eitaa logo
تاریخ گرد
100 دنبال‌کننده
133 عکس
3 ویدیو
0 فایل
"حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را" پژوهشگر تاریخ @shayan_karimi : ارتباط با ادمین🔸️ 🔸آدرس تلگرام:tarikhgard_iran@
مشاهده در ایتا
دانلود
تاریخ گرد
@tarikhgard_iran ‍ 💠: 💎: ✍پیامبر خدا با نگاه پر مهرش چهره نگران تک تک یاران را از نظر گذراند و با لبخندش دل های ایشان را آرام کرد. سپس فرمود:من آنچه از علوم الهی،کتب آسمانی و اسرار نبوت در دست و سينه داشتم به سام می سپارم تا زمين از حجت خدا خالی نماند و این مشيت قطعی خداوند است.همچنین به همه شیعیان خود وصيت می کنم تا ظهور هود(ع)، یک روز از سال را که معین خواهم کرد،دور هم جمع شوند و وصيت و عهد الهی را بخوانند و آن روز،روز عيد برای ایشان باشد.1 ❇️پس از دو هزار و پانصد سال،حضرت نوح شیخ الانبیاء آخرین ماموریت خویش را به پایان رساند و این پایان رسالت ایشان بر روی زمین بود. نقل است آنگاه که موعد مرگ ایشان فرا رسید،حضرت عزارئیل را دید که با خضوع در برابر ایشان ایستاده است. نوح(ع)به ایشان فرمود:ای فرشته مرگ!  آیا فرصتی دارم تا از آفتاب به سایه روم؟عزرائيل عرض کرد:بله ای نبی خدا. وقتی که پیامبر به سایه رسید،لبخند زد و خطاب به عزرائیل فرمود:گویی تمامی این عمر طولانی به اندازه همين رفتن از آفتاب به سایه بود!2 🗡حالا دیگر زمین مانده بود و روز ها و شب های بدون نوح(ع).حضرت نوح(ع)  را حقی عظیم بر گردن بشریت است که هرگز فراموش نخواهد شد.نوح اسطوره قرن ها خون دل خوردن و صبر و استقامت در راه حق است.درود بر او آنگاه که تیغ شمشیر ها در زیر شکنجه تنش را زخم میزد و تیغ زبان ها دلش را!  درود بر او آنگاه که بر کشتی نشست،  آنگاه که بر داغ فرزند ناخلف صبر کرد و آنگاه که دولت حق را بر زمین مستقر گرداند. 🪦ای پیامبر خدا!خوشا به حال شیعیان شما که در اوج ابتلاء و سختی، آغوش گرم تو پناهگاهشان بود، اینک شیعیان فرزندت چه کنند که مولایشان را در کوچه ها می بینند و نمی شناسند؟! سر بر کدام سنگِ حسرت بکوبیم از این داغ که حتی لایق دیدن چشمان مولایمان نیستیم؟!  ای حضرت پدر! مارا در این قرن های تاریک و حسرت دعا کن!ما را دعا کن که همچون شیعیان شما لایق دیدن دولت کریمه ی مولای خود باشیم، که دعای پدر در حق فرزند مستجاب است، ان شاء الله. 📚منابع:  1)راوندی،قصص الانبياء،ج1،ص 261؛ مجلسی،بحار الانوار،ج11،ص 288؛ مجلسی،حيات القلوب، ص 180) 2)راوندی،قصص الانبياء، ج1 ،ص 262؛ صدوق،كمال الدين و َتام النعمة، ج2،ص523؛بحراني،البرهان في تفسير القرآن،ج4،ص 309؛ مجلسي،بحار األنوار،ج11,ص 286 @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
