eitaa logo
تاریخ 🔖
4 دنبال‌کننده
438 عکس
3 ویدیو
0 فایل
بررسی تاریخ ایران و جهان از آغازین روزها تا زمان حال . #تاریخ #تمدن #ایران #اسلام #میراث_فرهنگی #عکس_تاریخی #باستان_شناسی #کتاب
مشاهده در ایتا
دانلود
📌زندگی نامه حضرت محمد (ص) - ب ۱۰ : منافقان گروهی بودند که به ظاهر اسلام را پذیرفته بودند اما در باطن سعی به ضربه زدن به اسلام را داشتند. آنها در هنگام بازگشت پیامبر از تبوک تلاش کردند تا وی را به قتل برسانند و مسجدی به اسم ضرار ساختند و از پیامبر خواستند که آن را افتتاح نماید‌. اما بر اساس آیه ۱۰۷ سوره توبه ، پیامبر به دستور خداوند مسجد آنان را آتش زد. قبل از هجرت پیامبر به مدینه ، مردم این شهر می خواستند عبدالله بن ابی رئیس منافقان را که از بزرگان قبیله خزرج بود به پادشاهی انتخاب کنند و تاجی هم برای وی ساخته بودند اما با ورود پیامبر به مدینه این تصمیم منتفی شد و سبب حسادت و دشمنی عبدالله گردید. عبدالله بن ابی در سال نهم هجری از دنیا رفت و پیامبر به دستور خداوند از خواندن نماز میت بر جنازه او خودداری کرد. پیامبر پس از بازگشت از آخرین مراسم حج خود در روز هیجدهم ذی حجه سال دهم هجری در ناحیه ای به نام غدیر خم با نزول آیه ۶۷ سوره مائده طبق دستور خداوند دست علی (ع) را گرفت و فرمود هر که سرپرست او هستم ، علی نیز سرور اوست.
📌همسران پیامبر : ۱- حضرت خدیجه (س) : اولین همسر پیامبر بود که هنگامی که پیامبر ۲۵ ساله و خدیجه ۴۰ ساله بود با هم ازدواج کردند. خدیجه پیش از پیامبر دوبار ازدواج کرده بود و شوهرانش به نام های ابوهاله تمیمی و عتیق بن عائذ فوت کرده بودند. خدیجه در سال دهم بعثت فوت کرد. ۲- سوده دختر زمعة بن قیس : پیامبر بعد از مرگ همسر سوده با وی ازدواج کرد. سوده تا سال ۴۵ هجری زنده بود. ۳- عایشه دختر ابوبکر : عایشه زمانی که هفت ساله بود با پیامبر ازدواج کرد. دو سال پیش از هجرت به مدینه. ۴- زینب ام المساکین : وی دختر زعمه و همسر عبیدة بن حارث ، پسر عموی پیامبر بود که در جنگ بدر کشته شد. پیامبر در سال سوم هجری با او که هفتاد سالش بود ازدواج کرد. زینب بعد از دو ماه درگذشت. ۵- حفصه دختر عمر بن خطاب : همسر او در جنگ بدر کشته شده بود و پیامبر در سال سوم هجری با او ازدواج کرد. ۶- هند دختر ابی امیه مخزومی : پیامبر با هند (ام سلمه) در سال چهارم هجری ازدواج کرد. وی همسرش را در یکی از جنگ ها از دست داده بود. ۷- زینب دختر جحش اسدی : وی همسر زید بن حارث پسرخوانده پیامبر بود . زید وی را طلاق داد و پیامبر با او ازدواج کرد . زینب دختر عمه پیامبر بود. آیه ۳۷ سوره احزاب درباره این ازدواج است. ۸- جویریه دختر حارث بن ابی ضرار : پدر جویریه رئیس قبیله بنی المصطلق بود. وی در جنگ مریسیع به اسارت مسلمانان درآمد و پیامبر او را آزاد کرده و با وی ازدواج کرد. ۹- صفیه دختر حی بن اخطب : پدرش رئیس قبیله بنی نضیر بود و در جنگ خیبر اسیر مسلمانان شد. ۱۰- ام حبیبه دختر ابوسفیان : او از مهاجران به حبشه بود و بعد از مرگ شوهرش ، پیامبر با وی ازدواج کرد. ۱۱- میمونه دختر حارث بن حزن : او بعد از مرگ همسر دوم خود با پیامبر ازدواج کرد. خالد بن ولید سردار مسلمان خواهر زاده میمونه بود. ۱۲- ماریه قبطیه : مقوقس حاکم اسکندریه (مصر) او را برای پیامبر هدیه فرستاد. وی پسری به اسم ابراهیم برای حضرت محمد به دنیا آورد که قبل از دوسالگی فوت کرد.
📌بیماری و رحلت پیامبر : حضرت محمد در سن ۶۳ سالگی و در روز دوشنبه بیست و هشتم ماه صفر سال یازدهم هجری بعد از چهارده روز بیماری درگذشت. پیامبر در ایام بیماری خود با کمک علی (ع) و فضل بن عباس به مسجد رفت و گفت : ای مردم اگر حقی از شما پیش من است ، بگویید تا آن را ادا کنم. حضرت محمد آخرین لحظات عمر خود را در خانه همسرش عایشه گذراند. هر چند که در تاریخ وفاتش بین شیعه و سنی اختلاف است. جنازه پیامبر دو روز بر زمین ماند و سرانجام علی (ع) با همکاری عباس و پسرانش آن حضرت را غسل داده و کفن کردند. جنازه پیامبر در همان مکانی که از دنیا رفت ، دفن گردید. در مورد مرگ پیامبر روایت هایی نقل شده است که وی را مسموم کردند. و این مسمومیت ناشی از غذایی بوده است که در جنگ خیبر خورده است. ماجرای قرطاس : روایت شده که پیامبر در بستر بیماری ، قلم و کاغذی خواست تا وصیتی کند و مسلمانان پس از وی گمراه نشوند اما درخواست پیامبر با مخالفت عمر بن خطاب مواجه می شود که با گفتن جمله « این مرد هذیان می گوید » مانع از نوشتن سفارش پیامبر می شود. پیامبر با مشاهده اختلاف و سر و صدا میان همراهانش از آن ها می خواهد که از نزدش بروند.
