eitaa logo
تاریخ 🔖
4 دنبال‌کننده
438 عکس
3 ویدیو
0 فایل
بررسی تاریخ ایران و جهان از آغازین روزها تا زمان حال . #تاریخ #تمدن #ایران #اسلام #میراث_فرهنگی #عکس_تاریخی #باستان_شناسی #کتاب
مشاهده در ایتا
دانلود
📌قلعه دراور در پاکستان : 🔹 قلعه دراور (Derawar Fort‎) در شهر بهاولپور در صحرای کولستان ایالت پنجاب کشور پاکستان قرار دارد. 🔅این قلعه چهل برج به ارتفاع ۳۰ متر دارد و در قرن نهم میلادی ساخته شده است.
📌ارگ بخارا در کشور ازبکستان : 🔹ارگ بخارا قلعه ای بزرگ است که در مرکز شهر بخارا واقع شده است. این بنا تا زمان سقوطش در سال 1920 میلادی توسط روس ها به عنوان قلعه مورد استفاده بوده است. 🚩 بعد از بین رفتن مقداری از ارگ، در دوران سامانیان (قرون نهم و دهم) این مرکز دوباره بازسازی گردیده است. در دوران قراخانیان (قرون یازدهم و دوازدهم) و در زمان تاخت و تاز مغول ها در قرن سیزدهم ارگ چند بار ویران گردیده است. 🔅طول کل دیوارهای خارجی ارگ 790 متر و ارتفاع دیوارها ۲۰ متر است. در درون ارگ ساختمان های گوناگونی وجود دارد مانند مسجد ، اتاق نگهبانان ، مهمانخانه و..
📌 سید علی محمد باب - بخش اول : 🔹میرزا علی محمد باب در زمان پادشاهی محمد شاه و ناصر الدین شاه قاجار ادعای پیامبری کرد و فرقه بابیت را به وجود آورد و قیام او در دوران ناصرالدین شاه سرکوب شد اما با مرگ وی پیروانش به دو شاخه بابیت و بهائیت تقسیم شدند و اکنون در ایران و سایر کشورها وجود دارند. 🔅میرزا علی محمد باب اهل شیراز بود و در سال ۱۱۹۹ هجری شمسی /۱۸۱۹ میلادی در محله شیشه گران این شهر متولد شد. پدرش میرزا رضای بزاز و مادرش خدیجه نام داشت. 🔹باب پدرش را در کودکی از دست داد و دائیش میرزا سید علی تاجر وی را بزرگ کرد. وی در کودکی دروس ادبیات فارسی و عربی را آموخت. پیروان باب معتقدند بودند که وی درس نخوانده و تمام علم و دانشش را از طریق وحی دریافته کرده است. 🚩 او در سن جوانی توسط دایی اش وارد تجارت و کسب و کار شد. و با زنی به نام حبیبه ازدواج کرد. علی محمد در نوزده سالگی برای تجارت به بوشهر رفت در مدتی که در بوشهر بود وقت خود را به ریاضت و عبادت می گذراند. 🔹باب به مدت چهل روز در زیر آفتاب سوزان بوشهر برای تسخیر ارواح به ذکر ادعیه و اوراد مشغول بود. نوشته اند که او تا قبل از سفر به بوشهر از معتقدین متعصب شیعه بود اما ریاضت در گرما سبب تاثیرات نامطلوب در وی شد. 🚩 باب در بیست سالگی به کربلا رفت و مدتی در کلاس های سید کاظم رشتی حضور پیدا کرد. سید کاظم درباره امام زمان و اینکه ظهورش بسیار نزدیک هست با پیروان خود سخن گفت و به آنان دستور داد که در شهرها پراکنده شوند و امامشان را بیابند.