‍ ‍ @tarikhgard_iran ‍ 💠: 💎: ✍حضرت نوح(ع) پیش از رحلت خویش جهان جدید را بین فرزندان خود تقسیم کرد.سام در ميانه جهان به ولایت و زعامت رسيد،فرزندان یافث به شرق آسیا رفتند و فرزندان حام راهی هند و آفریقا شدند. 🧍‍♂هفت فرزند یافث یعنی ترک، خزر،  صقالب، تاریس، منسک و کماری و صين(چین)؛شهرهایی به نامهای خود تأسيس کردند،یافث چشمان بادامی و موهایی سرخ رنگ داشت و فرزندانش نیز دارای همین خصوصیات بودند.نژاد زرد و سفید پوستانِ اسلاو( نژاد مردم روس) و اروپا از فرزندان او هستند. 🧍هفت فرزند حام یعنی سند، هند، زنج، قبط، حبش، نوبه و کنعان نيز در آفریقا و جنوب آسیا شهرهایی به نام خود بنا کردند. حام سیاهپوست بود و سیاهپوستان امروز همگی از نژاد فرزندان حام هستند.1 🗾تاریخ بسياری از اقوام و کشورها از این برهه و با مهاجرتهای بزرگ فرزندان حضرت نوح به خصوص استقرار فرزندان و نوادگان سام در بين النهرین، سواحل مدیترانه، فلسطين، ایران، ترکيه و... آغاز می گردد و حکومتها شکل ميگيرد و شهرها و تمدنها ساخته ميشود. به عبارتی ما از این به بعد با تاریخ اقوام مختلف مواجه هستيم، تاریخ ایرانيان، یونانیان، مصریان، هندیان، یأجوج و مأجوج، صين و چين، حبشه و زنگ، و تاریخ عرب. 🏞بر مبنای محاسبات ما، پادشاهی ایرانيان با مهاجرت اوليه فرزندان سام به فلات ایران و در ابتدای تشکيل دولت نوحی و در زمان حيات نوح(ع) یعنی حدود ۴۶۰۰ سال پيش رخ داده. این تاریخ با آغاز دوره پيشدادیان در قرائت باستانی از تاریخ ایران تقریبا تطبيق دارد، زیرا غالب این تواریخ کيومرث را فرزند یا از نوادگان نزدیک سام می دانند. اما طبق تواریخ جدید که مستشرقان اروپایی ادعا می کنند، تمدن ایران با حکومت مادها آغاز می شود که به حدود 2700 سال پيش باز می گردد در حالی که واقعيت آن است که تاریخ ایران از حدود 4500 سال پيش و با مهاجرت فرزندان سام به ایران آغاز شد.2 📚منابع: 1)دینوری،الاخبار الطوال،ص 34، صدوق،علل الشرايع،ص 32ِ ،باب28؛ مجلسی،بحارالانوار،ج 11,ص291 2)بیگدلی،عروج مشرقی، ص323 تا 335 @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
@tarikhgard_iran ‍ 💠: 💎: ✍پس از وفات حضرت نوح(ع)، سام(ع) و فرزندانش عهده دار امر نبوت و حاملان علم الهی شدند،اما حام و یافث را از این علوم نصيب نبود. 1 ⚔به تدریج فرزندان حام و یافث سر به شورش و سرکشی گذاشتند و برخي فرزندان سام نيز مشرک و طاغی شدند، شيطان با تجربه های اندوخته از تاریخ بشر، بين برادران اختلاف انداخت، و این اختلافات در بين نسلهای بعدی پررنگ تر و پررنگتر شد، به گونه ای که خاندان موحد سامی تنها پس از چند سال از سپری شدن امت واحده ی نوحی دوباره در اقليت قرار گرفتند و در شدت و تقيه و خفا زندگی ميکردند و از طرف جباران و پادشاهان ظالم به خصوص از سوی فرزندان حام و یافث تحت فشار و ظلم قرار گرفتند.2 📜این گروه قليل و اندک سالی یک بار وصایا و کتب حضرت آدم را ميگشودند و عهدها و تعاليم را ميخواندند و این روز برای آنان عيد بود. به عبارتی دوران طلایی امت واحده نوحی پس از او دوام نياورد و با نفسانيت و زیاده خواهی برادران و فرزندانشان و دست اندازی به قلمرو یکدیگر و درگرفتن جنگها، جهان باز به دست ظالمان افتاد؛ هرچند خاطره ی شيرین 500 سال امت توحيدی همواره چون رویایی کوتاه در خاطره ی مومنان باقی مانده بود.3 🔮اما این زیاده خواهی ها همه ی ماجرا نیست. اتفاقی بسیار مهمتر از جنگ های پادشاهان در آن دوران به وقوع پیوست و آن ظهور شیطان پرستی، جنگیری و جادوگری در میان همه ی اقوام باستانی بود. 📚منابع: 1)راوندی،قصص الانبياء،ج1،ص261؛مجلسی،بحار الانوار،ج11،ص289 2)مجلسی،بحار الانوار،ج11،ص289؛مجلسی،حيات القلوب،ص 180،بیگدلی،عروج مشرقی،ص 329 3)بیگدلی،عروج مشرقی،ص329 4)یعقوبی،تاریخ اليعقوبی،ج1،ص 15 @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
