eitaa logo
تاریخ 🔖
4 دنبال‌کننده
438 عکس
3 ویدیو
0 فایل
بررسی تاریخ ایران و جهان از آغازین روزها تا زمان حال . #تاریخ #تمدن #ایران #اسلام #میراث_فرهنگی #عکس_تاریخی #باستان_شناسی #کتاب
مشاهده در ایتا
دانلود
📌خلافت امویان : معاویه فرزند ابوسفیان نخستین خلیفه اموی می باشد. خاندان اموی از سال ۴۱ هجری(۶۶۱ میلادی) تا سال ۱۳۲ هجری (۷۵۰میلادی) بر سرزمین های اسلامی حکومت کردند. پایتخت امویان شهر دمشق و بعد شهر حران بود. این حکومت ۹۱ سال هجری و ۸۹ سال میلادی دوام آورد. در باب ریشه این قوم باید گفت که آن‌ها همچون پیامبر اسلام از مردی به نام عبدالمناف از طایفه قریش نشأت می‌گیرند. از دو پسر این شخص یکی به نام هاشم جد خاندان هاشمی و پیامبر اسلام بود و دیگر عبدالشمس پدر امیه که جد خاندان بنی امیه بود. هنگامی که محمد (ص) در سال ۶۲۲ میلادی به مدینه مهاجرت کرد و در پی آن نبردهایی با مکیان داشت با اعضای خانواده امویان که در سمت سپاه مکه بودند، جنگید. از این میان ابوسفیان بن حرب پدر معاویه اولین حاکم امویان رهبری سپاه مکه را بر عهده داشت. مدینه بر سر راه شام قرار داشت و تجارت با شام مهم‌ترین منبع درآمد خانواده بنی امیه بود. محمد با بستن این مسیر توانست سرانجام ابوسفیان را ناتوان کرده و منجر به سقوط مکه شود. ابوسفیان کمی قبل از فتح مکه توسط مسلمانان ناگزیر به دین اسلام درآمد. در نهایت با این تغییر جهت، ضمن بازگشت صلح به دو خانواده رقیب اموی و هاشمی در قریش، باعث شد که امویان بتوانند در سیاست آینده حکومت اسلامی- عربی نوپا نقش مهمی بازی کنند. معاویه برای نخستین بار حکومت را در اسلام موروثی کرد. به این طریق که پس از وی پسرش یزید حاکم مسلمانان شد. خلفای اموی چهارده نفر هستند که اسامی آنان عبارت است از : معاویة بن ابوسفیان ، یزید بن معاویه ، معاویة بن یزید ، مروان بن حکم ، عبدالملک بن مروان ، ولید بن عبدالملک ، سلیمان بن عبدالملک ، عمر بن عبدالعزیز ، یزید بن عبدالملک ، هشام بن عبدالملک ، ولید بن یزید ، یزید بن ولید ، ابراهیم بن ولید و مروان مروان بن محمد. خلافت اموی توسط ابومسلم خراسانی که یک سردار ایرانی و در خدمت عباسیان بود در زمان مروان بن محمد سرنگون شد. پس از سقوط امویان ، گروهی از آنان به اندلس اسپانیا رفتند و حکومت امویان اندلس را در آنجا تشکیل دادند که از سال ۷۳۶ تا ۱۰۳۱ میلادی دوام آورد.
📌خلافت معاویه - بخش اول: معاویه فرزند ابوسفیان از سال ۴۱ تا ۶۰ هجری (۶۶۱ م تا ۶۸۰ م ) خلیفه مسلمانان بود. کنیه وی ابوعبدالرحمان است. وی را خال المومنین می نامیدند زیرا ام حبیبه همسر پیامبر ، خواهر معاویه بود. مادر معاویه ، هند بن عتبة( معروف به هند جگرخوار) بود. معاویه پنج سال پیش از بعثت پیامبر ، در مکه متولد شد و در روز فتح مکه مسلمان شد. وی از راویان حدیث نیز هست. چنانکه از ابوبکر ، عمر ، عثمان و خواهرش ام حبیبه حدیث نقل کرده است. معاویه به همراه برادرش یزید در فتح سرزمین شام نقش داشت و از سوی خلیفه عمر به استانداری اردن منصوب شد ، برادر معاویه نیز حاکم شام شد. هنگامی که یزید برادر معاویه بر اثر بیماری طاعون درگذشت ، خلیفه عمر قلمرو او را نیز به معاویه سپرد. با مرگ عمر ، خلیفه عثمان حکومت تمام سرزمین شام را به معاویه داد و با مرگ عثمان ، معاویه ادعای استقلال کرد. با به خلافت رسیدن امام حسن (ع) ، وی با معاویه صلح کرد و معاویه خلیفه شد و خلافت را به سلطنت تبدیل کرد. معاویه سعی می کرد با بذل و بخشش بیت المال ، دشمنانش را با خود متحد کند و همچنین با گذاشتن افراد سیاستمدار و نخبه در راس ایالات ، حکومت را قوی کند. معاویه در زمان شورش علیه عثمان ، درصدد بهره برداری از آن به نفع خود بود. او از عثمان خواست به شام نزد او بیاید اما عثمان نپذیرفت . با مرگ عثمان و فرار همسرش به شام ، معاویه از وی خواستگاری کرد اما وی نپذیرفت. معاویه به علی (ع) اعلام کرد که در پی خلافت نیست اما در حال فریب مردم بود. او پیش از جنگ جمل به زبیر نامه نوشت و گفت که از مردم شام برای او بیعت گرفته و اگر عراق را تصاحب کند در شام مشکلی ندارد. معاویه خلافت خود را از سوی خدا می دانست وی که سال ها افکار مردم شام را همسو با اهداف خودش کرده بود ، پایتخت را از کوفه به دمشق انتقال داد.
