واقع فرعون نماینده  و نایب‌السلطنه خدای رع است. چراکه در نظر مصریان فرمانروای واقعی مصر همان خدای رع بود. ⚰مصریان فرعون را چنان تصور می‌کردند که خدایی است و برای چندگاهی زمین را جایگاه خود ساخته. او پس از مرگ به جهان خدایان رفته و در آنجا ساکن می شود. او عنوان بزرگترین رئیس دینی را داشت و در اعیاد و مراسم باشکوهی که برای تعظیم و تکریم خدایان برپا می شد صدارت با وی بود. به همین دلیل بود که فرعون های مصری توانستند مدت های درازی را بدون تکیه داشتن بر نیروی نظامی عظیم حکمرانی کنند.  🔮مهمترین مدافعان و حامیان رژیم فرعون کاهنان یا همان ساحران بودند. کاهنان در طبقه دوم پس از فرعون قرار داشتند و قرآن به صراحت از ایشان به عنوان ساحر و جادوگر یاد می‌کند. میتوان گفت کاهنان در مصر پایه های لازم تاج و تخت و پاسبان های سری سازمان اجتماعی بودند. 🪦در واقع معبد آمون صرفاً مسئولیت تربیت مبلغ مذهبی را نداشت،  آنان بزرگترین مشاوران پادشاه بودند و شواهد بسیار در دست است که برخی از فراعنه را مانند موم در دستان خود داشته اند و اکثر فراعنه ی قدرتمند نیز کاملا تحت تاثیر تعلیمات و اعتقادات سیستم کهانت عمل می کردند. با توجه به این شواهد، این سوال پیش می آید که آیا سلاطین واقعی مصر، فراعنه بودند؟! @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
@tarikhgard_iran 💠قصه_شصت_و_ششم: 💎تاریخ_جادوگری: 2⃣1⃣قسمت دوازدهم : ✍جلال الدین آشتیانی در کتاب مدیریت نه حکومت می گوید:گرچه به ظاهر گفته می‌شود فراعنه ی دارای قدرت بی‌بدیلی بودند و مردم همچون خدایان آنها را می پرستیدند،اما در واقع فراعنه سخت وابسته به کاهنان و عامل برنامه های ایشان بودند و گاهی حتی قربانی برنامه‌های کاهنان می‌شدند. کاهنان با استفاده از دین و سیاست هم بر مردم و هم بر حکومت می کردند.۱ 🧪عمده دانش آن روز که پزشکی بود و همچنین علوم خفیه به شکل انحصاری در اختیار کاهنان بود.آنها با استفاده از علوم مختلفی چون نجوم، ریاضیات، هندسه،، جادوگری، و علم حروف، بالاترین طبقه اجتماعی را در مصر به خود اختصاص داده بودند. در واقع فقط وظیفه دینی نداشت و معبد می توانست یک طبیعی دان یا ریاضیدان یا مورخ هم تربیت کند.  اما بازهم این همه قصه نیست و دانش و قدرت کاهنان مصری در این ها خلاصه نمی شود.در بیشتر جوامع سِری،عرفان و قدرت با هم همراه هستند.در مصر باستان هم اینچنین بود.کاهنان از عرفانی به نام کابالا پیروی می کردند که عرفانی بسیار پیچیده و راز آلود بود. تشکیلات کاهنان معبد آمون بسیار سری بود و سلسله مراتب بسیار پیچیده‌ داشت تا بتواند با تمام وجود از ماهیت و حقیقت کابالا دفاع کند. به همین دلیل ما هرگز نمی توانیم بفهمیم کابالا واقعا چه بوده است. 🗞محمد عبدالله عنان در کتاب تاریخ جمعیت های سری و جنبش های تخریبی مینویسد: کاهنان معبد آمون از مناسک و عقایدی خاص پیروی می کردند.آنان از صمیم قلب سوگند یاد می گردند که تعلیمات خود را از سایر مردم مخفی نگه دارند کاهنان به قدری در حفظ اسرار دقت داشتند که ما از شعائر و اعتقادات دقیق ایشان کمتر اطلاعاتی در دست داریم. آنان در این مسئله به حدی جدی بودند که دانشمندان دیگر کشور ها هم هراس داشتند در مورد این خبری گزارش دهند. در مورد اسرار آمیز کاهنان مصری می‌نویسد:من به واقعیت آنها آشنا هستم ولی مایلم امنیت خود را حفظ کنم. 📚منابع: مستند فرقه های سری، قسمت دوم @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
