eitaa logo
تاریخ 🔖
4 دنبال‌کننده
438 عکس
3 ویدیو
0 فایل
بررسی تاریخ ایران و جهان از آغازین روزها تا زمان حال . #تاریخ #تمدن #ایران #اسلام #میراث_فرهنگی #عکس_تاریخی #باستان_شناسی #کتاب
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی نامه حضرت محمد (ص) - ب ۶ : پیامبر جنگ های مهمی را با طایفه قریش که در مکه ساکن بودند داشت که سه جنگ بدر و احد و احزاب (خندق) هستند. جنگ بدر : پیامبر دستور حمله به کاروان قریش را که از سفر تجاری شام باز می گشت داد. جنگ بدر در سال دوم هجری اتفاق افتاد. پیش از شروع جنگ ، یک نبرد تن به تن بین حمزه عموی پیامبر با عتبة بن ربیعه - علی (ع) با ولید بن عتبة - عبیدة بن حارث با شيبة بن ربيعه صورت گرفت. مسلمانان پیروز شدند و هفتاد نفر از سپاه قریش اسیر شدند. در جنگ بدر چهارده نفر از سپاه اسلام و هفتاد و دو نفر از سپاه قریش کشته شدند. در میان کسانی که اسیر مسلمانان شدند ، اقوام پیامبر مانند عمویش عباس و عقیل برادر علی (ع) نیز بودند. از میان اسیران قریش در بدر دو نفر به اسامی عقبة بن ابی معیط و نضر بن حارث که در گذشته پیامبر را مسخره می کردند به دستور وی و توسط علی (ع) به قتل رسیدند. تعدادی از اسیران بدر با پرداخت پول (فدیه) آزاد شدند. عده ای با تعلیم خواندن و نوشتن به دیگران آزاد شدند. برخی هم که توان مالی نداشتند آزاد شدند. جنگ احد : برای تلافی شکست بدر توسط قریش آغاز شد. در سال سوم هجری اتفاق افتاد . سپاه قریش سه هزار نفر و مسلمانان هزار نفر بودند که سیصد نفر به ریاست عبدالله بن ابی خیانت کردند و بازگشتند. در جنگ احد پانزده نفر از زنان قریش هم برای تشویق سربازان حضور داشتند. همچنین چهارده نفر از زنان مسلمان از جمله حضرت فاطمه. در جنگ احد پیامبر زخمی شد و در گودالی افتاد اما علی (ع) و طلحه به وی کمک کردند. جنگ احد با عقب نشینی مسلمانان به پایان رسید. هفتاد و شش نفر از مسلمین شهید شدند .
📌مثله کردن شهدا در جنگ احد : به فرمان هند همسر ابوسفیان (از بزرگان قریش) اجساد مسلمانان را مثله کردند تا گردنبندی از اعضای آنان برای وی درست کنند تا به گردن خود بیاویزد و افتخار کند . حتی خود وی جگر حمزه عموی پیامبر را از تن وی درآورد و معروف به هند جگر خوار شد.
📌غسیل الملائکه که بود ؟ حنظلة بن عامر از جنگاوران مسلمان بود که در جنگ احد کشته شد. وی جمعه عروسی کرده بود و صبح شنبه در جنگ شرکت کرد . حضرت محمد وی را غسیل الملائکه نامید. یعنی کسی که فرشتگان او را غسل دادند.
📌جنگ احزاب (خندق) : طراحان این جنگ یهودیان طایفه بنی نضیر بودند که طایفه قریش را به جنگ با پیامبر تحریک کردند. در سال پنجم هجری سپاه ده هزار نفری قریش به فرماندهی ابوسفیان به سمت مدینه حرکت کردند. به پیشنهاد سلمان فارسی ، مسلمانان اقدام به حفر خندق در اطراف شهر کردند. با این وجود یهودیان بنی قریضه از جنوب در دسته های چند نفره به داخل شهر حمله می کردند. منافقان هم با شایعه پراکنی سعی می کردند اراده مردم را ضعیف کنند. برای نمونه معتب بن قشیر می گفت : محمد وعده گنج های کسری و قیصر را به ما می دهد ، در حالی که ما برای قضای حاجت جرات بیرون رفتن نداریم. پیامبر سرانجام با ایجاد تفرقه در میان سپاه دشمن توسط افرادی مانند نعیم بن مسعود از قبیله غطفان سبب پراکندگی و بازگشت سپاه قریش به مکه شد. البته عواملی چون کمبود آذوقه و علوفه مشرکین و کشته شدن پهلوان آنان به اسم عمرو بن عبدود به دست علی(ع) در این پیروزی نقش داشتند. در جنگ خندق شش نفر از مسلمین کشته شدند که از جمله آنان سعد بن معاذ از روسای طایفه اوس بود.