📌خلافت معاویه - بخش دوم : با آغاز حکومت معاویه ، باقی مانده خوارج که از جنگ صفین نجات پیدا کرده بودند و پیروانشان ، شورش هایی را علیه معاویه ایجاد کردند. از جمله شورش خوارج کوفه به رهبری فروة بن نوفل اشجعی و مستورد بن علقمه . همچنین شورش خوارج بصره به رهبری سهم بن غالب. حاکمان معاویه بر کوفه مانند زیاد بن ابیه و مغیرة بن شعبه توانستند هم خوارج را سرکوب کنند و هم جلوی مقاومت شیعیان را بگیرند. چنانکه حجر بن عدی از شیعیان کوفه را اعدام کردند. معاویه علاوه بر باب کردن رسم دشنام و لعن به علی (ع) اقدام به تغییر و ساخت احادیث به نفع خود می کرد. او همچنین مردم را واداشته بود که به جای نام علی ، نام معاویه بر فرزندان خود بگذارند. هنگامی که زیاد بن ابی از سوی معاویه حاکم بصره شد ، شیعیان را تعقیب می کرد و هر که را می یافت می کشت. چنانکه دست و پای مردم را قطع و چشمانشان را کور می کرد. یکی از اقدامات زیاد بن ابی که حاکم کوفه و بصره بود ، قطع کردن دست حدود هشتاد نفر از کسانی بود که حاضر نشدند با وی بیعت کنند. معاویه علاوه بر سختگیری هایی که می کرد ، فعالیت های مختلف غیر سیاسی مانند شعر ، موسیقی ، آواز و علوم دینی را تشویق می کرد. وی تلاش های زیادی کرد تا مردم را به پذیرش خلافت پسرش یزید پس از خود وادارد. اما چند شخصیت مهم که عبارت بودند از امام حسین (ع) ، عبدالله بن زبیر ، عبدالله بن عمر و عبدالرحمان بن ابوبکر مخالف این کار بودند. معاویه در سال ۵۶ هجری ، بیعت با یزید را رسما اعلام کرد و جشن های انتخاب او در دمشق برگزار شد. وی برای اینکه فرزندش یزید را همانند یک مجاهد به مسلمانان معرفی کند ، او را در راس سپاهی به سرزمین روم فرستاد تا لشکر مسلمانان را که تحت رهبری سفیان بن عوف شهر قسطنطنیه را محاصره کرده بودند را یاری دهد.
📌خلافت معاویه -بخش سوم : در زمینه سیاست خارجی ، معاویه برای انتشار دین اسلام در میان مردم ایران دست به اقداماتی زد ، او تعداد زیادی خانواده عرب را در مناطق ایران ، به ویژه در خراسان ساکن کرد تا ارتباط میان عرب و ایرانی سبب گسترش اسلام و زبان عربی در میان آنان شود. در دوران معاویه ، منطقه افغانستان و پاکستان توسط سردارانش به نام های مهلب بن ابی صفره و قیس بن هیثم ، فتح شدند. شهرهای بخارا و سمرقند در شمال شرقی ایران نیز تصرف شدند. معاویه برای نخستین بار نیروی دریایی تشکیل داد و جزایر قبرس ، کوس و رودس را دریای مدیترانه تصرف کرد. با وجود هفت سال محاصره قسطنطنیه پایتخت روم شرقی ، توسط معاویه ، وی در فتح آنجا موفق نبود و به ناچار مجبور به بستن قرارداد صلح سی ساله با رومی ها و پرداخت سالانه مبلغی به آنان شد. مسلمانان در زمان معاویه توانستند در آفریقا نیز به پیروزی های برسند. سرداران معاویه از قبیل عبدالله بن سعد ، عقبة بن نافع و ابومهاجر دینار در گسترش فتوحات در این قاره نقش داشتند. شهر قیروان در آفریقا توسط عقبة بن نافع ساخته شد تا پادگانی برای پیشروی ها باشد. همچنین ابومهاجر دینار توانست کسیلة بن لزم رهبر قبایل آفریقایی را در جنگی شکست بدهد. در زمینه تشکیلات اداری ، معاویه اقدام به تاسیس دیوان خاتم کرد تا نامه ها بدون مهر نباشند و کسی به جز خلیفه از اسرار آنان آگاه نشود. در زمینه امور مالی نیز از دو مسیحی به نام های سرجون بن منصور و منصور بن سرجون استفاده کرد. تاسیس دیوان برید برای انتقال سریع نامه ها از دیگر اقدامات معاویه بود. دیوان برید همچنین وظیفه جاسوسی از عملکرد استانداران را نیز بر عهده داشتند. معاویه سرانجام در سال ۶۰ هجری به علت بیماری درگذشت.
📌خلافت یزید بن معاویه - بخش اول: یزید پسر معاویه (۶۰ ه. ق تا سال ۶۴ ه.ق / ۶۸۰م تا سال ۶۸۳م) و میسون دختر بجدل کلبی بود. دوران خلافت یزید با سه رویداد بزرگ روبه رو بود. اول واقعه کربلا و شهادت امام حسین ، دوم شورش مردم مدینه ، سوم شورش عبدالله بن زبیر در مکه. معاویه هنگام مرگ به پسرش یزید گفت : من درباره سه نفر از قریش بر تو بیمناکم ، حسین بن علی (ع) ، عبدالله بن عمر ، عبدالله بن زبیر . عبدالله پسر عمر بر اثر عبادت از پای درآمده است و از تو چیزی نخواهد خواست. حسین بن علی مرد کم خطری است اگر بر تو شورش کرد و پیروز شدی ، از او درگذر. اما زبیر همانند اسب و سوسمار است ، اگر او را دیدی ، میخ کوبش کن مگر اینکه از تو صلح بخواهد ، پس بپذیر و از خونریزی خودداری کن. هنگامی که یزید به خلافت رسید ، مردم با او بیعت کردند اما حسین (ع) و عبدالله بن زبیر از بیعت خودداری کرده و به مکه پناه بردند. مردم کوفه با خبردار شدن از عدم بیعت امام حسین (ع) با یزید ، با اجتماع در منزل سلیمان بن صرد خزاعی توافق کردند که به امام حسین نامه بنویسند و از او برای بیعت به کوفه دعوت کنند. پنجاه هزار نامه از سوی مردم کوفه به سوی امام حسین فرستاده شد و افرادی نیز به نزد امام رفتند و او را برای رفتن به کوفه و فرمانروایی در عراق دعوت کردند. نامه های بسیار از سوی کوفه به امام می رسید و به او وعده حمایت نظامی می دادند. حسین (ع) برای آزمایش مردم ، ابتدا پسرعمویش مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد. مسلم در پنجم شوال سال ۶۰ ه.ق / ۶۸۰ م به کوفه رسید. حدود دوازده یا هیجده هزار نفر پیش او سوگند خوردند و نعمان بن بشیر حاکم کوفه نیز علیه او کاری نکرد. مسلم بن عقیل به مردم کوفه اعتماد کرد و اوضاع مثبت این شهر را برای امام حسین نوشت و وی را به آمدن فوری به کوفه دعوت کرد. طرفداران یزید اوضاع خطرناک کوفه را به وی گزارش دادند و او هم نعمان حاکم کوفه را برکنار کرد و عبیدالله بن زیاد را بر جای او نشاند. اقدامات عبیدالله در ایجاد ترس و وحشت در میان مردم موثر افتاد و آنها مسلم را تنها گذاشته و وی نخست به خانه هانی بن عروه از اشراف کوفه و بعد در یکی از خانه های قبیله بنی جبله کنده مخفی شد اما جاسوسان یزید او را دستگیره کرده و کشت.