📌خلفای راشدین : خلیفه به معنی جانشین است و بعد از درگذشت پیامبر ، کسانی را که حکومت اسلامی را اداره می کردند ، خلیفه می نامیدند. چهار شخصی را که پس از وفات پیامبر به ترتیب قدرت جامعه اسلامی را بدست گرفتند ، خلفای راشدین می نامند. راشد به معنی هدایت یافته است. ابوبکر ، عمر ، عثمان و علی (ع) خلفای راشدین هستند. ابوبکر در مجمعی به نام سقیفه بنی ساعده که یک سایبان بود ، پس از بحث و جدل فراوان به عنوان اولین خلیفه انتخاب شد و از سال یازده تا ۱۳ هجری حکومت کرد. عمر بن خطاب دومین خلیفه بود که از سال ۱۳ تا ۲۳ هجری قمری حکومت کرد . وی بر اساس وصیت ابوبکر به جانشینی او انتخاب شد . عمر در سن ۶۳ سالگی توسط یک ایرانی به نام فیروز (ابولولو) کشته شد. در زمان عمر ، ایران فتح شد و سرزمین های اسلامی گسترش پیدا کرد. عثمان سومین خلیفه مسلیمن است که از سال ۲۳ تا ۳۵ هجری حکومت کرد و سر انجام به سبب شورش مردم کشته شد. انتخاب عثمان توسط شورایی بود که خلیفه عمر تعیین کرده بود . اقدام مهم عثمان جمع آوری قرآن است. امام علی (ع) چهارمین خلیفه مسلمانان بود. از سال ۳۵ تا ۴۰ هجری حکومت کرد و سپس توسط عبدالرحمن بن ملجم مرادی در مسجد کوفه ضربت خورد و شهید شد. انتخاب او به خلافت به خواست جمعیت زیاد مردم از او بود که از وضعیت بد زمان خلافت عثمان ناراضی بودند. با اتمام حکومت خلفای راشدین ، خلافت به خاندان اموی رسید و معاویه اولین خلیفه اموی بود.
📌سقیفه بنی ساعده : «سقيفه بنى ساعده» سايبانى بود در يكى از ميدان هاى مدينه كه اهل مدينه به هنگام لزوم، در آنجا اجتماع مى كردند و به تبادل نظر مى پرداختند. پس از درگذشت پیامبر در سال یازدهم هجری ، تعدادی از مردم مدینه در سقیفه جمع شدند تا یک نفر را برای جانشینی پیامبر تعیین کنند. آن ها از سابقه و فضیلت و برتری انصار (مردم مدینه) در اسلام و همراهی و یاری به پیامبر سخن گفتند و نظرشان بر انتخاب سعد بن عباده رئیس قبیله خزرج بود. در حالی که علی (ع) ، طلحه و زبیر و چند تن دیگر در خانه حضرت فاطمه جمع بودند و در سقیفه بحث و جدل درباره انتخاب جانشین جریان داشت، دو نفر به پیش ابوبکر و عمر رفتند و آنها را از جریان سقیفه خبر کردند. ابوبکر در سخنان خود بر شرافت قریش در میان عرب و خویشاوندی با رسول الله و سابقه اش در اسلام تاکید کرد و برای اینکه انصار ناراحت نشوند گفت از ما امیری و از شما وزیری. عمر بن خطاب بر عصبیت قریش و خویشاوندی مهاجران با رسول الله تاکید کرد و گفت : دو شمشیر در یک غلاف نگنجد و عرب بر خلافت شما راضی نخواهد شد. چه کسی با ما در سلطنت آن حضرت مخالفت خواهد کرد؟ چند نفر دیگر سخنرانی کردند و ابوبکر پیشنهاد داد یا عمر را انتخاب کنند یا ابوعبیده جراح . طایفه اوس به دلیل اختلافات قدیمی با خزرجی ها ، با ابوبکر بیعت کردند. فردای سقیفه در مسجد النبی مردم را آوردند تا با ابوبکر به عنوان خلیفه بیعت کنند و او را برای حاکمیت برگزیدند. البته پیروزی ابوبکر علاوه بر کهولت سن و سابقه اش در اسلام و قریشی بودنش به حمایت نظامی قبیله اسلم نیز مربوط بود که در روز درگذشت پیامبر به بهانه تهیه آذوقه وارد مدینه شدند و عمر به آنها وعده آذوقه داد و آنان به زور شمشیر مردم را برای بیعت پیش ابوبکر می بردند. پیامبر در اواخر عمرش تصمیم داشت سپاهی از بزرگان مکه و مدینه شامل ابوبکر و عمر را با سپاهی به فرماندهی اسامة بن زید به منطقه موته و فلسطین بفرستد تا احتمالا زمینه برای خلافت علی (ع) فراهم گردد اما اعراب با اعزام این لشکر به بهانه اینکه فرمانده آن فردی جوان است مخالفت کردند.
📌انکار درگذشت حضرت محمد (ص) : پس از درگذشت پیامبر ، عمر بن خطاب به مسجد رفت و با آه و ناله و گریه گفت : «نشنوم کسی بگوید محمد (ص) مرده است ، او همچون موسی عروج کرده و پیش خداست و باز خواهد گشت. اگر کسی بگوید رسول خدا مرده است ، او بر می گردد و با این شمشیر پاهایش را قطع می کند.» سرانجام ابوبکر از راه می رسد و عمر را آرام می کند. بعد ها عمر گفت : « ترسیدم بر سر امامت فتنه ای ایجاد شود و انصار و غیر انصار امامت را به دست گیرند یا از اسلام برگردند»
📌حمله به خانه امام علی (ع) : پس از اینکه اعراب در شورای سقیفه جانشین پیامبر را مشخص کردند. به دستور ابوبکر ، عمر بن خطاب به همراه گروهی به خانه علی (ع) رفتند تا او را مجبور به بیعت با ابوبکر کنند . آن ها درب خانه را آتش زدند و وارد خانه شدند. عمر با ضربه ای که به شکم حضرت فاطمه زد سبب سقط جنین (محسن) وی شد. البته بعضی ها نوشته اند که عمر به درب خانه لگد زد و در به فاطمه خورد. عمر و همراهانش علی (ع) را به زور گرفته و ریسمانی بر گردنش انداختند و به پیش ابوبکر بردند تا با او بیعت کند. اما علی مخالف بیعت بود . با این حال ابوبکر دست خود را بر دستان او گذاشت تا نشانه بیعت وی باشد. سپس رهایش‌کردند.