📌صلح حدیبیه : در سال ششم هجری پیامبر به همراه ۱۴۰۰ نفر با هفتاد شتر برای قربانی عازم حج شد. محمد (ص) در ناحیه حدیبیه ساکن شد. خالد بن ولید فرمانده قریش نیز با سپاهیانش در آن منطقه اردو زد. رفت و آمد سفیران مختلف بین دو طرف صورت گرفت تا اینکه سهیل بن عمرو به نمایندگی قریش مامور بستن پیمان صلح شد. مفاد صلح حدیبیه : برقراری صلح ده ساله بین دو طرف. پیمان بستن قبایل با هر طرف آزاد خواهد بود. محمد امسال به مدینه بازگردد و سال آینده همراه یاران خود به مکه بیایند و فقط سه روز اقامت کنند. پس از صلح حدیبیه تعداد مسلمانان زیاد شد و پیامبر دعوت خود را جهانی کرد و به حاکمان کشورهای همسایه نامه فرستاد.
📌نامه های پیامبر به سران کشورها و دعوت آنان به اسلام : محمد (ص) یک انگشتری به عنوان مهر از نقره درست کرد که روی آن عبارات محمد رسول الله در سه سطر در بالا و وسط و پایین نقش بسته بود و وی نامه های خود را با آن مهر می کرد. در ماه محرم سال هفتم هجری شش نامه از مدینه به سوی هرقل امپراتور روم شرقی ، خسرو پرویز شاهنشاه ایران ، نجاشی پادشاه حبشه ، مقوقس حاکم مصر ، هوذة بن علی حاکم یمامه ، حارث بن ابی شمر حاکم غسان فرستاده شد. نامه پیامبر به حاکم روم توسط دحیة بن خلیفه کلبی در محرم سال هفتم هجری در شهر حمص به هراکلیوس (هرقل) رسید. وی اسلام نیاورد اما هدایایی برای پیامبر فرستاد. نامه پیامبر برای پادشاه ایران توسط عبدالله بن حذافه سهمی به دربار او آورده شد. خسرو پرویز نامه پیامبر را پاره کرد و به باذان حاکم ایرانی یمن دستور داد آن حضرت را دستگیر و به نزد وی فرستد. اما در همین زمان خسرو پرویز کشته شد. نامه پیامبر به نجاشی پادشاه حبشه توسط عمرو بن امیه ضمری به نزد او برده شد و که وی درخواست پیامبر را پذیرفت و همچنین به درخواست پیامبر ، زنی به نام ام حبیبه را به عقد آن حضرت درآورد. نامه به مقوقس حاکم مصر توسط حاطب بن ابی بلتعه به دربار وی برده شد. اما وی اسلام نیاورد و تنها دو کنیز و و لباس و استری برای آن حضرت هدیه فرستاد. نامه به حاکم یمامه هم توسط شجاع بن وهب اسدی برده شد. نامه به هوذة بن علی حنفی حاکم یمامه هم توسط سلیط بن قیس برده شد . وی درخواست جانشینی پیامبر را کرد اما محمد نپذیرفت و وی نیز ایمان نیاورد. کاتبان یا نویسندگان نامه ها و پیمان های پیامبر ، علی (ع), عثمان ، خالد بن سعید ، زید بن ثابت ، معاذ بن جبل ، حنظلة بن ربیع ، عبدالله بن سعد ، جیهم بن صلت ، معاویه ، عمرو بن عاص ، شرحبیل بن حسنه و مغیرة بن شعبه بودند.
📌نقشه محل جنگ ها(غزوات) پیامبر
📌نقشه عربستان در هنگام ظهور اسلام
📌زندگی نامه حضرت محمد (ص) - ب ۷ : در سال هشتم هجری ، پیامبر با سپاهی ده هزار نفری عازم فتح مکه شد. ابوسفیان بزرگ طایفه قریش به نزد پیامبر آمد و اسلام را پذیرفت . سپاه اسلام از چهار طرف به فرماندهی زبیر بن عوام - ابوعبیده جراح - سعد بن عباده و خالد بن ولید وارد مکه شدند. حضرت محمد (ص) بعد از ورود به مکه به مسجد الحرام و سپس کعبه رفت و بت های داخل کعبه را با کمک علی (ع) از بین برد.سپس فرمان عفو مردم مکه را صادر کرد و مردم مکه را طلقا (آزادشدگان) نامیدند. اقدام دیگر پیامبر تخریب بتکده های اطراف مکه بود که علی (ع) ، عمرو بن عاص و خالد بن ولید مامور این کار شدند. قتل عام قبیله بنی جذیمة بن عامر : خالد بن ولید به دستور پیامبر برای دعوت آنان به اسلام به سویشان فرستاده شد . آن ها گفتند ما مسلمان شده ایم اما خالد آن ها را اسیر کرد و کشت. پیامبر ، علی (ع) را برای پرداخت خونبها به نزد آنان فرستاد. جنگ با قبایل کوچک : برخی قبایل مانند بنی المصطلق یا بنی سلیم و غطفان دست از مخالفت با پیامبر برنداشته بودند و اقدام به قتل و غارت می کردند. حتی در واقعه بئر معونه سی و نه نفر از قاریان قرآن توسط طایفه بنی سلیم به قتل رسیدند. غزوه حنین : در ششم شوال سال هشتم هجری صورت گرفت. قبایل جنوب شرقی مکه و شهر طائف به فرماندهی مالک بن عوف نصری با لشکری بیست هزار نفره آماده حمله به پیامبر شدند . حضرت محمد در جنگی آنان را شکست داد. غزوه طائف : باقیمانده لشکریان دشمن در نبرد حنین به شهر طائف فرار کردند. پیامبر به تعقیب آنان پرداخت و شهر را هفده روز در محاصره گرفت. به پیشنهاد سلمان فارسی منجنیقی برای پرتاب سنگ ساخته شد. اما طولانی شدن محاصره سبب شد که پیامبر از ادامه نبرد خودداری کند و بازگردد. در سال نهم هجری ده آیه نخست سوره برائت نازل شد و پیامبر ، علی (ع) را به مکه فرستاد که آیات را در مراسم عید قربان به مردم اعلام نماید. براساس آیات برائت از مشرکین ، آنها دیگر نمی توانستند در مراسم حج شرکت کنند و حق نداشتند وارد مسجد الحرام گردند و چهار ماه فرصت داشتند که اسلام را بپذیرند. همچنین پیمان پیامبر با آنان تا اتمام مدتش محترم است.