📌واقعه کربلا و شهادت امام حسین (ع) : جریان کربلا و شهادت امام حسین در دهم محرم سال ۶۱ هجری / ۱۳ اکتبر ۶۸۰ میلادی اتفاق افتاد. عمر بن سعد ، حر بن یزید ریاحی و شمر بن ذی الجوشن فرماندهی سپاه دشمن را بر عهده داشته اند. هنگامی که نامه مسلم بن عقیل به امام حسین (ع) رسید ، او با وجود توصیه های عبدالله بن عباس و یارانش ، تصمیم گرفت به کوفه برود. عبدالله به امام توصیه کرد که اگر برای رفتن به کوفه اصرار دارد ، تا زمانی که مردم کوفه بر امیر آنجا شورش نکرده او را بیرون نکرده اند ، به این شهر نرود و یا به یمن رفته و در دژها و دره های آنجا پناه گزیده ، از حمایت شیعیان پدرش بهره مند شود. حسین (ع) با نادیده گرفتن توصیه ها ، در نهم ذی الحجه سال ۶۰ ه.ق / ۶۸۰ م به سوی کوفه حرکت کرد. نامه دوم مسلم از زندان در منطقه زباله به امام رسید و وی توصیه کرده بود که باز گردد. اما حسین (ع) ترجیح داد به راه خود ادامه دهد. سرانجام امام حسین رفتن به کوفه را بی فایده دانست و تصمیم گرفت بازگردد، اما برادران مسلم بن عقیل ، برای انتقام خون او از بازگشت خودداری کردند. امام نظر آنان را پذیرفت. سپاهیان عبیدالله بن زیاد تحت فرماندهی حر بن یزید ریاحی امام را تا کربلا دنبال کردند. امام حسین در دوم محرم به کربلا رسید . وی پیشنهاد بیعت با یزید را نپذیرفت و در نتیجه جنگ شروع شد و امام به همراه هفتاد و دو نفر از یارانش شهید شدند. پس از کشته‌شدن یاران و خانواده حسین بن علی در واقعه کربلا، عمر بن سعد دستور داد تا سرهای آنان را ببرند. پس از آن، سرها را بین قبایل قسمت نمود تا آنان بدین وسیله به ابن زیاد نزدیک‌تر شوند.  قبیلهٔ کِنده به ریاست قیس بن اشعث کندی ۱۳ سر، قبیلهٔ هَوازَن به ریاست شمر بن ذی‌الجوشن ۱۲ سر، بنی‌تَمیم هفده سر و بنی‌اسد ۱۶ سر بر نیزه کردند و در مجموع با ۷۱ سر بریده وارد کوفه شدند سر بریده حسین (ع) را در حالی نزد عبیدالله بن زیاد بردند که مردم کوفه به سبب پیروزی اش به او شادباش می گفتند. عبیدالله سر امام حسین را به همراه زنان و فرزند کوچکش علی (امام سجاد) نزد یزید به دمشق فرستاد.
📌خلافت یزید - شورش مردم مدینه(واقعه حره) و شورش عبدالله بن زبیر : خلیفه در ابتدا با نرمی با شورش مردم مدینه برخورد کرد و استاندار مدینه ولید بن عتبه را که به بی رحمی و خشونت معروف بود ، برکنار کرد و عثمان بن محمد بن ابوسفیان را که شخصیت آرامی داشت را جانشین او کرد. عثمان حاکم مدینه دست به دلجویی از آنان زد و هیاتی از آنان را برای حل مشکلاتشان به شهر دمشق اعزام کرد. یزید از این گروه استقبال کرد و جوایزی به ایشان داد. این گروه در بازگشت به مدینه ، رفتار یزید را بد جلوه دادند. عبدالله پسر عمر سعی کرد که آنان را از سرپیچی خلیفه بترساند و حتی خاندان خود را از مخالفت با یزید منع کرد. مردم مدینه یزید را از خلافت برکنار و با عبدالله بن حنظله انصاری بیعت کردند. یزید که از این ماجرا خبر دار شده بود ، سپاهی به فرماندهی مسلم بن عقبة به مدینه اعزام کرد. مسلم در ۲۷ ذی الحجه سال ۶۳ هجری به مدینه رسید و جنگ با مردم با پیروزی به اتمام رسید و شهر سه شبانه روز بر سپاه پیروز حلال شد. بعد از سه روز قتل و غارت ، باقی مانده مردم با یزید بیعت کردند. مسلم بن عقبه به سوی مکه رفت تا شورش عبدالله بن زبیر را سرکوب کند. وی در نزدیکی مکه مریض شد و درگذشت . حصین بن نمیر جانشین وی مکه را محاصره کرد . دشمنان حکومت اموی مانند خوارج نجدیه و مختار بن ابوعبید ثقفی مقاومت سختی کردند. اما در همین زمان خبر مرگ یزید رسید و جنگ متوقف شد. حصین به ابن زبیر پیشنهاد کرد که همراه او به دمشق برود تا برای او بیعت بگیرد. اما وی نپذیرفت و حصین به مکه بازگشت.
🔷 موقعیت سپاه یزید و امام حسین و یارانش در کربلا (ع)
🔻عباس بن علی : عباس بن علی مشهور به ابوالفضل ، قمر بنی‌هاشم ،باب الحوائج ، سقای کربلا ، علمدار حسین (زاده ۴ شعبان ۲۶ هجری قمری و درگذشته ۱۰ محرم ۶۱ هجری قمری) پسر علی (ع) و ام‌البنین (فاطمه کلابیه) است. وی برادر کوچک‌تر حسین (ع) می باشد. شهرت و محبوبیت او نزد مسلمانان به ویژه شیعیان بیشتر به خاطر شجاعت و همچنین وفاداریش نسبت به حسین بن علی در نبرد کربلا می‌باشد. عباس بن علی در دهم محرم (عاشورا) در واقعه کربلا در حالی که مشغول آوردن آب از رود فرات جهت رفع تشنگی اهل بیت بود در سن ۳۵ سالگی به شهادت رسید. عباس سه فرزند به اسامی فضل ، قاسم و عبیدالله داشت. او همچنین سه برادر به اسامی جعفر ، عبدالله و عثمان داشت که در کربلا کشته شدند. آرامگاه حضرت عباس در شمال شرقی آرامگاه  امام حسین (ع) در کربلا قرار دارد و شیعیان مابین آرامگاه او و حسین بن علی را بین الحرمین می‌نامند. توسعه و بازسازی حرم وی در زمان شاه طهماسب صفوی و سپس نادر شاه صورت گرفت. پس از حمله وهابیون به کربلا مجدداً توسط فتحعلی شاه قاجار بازسازی شد.