@tarikhgard_iran ‍ 💠: 💎: ✍همانطور که گفته شد، پس از رحلت حضرت نوح نوادگان ایشان از راه حق منحرف شده و بار دیگر جهان در ظلم و شرک غرق شد.یکی از خصوصیات مهم اقوام باستانی پس از طوفان،اعتقاد ایشان به پرستش اجنه و شیاطین بود. اما ریشه پرستش شیطان از کجاست و در چه تاریخی آغاز شد؟ 🔮یکی از اتفاقات مهم دوران حکومت حضرت نوح،نفرین شدن فردی به نام کنعان توسط ایشان است.طبق آنچه در تاریخ یعقوبی آمده،این کنعانِ مورد نظر ما فرزند حام و نوه حضرت نوح بوده است و نباید با آن کنعان که پسر حضرت نوح بود و در طوفان غرق شد اشتباه گرفته شود.1 ✴️متاسفانه علت نفرین شدن کنعان از صفحات تاریخ محو شده،اما قطعا این فرد بخاطر یک گناه معمولی مورد نفرین پدربزرگ خود واقع نشده است،چرا که این عقوبتی بسیار سهمگین برای یک پیامبر زاده است.به عنوان مثال حضرت یعقوب حتی با اینکه می دانست پسرانش حضرت یوسف را از سر حسد و به نیت قتل سربه نیست کرده اند و حتی حاضر به توبه از گناه خود نیستند،اما ایشان را نفرین نکرد.نفرین فرزند توسط پدر در خاندان نبوت فقط یک نمونه دیگر دارد و آن نفرین شدن قابیل توسط حضرت آدم(ع) است.جرم قابیل به شهادت رساندن برادر،ارتباط با شیطان و انحراف در دین خدا بود.قطعا کنعان هم دارای اعتقادی فاسد و در صدد پدید آوردن انحرافی عظیم در دین خدا بوده که مورد نفرین پدر بزرگ خود آن هم به صورت علنی قرار گرفته است و قطعا این نفرین یک حرکت سیاسی از طرف نوح به جهت برائت از عقاید کنعان بوده است.با توجه به اینکه پس از دوران طلائی حکومت نوح،شاهد سرکشی فرزندان حام و همه گیر شدن پرستش اجنه و شیطان هستیم، بسیار محتمل است که آن جریان طغیان گر حتی اگر توسط شخص کنعان رهبری نمیشده است،اما با عقاید او ارتباط مستقیم داشته،اما تا زمان حیات حضرت نوح شجاعت علنی کردن عقاید خود را نداشته و به گوشه ای مهاجرت کرده و در انتظار مرگ پیامبر خدا بودند.این دقیقا همان سیاستی است که قابیل در پیش گرفت.او نیز پس از وفات حضرت آدم با فرزندان خود به شیثیان حمله کرد و ایشان را در شدت و سختی قرار داد. 📚منابع:(تاریخ اليعقوبی،ج1،ص15) @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
@tarikhgard_iran ‍ 💠: 💎: 1⃣: ✍یکی از مسائل و نکات بسیار مهم در تاریخ فرقه های باستانی این است که انسان ها در ابتدا چگونه با جنیان ارتباط گرفتند؟ 🔮هرچند در عهد باستان بین جهان آدمیان و جنیان فاصله بود و برای ارتباط با یکدیگر توسط خداوند محدود شده بودند،اما این محدودیت ها اندک بود و شیاطین برای تاثیرگزاری در عالم خلقت و مقابله با آدمیان دست بازتری داشتند، لذا کافی بود فردی از انسان ها به حدی از پلیدی و لجاجت رسیده باشد که شرایط ارتباط با اجنه را پیداکند،آنگاه شیاطین بر او نازل شده و او را مبهوت و مقهور قدرت خویش می ساختند.