📌زندگی نامه حضرت محمد (ص) - ب ۸ : روابط با یهودیان : یهودیان از جمله کسانی بودند که با دشمنان پیامبر متحد می شدند یا دیگران را بر علیه اون تحریک می کردند. یا کسانی مانند حی بن اخطب با سوالات گوناگون سعی می کردند در ذهن مسلمانان شک و تردید ایجاد کنند. غزوه بنی قینقاع : یکی از زنان مسلمان در بازار توسط یهودیان اذیت شد و پیامبر به این بهانه آنها را محاصره کرد تا اینکه تسلیم شدند و محمد (ص) با شرط به جا گذاشتن اموالشان از کشتن آنان خودداری کرد. برخی از شاعران یهودی مانند ابوعفک و کعب بن اشرف علیه پیامبر اشعاری را سرودند و پیامبر فرمان قتل آنان را داد. غزوه بنی نضیر : در سال چهارم هجری اتفاق افتاد و پیامبر برای دریافت کمک مالی به نزد این قبیله رفت اما آنها تصمیم به کشتن وی گرفتند و پیامبر در جنگی آنها را شکست داد و آنان حاضر شدند که مدینه را ترک کنند. غزوه بنی قریظه : این قبیله در جنگ خندق شرکت داشتند و پیامبر پانزده روز آنان را محاصره کرد تا تسلیم شدند. پیامبر سعد بن معاذ را که رئیس قبیله اوس بود مامور تعیین حکم درباره آنان کرد. سعد هم حکم داد که مردانشان کشته شوند و زنان و فرزندانشان اسیر شوند و اموالشان تقسیم شود. محمد(ص) این حکم را تایید کرد و گودال هایی در بازار مدینه حفر شد و هفتاد نفر از مردان بنی قریظه را دسته دسته به کنار گودال می آوردند و علی (ع) و زبیر آن ها را گردن می زدند.
📌زندگی نامه حضرت محمد (ص) - ب ۹: غزوه خیبر : خیبر در لغت یهود به معنی قلعه است و در ۱۶۵ کیلومتری شمال مدینه قرار دارد. منطقه خیبر قلعه های استوار ، کشتزارها ، آب و نخلستان های فراوان داشت. حضرت محمد در محرم سال هفتم هجری با هزار و چهارصد نفر به سوی خیبر حرکت کرد. چند تا از قلعه های یهودیان فتح شد اما در فتح قلعه ناعم ناکام ماندند. پیامبر پرچم را به دست علی (ع) داد و او توانست قلعه را فتح کند و مرحب پهلوان یهودی را بکشد. پس از فتح خیبر ، منطقه فدک با صلح فتح شد و جز اموال پیامبر گردید اما پس از درگذشت پیامبر توسط خلفا غصب شد تا اینکه در زمان عمر بن عبدالعزیز و بعد در زمان معاویه دوباره به وارثین پیامبر داده شد. نبرد موته : کشته شدن سفیر پیامبر به نام حارث بن عمیر ازدی توسط حاکم شهر بصری سبب شد که پیامبر نیرویی به شمال عربستان بفرستد. این لشکر سه هزار نفره به فرماندهی جعفر بن ابی طالب ، زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه به جنگ با سپاه روم رفتند اما شکست خوردند و به مدینه بازگشتند. پیامبر درباره جعفر بن ابی طالب که در جنگ موته کشته شد و دو دستش قطع شد گفت که خداوند به جای دو دست قطع شده وی دو بال در بهشت به وی عنایت کند و به همین علت به او جعفر طیار گفتند. غزوه تبوک : در سال نهم هجری به پیامبر خبر رسید که هرقل امپراتور روم شرقی قصد حمله به مدینه را دارد. پیامبر با سپاهی سی هزار نفره عازم منطقه تبوک شد اما مشخص شد که خبر درست نبوده است.