📌سید علی محمد باب - بخش دوم : 🔅باب به شیراز برگشت و بعد از مرگ سید کاظم رشتی ، شروع به دعوت کردن مردم به سوی خود کرد. وی وقتی با شخص ساده ای آشنا می شد به او می گفت :« انا مدینة العلم و علی بابها » و یا « فادخلوا البیوت من ابوابها» . از اینرو اسم خودش را باب گذاشت. 🔹سید علی محمد باب به مردم می گفت آن مهدی صاحب الامر که مردم در انتظارش هستند من هستم. او که آگاهی یافته بود که امام زمان از شهر مکه قیام خواهد کرد به مریدان خودش گفت سال دیگر دعوت خویش را در مکه آشکار خواهد کرد و خون ها خواهد ریخت. 🔹سید باب ادعای خود را ضمن تفسیرهایی که بر بعضی سوره های قران مانند سوره یوسف ، سوره کوثر و دعاها و خطبه ها می نوشت ، اظهار می کرد. بیشتر افرادی که در آغاز دعوت باب به او پیوستند شاگردان سید کاظم رشتی بودند که در پی امام غایب در شهر ها می گشتند. 🚩 پس از آنکه پیروان باب به هیجده نفر رسید ، باب آن ها را حروف حی نامید و معتقدات خود را به آنها آموزش داد. باب یه سری آیات به عنوان وحی از خود ساخته بود که از لحاظ قواعد عربی و صرف و نحو پر از اشتباه بود. 🔹 باب در پاسخ افرادی که به آیات او ایراد می گرفتند می گفت :« نحو را در حضرت حق تعالی گناهی بود و تاکنون بدان گناه باقی مانده . اینک به شفاعت من رستگار شد. پس اگر مرفوعی را مجرور یا مفتوحی را مکسور بخوانی زیانی نباشد ».
📌سید علی محمد باب - بخش سوم : 🔹🔅باب داعیانی را به شهرهای مختلف فرستاد تا مردم را به دین او دعوت کنند و نام او را بر بالای منبرها و گلدسته ها بخوانند. از مشهورترین این افراد، ملاحسین بشرویه ، ملامحمد مازندرانی و ملاصادق خراسانی بودند. بشرویه مامور تبلیغ در خراسان بود. مازندرانی نیز مامور تبلیغ در کرمان شد. 🔹سید علی باب به همراه پیروانش در سال ۱۲۵۹ هجری قمری به عربستان رفتند اما چون در آنجا تعداد شیعیان کم بود نتوانست پیامبری خود را اعلام کند. پس از اینکه باب به ایران بازگشت توسط حسین خان نظام الدوله حاکم شیراز دستگیر شد. 🚩حاکم شیراز جلسه ای از علما تشکیل داد و راجع به اندیشه و دعوت باب از او سوال شد. چون باب نتوانست پاسخ مناسبی به سوالات بدهد او را چوب زدند و او توبه کرد و مدت شش ماه در زندان شیراز محبوس بود. 🔹مردم اصفهان و حاکم آنجا منوچهرخان معتمدالدوله به باب پیوستند و به دستور حاکم اصفهان چند نفر به شیراز رفتند و باب را از زندان آزاد کردند. باب به اصفهان رفت و بنا به دستور حاکم اصفهان ، جمع بسیاری از روحانیون از او استقبال کردند. 🔅درباره علت گرایش حاکم اصفهان به باب نوشته اند که وی از مامورین سری دولت روسیه در ایران بود و روس ها از باب حمایت می کردند تا فکر دولت قاجار را از سرزمین های جدا شده از ایران منحرف کنند. 🚩حاکم اصفهان مجلسی با حضور علما و بزرگان تشکیل داد که با باب مناظره کنند. از باب سوالاتی درباره طی الارض و علل آن پرسیده شد که وی به جای پاسخ به سوالات ، فقط چند خطبه و دعا روی کاغذ نوشت و نتوانست روحانیون مجلس را قانع کند و از اینرو عده ای فتوا به جنون و قتل وی دادند.