📌 شمر بن ذی الجوشن : ابوسابغه شمر بن ذی الجوشن بن ضباب بن کلاب از روسای قبیله هوازن از تیره بنی عامر بن صعصه و از خاندان ضباب بن کلاب می باشد. او و ام البنین همسر علی (ع) هر دو از خاندان کلاب می باشند. شمر در جنگ صفین جز سپاهیان امام علی (ع) بود و پیشانی اش در این جنگ زخمی شد. اما در ماجرای حکمیت ، از وی جدا شد و به خوارج پیوست. وی به سپاه امام حسن (ع) و بعدا به معاویه و سرانجام به پسرش یزید پیوست. در جریان کربلا او فرماندهی جناح چپ لشکر عمر بن سعد را برعهده داشت. وی به امام حسین حمله کرد و سر او را جدا کرد و قصد کشتن امام سجاد را نیز داشت اما همراهانش جلوی او را گرفتند و گفتند او بیمار است و خود می میرد. شمر سرانجام در قیام مختار ثقفی توسط یاران وی کشته شد.
📌 خلافت مروان بن حکم - بخش اول: یزید بن معاویه در سال ۶۴ هجری بعد از سه سال و هشت ماه و چهارده روز حکمرانی درگذشت. هنگامی که یزید درگذشت ، در مکه عبدالله بن زبیر ادعای خلافت کرد و برای خود از مردم بیعت گرفت. در سرزمین شام (سوریه) هم معاویه دوم پسر یزید به خلافت برگزیده شد اما معاویه سه ماه بعد از خلافتش درگذشت. مردم شهرهای کوفه و بصره و مصر با ابن زبیر بیعت کردند . در سرزمین شام نیز مردم به دو دسته طرفدار ابن زبیر و خاندان اموی تقسیم شدند و تنها کشور اردن بود که به ریاست حسان بن مالک از بیعت خودداری کردند و خلافت را برای خالد پسر زید می خواستند. در سرزمین شام(سوریه) دو قبیله بنی قیس (از اعراب جنوب عربستان) و بنی کلب (اعراب شمالی) می زیستند. شمالی ها و جنوبی ها همیشه با هم اختلاف داشتند و درگیر بودند. ضحاک بن قیس رئیس قبیله بنی قیس که از اعراب جنوبی بود و حکومت شام را بعد از درگذشت معاویه دوم بر عهده داشت ، از خلافت ابن زبیر حمایت کرد. اعراب بنی کلب نیز که شمالی بودند به همراه بزرگان بنی امیه در ناحیه ای به نام جابیه گرد آمدند و مروان بن حکم را به خلافت انتخاب کرده و خالد پسر یزید را که کودکی بود ولیعهد او کردند. مروان با سپاهی به سمت دمشق رفت و در نبرد مرج راهط توانست لشکر ضحاک بن قیس را شکست دهد و خلیفه شود.
📌خلافت مروان بن حکم - بخش دوم : با خلافت مروان بن حکم ، خلافت از شاخه سفیانی (فرزندان ابوسفیان) به شاخه مروانی (فرزندان مروان) منتقل شد و تا پایان خلافت اموی فرزندان مروان حکومت را در دست داشتند. مروان به حکم (سال ۶۴ تا ۶۵ هجری - ۶۸۴ تا ۶۸۵ میلادی) در زمان پیامبر متولد و در هنگام درگذشت او هشت ساله بود. حضرت محمد (ص) وی و پدرش حکم را به شهر طائف تبعید کرده بود . با روی کار آمدن خلیفه عثمان ، وی اقدام به بازگردان حکم و پسرش از طائف کرد. مروان کاتب و مشاور پسر عمویش عثمان شد. وی در هنگام حمله به خانه عثمان در دفاع از او جنگید و سپس به عایشه و طلحه و زبیر پیوست و در جنگ جمل با علی (ع) جنگید. امام علی به مروان امان داد و وی با علی (ع) بیعت کرد و به مدینه بازگشت. معاویه بعد از اینکه خلیفه شد ، وی را حاکم مدینه کرد. مروان در اجتماع جابیه خلیفه شد و شام را تصرف کرد و بعد به مصر حمله کرد و آنجا را فتح کرده و پسرش عبدالعزیز را حاکم مصر کرد. مروان لشکری به جنگ عبدالله بن زبیر به سمت مکه فرستاد اما این سپاه از زبیری ها شکست خورد. لشکری نیز به فرماندهی عبیدالله بن زیاد به قرقیسا (شهری در سوریه) که مرکز قبیله قیس بود فرستاد مروان در سال ۶۵ هجری درگذشت و نتوانست عراق و حجاز را از ابن زبیر بگیرد. وی پیش از مرگ خلافت را به فرزندانش عبدالملک و عبدالعزیز سپرد.
📌خلافت عبدالملک بن مروان - بخش اول : از سال ۶۵ تا ۸۶ هجری / ۶۸۵ تا ۷۰۵ میلادی دوران خلافت عبدالملک است. وی پنجمین خلیفه اموی می باشد. وی در سال ۲۶ هجری در شهر مدینه و در دوران خلافت عثمان متولد شد. او قرآن را حفظ بود و علوم دینی شامل فقه ، تفسیر و حدیث را فرا گرفت. عبدالملک در مجالس علما بسیار شرکت می کرد و به همین خاطر به او کبوتر مسجد می گفتند. در زمانی که ناآرامی سرزمین اسلام را فراگرفته بود و حکومت اموی در آستانه سقوط بود، وی به خلافت رسید و آن را از هرج و مرج درآورد. وی را موسس دوم خلافت اموی می دانند. در آغاز دوران عبدالملک ، چهار گروه اسلامی وجود داشتند که برای رسیدن به حکومت تلاش می کردند. ۱-گروه امویان که بر شام و مصر مسلط بودند و عبدالملک خلیفه آنان بود. ۲- عبدالله بن زبیر که بر حجاز و عراق تسلط داشت. ۳- گروه شیعه در عراق که مختار بن ابوعبیده ثقفی رهبری آن را بر عهده داشت و به اسم محمد بن حنفیه فرزند علی (ع) برای قدرت تلاش می کرد. ۴-خوارج یمامه که می کوشیدند رهبر خود نجدة بن عامر را به قدرت برسانند. ➖قیام توابین : کسانی که امام حسین را دعوت به کوفه کرده بودند و بعد وی را یاری نداده بودند ، مدتی بعد پشیمان شده و به ریاست سلیمان بن صرد خزاعی با شعار خون خواهی امام حسین از شهر نخیله حرکت کردند و به سمت عین الورده رفتند. توابین که حدود چهارهزار نفر بودند در نبرد عین الورده از سپاه عبیدالله بن زیاد فرمانده اموی شکست خوردند و کشته شدند و فقط تعداد اندکی به همراهی رفاعة بن شداد كه یک از رهبرانشان بود به کوفه بازگشتند.