‍ ‍ @tarikhgard_iran 💠قصه_شصت_و_ششم: 💎تاریخ_جادوگری: 3⃣1⃣قسمت سیزدهم 🔰کاهنان و اعتقاد به خدای واحد: ✍کارشناسان یکی از مهمترین خصوصیات عرفان مصری را یکتا پرستی میدانند.ایشان معتقدند گرچه کاهنان مردم را به پرستش خدایان متعدد دعوت می‌کردند، اما خود تنها به یک خدای واحد اعتقاد داشتند.کاهنان این اعتقاد را همچون یک راز در میان خود حفظ می کردند و فقط به اعضای منتخب آن را فاش می کردند. 🔪اعضای انجمن با تهدید به مرگ از فاش کردن این راز مهم منع می‌شدند.مقام کهانتِ مصر بر فاش نشدن این سِر مکنون به توده مردم بسیار تاکید داشت. افشای این راز از طرف هر کسی حتی فرعون مجازات مرگ را برای او به دنبال داشت.با وجود این فرعون آمن هوتپ چهارم، این راز را در میان مردم فاش کرد و علناً اعلام یکتاپرستی کرد و خود را آخناتون نامید. 🗿این گونه بود که معبدِ آمون، آخناتون را مرتد و بدعت گذار اعلام کرد. کاهنان با استفاده از نفوذ خود مردم را وادار به جنگ با فرعونِ یکتا پرست کردند. قدرت معبد به حدی بود که نه تنها آخناتون در تبلیغ یکتا پرستی موفقیت چندانی کسب نکرد و مورد پذیرش عمومی قرار نگرفت، بلکه پس از مرگش معبدِ آمون همه ی یادبودها و تندیس‌های او را نابود و نامش را از فهرست فراعنه پاک کردند و دین پیشین جایگاه خود را مجددا بدست آورد. کاهنان در همه ی اسناد رسمی مصر در نوشته‌هایشان با نام دشمن و آن مجرم از او یاد ‌کرده اند. پس از نابودی میراث اخناتون، کاهنان جوری حتی یاد او را از حافظه ی تاریخ زدودند که تنها در قرن نوزدهم، با کشف پایگاه باستان‌شناسی اخناتون در شهر عمارنه نام این فرعون دوباره برملا شد. 🌀یکی از مهمترین دلایل مخالفت کاهنان با حضرت یوسف و بعد از آن با حضرت موسی افشا کردن همین راز از طرف این دو پیامبر بود. کاهنان همه حیات خود را وابسته به چند خدایی بودن مردم می دانستند.اما براستی آنان چه منفعتی از چند خدایی بودن مردم می بردند؟!  آن هم به حدی که هرودت در سفری که به مصر داشت می‌نویسد به نظر می‌رسد در این سرزمین تعداد خدایان از مردم بیشتر باشد. @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
‍ ‍ ‍ @tarikhgard_iran 💠قصه_شصت_و_ششم: 💎تاریخ_جادوگری: 4⃣1⃣قسمت چهاردهم 🔰رازِ مگوی کابالا: ✍کاهنان با تراشیدن هر خدا برای یک پدیده مانند آفتاب، بارش باران، طغیان رود نیل، حاصلخیزی خاک و... مذهب و مذهبی بودن را به شدت برای مردم سخت می کردند و با این کار دین را تماماً در انحصار خود در می آوردند. طبیعی است که این خدایان بی شمار که هر یک آیین و مناسک خاص پرستش خود را داشتند(این مناسک ثابت نبود و همواره دچار تغییر می شد) مذهبی سخت و پیچیده را پدید می آوردند که مردم عادی قادر به درک و یادگیری آن نبودند. اینگونه بود که مردم به ناچار محتاج کاهنان می‌شدند. کاهنان به مردم اینگونه القا می کردند که فقط ایشانند که زبان خدایان را می‌فهمند و سایر مردم نمی‌توانند به شخصه با خدایان ارتباط بگیرند. 🗿اما این همه ی ماجرا نبود.طبیعتاً اعتقاد به خدای یگانه مساویست با پذیرش یک قادر مطلق و بی نیاز.اما اگر تعداد خدایان زیاد شود چه؟! آنگاه قدرت هر خدا و حوزه اختیاراتش محدود به حدودی خواهد شد.این یعنی شاهد مجموعه ای از خدایان آسیب پذیر خواهیم بود که هر کدام دارای نقاط قوت و صد البته نقاط ضعف مختص به خود هستند. 🔮خدایان مصری مانند انسانها موجوداتی نیازمند و دارای قدرت های محدود و متفاوت تصور می شدند که با یکدیگر به جنگ می‌پرداختند، پیروز می شدند، شکست میخورند، عاشق می شدند، بنده ی نفس و هوا و هوس خویش می گشتند، به خطاهای مختلف و متعدد مبتلا می گشتند و... دقیقا همینجاست که یک پرسش مهم پدید می آید. آیا ممکن است خدایانی که از یکدیگر شکست می خورند،روزی مقهور قدرت آدمیان گردند؟! آیا خدایانی که اشتباه می کنند و هرآن ممکن است با اشتباهات خود جهان را دچار یک چالش جدید کنند، می توانند تا ابد پادشاهان ایده آلی برای جهان باشند؟! آیا ممکن نیست که روزی آدمیان بتوانند از ایشان پادشاهان موفق تری گردند؟! بدون شک پاسخ همه ی این پرسش ها مثبت است. شک نکنید که با تصور مشتی خدای عجیب و غریب که خود با هزار و یک مشکل دست به گریبانند، رویای جهانی که آدمیان بر خدایان حکومت می کنند کاملا دست یافتنی خواهد بود. از نظر حقیر مهمترین ویژگی کابالا که آن را چون تاج بر سر همه ی اندیشه های شیطانی و نفسانی تاریخ بشر قرار می دهد، پیروزی انسان ها بر خدایان و سلطنت بر عالم. @tarikhgard_iran