📌 بیعت کردن چیست ؟ بیعت به معنی دست دادن یا دست در دست کسی گذاشتن است. بیعت از لحاظ لغوی شناختن خلافت یا پادشاهی کسی می‌باشد ، و همچنین به معنی پیمان بستن و سوگند خوردن به منظور اطاعت از کسی است. در تاریخ اسلام مرسوم بود که هر کسی که با خلیفه  پیمان می‌بست دست خود را در دست او می‌گذاشت .
📌 دوران خلافت ابوبکر : عبدالله بن ابی قحافه تیمی قرشی ملقب به ابوبکر ، وی از نخستین کسانی بود که به پیامبر ایمان آورد و در جریان حمله به خانه پیامبر نیز وی را در سفر به غار ثور همراهی کرد و ثروتش را در راه گسترش اسلام خرج کرد. ابوبکر را صدیق نامیده اند و گفته شده این صفت از سوی پیامبر به او داده شده است زیرا وی ماجرای معراج پیامبر را باور کرد. ابوبکر از سال یازدهم تا سیزدهم هجری حکومت کرد . چهار همسر به اسامی ( ام رومان ، فتیله ، اسما و حبیبه ) و شش فرزند به اسامی (عبدالله ، اسما ، عبدالرحمان ، عایشه ، محمد ، ام کلثوم ) داشت. ابوبکر منطقه فدک را که جز دارایی پیامبر بود و می بایست به فرزندش فاطمه برسد را غصب کرد و در این باره سخنی از پیامبر نقل کرد که « ما انبیا از خود ارثی باقی نمی گذاریم ، آنچه از ما باقی می ماند صدقه است» با آغاز خلافت ابوبکر ، شورش های قبایل علیه حکومت وی شروع شد. گروهی از کاهنان و شیوخ قبایل ادعای پیامبری کردند. از جمله پیامبران دروغین ، اسود عنسی در یمن ، طلیحة بن خویلد اسدی در نجد و مسیلمة بن حبیب حنفی در شهر یمامه بودند. گروهی از قبایل نیز کلا از دین برگشتند . سرداران خلیفه مانند خالد بن ولید توانستند شورش های مردم و پیامبران دروغین را سرکوب نمایند. ابوبکر فرماندهان خود را برای گسترش قلمرو اسلامی با لشکریانی به خارج از عربستان فرستاد. خالد بن ولید از سرداران او توانست پیروزی هایی در نبرد با سربازان ساسانی بدست آورد. سپاهی دیگر به فرماندهی شرحبیل بن حسنه به سوی اردن رفت. لشکری دیگر به فرماندهی ابوعبیده جراح به سرزمین شام فرستاده شد. اعراب به فرماندهی خالد بن ولید در نبرد اجنادین لشکر روم را شکست دادند. ابوبکر در سن ۶۳ سالگی درگذشت و در کنار حضرت محمد (ص) در منزل عایشه به خاک سپرده شد.
📌خلافت عمر بن خطاب : عمر از سال ۱۳ تا ۲۳ هجری (۶۳۴ تا ۶۴۴میلادی) خلیفه مسلمانان بود. نام پدرش خطاب و نام مادرش حنتمه است. فرزندانش ، عبیدالله ، زید ، عبدالله ، عاصم ، حفصه ، عبدالرحمان ، عیاض ، فاطمه و رقیه هستند. عمر به وصیت ابوبکر خلیفه پیشین به حکومت انتخاب شد. دوران خلافت وی صرف گسترش قلمرو اسلامی گردید. اعراب توانستند لشکریان ایران و روم را شکست بدهند و مناطقی را تصرف کنند. اعراب به فرماندهی ابوعبیدة بن جراح در نبرد مرج الصفر لشکریان رومی را شکست دادند و شهر دمشق را تصرف كردند . يزيد بن ابوسفيان برادر معاويه حاكم شام شد. سال هفدهم هجری اعراب بیت المقدس را تصرف کردند. و در پیشروی به سمت مصر ، شهری به نام فسطاط ساختند و در سال ۲۱ هجری مصر پس از سه ماه به صلح فتح شد. اما در سمت ایران ، به جز نبرد جسر که اعراب به فرماندهی ابوعبیده ثقفی در سال سیزدهم هجری از ساسانیان شکست خوردند در بقیه نبردها پیروز شدند و در جنگ نهاوند آخرین ضربه را بر پیکر دولت ساسانی زدند. شهرهای بصره و کوفه به دستور عمر در نزدیکی ایران ساخته شدند تا پادگانی هایی برای استقرار اعراب جهت گسترش فتوحات باشند. عمر عنوان امیرالمومنین را بر خود نهاد. سرزمین های اسلامی را به هفت استان تقسیم کرد تا بهتر اداره شوند. تاریخ هجری را به عنوان مبدا تاریخ مسلمان در سال هفده هجری تثبیت کرد. عمر به پیشنهاد هرمزان (فرمانده اسیر شده ایرانی) برای کنترل مسائل مالی اقدام به تشکیل دیوان کرد. مقرری سالیانه به اعراب بر اساس سابقه شرکت در جنگ ها تعیین کرد. برای مثال کسانی که در جنگ احد بودند چهار هزار درهم می گرفتند. عمر برای نخستین بار برای زمین های کشاورزی مالیات (خراج) تعیین کرد. وی اموال برخی از فرماندهان خود مانند سعد بن ابی وقاص را مصادره کرد تا از خوی اشرافیگری آنان جلوگیری کند . عمر بن خطاب خلیفه دوم سرانجام پس از ده سال و شش ماه خلافت در سال ۲۳ هجری توسط یک ایرانی به نام فیروز (ابولولوة) که غلام مغیرة بن شعبه بود كشته شد.