📌زندگی نامه حضرت محمد (ص) - ب ۱۰ : منافقان گروهی بودند که به ظاهر اسلام را پذیرفته بودند اما در باطن سعی به ضربه زدن به اسلام را داشتند. آنها در هنگام بازگشت پیامبر از تبوک تلاش کردند تا وی را به قتل برسانند و مسجدی به اسم ضرار ساختند و از پیامبر خواستند که آن را افتتاح نماید‌. اما بر اساس آیه ۱۰۷ سوره توبه ، پیامبر به دستور خداوند مسجد آنان را آتش زد. قبل از هجرت پیامبر به مدینه ، مردم این شهر می خواستند عبدالله بن ابی رئیس منافقان را که از بزرگان قبیله خزرج بود به پادشاهی انتخاب کنند و تاجی هم برای وی ساخته بودند اما با ورود پیامبر به مدینه این تصمیم منتفی شد و سبب حسادت و دشمنی عبدالله گردید. عبدالله بن ابی در سال نهم هجری از دنیا رفت و پیامبر به دستور خداوند از خواندن نماز میت بر جنازه او خودداری کرد. پیامبر پس از بازگشت از آخرین مراسم حج خود در روز هیجدهم ذی حجه سال دهم هجری در ناحیه ای به نام غدیر خم با نزول آیه ۶۷ سوره مائده طبق دستور خداوند دست علی (ع) را گرفت و فرمود هر که سرپرست او هستم ، علی نیز سرور اوست.
📌همسران پیامبر : ۱- حضرت خدیجه (س) : اولین همسر پیامبر بود که هنگامی که پیامبر ۲۵ ساله و خدیجه ۴۰ ساله بود با هم ازدواج کردند. خدیجه پیش از پیامبر دوبار ازدواج کرده بود و شوهرانش به نام های ابوهاله تمیمی و عتیق بن عائذ فوت کرده بودند. خدیجه در سال دهم بعثت فوت کرد. ۲- سوده دختر زمعة بن قیس : پیامبر بعد از مرگ همسر سوده با وی ازدواج کرد. سوده تا سال ۴۵ هجری زنده بود. ۳- عایشه دختر ابوبکر : عایشه زمانی که هفت ساله بود با پیامبر ازدواج کرد. دو سال پیش از هجرت به مدینه. ۴- زینب ام المساکین : وی دختر زعمه و همسر عبیدة بن حارث ، پسر عموی پیامبر بود که در جنگ بدر کشته شد. پیامبر در سال سوم هجری با او که هفتاد سالش بود ازدواج کرد. زینب بعد از دو ماه درگذشت. ۵- حفصه دختر عمر بن خطاب : همسر او در جنگ بدر کشته شده بود و پیامبر در سال سوم هجری با او ازدواج کرد. ۶- هند دختر ابی امیه مخزومی : پیامبر با هند (ام سلمه) در سال چهارم هجری ازدواج کرد. وی همسرش را در یکی از جنگ ها از دست داده بود. ۷- زینب دختر جحش اسدی : وی همسر زید بن حارث پسرخوانده پیامبر بود . زید وی را طلاق داد و پیامبر با او ازدواج کرد . زینب دختر عمه پیامبر بود. آیه ۳۷ سوره احزاب درباره این ازدواج است. ۸- جویریه دختر حارث بن ابی ضرار : پدر جویریه رئیس قبیله بنی المصطلق بود. وی در جنگ مریسیع به اسارت مسلمانان درآمد و پیامبر او را آزاد کرده و با وی ازدواج کرد. ۹- صفیه دختر حی بن اخطب : پدرش رئیس قبیله بنی نضیر بود و در جنگ خیبر اسیر مسلمانان شد. ۱۰- ام حبیبه دختر ابوسفیان : او از مهاجران به حبشه بود و بعد از مرگ شوهرش ، پیامبر با وی ازدواج کرد. ۱۱- میمونه دختر حارث بن حزن : او بعد از مرگ همسر دوم خود با پیامبر ازدواج کرد. خالد بن ولید سردار مسلمان خواهر زاده میمونه بود. ۱۲- ماریه قبطیه : مقوقس حاکم اسکندریه (مصر) او را برای پیامبر هدیه فرستاد. وی پسری به اسم ابراهیم برای حضرت محمد به دنیا آورد که قبل از دوسالگی فوت کرد.