📌خلافت عبدالملک بن مروان - بخش دوم : ➖قیام مختار : مختار فرزند ابوعبیده ثقفی از فرماندهان جنگ جسر با ایرانیان بود. او که در هنگام قیام امام حسین زندانی حاکم کوفه بود ، پس از آزادی به اسم محمد بن حنفیه پسر علی (ع) جنبشی را آغاز کرد و عراق را تصرف کرد و از قاتلان امام حسین انتقام گرفت اما سرانجام در جنگ با مصعب فرمانده ابن زبیر کشته شد. ➖مقابله با عبدااله بن زبیر : عبدالملک خلیفه اموی برای حل مشکل ابن زبیر ، در ابتدا با حکومت روم شرقی پیمان صلح بست و سپس به فرماندهان عراقی سپاه ابن زبیر نامه فرستاد و آنان را به پیوستن به امویان تشویق کرد. فرماندهان سپاه ابن زبیر او را ترک کرده و به دشمن پیوستند. سپاه ابن زبیر به فرماندهی مصعب در جنگ با لشکر عبدالملک شکست خوردند و مصعب کشته شد. خلیفه اموی لشکری به فرماندهی حجاج بن یوسف به مکه فرستاد. وی مکه را در سال ۷۳ هجری تصرف کرد و عبدالله بن زبیر کشته شد و خلافت هفت ساله اش تمام شد. ➖ خوارج : اینان که نیروهای امام علی بودند و در جنگ صفین از وی جدا شده بودند به فرقه های مختلفی تقسیم شده و چندین بار شورش کرده و با سپاه عبدالملک درگیر شدند اما همه شکست خوردند. این خوارج مخالف از فرقه های ازارقه ، صفریه و اباضیه بودند و در شهرهای بصره و اهواز و یمامه شورش هایی ایجاد کرده بودند که مهلب بن ابی صفره و حجاج بن یوسف سرداران اموی ، آن ها را سرکوب کردند. ➖شورش عبدالرحمان بن اشعث : عبدالرحمان رهبر قبیله کنده بود. در سال ۷۹ هجری رتبیل پادشاه کابل سپاه اسلام را به فرماندهی عبیدالله بن ابی بکر شکست داد. خلیفه برای جبران این شکست ، لشکری را به فرماندهی عبدالرحمان به آن سمت فرستاد. وی در شکست رتبیل ناموفق بود و تنها توانست سبب عقب نشینی وی شود. فشار حجاج حاکم خلیفه برای ادامه جنگ به عبدالرحمان و توهین به او سبب شد که وی با لشکریانش برای جنگ با خلیفه به سمت عراق برود. عبدالرحمان شهرهای بصره و کوفه را تصرف کرد اما در نبرد دیر الجماجم در سال ۸۲ هجری از حجاج بن یوسف شکست خورد و کشته شد.
📌خلافت عبدالملک - بخش سوم : ➖سیاست خارجی : در زمینه سیاست خارجی ، مسلمانان جنگ هایی با حکومت روم داشتند که منجر به فتح ارمنستان توسط مسلمانان شد. در قاره آفریقا نیز جنگ ها ادامه پیدا کرد و حسان بن نعمان توانست شهر قرطاجنه را فتح کند اما این شهر را نابود کرد تا به دست رومی ها نیافتد و شهر جدید تونس را بنا کرد. مسلمانان توانستند مقاومت قبایل آفریقایی را از بین ببرند و زنی به نام کاهنه را که رهبر آنان بود شکست بدهند و شهرهای ساحلی مدیترانه را تصرف کنند. ➖سیاست داخلی : عبدالملک برای نخستین بار در سال ۷۴هجری واحد پول برای جهان اسلام تعیین کرد و سکه های درهم و دینار اسلامی به نام او ضرب شد. او کعبه را با پارچه دیبا و حریر پوشاند. وی شهر واسط را در کنار رود دجله بنا نهاد. عبدالملک زبان عربی را زبان رسمی اداری کرد و دستور داد که در تمام قلمرو از زبان عربی استفاده کنند. عبدالملک در سال ۸۶ هجری در سن شصت سالگی در شهر دمشق درگذشت. مدت خلافت وی ۲۱ سال و یک ماه و نیم بود. بعد از وی پسرش ولید به خلافت انتخاب شد.
📌شبث بن ربعی : او‌ مرد هزار چهره عرب است که هر بار رنگی عوض می کرد. وی از کسانی بود که به خاطر منافعشان حاضر هستن به هر گروهی بپیوندند و اهمیتی هم برایشان ندارد که قصد و هدف جماعتی که به آن پیوسته اند چیست. شبث بن ربعی از قبیله بنی تمیم بود . او در ابتدا مسلمان شد و بعد از درگذشت حضرت محمد به یکی از پیامبران دروغین (سجاح) پیوست ، اما مدتی بعد توبه کرد ‌. او در دوان خلیفه دوم در فتوحات شرکت داشت . در زمان عثمان از مخالفان وی بود. بعد به علی (ع) پیوست و در جنگ ها همراه وی بود و در جنگ نهروان به خوارج پیوست و بعدا جز یاران امام حسن شد. پس از صلح امام حسن ، به معاویه پیوست‌ و در جریان نامه نگاری مردم کوفه به امام حسین ، به وی نامه نوشت و از وی دعوت کرد که به کوفه بیاید. با روی کار آمدن ابن زیاد در کوفه ، به وی پیوست و با مسلم نماینده امام حسین دشمنی کرد. در واقعه کربلا تا روز پنجم شرکت نکرد و خود را به بیماری زد اما با اصرار ابن زیاد فرماندهی لشکر پیاده ابن سعد را بر عهده گرفت. وی سعی نمود که از رویارویی با حسین (ع) و یارانش خودداری کند تا موقعیتش در آینده خراب نشود. هنگام قیام مختار مدتی به او پیوست و با وی بیعت کرد اما بعد به ابن زبیر پیوست و مخالف مختار شد. با پیروزی حجاج ین یوسف بر زبیریان ، شبث به حجاج پیوست و سرانجام در سال هفتاد هجری در کوفه درگذشت. این فرد همیشه سعی می کرد به طرفی بپیوندد که احتمال می داد پیروز شود.