📌نحوه مرگ عمر بن خطاب خلیفه دوم : درباره انگیزه قتل عمر به دست ابولؤلؤ اطلاعات چندانی در منابع تاریخی وجود ندارد.  مغیرة بن شعبه  از کوفه نامه‌ای به عمر در مدینه نوشت و از او خواست تا اجازه دهد غلامش ابولؤلؤ (فیروز) به مدینه بیاید و مردم از فنون او مانند نقاشی، آهنگری، و درودگری بهره‌مند شوند. عمر با آنکه ورود غیرعرب را به مدینه ممنوع کرده بود، موافقت کرد. پس از چندی، ابولؤلؤ نزد عمر از ارباب خود مغیره شکایت کرد که مالیاتی سنگین بر او بسته است. ولی خلیفه شکایت او را روا ندانست و ابولؤلؤ که از بی‌اعتنایی خلیفه خشمگین شده بود، کلمات تهدیدآمیز بر زبان راند. چندی پس از آن گفت‌وگو، ابولؤلؤ در مسجد کمین کرد و هنگام نماز صبح عمر را از پای درآورد و پس از آنکه چند نفر دیگر را هم زخمی کرد، خودکشی نمود.  پس از کشته شدن عمر فرزندش عبیدالله که فکر می کرد هرمزان نیز در قتل پدرش نقشه داشته است ، او و نیز دختر خردسال ابولؤلؤ را به خونخواهی پدر کشت.
📌 خلافت عثمان : عثمان خلیفه سوم است . وی در سال ۲۳ هجری توسط شورای شش نفره ای که عمر تعیین کرده بود و شامل علی (ع), عثمان ، طلحه ، زبیر ، سعد بن ابی وقاص و عبدالرحمان بن عوف می شد به خلافت انتخاب شد. اعضای شورا قرار بود از میان خودشان یک نفر را برای خلافت برگزینند. عمر گفته بود اگر یک نفر با پنج نفر مخالفت کرد باید سرش را بزنند ، اگر دو نفر با چهارنفر مخالفت کردند باید کشته شوند. اگر سه نفر یک طرف و سه نفر طرف دیگر بودند حق با گروهی بود که عبدالرحمان بن عوف (شوهرخواهر عثمان) جز آنان باشد و اگر سه نفر دیگر مخالف بودند باید کشته شوند. اعضای شورا سه روز فرصت داشتند که فردی را برای خلافت تعیین کنند وگرنه خود کشته می شدند. سرانجام عبدالرحمان را به عنوان حکم(داور) تعیین کردند و او به علی گفت « با تو با کتاب خدا و سنت رسول و سیره دو خلیفه پیشین بیعت میکنم » علی (ع) عمل به سیره دو خلیفه را نپذیرفت ، ولی عثمان پذیرفت و خلیفه شد. عثمان فردی راحت طلب و جز فراریان جنگ احد بود و در فتوحات دوران خلفا حضوری نداشت. عثمان ، حکم بن ابی العاص و پسرش مروان بن حکم را که تبعیدی رسول الله به طائف بودند را به مدینه فراخواند و دختر خود را به عقد مروان درآورد. عثمان در شش ماه دوم خلافتش به کار مردم رسیدگی نمی کرد و نزدیکان و خانواده خود را مسئول امور کرده بود و استان های مهم را به خاندان خود واگذار کرده بود. حاکمان عثمان در کوفه (عقبه بن ابی معیط ، سعید بن عاص) و در مصر (عبدالله بن سعد بن ابی سرح) با ظلم و ستم سبب نارضایی مردم از وی شدند. فتوحات اسلامی در دوره عثمان ادامه یافت و معاویه با نیروی دریایی ، جزیره قبرس را تصرف کرد. عبدالله بن عامر قسمت هایی از فارس و کرمان و سیستان را فتح نمود. عثمان بنای مسجد الحرام و مسجد النبی را گسترش داد. وی اموال بسیاری را از خزانه مسلمین به خاندان خود بخشید. گرانی و تبعیض و بی عدالتی و فساد عثمان سبب شورش مردم در مصر و کوفه و بصره شد. مردم مدینه به همراه شورشیان مصر و .. اقدام به محاصره خانه عثمان کردند. سرانجام پس از ۴۹ روز محاصره ، وارد خانه عثمان شدند و در سال سی و پنج هجری او را کشتند.