📌بیماری و رحلت پیامبر : حضرت محمد در سن ۶۳ سالگی و در روز دوشنبه بیست و هشتم ماه صفر سال یازدهم هجری بعد از چهارده روز بیماری درگذشت. پیامبر در ایام بیماری خود با کمک علی (ع) و فضل بن عباس به مسجد رفت و گفت : ای مردم اگر حقی از شما پیش من است ، بگویید تا آن را ادا کنم. حضرت محمد آخرین لحظات عمر خود را در خانه همسرش عایشه گذراند. هر چند که در تاریخ وفاتش بین شیعه و سنی اختلاف است. جنازه پیامبر دو روز بر زمین ماند و سرانجام علی (ع) با همکاری عباس و پسرانش آن حضرت را غسل داده و کفن کردند. جنازه پیامبر در همان مکانی که از دنیا رفت ، دفن گردید. در مورد مرگ پیامبر روایت هایی نقل شده است که وی را مسموم کردند. و این مسمومیت ناشی از غذایی بوده است که در جنگ خیبر خورده است. ماجرای قرطاس : روایت شده که پیامبر در بستر بیماری ، قلم و کاغذی خواست تا وصیتی کند و مسلمانان پس از وی گمراه نشوند اما درخواست پیامبر با مخالفت عمر بن خطاب مواجه می شود که با گفتن جمله « این مرد هذیان می گوید » مانع از نوشتن سفارش پیامبر می شود. پیامبر با مشاهده اختلاف و سر و صدا میان همراهانش از آن ها می خواهد که از نزدش بروند.
📌خلفای راشدین : خلیفه به معنی جانشین است و بعد از درگذشت پیامبر ، کسانی را که حکومت اسلامی را اداره می کردند ، خلیفه می نامیدند. چهار شخصی را که پس از وفات پیامبر به ترتیب قدرت جامعه اسلامی را بدست گرفتند ، خلفای راشدین می نامند. راشد به معنی هدایت یافته است. ابوبکر ، عمر ، عثمان و علی (ع) خلفای راشدین هستند. ابوبکر در مجمعی به نام سقیفه بنی ساعده که یک سایبان بود ، پس از بحث و جدل فراوان به عنوان اولین خلیفه انتخاب شد و از سال یازده تا ۱۳ هجری حکومت کرد. عمر بن خطاب دومین خلیفه بود که از سال ۱۳ تا ۲۳ هجری قمری حکومت کرد . وی بر اساس وصیت ابوبکر به جانشینی او انتخاب شد . عمر در سن ۶۳ سالگی توسط یک ایرانی به نام فیروز (ابولولو) کشته شد. در زمان عمر ، ایران فتح شد و سرزمین های اسلامی گسترش پیدا کرد. عثمان سومین خلیفه مسلیمن است که از سال ۲۳ تا ۳۵ هجری حکومت کرد و سر انجام به سبب شورش مردم کشته شد. انتخاب عثمان توسط شورایی بود که خلیفه عمر تعیین کرده بود . اقدام مهم عثمان جمع آوری قرآن است. امام علی (ع) چهارمین خلیفه مسلمانان بود. از سال ۳۵ تا ۴۰ هجری حکومت کرد و سپس توسط عبدالرحمن بن ملجم مرادی در مسجد کوفه ضربت خورد و شهید شد. انتخاب او به خلافت به خواست جمعیت زیاد مردم از او بود که از وضعیت بد زمان خلافت عثمان ناراضی بودند. با اتمام حکومت خلفای راشدین ، خلافت به خاندان اموی رسید و معاویه اولین خلیفه اموی بود.
📌سقیفه بنی ساعده : «سقيفه بنى ساعده» سايبانى بود در يكى از ميدان هاى مدينه كه اهل مدينه به هنگام لزوم، در آنجا اجتماع مى كردند و به تبادل نظر مى پرداختند. پس از درگذشت پیامبر در سال یازدهم هجری ، تعدادی از مردم مدینه در سقیفه جمع شدند تا یک نفر را برای جانشینی پیامبر تعیین کنند. آن ها از سابقه و فضیلت و برتری انصار (مردم مدینه) در اسلام و همراهی و یاری به پیامبر سخن گفتند و نظرشان بر انتخاب سعد بن عباده رئیس قبیله خزرج بود. در حالی که علی (ع) ، طلحه و زبیر و چند تن دیگر در خانه حضرت فاطمه جمع بودند و در سقیفه بحث و جدل درباره انتخاب جانشین جریان داشت، دو نفر به پیش ابوبکر و عمر رفتند و آنها را از جریان سقیفه خبر کردند. ابوبکر در سخنان خود بر شرافت قریش در میان عرب و خویشاوندی با رسول الله و سابقه اش در اسلام تاکید کرد و برای اینکه انصار ناراحت نشوند گفت از ما امیری و از شما وزیری. عمر بن خطاب بر عصبیت قریش و خویشاوندی مهاجران با رسول الله تاکید کرد و گفت : دو شمشیر در یک غلاف نگنجد و عرب بر خلافت شما راضی نخواهد شد. چه کسی با ما در سلطنت آن حضرت مخالفت خواهد کرد؟ چند نفر دیگر سخنرانی کردند و ابوبکر پیشنهاد داد یا عمر را انتخاب کنند یا ابوعبیده جراح . طایفه اوس به دلیل اختلافات قدیمی با خزرجی ها ، با ابوبکر بیعت کردند. فردای سقیفه در مسجد النبی مردم را آوردند تا با ابوبکر به عنوان خلیفه بیعت کنند و او را برای حاکمیت برگزیدند. البته پیروزی ابوبکر علاوه بر کهولت سن و سابقه اش در اسلام و قریشی بودنش به حمایت نظامی قبیله اسلم نیز مربوط بود که در روز درگذشت پیامبر به بهانه تهیه آذوقه وارد مدینه شدند و عمر به آنها وعده آذوقه داد و آنان به زور شمشیر مردم را برای بیعت پیش ابوبکر می بردند. پیامبر در اواخر عمرش تصمیم داشت سپاهی از بزرگان مکه و مدینه شامل ابوبکر و عمر را با سپاهی به فرماندهی اسامة بن زید به منطقه موته و فلسطین بفرستد تا احتمالا زمینه برای خلافت علی (ع) فراهم گردد اما اعراب با اعزام این لشکر به بهانه اینکه فرمانده آن فردی جوان است مخالفت کردند.