این شروع پیدایش کهانت و جادوگری در عهد باستان است. 🗿جنیان اولین کاهنان و جادوگران را دقیقا در میان افرادی چون قابیل و کنعان جستجو می کردند،انسان هایی که سودای پادشاهی و سروری در میان قبیله خود را داشته باشند،سپس به او وعده قدرت و شوکت داده و او را به پیروی از خود وا می داشتند. ⚱فرد کاهن پس از پذیرش بندگی شیاطین و اثبات ارادت خود به ایشان به میان قوم خود میرفت و مردم را وادار به پیروی از خود می ساخت. ✴️او با کمک شیاطین دست به اعمال خارق العاده میزد،مثلا اشیا را جا به جا می کرد، انسان ها را دچار توهم ساخته، به آن ها آسیب میزد و گاهی نیز با استفاده از علم شیاطین،برخی بیماری ها را درمان می کرد.این همان عملی است که به آن جادوگری می گوییم. 💢جنیان از فرد کاهن میخواستند که ایشان را به عنوان خدایان و الهه های پدیده های گوناگون به قبیله خویش معرفی کند.از همین جهت است که در تمدن های باستانی شاهد حضور خدایان متعدد هستیم.خدای خورشید،خدای ستارگان، خدای باران،خدای باروری،خدای مرگ و... کار به جایی میرسد که هرودت مورخ یونانی می گوید در کشوری مانند مصر تعداد خدایان از انسان ها بیشتر است. @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
@tarikhgard_iran ‍ 💠: 💎: 2⃣: ❇️: ✍در قسمت قبل گفتیم که توانمندی های محدودی که کاهنان با توسل به شیاطین بدست می آوردند،موجب شد که مردم ساده لوح بی توجه به اندرز های پیامبران،در برابر کاهنان سر تعظیم فرود آورند و کشور هایی پدید آید که جادوگران بر آنها حکومت میکردند.در کتب تاریخ و تمدن این حاکمان را کاهن_شاه می نامند. 🔮این حاکمانِ جادوگر دست به تاسیس تمدن هایی زدند که بر اساس شیطان پرستی بنا شده بود.در این تمدن های شیطانی خاندان نبوت در وحشتناک ترین شرایط ممکن به سر می بردند و بنی آدم خود را به اعمال و رفتاری آلوده ساخته بود که شان و منزلت بشر تا پست ترین درجات ممکن نزول پیدا کرده و از آدم و آدمیت جز نامی باقی نمانده بود.اینک به بررسی مهمترین تمدن های عصر باستان که بر اساس جنگیری و جادوگری بنا شدند می پردازیم تا ببینیم پس از نوح(ع) چه بر سر انسان آمد: 🔅بابل: 🌀تمدن بابل یکی از مهمترین تمدن های عصر باستان است.که در 1800سال پیش از میلاد در بین النهرین به وجود آمد.بزرگترین پادشاه بابل کاهنی بود به نام حمورابی.حمورابی قانون مشهوری دارد که آن را بر روی ستونی سیاه حکاکی کرده.بندهای زیادی از این قانون از شریعت نوح(ع) کپی برداری شده است چرا که همچنان خاطره آن پانصد سال حکومت پس از طوفانِ حضرت نوح، در فرهنگ اقوام آن دوران باقی مانده بود،هرچند ریشه های آن فراموش گشته بود.بند های بسیاری نیز حاوی فرامین شیطانی و باطل است.بر بالای ستون نقش  مردوخ خدای بابلیان حکاکی شده که بر تخت نشسته و حمورابی در حال تعظیم،قانون را از او دریافت می کند.حمورابی خود در ابتدای قانونش ادعا می کند در دیداری که با مردوخ خدای خود داشته،شخصا قانون را از او دریافت کرده است.حال مسئله این است که اگر حمورابی راست میگوید،این چگونه خدایی است که می توان با او دیدار کرد و شخصا قانون را از او دریافت کرد؟! @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