📌قلمرو اسلام در زمان خلفای راشدین
📌کنیه چیست ؟ در فرهنگ عربی کنیه، اسمی است غیر از اسم اصلی شخص که در اول آن لفظ اب یا ابن یا ام می‌آید و برای تعظیم و تکریم است. البته گاهی کلماتی که پیشوند «بنت، أخ، أخت، عم، عمة، خال، خالة»، آغاز می‌شود نیز کنیه نامیده می‌شود. گاهی کنیه بر اسم اصلی شخص غلبه پیدا می‌کند. برای علت نامیدن افراد به کنیه، دلایلی ذکر کرده‌اند: فال خوب زدن: هنگام تولد کودک کنیه‌ای نیکو انتخاب می‌کردند، به امید آنکه بزرگ شود و دارای خانواده و فرزند گردد. مانند أبوالفضل، گرچه این فرزند هنوز نوزاد بود و فرزندی به نام فضل نداشت که بدان کنیه پذیرد. تحقیر و تمسخر: گاهی کنیه برای تحقیر و تمسخر شخص به کار می‌رود، خداوند در سوره تبت یکی از عموهای پیامبر را ابی لهب نام نهاد. همچنین پیامبر(ص) عمرو بن هشام را ابوجهل نام نهاد. علی بن ابی طالب(ع) نیز حجاج بن یوسف را ابووذحه(سوسک سرگین گردان) نام نهاد. اعراب برای یزید بن معاویه کنیه ابوزنه (پدر میمون) را انتخاب کرده بودند چون میمون باز بوده است. حفظ جان: در دوره‎هایی از تاریخ حضرت علی(ع) و دیگر امامان را با کنیه‌ای خاص خطاب می‎کردند. به عنوان مثال علی(ع) را با کنیه ابازینب خطاب می‌کردند.  در روایتی آمده: « پیامبر اصحاب خود را از روی احترام برای به دست آوردن دل هایشان به کنیه صدا می‌زد و آنهایی که کنیه نداشتند، کنیه‌ای برایشان انتخاب می‌نمود و سپس آنها را بدان می‌خواند. مردم نیز از آن پس، آن شخص را به همان کنیه می‌خواندند. حتی آنان که فرزندی نداشتند تا کنیه‌ای داشته باشند، برای آنان کنیه‌ای انتخاب می‌کرد. پیامبر اکرم(ص) رسم داشت حتی برای کودکان نیز کنیه انتخاب می‌نمود و آنان را مثلاً ابا فلان صدا می‌زد تا دل کودکان را نیز به دست آورد»
📌شیعه : این کلمه به معنی همراهان و پیروان است . یاران و پیروان علی (ع) را شیعه می گویند. روایت شده که پیامبر دست خود را بر دوش علی زد و فرمود : « این و شیعیانش رستگاران اند» . یا در جای دیگر فرمودند : « یا علی ، پیروان تو حزب الله هستند و تو و یارانت دادگستر و دادگر هستید. » شیعه در طول تاریخ به فرقه های مختلفی تقسیم شده است که بعضی ها (ملطی- کتاب التنبیه الرد) تعداد آن را ۱۸ مورد دانسته اند. علت فرقه فرقه شدن شیعه : غلو و بزرگنمایی در مورد علی (ع) مانند فرقه نصیریه که به الوهیت امام علی اعتقاد داشتند و او را خدا می پنداشتند. اعتقاد به مهدویت : کیسانیه که اعتقاد به مهدویت محمد بن حنفیه داشتند. ناووسیه اعتقاد به مهدویت و زنده بودن امام صادق(ع) داشتند. واقفیه که اعتقاد به مهدویت امام موسی کاظم داشتند. افرادی دیگر به مهدویت امام حسن عسگری اعتقاد داشتند. اختلاف بر سر جانشینی امام : عده ای از فرقه های شیعه سر اینکه بعد از فوت امام چه کسی امام بعدی خواهد بود دچار اختلاف شدند مانند زیدیه که معتقد بودند پس از امام سجاد ، پسرش زید امام است و به این ترتیب به زیدیه شیعیان چهار امامی می گویند. اسماعیه نیز که شیعیان هفت امامی هستند به امامت اسماعیل فرزند امام جعفر صادق و نوه اش محمد اعتقاد دارند. فرقه های شیعه خود در درون هم دچار تقسیم شدند و دارای فرقه های کوچکتر شدند.
📌 خلافت امام علی (ع) - بخش ۱: علی بن ابی طالب (متولد ۶۰۱ میلادی - وفات ۶۶۱ میلادی) در روز ۱۳ رجب سال سی عام الفیل در خانه کعبه متولد شد. وی از سال ۳۵ تا ۴۰ هجری خلیفه مسلمانان بود. وی داماد و پسر عموی پیامبر است. پدرش ابوطالب(عبدمناف -عمران) و مادرش فاطمه دختر اسد بن هاشم است. کنیه وی ابوالحسن و ابوتراب و القابش مرتضی ، هادی ، فاروق ، صدیق ،امیرالمومنین ، اسدالله و حیدر است. سه برادر و دو خواهر دارد به اسامی : طالب ، عقیل ، جعفر (ملقب به طیار) -- فاخته (ام هانی) ، ریطه (اسما) . علی (ع) ۹ همسر و تعدادی کنیز داشت . تعداد فرزندان وی را ۲۸ تن ذکر کرده اند . که چهار نفر آنان از حضرت فاطمه است. حسن (ع) اولین فرزند و حسین (ع) دومین فرزند علی می باشند. او از کودکی در خانه پیامبر بزرگ شد و نخستین مردی هست که اسلام را پذیرفت و در مبارزه با کفار همراه پیامبر بود چنان که در جریان فتح مکه کاتب قرارداد صلح بود. در جریان حمله به خانه عثمان و قتل او ، با فرستادن فرزندانش به جلوی خانه عثمان تلاش کرد که مردم را از حمله و قتل وی منصرف سازد. پس از مرگ عثمان ، مردم به سوی علی (ع) رفتند و از وی خواستند که امور را بدست بگیرد. در مورد حق امام علی برای خلافت ، شیعیان چندین حدیث ذکر کرده اند که عبارت است از : حدیث یوم الانذار : علی برادر ، وصی و خلیفه من در میان شماست . سخنان او را بشنوید و اطاعت کنید. حدیث غدیر خم : هر که را من سرور او هستم ، علی نیز مولای اوست . حدیث ثقلین : من دو چیز در میان شما به یادگار می گذارم کتاب خدا و عترت اهل بیتم. حدیث سفینه نوح : مثل اهل بیت من در میان امتم همانند کشتی نوح است ، هر که به آن در آید نجات یابد.