📌انکار درگذشت حضرت محمد (ص) : پس از درگذشت پیامبر ، عمر بن خطاب به مسجد رفت و با آه و ناله و گریه گفت : «نشنوم کسی بگوید محمد (ص) مرده است ، او همچون موسی عروج کرده و پیش خداست و باز خواهد گشت. اگر کسی بگوید رسول خدا مرده است ، او بر می گردد و با این شمشیر پاهایش را قطع می کند.» سرانجام ابوبکر از راه می رسد و عمر را آرام می کند. بعد ها عمر گفت : « ترسیدم بر سر امامت فتنه ای ایجاد شود و انصار و غیر انصار امامت را به دست گیرند یا از اسلام برگردند»
📌حمله به خانه امام علی (ع) : پس از اینکه اعراب در شورای سقیفه جانشین پیامبر را مشخص کردند. به دستور ابوبکر ، عمر بن خطاب به همراه گروهی به خانه علی (ع) رفتند تا او را مجبور به بیعت با ابوبکر کنند . آن ها درب خانه را آتش زدند و وارد خانه شدند. عمر با ضربه ای که به شکم حضرت فاطمه زد سبب سقط جنین (محسن) وی شد. البته بعضی ها نوشته اند که عمر به درب خانه لگد زد و در به فاطمه خورد. عمر و همراهانش علی (ع) را به زور گرفته و ریسمانی بر گردنش انداختند و به پیش ابوبکر بردند تا با او بیعت کند. اما علی مخالف بیعت بود . با این حال ابوبکر دست خود را بر دستان او گذاشت تا نشانه بیعت وی باشد. سپس رهایش‌کردند.
📌 بیعت کردن چیست ؟ بیعت به معنی دست دادن یا دست در دست کسی گذاشتن است. بیعت از لحاظ لغوی شناختن خلافت یا پادشاهی کسی می‌باشد ، و همچنین به معنی پیمان بستن و سوگند خوردن به منظور اطاعت از کسی است. در تاریخ اسلام مرسوم بود که هر کسی که با خلیفه  پیمان می‌بست دست خود را در دست او می‌گذاشت .
📌 دوران خلافت ابوبکر : عبدالله بن ابی قحافه تیمی قرشی ملقب به ابوبکر ، وی از نخستین کسانی بود که به پیامبر ایمان آورد و در جریان حمله به خانه پیامبر نیز وی را در سفر به غار ثور همراهی کرد و ثروتش را در راه گسترش اسلام خرج کرد. ابوبکر را صدیق نامیده اند و گفته شده این صفت از سوی پیامبر به او داده شده است زیرا وی ماجرای معراج پیامبر را باور کرد. ابوبکر از سال یازدهم تا سیزدهم هجری حکومت کرد . چهار همسر به اسامی ( ام رومان ، فتیله ، اسما و حبیبه ) و شش فرزند به اسامی (عبدالله ، اسما ، عبدالرحمان ، عایشه ، محمد ، ام کلثوم ) داشت. ابوبکر منطقه فدک را که جز دارایی پیامبر بود و می بایست به فرزندش فاطمه برسد را غصب کرد و در این باره سخنی از پیامبر نقل کرد که « ما انبیا از خود ارثی باقی نمی گذاریم ، آنچه از ما باقی می ماند صدقه است» با آغاز خلافت ابوبکر ، شورش های قبایل علیه حکومت وی شروع شد. گروهی از کاهنان و شیوخ قبایل ادعای پیامبری کردند. از جمله پیامبران دروغین ، اسود عنسی در یمن ، طلیحة بن خویلد اسدی در نجد و مسیلمة بن حبیب حنفی در شهر یمامه بودند. گروهی از قبایل نیز کلا از دین برگشتند . سرداران خلیفه مانند خالد بن ولید توانستند شورش های مردم و پیامبران دروغین را سرکوب نمایند. ابوبکر فرماندهان خود را برای گسترش قلمرو اسلامی با لشکریانی به خارج از عربستان فرستاد. خالد بن ولید از سرداران او توانست پیروزی هایی در نبرد با سربازان ساسانی بدست آورد. سپاهی دیگر به فرماندهی شرحبیل بن حسنه به سوی اردن رفت. لشکری دیگر به فرماندهی ابوعبیده جراح به سرزمین شام فرستاده شد. اعراب به فرماندهی خالد بن ولید در نبرد اجنادین لشکر روم را شکست دادند. ابوبکر در سن ۶۳ سالگی درگذشت و در کنار حضرت محمد (ص) در منزل عایشه به خاک سپرده شد.