‍ ‍ @tarikhgard_iran ‍ 💠: 💎: 3⃣: ❇️مردوخ،خدای بابلیان: ✍در قسمت قبل یک پرسش مطرح شد: مردوخ خدای بابلیان،که حمورابی ادعا می کند قانون مشهور خود را از او دریافت کرده کیست؟! در این مورد سه احتمال بیشتر نمیتوان داد: ۱.هیچ خدایی وجود نداشته و حمورابی با سواستفاده از جهل مردم ادعا می کند با مردوخ در ارتباط است تا بتواند برای خود مشروعیت بدست آورده.مورخانی چون ویل دورانت و لوکاس که اساسا ماتریالیست هستند و حتی وجود خداوند را انکار می کنند تا چه رسد به اجنه و شیاطین، از طرفداران این نظریه هستند.آنها با اینکه به کاهنت و جادوگری پادشاهان بابل اذعان دارند،اما جادوگری را صرفا نوعی چشم بندی از طرف کاهنان و پادشاهان دانسته اند برای حکومت بر مردم. ۲.حمورابی یک پیامبر است.این احتمال مردود است چون اولا خود حمورابی چنین ادعایی ندارد،دوما هیچ یک از پیامبران الهی خداوند را چون آدمیان بر تخت سلطنت با ریش و موی بلند حکاکی نمی کنند،سوما اعمال و رفتار حمورابی در تعارض با تعالیم پیامبران است. ۳.مردوخ خدای بابلیان یک جن است که واقعا حمورابی با او دیدار کرده و قانون را از او دریافت کرده است.برای اثبات این ادعا به یکی از معجزات قرآن رجوع می کنیم.خداوند در آیه ۱۰۲ سوره بقره می فرماید گروهی از یهودیان سحر و جادو را از مردم بابل آموخته بودند.  داستان از این قرار است که در کشور بابل جن گیری و جادوگری به حدی می رسد که خداوند برای مقابله با آن دو فرشته به نام های هاروت و ماروت را بر مردم نازل می کند تا راه رهایی از دست اجنه و شیاطین را به ایشان آموزش دهند.اما مردم منحرف بابل که شیفته قدرت کاهنان و شیاطین شده اند،به جای استفاده از این علم برای مبارزه با سحر،از آن در جهت ارتباط بیشتر با اجنه و شیاطین استفاده می کنند.این آیه اثبات می کند که جن گیری و جادوگری در تمدن بابل به حدی از انفجار رسیده بود که حتی ارسال ملائک به سوی این مردم نه تنها از شرک و کفرشان کم نکرد بلکه حتی تعالیم ایشان را در راستای اهداف پلید خود بکار بستند.پس اینگونه مشخص می شود مردوخ کیست و این قوم به چه خدایی سجده می کردند. @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
@tarikhgard_iran 💠: 💎: 4⃣: ❇️اعمال مذهبی بابلیان(زنای مذهبی) ✍شیطان پرستی در تمام شئون تمدن بابل ظهور و بروز دارد و شواهد بسیاری در متون تاریخی از رفتار و عقاید بابلیان گزارش شده که این مدعا را اثبات می کند. یکی از این اعتقادات شنیع عمل زنای مذهبی است.که با عذرخواهی از محضر خوانندگان به شرح آن می پردازیم. ویل دورانت از قول هرودوت می گوید: ✴️بر هر زن بابلی(زن متاهل) واجب است که در مدت عمرش یک بار در معبد زهره بنشـیند و با یک مرد بیگانه ارتباط جنسـی پیدا کنـد.