📌خلافت امام علی (ع) بخش ۲ : مردم از علی (ع) برای حکومت درخواست کردند و سرانجام با اصرار زیاد مردم علی پذیرفت و در مسجد کوفه با وی بیعت شد. بیعت با امام علی (ع) اجباری نبود ، چنانکه عده ای از شخصیت های مهم مانند : سعد بن ابی وقاص ، عبدالله بن عمر ، اسامة بن زید ، مروان به حکم ، ولید بن عقبه ، سعید بن عاص و ... از بیعت با او خودداری کردند. مالک اشتر از علی (ع) اجازه خواست تا گردن عبدالله فرزند عمر را به واسطه عدم بیعت بزند اما علی(ع) فرمود :« او را رها کنید، من کفیل او هستم » علی (ع) انتخاب حاکم را بر اساس رضایت مردم می دانست و معتقد بود که حاکمان دولت اسلامی باید افرادی خردمند و اهل سیاست ، بخشنده ، پاکدامن ، بردبار ، توانمند و دارای سابقه نیکو باشند. علی (ع) تمام حاکمان قبلی را برکنار کرد و افرادی لایق را بر کار گمارد. بازرسانی نیز تعیین کرد که به کار آن ها نظارت داشته باشند و گزارش نمایند. علی (ع) در نامه ای شدید اللحن ، عثمان بن حنیف را به خاطر رفتن به عروسی فردی ثروتمند توبیخ کرد. یا منذر بن جارود حاکم اصطخر را عزل و زندانی کرد. ایجاد تشکیلات شرطة الخميس كه نیروی انتظامی بود و امنیت شهرها را برعهده داشتند از اقدام دیگر امام علی بود. امام علی در ۳۶ هجری پایتخت را به شهر کوفه انتقال داد. وی سه جنگ بزرگ به اسامی جمل ، صفین و نهروان با مخالفانش دارد. (ع)
📌خلافت امام علی(ع) بخش ۳ : جنگ جمل : دشمنان امام علی (ناکثین) به بهانه اینکه وی در ماجرای کشتن خلیفه عثمان نقش داشته است علیه او شورش کردند. طلحه ، زیبر ، عبدالله بن زبیر ، عایشه همسر پیامبر و مروان بن حکم سپاه دشمن را فرماندهی می کردند. آنها شهر بصره را تصرف کردند و عثمان بن حنیف حاکم امام علی را زندانی کردند و قیام شیعیان بصره را سرکوب کردند. تلاش های امام علی برای جلوگیری از جنگ و خونریزی نتیجه ای نداد و تنها طلحه و زبیر از جنگ منصرف شدند (هر چند که کشته شدند) . جنگ با پیروزی علی (ع) به اتمام رسید و سیزده هزار نفر از دشمن و پنج هزار نفر از سپاه امام علی کشته شدند. علی ، عایشه همسر پیامبر را به همراه گروهی از زنان به مدینه فرستاد. جنگ صفین : دلیل این جنگ ، فرمان برکناری معاویه از حکومت شام و مخالف وی با آن بود. معاویه و برادرش یزید در فتح سرزمین شام نقش داشتند و از سوی خلیفه عثمان حاکمان این منطقه شده بودند . معاویه با این بهانه که علی به قاتلان عثمان پناه داده است جنگی را با امام علی آغاز کرد. جنگ در حال پیروزی به نفع علی (ع) بود که معاویه به پیشنهاد مشاورش (عمرو عاص) دستور داد که پانصد قرآن بر سر نیزه کردند و شعار دادند که این کتاب میان ما و شما داور است. گروهی از یاران امام علی به ریاست اشعث بن قیس گفتند که « آن ها ما را به داوری قرآن خوانده اند و برای ما جنگ روا نیست » آن ها علی را محاصره کردند و گفتند : « دعوت معاویه را پاسخ بده ، وگرنه همچنان که عثمان را کشتیم تو را نیز می کشیم.»
📌 خلافت امام علی (ع) بخش ۴ : جریان حکمیت : اشعث بن قیس و هوادارانش ، ابوموسی اشعری را به عنوان داور برگزیدند و معاویه هم عمرو عاص را انتخاب کرد. مذاکره دو حکم در ناحیه دومة الجندل آغاز شد و دو ماه طول کشید . در این میان گروهی دیگر از سپاه امام علی (خوارج) که تعدادشان دوازده هزار نفر بود به ریاست شبث بن ربعی و به امامت عبدالله بن کوا با شعار « هیچ حکمی جز خدا را نشاید » از وی جدا شدند و به روستای حرورا در جنوب کوفه رفتند. دو داور (حکم) تصمیم گرفتند که علی و معاویه را از خلافت خلع کنند و خلافت را به شورای مسلمین واگذار کنند. اما عمروعاص ، داور علی (ع) را فریب داد و معاویه را به خلافت منصوب کرد. جنگ نهروان : این نبرد با (خوارج) کسانی بود که با شعار «حکم ، فقط حکم خداست » و علی باید توبه کند از سپاه علی در صفین جدا شدند. در سال ۳۸ هجری علی (ع) در جنگی آنان را شکست داد. پس از جنگ نهروان ، علی (ع) تصمیم داشت که به جنگ معاویه برود اما سربازانش گفتند ما خسته هستیم و ما را به کوفه بازگردان. پس از جریان حکمیت ، مردم عراق مخالف علی(ع)شدند و از طرف دیگر مردم شام با معاویه برای خلافت بیعت کردند و معاویه که نیرومند شده بود ، مردم مصر را به شورش واداشت و آنجا را تصرف کرد . علی (ع) مالک اشتر را به حکمرانی مصر فرستاد اما مالک در راه مصر مسموم شد و به شهادت رسید. معاویه علاوه بر تلاش برای به شورش واداشتن مردم در شهرهایی مثل بصره و مکه ، سپاهیان خود را مخفیانه به سرزمین های تحت حکومت علی می فرستاد تا این مناطق را غارت کنند. مانند یورش ضحاک بن قیس به ناحیه حیره. حمله سفیان بن عوف به شهر انبار. تلاش امام علی برای تشویق مردم به جهاد با ناکامی همراه بود . بسر بن ارطاة یکی از فرماندهان معاویه توانست شهرهای مدینه و مکه را تصرف کند و حاکمانی بر آنجا بگمارد. وی همچنین شهرهای یمن را فتح کرد و سی هزار نفر از شیعیان آنجا را کشت.