📌خلافت عمر بن خطاب : عمر از سال ۱۳ تا ۲۳ هجری (۶۳۴ تا ۶۴۴میلادی) خلیفه مسلمانان بود. نام پدرش خطاب و نام مادرش حنتمه است. فرزندانش ، عبیدالله ، زید ، عبدالله ، عاصم ، حفصه ، عبدالرحمان ، عیاض ، فاطمه و رقیه هستند. عمر به وصیت ابوبکر خلیفه پیشین به حکومت انتخاب شد. دوران خلافت وی صرف گسترش قلمرو اسلامی گردید. اعراب توانستند لشکریان ایران و روم را شکست بدهند و مناطقی را تصرف کنند. اعراب به فرماندهی ابوعبیدة بن جراح در نبرد مرج الصفر لشکریان رومی را شکست دادند و شهر دمشق را تصرف كردند . يزيد بن ابوسفيان برادر معاويه حاكم شام شد. سال هفدهم هجری اعراب بیت المقدس را تصرف کردند. و در پیشروی به سمت مصر ، شهری به نام فسطاط ساختند و در سال ۲۱ هجری مصر پس از سه ماه به صلح فتح شد. اما در سمت ایران ، به جز نبرد جسر که اعراب به فرماندهی ابوعبیده ثقفی در سال سیزدهم هجری از ساسانیان شکست خوردند در بقیه نبردها پیروز شدند و در جنگ نهاوند آخرین ضربه را بر پیکر دولت ساسانی زدند. شهرهای بصره و کوفه به دستور عمر در نزدیکی ایران ساخته شدند تا پادگانی هایی برای استقرار اعراب جهت گسترش فتوحات باشند. عمر عنوان امیرالمومنین را بر خود نهاد. سرزمین های اسلامی را به هفت استان تقسیم کرد تا بهتر اداره شوند. تاریخ هجری را به عنوان مبدا تاریخ مسلمان در سال هفده هجری تثبیت کرد. عمر به پیشنهاد هرمزان (فرمانده اسیر شده ایرانی) برای کنترل مسائل مالی اقدام به تشکیل دیوان کرد. مقرری سالیانه به اعراب بر اساس سابقه شرکت در جنگ ها تعیین کرد. برای مثال کسانی که در جنگ احد بودند چهار هزار درهم می گرفتند. عمر برای نخستین بار برای زمین های کشاورزی مالیات (خراج) تعیین کرد. وی اموال برخی از فرماندهان خود مانند سعد بن ابی وقاص را مصادره کرد تا از خوی اشرافیگری آنان جلوگیری کند . عمر بن خطاب خلیفه دوم سرانجام پس از ده سال و شش ماه خلافت در سال ۲۳ هجری توسط یک ایرانی به نام فیروز (ابولولوة) که غلام مغیرة بن شعبه بود كشته شد.
📌نحوه مرگ عمر بن خطاب خلیفه دوم : درباره انگیزه قتل عمر به دست ابولؤلؤ اطلاعات چندانی در منابع تاریخی وجود ندارد.  مغیرة بن شعبه  از کوفه نامه‌ای به عمر در مدینه نوشت و از او خواست تا اجازه دهد غلامش ابولؤلؤ (فیروز) به مدینه بیاید و مردم از فنون او مانند نقاشی، آهنگری، و درودگری بهره‌مند شوند. عمر با آنکه ورود غیرعرب را به مدینه ممنوع کرده بود، موافقت کرد. پس از چندی، ابولؤلؤ نزد عمر از ارباب خود مغیره شکایت کرد که مالیاتی سنگین بر او بسته است. ولی خلیفه شکایت او را روا ندانست و ابولؤلؤ که از بی‌اعتنایی خلیفه خشمگین شده بود، کلمات تهدیدآمیز بر زبان راند. چندی پس از آن گفت‌وگو، ابولؤلؤ در مسجد کمین کرد و هنگام نماز صبح عمر را از پای درآورد و پس از آنکه چند نفر دیگر را هم زخمی کرد، خودکشی نمود.  پس از کشته شدن عمر فرزندش عبیدالله که فکر می کرد هرمزان نیز در قتل پدرش نقشه داشته است ، او و نیز دختر خردسال ابولؤلؤ را به خونخواهی پدر کشت.