بعضـی از زنان ثروتمنـد که از آن عار دارند که با دیگر زنان مخلوط شونـد؛در ارابه هـای دربسـته به معبـد می آینـد و همراه بـا ندیمان متعـدد در آنجا می نشـینند. زنان باید در معبد نشـسته و تاجی از ریسـمان بر سـر خود قرار دهنـد؛سپس گروه مردان بیگانه داخل معبد شده و از کنار زنان عبور کرده تا هر زنی را که می پسـندند برای خود انتخاب کننـد.زن حق بیرون رفتن از معبد را ندارد،مگر آنگاه مردی قطعه نقره ای در دامـان او بینـدازد و درخارج معبـد با او همخوابگی کنـد. بر آن مرد واجب است که در آنحال بگوید:«از الهه میلیتا مسئلت دارم که رحمت خود را بر تو نازل کند». 💰قطعه نقره هر انـدازه که باشد،زن حق رد کردن آن را ندارد،چه این قطعه نقره عنوان تبرك را دارد.زن با نخستین مرد که نقره به دامن او می انـدازد به راه می افتـد و حق انتخاب ندارد.چون با وی همخوابه شد و تکلیف خود نسبت به خدایان را به انجام رساند،به خانه بازمیگردد.زنانی که زیبایی دارنـد زودتر انتخاب شده و به خانه خود میروند،اما چه بسیارند زنان با چهره زشت که سه یا چهارسال انتظار میکشند که نوبت انجام امر واجبی که بر عهده دارند برسد و انتخاب شوند.۱ 🎗همچنین اصناف گوناگون زنان زناکار در همسایگی  معابد می زیستند و ازحرفه خود زنـدگی میکردنـد،و بعضـی از آنان، موفق میشدند که از این راه سـرمایه هاي هنگفت گردکنند.۲ 👈⭕️دقت داشته باشید که نقره ای که زنان بابلی می ستاندند به خود ایشان تعلق داشت نه به معبد، یعنی معبد هیچ سود مادی از این عمل نمی برد، پس چرا کاهنان معبد مردوخ پیروان خود را به این عمل شنیع وادار می ساختند؟! این چه خدایی بود که همه ی زنان پیرو خود را زناکار و ملتی زنا زاده می خواست؟! 📚منابع: ۱)ویل دورانت،جلد۱،ص۲۸۹ ۲)ویل دورانت،جلد۱،ص۲۹۰ @tarikhgard_iran  
تاریخ گرد
@tarikhgard_iran 💠: 💎: 5⃣قسمت_پنجم: 🔱طبیبانِ_شیطان: ✍کاهنان شیطان پرست بابلی از هر حربه ای برای مسلط ساختن شیاطین بر مردم استفاده می کردند و در این راه حتی علم را نیز به خدمت گرفته بودند.ایشان به بهانه درمان بیماران با انواع اوراد و طلسم های مخوف مردم را مجبور به انجام مناسک شیطانی می ساختند. 🧿از نظر ایشان بر اثر گنـاهی که مریض مرتکب می شود،شـیطان به جسم او راه یافته و او را بیمار می سازد.به همین جهت، پایه معالجه بر خواندن عزایم و اوراد و سـحر و جادو استوار می شد. اگر داروهای پزشکی به کار میرفت،برای آن نبود که تن بیمار را پاك کند، بلکه برای آن بود که شـیطان بترسد و از تن بیمار بیرون رود.آنها در ترفندی هوشمندانه به بیمار های خود می گفتند معـده بیمار قوی تر از معـده ی شـیطانی است که در تن او منزل گزیده است؛و بیمار باید موادی را مصرف کند که شیطان را مسموم کرده و فراری دهد. ⚗دارو ها عبارت بودند از:مخلوطی از گوشت خام وگوشت افعی؛خاك اره ای که با شـراب یا روغن آمیخته باشـد غـذای فاسـدشده، گرد اسـتخوان، و پیه، که با بول و پلیـدي آدمی و دیگر جانوران مخلوط شـده باشد. گاهی، به جای این«معالجه باکثافات»، به بیمار شـیر و عسل وکره و گیاهان خوشـبو می دادند، و قصدشان آن بودکه شـیطانی را که در تن بیمار است تسـکین دهند و راضی نگاه دارد.حدود هشـتصد لوح پزشـکی از طب بابلی برجا مانده است. 📚منبع: ویل دورانت،جلد1،ص305 @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