📌خلافت ولید بن عبدالملک : از سال ۸۶ تا ۹۶ هجری - ۷۰۵ تا ۷۱۵ میلادی حکومت کرد. درباره او گفته اند که بسیار نیکوکار و پرهیزگار بود و قران زیاد می خواند. ولید در دوران خلافتش راه ها را اصلاح کرد ، چاه های زیادی برای مردم حفر کرد ، مسجد پیامبر را گسترش داد و اقدام به ساخت مسجد جامع اموی کرد. ولید خانه های زنان پیامبر را به جز خانه عایشه خراب کرد و زمین آن ها را به مسجد پیامبر افزود. ولید شهر دمشق را آباد کرد و از طریق قنات به همه خانه ها آب رساند. در زمینه سیاست خارجی ، مسلمانان به فرماندهی قتیبة بن مسلم باهلی حاکم خراسان توانستند سرزمین ماورا النهر را تصرف کنند. ماورا النهر منطقه بین رود جیحون و سیحون در شمال شرقی مرزهای ایران است. فتوحات مسلمانان توسط قتیبه تا مرز چین گسترش پیدا کرد و شهر کاشغر نزدیکترین شهر به چین تصرف شد . در این زمان فرستاده ای از سوی امپراتور چین برای توقف جنگ ها به پیش قتیبه آمد و هیئتی نیز به ریاست هبیرة بن مشمرج از سوی مسلمین به چین رفت. محمد بن قاسم سردار مسلمان منطقه سند و شهرهای شمالی هند را تصرف کرد. در نبرد با روم هم مسلمانان توانستند چندین قلعه رومی را تصرف کنند مانند عموریه و طرسوس. در قاره آفریقا ، مسلمانان به فرماندهی موسی بن نصیر توانستند قلعه زغوان و شهر سجومه را فتح کنند و حملاتی به جزایر سرقوسه ، سیسیل و سردینا در مدیترانه کنند. فتح سرزمین اندلس (نیمه جنوبی کشور اسپانیا) توسط طارق بن زیاد سردار مسلمان از فتوحات مهم این دوره است. قبایل گوت حاکمان اندلس بودند و پایتختشان شهر طلیطله بود. شهر های طلیطله ، قرطبه ، قرطاجنه ، جزیره خضرا ، سرقسطه توسط مسلمانان فتح شد و آن ها در اسپانیا تا کوه های پیرنه پیشروی کردند. ولید بن عبدالملک در ۴۶ سالگی درگذشت. او نه سال و هشت ماه حکومت کرد و نوزده فرزند داشت.
📌 خلفای پایانی حکومت اموی - بخش اول : 🔷 سلیمان بن عبدالملک (سال ۹۶ تا ۹۹ هجری -۷۱۵ تا ۷۱۷ میلادی) : سلیمان پیش از خلافت ، حاکم فلسطین بود و با مرگ برادرش ولید به قدرت رسید. او مسلمانان مخالف با حکومت اموی را آزاد کرد و آنها را به سپاهش افزود. محمد بن قاسم و قتیبة بن مسلم فاتحان سند و ماورالنهر در این زمان کشته شدند. شهر قسطنطنیه پایتخت روم شرقی در این زمان توسط مسلمه برادر سلیمان محاصره شد اما مسلمانان این بار نیز شکست خوردند. 🔷 عمر بن عبدالعزیز : از سال ۹۹ تا ۱۰۱ هجری - ۷۱۷ تا ۷۲۰ میلادی خلافت کرد. او قبل از خلافت ، مدتی حاکم شهر خناصره در سوریه و شش سال حاکم مدینه بود. در زمینه سیاست خارجی او دستور داد که سپاه مسلمین از محاصره قسطنطنیه عقب نشینی کند . اما در زمینه سیاست داخلی ، او از لعن علی (ع) بر منبرها جلوگیری کرد. با غیر مسلمانان و خوارج به نرمی برخورد کرد. به ساکنان سرزمین های فتح شده برای ورودشان به اسلام اموال تشویقی داد. منطقه فدک را که خلفای پیشین غصب کرده بودند به خاندان پیامبر واگذار کرد و مالیات ها را کاهش داد. 🔷 یزید بن عبدالملک : ( از سال ۱۰۱ تا ۱۰۵ هجری - ۷۲۰ تا ۷۲۴ میلادی) دوران حکومت وی همزمان با تبلیغ خاندان عباسی به رهبری ابراهیم امام و محمد بن علی بود. از وقایع این دوره شورش یزید بن مهلب می باشد که شهرهای بصره ، کوفه ، فارس و اهواز را تصرف کرد. این شورش توسط مسلمة بن عبدالملک سردار اموی سرکوب شد. یزید دوم در ۳۸ سالگی پس از چهارسال و یک ماه حکومت درگذشت.
📌خلفای پایانی حکومت اموی - بخش دوم : 🔷 هشام بن عبدالملک : (۱۰۵ تا ۱۲۵ هجری - ۷۲۴ تا ۷۴۳ میلادی) قیام شیعیان کوفه در سال ۱۲۲ هجری /۷۴۰ م به رهبری زید بن علی که به شکست انجامید و زید کشته شد و جسدش را سوزاندند. اما بعد از مرگ زید فرقه زیدیه که طرفدار او بودند تشکیل شد. فتوحات مسلمانان در اروپا در سال ۱۱۴ هجری / ۷۳۲ میلادی با شکست در مقابل نیروهای فرانسوی به رهبری شارل مارتل در نبرد بلاط شهدا متوقف شد و عبدالرحمان غافقی فرمانده مسلمانان کشته شد. 🔷 مروان بن محمد : از سال ۱۲۷ تا ۱۳۲ هجری / ۷۴۴ تا ۷۵۰ میلادی حکومت کرد. مروان محمد آخرین خلیفه اموی است. او پس از خلفای ضعیف ولید بن یزید و یزید بن ولید به خلافت رسید. مروان پیش از خلافت ، حاکم آذربایجان و ارمنستان بود. او به دمشق حمله کرد و قدرت را بدست گرفت. مروان پایتخت را به شهر حران منتقل کرد. دوران مروان همراه با شورش های مختلف بود. مردم حمص ، غوطه و فلسطین شورش کردند. شیعیان به رهبری عبدالله بن معاویه قیام کردند. عبدالله بن عمر استاندار عراق و سلیمان پسر خلیفه هشام نیز شورش کردند اما همه آن ها از لشکریان مروان شکست خوردند. ➖سرانجام مروان : لشکریان عباسی به فرماندهی قحطبة بن شبيب و پسرش حمید بن قحطبه شهر کوفه را تصرف کردند و با عبدالله بن محمد معروف به ابوالعباس نخستین خلیفه عباسی بیعت کردند. مروان آخرین خلیفه اموی در نبرد زاب از عباسیان شکست خورد و در کشور مصر در روستای کوچک بوصیر کشته شد.