📌 شهادت امام علی (ع) : تعدادی از خوارج تصمیم به قتل علی، معاویه، و عمرو عاص به صورت هم‌زمان گرفتند تا به عقیدهٔ خود اسلام را از دست این سه تن که مسئول جنگ‌های داخلی بودند، خلاص کنند که تنها موفق به کشتن علی شدند و معاویه و عمرو عاص جان سالم به در بردند. چون این سه تن کارشان را عبادت می‌دانستند بنابراین آن را در شب قدر قرار دادند تا ثواب بیشتری برده باشند. علی هنگامی که مشغول خواندن نماز صبح در مسجد کوفه بود و به روایتی دیگر در کنار در مسجد  توسط عبدالرحمان بن ملجم مرادی و با یک شمشیر زهرآگین از ناحیهٔ سر  ضربت خورد. عبدالرحمن این عمل را به قصد انتقام‌گیری از وی در قبال کشتار نهروان انجام داد. دو روز بعد در ۱۹ یا ۲۱ رمضان ۴۰ هجری، علی در سن ۶۲ یا ۶۳ سالگی درگذشت. ابن مجلم به علی گفت که ۴۰ روز شمشیرش را تیز می‌کرده و از خدا خواسته‌ است که با آن شرورترین مردان را بکشد. علی (ع) در پاسخ گفت خود ابن ملجم با همین شمشیر کشته خواهد شد و وی را شرورترین مردان نامید. برخی روایات حاکی از آنند که علی (ع) به فرزندش حسن (ع) و هاشمیان توصیه کرد که به بهانه خون خواهی از وی، خون مسلمانان را نریزند و قاتلش باید دقیقاً به همان صورتی که وی کشته شد کشته شود. علی (ع) را در نزدیکی کوفه دفن کردند اما مزارش از ترس نبش قبر و بی‌حرمتی به آن پنهان نگه داشته شد.  تا آنکه در زمان هارون‌الرشید، خلیفهٔ عباسی، در سال ۷۹۱ میلادی در فاصلهٔ چند کیلومتری از کوفه محل مزارش مشخص و آرامگاهی در آنجا ساخته شد. پس از آن این منطقه تبدیل به شهر نجف شد.
📌خلافت امام حسن (ع) : حسن بن علی ( متولد سال سوم هجری , وفات سال پنجاه هجری ) هفت سال از زندگی اش در دوران پیامبر سپری شد. در تعداد فرزندان امام حسن (ع) بین مورخان اختلاف است. شیخ مفید تعداد فرزندان وی را پانزده تن دانسته است. اسامی فرزندان امام حسن : زید ، حسن ، عمر ، عبدالله ، قاسم ، عبدالرحمان ، حسین ، طلحه ، ابوبکر ، ام الحسن ، ام الحسین ، ام عبدالله ، ام فاطمه، ام سلمه ، رقیه ، فاطمه . از فرزندان امام حسن (ع) ، عبدالله ، قاسم و ابوبکر در کربلا شهید شدند. در مورد تعداد همسران امام حسن اختلاف زیاد است . مدائنی تعداد آن ها را هفتاد تن ، بلخی دویست زن ، مکی دویست و پنجاه زن ، عماد زاده چهار صد زن و شیخ راضی ده نفر ذکر کرده است. برخی منابع (بلاذری و ابن سعد) با نسبت دادن ازدواج‌ها و طلاق‌های زیاد به امام حسن(ع)، او را «مِطلاق» (بسیار طلاق‌دهنده) خوانده‌اند. امام حسن (ع) در ۲۸ صفر ۵۰ هجری توسط همسرش جعده دختر اشعث بن قیس (از فرماندهان سپاه امام علی در صفین که سبب تفرقه در سپاه وی شد) مسموم و شهید شد. جعده همسر امام حسن با وعده ازدواج با یزید پسر معاویه و مبلغ صد هزار درهم فریب خورد و امام را مسموم کرد. معاویه صد هزار درهم برای وی فرستاد اما او را به همسری یزید درنیاورد. امام حسن (ع) در فتح نواحی شمالی ایران ( گرگان ) به همراه برادرش حسین (ع) شرکت داشت. او هفت ماه خلیفه مسلمانان بود. القاب وی ، مجتبی ، سید، زکی و سبط است. حسن (ع) در سال چهلم هجری توسط مردم به خلافت انتخاب شد. اما معاویه که حاکم شام بود خلافت او را نپذیرفت و با لشکری به جنگ امام حسن رفت. معاویه با ایجاد تفرقه و اختلاف میان سپاه امام حسن سبب شد که عبیدالله بن عباس یکی از فرماندهان وی به معاویه بپیوندد و یکی از خوارج به اسم جراح بن سنان ، خنجری به پای وی زند. معاویه ، بزرگان و اشراف کوفه را با وعده هایی فریب داد و آنان را بر علیه امام حسن تحریک کرد و امام که این وضع را دید به ناچار با معاویه صلح کرد.
📌صلح امام حسن با معاویه : معاویه نامه ای سفید و مهر شده نزد امام حسن فرستاد و گفت :« هر چه میل دارد در آن بنویسد » آن حضرت نیز در نامه نوشت : «حسن بن علی با معاویه صلح می کند و خلافت را به وی وا می گذارد ، به این شرط که به کتاب خدا و سنت رسول الله و سیره خلفای صالح عمل کند. معاویه نباید جانشین برای خود مشخص کند و انتخاب خلیفه به شورا خواهد بود و مردم بر جان و مال و خانواده خود در امان هستند و معاویه نباید در نهان و آشکارا ، شورش و آشوب برای حسن بن علی برپا کند و یاران او را نیازارد » معاویه در نخیله کوفه خطبه ای خواند و در آن پیمان خود را شکست و گفت :« هر وعده ای که به حسن بن علی داده ام ، همه را زیر پا نهادم و به هیچ یک وفا نخواهم کرد » وی سپس گفت :« من با شما نجنگیدم که نماز بخوانید و روزه بگیرید و حج به جا آورید و زکات بدهید ، من با شما جنگیدم که بر شما حکومت کنم »
📌نامه معاویه به امام حسن (ع): معاویه در پاسخ به یکی از نامه هایی که حسن (ع) به وی نوشته بود و از او در خواست بیعت کردن کرده بود گفت : «اگر می دانستم تو برای نگهبانی از مردم تواناتری و در برابر دشمن نقشه ات بهتر است ، دعوت تو را می پذیرفتم ، ولی میبینی شایستگی من بیشتر است ، زیرا می دانی من بیشتر حکومت کرده ام و تجربه ام در کار امت بیش از تو و سیاستمدار تر و مسن تر از تو می باشم و تو سزاوارتری که آنچه مرا بدان خوانده ای ، بپذیری . پس در اطاعت من وارد شو و بعد از من خلافت برای تو خواهد بود.»