@tarikhgard_iran 💠: 💎: 6⃣قسمت_ششم: 🌟 یا جادوگری؟! ✍ می گوید: علم نجوم علم مختص به بابلیان بود و در تمام عالم قدیم به آن اشتهار داشتند.در این مورد نیز باید گفت که سحر و جادو و منشاء پیدایش این علم بوده است بابلیان از آن جهت در ستارگان مطالعه نمی‌کردند که نقش هایی برای خط سیر کاروان ها و کشتی‌ها رسم کنند بلکه بیشتر مطالعات نجومی برای آن بود که از آینده مردم و سرنوشت ایشان آگاه شوند.1 💫این همان علم نجومیست که در دین اسلام حرام اعلام شده است و با نجوم به معنای امروزی خود متفاوت است. امیرالمومنین در سخنی اعجاب انگیز یازده قرن پیش از ویل دورات،تفاوت این دو علم را مشخص کرده و از پشت پرده نجومی که ریشه در جادوگری دارد سخن می گوید.ایشان در پاسخ به فردی که بر اساس مشاهده وضعیت ستارگان او را از رفتن به جنگ بر حزر می داشت می فرمایند: «آیا تصور میکنى به ساعتى راهنمایى می‏نمایى که هر کس در آن ساعت حرکت کند زیان و ضرر از او دور میشود؟و بر حذر می ‏دارى از ساعتى که هر کس در آن حرکت نماید زیان و ضرر وى را احاطه میکند؟آن‌کس که تو را در این گفتار تصدیق کند قرآن را تکذیب کرده،و به گمان خود از طلب یارى خدا در به دست آوردن مطلوب و دفع مکروه بی‏نیاز شده.بنابر گفتار تو سزاوار است،کسى که به گفته تو عمل میکند تو را ستایش بداند نه خدا را؛ زیرا به خیال تو،آن که او را به ساعتى راهنمایى کرده که در آن منفعت برده و از زیان در امان مانده، تویى». ⭐️سپس رو به مردم کرده و می فرمایند:اى مردم،از آموختن علم نجوم بپرهیزید مگر به عنوان ابزارى براى جهت یابى در خشکى یا دریا؛ زیرا نتیجه آموختن نجوم کهانت و پیش‌گویى است،و منجم چون کاهن،و کاهن همانند ساحر،و ساحر همچون کافر است،و کافر در جهنّم است. به نام خدا حرکت کنید.2 📚منابع: 1)ویل دورانت،جلد1،ص301 2)شریف الرضی، محمد بن حسین،نهج البلاغة،محقق،صبحی صالح،خطبه79، ص 105،قم،هجرت،چاپ اول،1414ق @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
‍ ‍ @tarikhgard_iran 💠: 💎: 7⃣قسمت_هفتم: ✨ستارگان شیطانی: ✴️هر ستاره در نظر بابلیان خدایی بود که دست در کار مردم داشت و تدبیر امور بی‌تأثیر او صورت نمی‌پذیرفت.سیاره مشتری خدای مردوک بود،عطارد خدای نبو،مریخ خدای نرگال،خورشید خدای شمش،ماه خدای سین بود و...حرکت هر ستاره دلالت بر آن داشت که حادثه ای بر روی زمین در آینده به وقوع خواهد پیوست.1 ⁉️اما براستی کاهنان سیارات و ستاره ها را می پرستیدند؟!یا این چیزی بود که به مردم می گفتند؟!چرا در تاریخ با برخی رخدادها مواجه هستیم که به درستی توسط کاهنان دربار پادشاهان پیشگویی شده اند؟!آیا واقعا از روی حرکت ستارگان می توان به وقایع آینده پی برد؟! 📖برای دست یافتن به حقیقت به قرآن کریم رجوع می کنیم.