📌ابومسلم خراسانی (۷۱۸ تا ۷۵۵ میلادی) : 🔅بهزادان پسر ونداد هرمز ملقب به عبدالرحمان ابومسلم ، فرمانده نظامی ایرانی و رهبر جنبش سیاه جامگان بود. او توانست خلافت بنی امیه را براندازد و خلافت عباسی را جایگزین آن نماید. 🔅نام اصلی او بهزادان بود که به توصیه ابراهیم امام یکی از بزرگان بنی عباس نامش را به عبدالرحمان ابومسلم تغییر داد. وی در زندان کوفه با‌ مبلغان عباسی آشنا شد و به کمک آنان از زندان آزاد شد و به دستور ابراهیم امام رهبر دعوت عباسی مامور تبلیغ در خراسان گردید. 🔅او به خراسان رفت و بر علیه امویان و به نفع عباسیان شروع به تبلیغ کرد. در سال ۱۲۹ هجری پیروان عباسیان پیرامون ابومسلم جمع شدند و لباس و پرچم های سیاه را به عنوان شعار برگزیدند و به سیاه جامگان معروف شدند. آن ها قیام خود را از روستای سفیدنج مرو آغاز کردند. 🔅ساکنان شصت روستا به نهضت سیاه جامگان پیوستند . آن ها چوب دستی هایی به عنوان سلاح تهیه کردند و اسمش را کافر کش گذاشتند و خرهایشان را مروان صدا می زدند که اسم خلیفه اموی بود. 🔅ابومسلم و یارانش توانستند نصر بن سیار حاکم خراسان را شکست داده و بر این ایالت مسلط شوند. 🔅قحطبه فرمانده اعزامی ابومسلم به عراق و پسرش توانستند آخرین خلیفه اموی را شکست بدهند و ابوالعباس سفاح را به خلافت برسانند. 🔅ابومسلم در دوران سفاح حکومت خراسان را برعهده داشت و چندین شورش را سرکوب کرد مانند شورش شریک بن شیخ و شورش عبدالله بن علی عموی خلیفه. 🔅موقعیت و نفوذ سیاسی ابومسلم چنان بود که فرمانروایان و سرداران نظامی ناحیه شرقی خلافت را بی‌فرمان خلیفه تعیین می‌کرد و به نام خویش سکه می‌زد و خلیفه در عراق بدون دستور او هیچ کار مهمی انجام نمی‌داد. 🔅منصور دومین خلیفه عباسی که از قدرت گیری زیاد ابومسلم در ایران نگران بود ، او را فریب داد و به عراق دعوتش کرد. به دستور خلیفه در دروازه شهر استقبال زیادی از وی کردند اما هنگامی که وارد کاخ منصور شد ، شمشیر او را گرفته و چند نفر از سربازان خلیفه که در آنجا پنهان شده بودند به دستور وی بر سر ابومسلم ریختند و او را کشتند. 🔅ابومسلم در هنگام مرگ ۳۷ سال داشت. بدن او را مثله کردند و در رود دجله انداختند. بعد از مرگ ابومسلم قیام های ایرانیان به رهبری افرادی مانند سندباد ، اسحاق ترک ، المقنع ، استادذیس و راوندیه به خونخواهی او بر علیه عباسیان صورت گرفت. 🔅برخی نوشته اند که او آرزو داشت یک حکومت ملی ایرانی برقرار سازد و به این دلیل با لباس اسلام با بنی‌امیه جنگید تا روزی خلافت را به دست گیرد .
📌 به آفرید : 🔹او یک ایرانی خراسانی بود که در زمان ابومسلم در سال ۱۳۱‌هجری ادعای پیامبری کرد و آیین جدیدی آورد که ترکیبی از اسلام و دین زردشتی بود. 🔹او مدتی در کوه به سر برد و زمانی که کشاورزان مشغول کشاورزی بودند از کوه به پایین آمد و به آن ها گفت که خداوند هم اکنون مرا از آسمان به زمین فرستاده است و کشاورزان نیز حرف او را باور کردند. 🔹به‌آفریدیان به عنوان نخستین شورشیان ایرانی ضد عرب و ضداسلام شناخته شده‌اند، که در ناحیه بین نیشابور و هرات شروع به فعالیت کردند. 🔹آن ها نماز را به سمت خورشید می خواندند و کتاب مذهبی خود را داشتند و اموالشان را صرف آبادی پل ها و راه ها می کردند و برای اعداد خواصی قائل بودند. 🔹هفت نماز داشتند درباره توحید خداوند ، آفریدن آسمان و زمین ، آفرینش جانوران ، مرگ ، رستاخیز ، بهشت و دوزخ . 🔹موبدان زرتشتی با او مخالفت کردند و شکایت نزد ابومسلم بردند و گفتند وی نه مسلمان است و نه زرتشتی و موجب اخلال هر دو آیین است. ابومسلم نیز گروهی را فرستاد و وی را دستگیر کرده و کشتند. 🔹هواداران به آفرید معتقد بودند که او به آسمان رفته است و روزی برای انتقام از دشمنانش باز خواهد گشت.
📌 خلافت عباسیان : 🔹این خلافت توسط نوادگان عموی پیامبر ، عباس بن عبدالمطلب پایه گذاری شد. این خلافت از سال ۱۳۲ هجری / ۷۵۰ میلادی تا سال ۶۵۶ هجری / ۱۲۵۸ میلادی به مدت ۵۲۴ سال دوام آورد. 🔹عباسیان تبلیغات خود را از سال ۱۰۰ هجری به کمک افرادی مانند ابراهیم امام ، سلیمان بن کثیر و ابومسلم خراسانی در شهرهای شمال شرقی ایران آغاز کردند. 🔹اولین خلیفه عباسی عبدالله بن محمد (ابوالعباس) بود که به دلیل خونریزی شدیدی که از امویان به راه انداخت ، لقب سفاح(خونریز) به او دادند. آخرین خلیفه عباسی مستعصم بود که با حمله هلاکوخان مغول به بغداد کشته شد و باقی مانده عباسیان به کشور مصر پناهنده شدند. 🔹خلافت عباسیان را به چهار دوره تقسیم کرده اند که عبارتنداز : ➖عصر اول (۱۳۲ تا ۲۳۲ ه.ق) ، دوران نیرومندی ، گسترش و شکوفایی. ➖عصر دوم (۲۳۲ تا ۳۳۴ ه.ق) دوران نفوذ ترکان. ➖عصر سوم (۳۳۴ تا ۴۴۷ ه.ق) دوران نفوذ آل بویه ایرانی. ➖عصر چهارم (۴۴۷ تا ۶۵۶ ه.ق) دوران نفوذ سلجوقیان ترک. 🔹عباسیان در طول حکومت خود چند بار پایتخت عوض کردند ، شهرهای کوفه ، بغداد ، رقه و سامرا پایتخت آنان بود. 🔹دوره عباسیان همراه بود با قدرتگیری ایرانیان و ترکان در دستگاه خلافت و تشکیل نخستین سلسله های ایرانی و قتل عام جنبش های ایرانی توسط اعراب. 🔹کمک های ایرانیان به اعراب عباسی در زمینه تشکیلات اداری و نحوه حکومت کردن سبب شد که پانصد سال بتوانند دوام بیارند. با وجود کمک هایی که ایرانی ها به اعراب کردند آن ها هر بار خیانت کرده و ایرانی ها را قتل عام می کردند مانند خاندان برمکیان. 🔹عباسیان آنقدر برای خود غلو کرده بودند و مقام مذهبی خود را بالا برده بودند ، هنگامی که هلاکوخان مغول به بغداد حمله کرده و خلیفه را اسیر کرد از ترس اینکه اگر خلیفه را بکشند آسمان به زمین بیاد و زلزله بشه ، اونو لای نمد گذاشتند و به آرامی کشتنش تا اگر اتفاقی افتاد از ادامه کار منصرف شوند.