📌خلافت امویان : معاویه فرزند ابوسفیان نخستین خلیفه اموی می باشد. خاندان اموی از سال ۴۱ هجری(۶۶۱ میلادی) تا سال ۱۳۲ هجری (۷۵۰میلادی) بر سرزمین های اسلامی حکومت کردند. پایتخت امویان شهر دمشق و بعد شهر حران بود. این حکومت ۹۱ سال هجری و ۸۹ سال میلادی دوام آورد. در باب ریشه این قوم باید گفت که آن‌ها همچون پیامبر اسلام از مردی به نام عبدالمناف از طایفه قریش نشأت می‌گیرند. از دو پسر این شخص یکی به نام هاشم جد خاندان هاشمی و پیامبر اسلام بود و دیگر عبدالشمس پدر امیه که جد خاندان بنی امیه بود. هنگامی که محمد (ص) در سال ۶۲۲ میلادی به مدینه مهاجرت کرد و در پی آن نبردهایی با مکیان داشت با اعضای خانواده امویان که در سمت سپاه مکه بودند، جنگید. از این میان ابوسفیان بن حرب پدر معاویه اولین حاکم امویان رهبری سپاه مکه را بر عهده داشت. مدینه بر سر راه شام قرار داشت و تجارت با شام مهم‌ترین منبع درآمد خانواده بنی امیه بود. محمد با بستن این مسیر توانست سرانجام ابوسفیان را ناتوان کرده و منجر به سقوط مکه شود. ابوسفیان کمی قبل از فتح مکه توسط مسلمانان ناگزیر به دین اسلام درآمد. در نهایت با این تغییر جهت، ضمن بازگشت صلح به دو خانواده رقیب اموی و هاشمی در قریش، باعث شد که امویان بتوانند در سیاست آینده حکومت اسلامی- عربی نوپا نقش مهمی بازی کنند. معاویه برای نخستین بار حکومت را در اسلام موروثی کرد. به این طریق که پس از وی پسرش یزید حاکم مسلمانان شد. خلفای اموی چهارده نفر هستند که اسامی آنان عبارت است از : معاویة بن ابوسفیان ، یزید بن معاویه ، معاویة بن یزید ، مروان بن حکم ، عبدالملک بن مروان ، ولید بن عبدالملک ، سلیمان بن عبدالملک ، عمر بن عبدالعزیز ، یزید بن عبدالملک ، هشام بن عبدالملک ، ولید بن یزید ، یزید بن ولید ، ابراهیم بن ولید و مروان مروان بن محمد. خلافت اموی توسط ابومسلم خراسانی که یک سردار ایرانی و در خدمت عباسیان بود در زمان مروان بن محمد سرنگون شد. پس از سقوط امویان ، گروهی از آنان به اندلس اسپانیا رفتند و حکومت امویان اندلس را در آنجا تشکیل دادند که از سال ۷۳۶ تا ۱۰۳۱ میلادی دوام آورد.
📌خلافت معاویه - بخش اول: معاویه فرزند ابوسفیان از سال ۴۱ تا ۶۰ هجری (۶۶۱ م تا ۶۸۰ م ) خلیفه مسلمانان بود. کنیه وی ابوعبدالرحمان است. وی را خال المومنین می نامیدند زیرا ام حبیبه همسر پیامبر ، خواهر معاویه بود. مادر معاویه ، هند بن عتبة( معروف به هند جگرخوار) بود. معاویه پنج سال پیش از بعثت پیامبر ، در مکه متولد شد و در روز فتح مکه مسلمان شد. وی از راویان حدیث نیز هست. چنانکه از ابوبکر ، عمر ، عثمان و خواهرش ام حبیبه حدیث نقل کرده است. معاویه به همراه برادرش یزید در فتح سرزمین شام نقش داشت و از سوی خلیفه عمر به استانداری اردن منصوب شد ، برادر معاویه نیز حاکم شام شد. هنگامی که یزید برادر معاویه بر اثر بیماری طاعون درگذشت ، خلیفه عمر قلمرو او را نیز به معاویه سپرد. با مرگ عمر ، خلیفه عثمان حکومت تمام سرزمین شام را به معاویه داد و با مرگ عثمان ، معاویه ادعای استقلال کرد. با به خلافت رسیدن امام حسن (ع) ، وی با معاویه صلح کرد و معاویه خلیفه شد و خلافت را به سلطنت تبدیل کرد. معاویه سعی می کرد با بذل و بخشش بیت المال ، دشمنانش را با خود متحد کند و همچنین با گذاشتن افراد سیاستمدار و نخبه در راس ایالات ، حکومت را قوی کند. معاویه در زمان شورش علیه عثمان ، درصدد بهره برداری از آن به نفع خود بود. او از عثمان خواست به شام نزد او بیاید اما عثمان نپذیرفت . با مرگ عثمان و فرار همسرش به شام ، معاویه از وی خواستگاری کرد اما وی نپذیرفت. معاویه به علی (ع) اعلام کرد که در پی خلافت نیست اما در حال فریب مردم بود. او پیش از جنگ جمل به زبیر نامه نوشت و گفت که از مردم شام برای او بیعت گرفته و اگر عراق را تصاحب کند در شام مشکلی ندارد. معاویه خلافت خود را از سوی خدا می دانست وی که سال ها افکار مردم شام را همسو با اهداف خودش کرده بود ، پایتخت را از کوفه به دمشق انتقال داد.