📌 خلافت عثمان : عثمان خلیفه سوم است . وی در سال ۲۳ هجری توسط شورای شش نفره ای که عمر تعیین کرده بود و شامل علی (ع), عثمان ، طلحه ، زبیر ، سعد بن ابی وقاص و عبدالرحمان بن عوف می شد به خلافت انتخاب شد. اعضای شورا قرار بود از میان خودشان یک نفر را برای خلافت برگزینند. عمر گفته بود اگر یک نفر با پنج نفر مخالفت کرد باید سرش را بزنند ، اگر دو نفر با چهارنفر مخالفت کردند باید کشته شوند. اگر سه نفر یک طرف و سه نفر طرف دیگر بودند حق با گروهی بود که عبدالرحمان بن عوف (شوهرخواهر عثمان) جز آنان باشد و اگر سه نفر دیگر مخالف بودند باید کشته شوند. اعضای شورا سه روز فرصت داشتند که فردی را برای خلافت تعیین کنند وگرنه خود کشته می شدند. سرانجام عبدالرحمان را به عنوان حکم(داور) تعیین کردند و او به علی گفت « با تو با کتاب خدا و سنت رسول و سیره دو خلیفه پیشین بیعت میکنم » علی (ع) عمل به سیره دو خلیفه را نپذیرفت ، ولی عثمان پذیرفت و خلیفه شد. عثمان فردی راحت طلب و جز فراریان جنگ احد بود و در فتوحات دوران خلفا حضوری نداشت. عثمان ، حکم بن ابی العاص و پسرش مروان بن حکم را که تبعیدی رسول الله به طائف بودند را به مدینه فراخواند و دختر خود را به عقد مروان درآورد. عثمان در شش ماه دوم خلافتش به کار مردم رسیدگی نمی کرد و نزدیکان و خانواده خود را مسئول امور کرده بود و استان های مهم را به خاندان خود واگذار کرده بود. حاکمان عثمان در کوفه (عقبه بن ابی معیط ، سعید بن عاص) و در مصر (عبدالله بن سعد بن ابی سرح) با ظلم و ستم سبب نارضایی مردم از وی شدند. فتوحات اسلامی در دوره عثمان ادامه یافت و معاویه با نیروی دریایی ، جزیره قبرس را تصرف کرد. عبدالله بن عامر قسمت هایی از فارس و کرمان و سیستان را فتح نمود. عثمان بنای مسجد الحرام و مسجد النبی را گسترش داد. وی اموال بسیاری را از خزانه مسلمین به خاندان خود بخشید. گرانی و تبعیض و بی عدالتی و فساد عثمان سبب شورش مردم در مصر و کوفه و بصره شد. مردم مدینه به همراه شورشیان مصر و .. اقدام به محاصره خانه عثمان کردند. سرانجام پس از ۴۹ روز محاصره ، وارد خانه عثمان شدند و در سال سی و پنج هجری او را کشتند.
📌قلمرو اسلام در زمان خلفای راشدین
📌کنیه چیست ؟ در فرهنگ عربی کنیه، اسمی است غیر از اسم اصلی شخص که در اول آن لفظ اب یا ابن یا ام می‌آید و برای تعظیم و تکریم است. البته گاهی کلماتی که پیشوند «بنت، أخ، أخت، عم، عمة، خال، خالة»، آغاز می‌شود نیز کنیه نامیده می‌شود. گاهی کنیه بر اسم اصلی شخص غلبه پیدا می‌کند. برای علت نامیدن افراد به کنیه، دلایلی ذکر کرده‌اند: فال خوب زدن: هنگام تولد کودک کنیه‌ای نیکو انتخاب می‌کردند، به امید آنکه بزرگ شود و دارای خانواده و فرزند گردد. مانند أبوالفضل، گرچه این فرزند هنوز نوزاد بود و فرزندی به نام فضل نداشت که بدان کنیه پذیرد. تحقیر و تمسخر: گاهی کنیه برای تحقیر و تمسخر شخص به کار می‌رود، خداوند در سوره تبت یکی از عموهای پیامبر را ابی لهب نام نهاد. همچنین پیامبر(ص) عمرو بن هشام را ابوجهل نام نهاد. علی بن ابی طالب(ع) نیز حجاج بن یوسف را ابووذحه(سوسک سرگین گردان) نام نهاد. اعراب برای یزید بن معاویه کنیه ابوزنه (پدر میمون) را انتخاب کرده بودند چون میمون باز بوده است. حفظ جان: در دوره‎هایی از تاریخ حضرت علی(ع) و دیگر امامان را با کنیه‌ای خاص خطاب می‎کردند. به عنوان مثال علی(ع) را با کنیه ابازینب خطاب می‌کردند.  در روایتی آمده: « پیامبر اصحاب خود را از روی احترام برای به دست آوردن دل هایشان به کنیه صدا می‌زد و آنهایی که کنیه نداشتند، کنیه‌ای برایشان انتخاب می‌نمود و سپس آنها را بدان می‌خواند. مردم نیز از آن پس، آن شخص را به همان کنیه می‌خواندند. حتی آنان که فرزندی نداشتند تا کنیه‌ای داشته باشند، برای آنان کنیه‌ای انتخاب می‌کرد. پیامبر اکرم(ص) رسم داشت حتی برای کودکان نیز کنیه انتخاب می‌نمود و آنان را مثلاً ابا فلان صدا می‌زد تا دل کودکان را نیز به دست آورد»