📌خلفای عباسی : 🔹خلفای عباسی ۳۹ نفر بودند که مهمترین آن ها منصور ، هارون الرشید ، مامون، معتصم ، ناصر و مستعصم هستند. 🚩 ابو العباس سفاح: وی در ابتدای حکومت هر چه از امویان باقی مانده بود را کشت و حتی قبرهای آنان را باز کرد و استخوان های آنان را سوزاند. 🔹 وی سپس اقوامش را در امر حکومت وارد کرد و به آنها مقاماتی داد و پس از آن مشغول سرکوب شورش هایی شد که در استان های مختلف مانند فلسطین ، شام و عراق آغاز شده بود. عبدالله بن علی عموی خلیفه شورشی ها را شکست داد. 🔹سفاح رقبای سیاسی خود مانند ابوسلمه خلال را که در به قدرت رسیدن عباسیان نقش داشتند را از میان برد. ➖جنگ با چین : نیروهای ارتش چین در سال ۱۳۲ ه.ق به شهر چاچ حمله کردند و آنجا را محاصره کردند اما زیاد بن صالح فرمانده مسلمانان توانست آن ها را شکست بدهد. ➖جنگ با روم : امپراتور روم کنستانتین پنجم بر یک سری از قلعه ها و شهر های کوچک در ناحیه سوریه مسلط شد و مسلمانان نیز مناطقی از رومی ها مانند شهر ارزروم را تصرف کردند.
📌خلافت منصور دوانیقی -بخش اول: 🔹سفاح به دلیل بیماری حصبه درگذشت و برادرش عبدالله بن محمد (ابوجعفر منصور) خلیفه شد. منصور از سال ۱۳۶ تا ۱۵۸ ه.ق حکومت کرد. 🔹منصور پیش از خلافت مدتی استاندار ارمنستان و آذربایجان بود. دوران آغازین خلافت وی همراه با شورش های مختلف است. 🔹عبدالله بن علی عموی منصور ادعای خلافت کرد اما در جنگ با ابومسلم خراسانی شکست خورد و اسیر شد. 🔹 کشتن ابومسلم خراسانی سردار ایرانی : منصور ابومسلم را به شیوه تشویق و تهدید و اینکه او را استاندار شام و مصر خواهد کرد ، از سپاهش دور کرد و سرانجام او را کشت. 🔹 قیام سندباد : او که یک ایرانی زردشتی بود ، پس از قتل ابومسلم به خونخواهی وی در شهر ری و نیشابور قیام کرد. او شهرهای قومس ، ری و نیشابور را تصرف کرد و به سمت عراق حرکت کرد اما در نزدیکی همدان از جهور بن مرار عجلی سردار خلیفه شکست خورد و‌ به طبرستان نزد اسپهبد خورشید پناهنده شد اما توسط توس پسر عموی اسپهبد کشته شد. قیام او هفتاد روز طول کشید.
📌 خلافت ابوجعفر منصور - بخش دوم : 🔹 شورش نفس زکیه علوی : قیام وی نخستین قیام شیعی دوره عباسی برای کسب خلافت بود. محمد بن عبدالله (نفس زکیه) از نوادگان امام حسن، در سال ۱۴۵ ه.ق قیامش را در شهر مدینه آغاز کرد و لقب امیرالمومنین بر خود نهاد. اما در جنگ با عیسی بن موسی فرمانده سپاه عباسی شکست خورد و کشته شد. 🔹 قیام ابراهیم بن عبدالله : ابراهیم برادر نفس زکیه بود. وی در بصره قیام کرد اما در جنگ با عیسی بن موسی سردار خلیفه در ناحیه باخمرا در نزدیک کوفه شکست خورد و کشته شد. 🔹شکست خوارج : یزید بن حاتم سردار خلیفه توانست بر خوارج اباضیه در آفریقا پیروز شود و شهر قیروان را از آن ها پس بگیرد. 🔹تشکیل حکومت امویان اندلس: عبدالرحمان بن معاویه از نوادگان هشام خلیفه اموی ، به اندلس در اسپانیا فرار کرد و حکومت امویان اندلس را تاسیس کرد. 🔹 ساختن شهر بغداد : منصور ساختن شهر را در سال ۱۴۵ ه.ق/۷۶۲م آغاز کرد و این شهر به شکل دایره ساخته شد. کار ساختن شهر بغداد چهار سال طول کشید و دو حصار آن را دربر می گرفت و به سبک شهر های ساسانی ساخته شده بود. قصر خلیفه در مرکز شهر بود . منصور بغداد را وادی الاسلام نامید. 🔹 ساختن شهر رصافه : منصور در سال ۱۵۱ هجری شهر رصافه یا بغداد شرقی را برای فرزندش مهدی در کنار رود دجله ساخت . این شهر به عسکر مهدی معروف شد و به عنوان پادگانی برای سرکوب شورش های احتمالی بغداد بود. دو شهر بغداد و رصافه با سه پل بر روی رودخانه دجله به هم متصل بودند. ساختن شهر رصافه در دوران خلیفه مهدی پایان یافت. 🔹 منصور که از بیماری سوهاضمه رنج می برد در مسیر حج در سال ۱۵۸ه.ق درگذشت و پس از وی ابوعبدالله محمد مهدی به خلافت رسید.