خداوند می فرماید: ما آسمان را از هر شیطان سرکش حفظ کردیم،آنها نمی‌توانند به سخنان فرشتگان مکرم و شریف گوش دهند و اگر چنین کنند از هرسو باشهاب آنها را تعقیب می‌کنیم تا با خفت و خاری از آسمان رانده شوند.اگر شیطانی خبری را برباید و با سرعت دور شود او را با گلوله های آتشین و شکافنده تعقیب خواهیم کرد.2 این آیات در سوره های جن، بقره و حجر نیز تکرار شده است. 🔮امام صادق‌(ع) در تفسیر این آیات می فرمایند:شیاطین به آسمان رفت و آمد داشتند و به استراق سمع می پرداختند.اما با تولد حضرت عیسی(ع)،از‌ سه‌ آسمان‌ و با به دنیا آمدن پیامبر‌(ص) از راه یافتن به هفت آسمان محروم شدند.3 🧿حالا متوجه می‌شویم که خدایان واقعی کاهنان سیارات و ستارگان نبودند،بلکه ایشان در واقع اجنه و شیاطینی را می پرستیدند که با استراق سمع در عرش الهی برای ایشان خبر آورده و بندگان خود را در راستای اهداف پلید خود هدایت می کردند.در واقع هیچ علم نجومی در کار نبود و حرکت سیارات هیچ تاثیری در آینده نداشت.بلکه پیشگویی های کاهنان حاصل جاسوسی شیاطین در عرش بود. 📚منابع: 1)ویل دورانت،ج1،ص301 2)صافات،آیات 6 تا10 3)شیخ طبرسی،فضل بن حسن،تفسیر مجمع البیان،ج۶،ص۱۰۷.علامه مجلسی،محمدباقر،بحار الانوار،ج۵۸،ص۶۸ @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
‍ ‍ ‍ @tarikhgard_iran 💠: 💎: 8⃣قسمت_هشتم: 🔥جهنمی به نام بهشت: ✍یکی از مهمترین مولفه های مذاهب شیطانی نگاه ایشان به مسئله معاد است.در این تمدن ها کاهنان جهان پس از مرگ را به گونه ای در دید مردم تاریک جلوه می دادند که رستگاری در آن کاملا دست نیافتنی باشد.طبیعتا در این حالت تلاش برای رسیدن به بهشت موعود فاقد معنا و مفهوم خواهد بود و آنچه اصالت پیدا میکرد صرفا زندگی دنیوی بود.مثلا کاهنان مصری همانطور که بعدا خواهد آمد سعادت انسان در دنیای پس از مرگ را با ثروت ایشان در زمان حیات دنیوی مرتبط می دانستند.اما وضعیت در بابل چگونه بود؟ویل دورانت در این مورد می گوید:فرد بابلی از اندیشه جاودانه شدن خویش هیچگونه احساس خشـنودی نمی کرده.او در آن هنگام که دعا میخواند و نماز میگزاشت درخواست پاداشی در بهشت نداشت،بلکه خیرات زمینی را طلب میکرد،چراکه بابلیان همچون یونانیان معتقد بودند:مردگان،اعم از قـدیسان و بـدکاران و هوشـمندان و ابلهان، همه، بـدون تفاوت به جایگاه تاریکی در شـکم زمین فرو می رونـد. آنجا هرگز جای نعمت و خوشـگذرانی نبود و مردگان ابدالدهر دست و پا بسته در آن میماندند و تن هاشـان ازسرما می لرزید وگرسنه و تشنه به سر میبردند.1 ☘ایشان به بهشت معتقد بودند،ولی آنرا مخصوص خدایان میدانسـتند.اینگونه بود که مسئله سعادت پس از مرگ عملا دست نیافتنی بود و بابلیان اگر خدایان خود را عبادت می کردند یا اعمال دینی را انجام می دادند صرفا برای سعادتمندی دنیا بود. 🪦پس چنین شد که بابل پر از فسق وفجور منجلاب بیداد وظلم و نمونه بسـیار بدي از گسیختگی اخلاقی وشهوت پرستی عالم قدیم شد.جوری که حتی اسکندر،که تا دم مرگ از می خوارگی دست برنداشت،از اخلاقی که در میان مردم بابل رواج داشت به تعجب افتاده بود.2 منابع: 1)ویل دورانت،ج1،ص284 2)ویل دورانت،ج1،ص285 @tarikhgard_iran