📌سید علی محمد باب - بخش چهارم : 🔹حاکم اصفهان باب را پنهان کرد. باب چهارماه در اصفهان بود تا اینکه حاکم اصفهان درگذشت و گرگین خان حاکم جدید به شاه اعلام کرد که دعوت باب عمومی شده است. چون شورش طرفداران باب شدت پیدا کرد ، وی را گرفته و در قلعه چهریق در آذربایجان زندانی کردند. 🔹باب در زندان باقی ماند تا اینکه محمدشاه قاجار درگذشت و ناصرالدین شاه قاجار به قدرت رسید. شاه قاجار مجلسی از علما تشکیل داد و درمورد دین و اعتقادات وی سوال شد و همچنین به او گفتند که مشخصات خانوادگی امام زمان با نام پدر و مادر وی تطبیق ندارد. 🔅مهمترین ایرادی که به باب در این جلسه گرفتند اشتباه خواندن آیات قران بود. باب پس از تنبیه بدنی و شلاق خوردن توبه می کند. ناصرالدین شاه به باب گفت اگر به سبب جنون و پریشانی تو و همچنین انتساب به خاندان نبوت و رسالت نبود ، فرمان می دادم تا تو را بکشند تا مردم بدانند که مهدی منتظر هرگز در امر خود مغلوب نمی شود. 🚩 باب را در قلعه چهریق زندانی کردند اما شورش پیروان باب در سطح کشور گسترش پیدا کرد. پیروان باب به قدری به او معتقد بودند که بدون لباس به مقابل گلوله سربازان قاجار می رفتند و می گفتند که باب محافظ ما است و ما کشته نمی شویم. 🔹سرانجام تصمیم به قتل باب گرفته شد اما از ترس اینکه مردم نادان فکر کنند که او زنده است و غیبت کرده و دوباره باز خواهد گشت ، تصمیم گرفته شد اول باب را در میان کوچه و بازار بگردانند تا همه مردم او را ببینند و بعد از آن وی را به قتل برسانند.
📌سید علی محمد باب - بخش پنجم : 🔅 سید علی باب را به همراه یکی از پیروانش در سال ۱۲۶۶هجری قمری به میدان تبریز بردند و به چوبی بستند تا تیرباران کنند. تیر سربازان به طناب باب خورد و او از بند رها شد و فرار کرد. چون مردم باب را ندیدند فریادشان بلند شد که شاید به آسمان رفته و یا از نظرها غایب شده است. 🔹نزدیک بود شورش و درگیری پیش بیاید که فرمانده سربازان دستور داد همه جا را گشتند و او را پیدا کرده و بستند و دوباره تیرباران کردند و این بار باب کشته شد. جسد باب را به ریسمانی بسته و در بازارها و کوچه ها کشیدند و سرانجام در خندق شهر انداختند. 🚩 جسد باب توسط میرزا یحیی صبح ازل جانشین وی پس از پنجاه سال نقل و انتقال به شهر حیفا در اسرائیل رسید و در آنجا دفن گردید. قبر باب و عبدالبها (موسس بهائیت) در اسرائیل به نام «عرش القائم» معروف است. 🔹 بعد از مرگ باب ، دو نفر از بابیه تلاش کردند ناصرالدین شاه قاجار را ترور کنند از اینرو در لباس شاکی به او نزدیک شدند و با تپانچه و خنجر به وی حمله کردند و شاه را زخمی کردند . ناصرالدین شاه پس از این اقدام آنان دستور قتل عام پیروان باب را صادر کرد.
📌فاطمه قرة العين : 🔹فاطمه قرة العین از مریدان متعصب سید علی باب بود. او حجاب سنتی زنان را گناه شمرد و جایز دانست که یک زن در یک زمان با نه مرد ازدواج کند. او می گفت تا وقتی سید باب اقالیم هفت گانه را تصرف نکرده و ادیان مختلف را یکی نکرده است ، احکام و تعالیم شرعی ساقط است. 🚩 قرة العین می گفت « من مظهر حضرت فاطمه (ع) هستم و آنچه در بازار می خرید بیاورید تا نظر کنم تا پاک شود» وی به قتل علما و کسانی که سخنان او را رد کنند حکم داد. فداییان او جمعی از مردم از جمله عموی وی را که مخالفش بود را کشتند. 🔅قرة العین با عده ای از بابیان در روستایی به نام بهدشت در نزدیکی شهر بسطام اجتماعی تشکیل دادند تا درباره نجات باب از زندان ماکو و تعیین تکلیف بابیه با دین اسلام تصمیم بگیرند. 🔹وی در جمع مردمی که از اطراف به آنجا آمده بودند بدون حجاب ظاهر شده و لغو احکام شریعت مانند نماز و زکات و روزه را اعلام داشت و شراکت در اموال و زنان را لازم و ضروری دانست. وی در جنگ های متعدد علیه قاجاریه در مازندران شرکت کرد و سرانجام توسط قاجارها دستگیر شده و خفه اش کردند و جسدش را سوزاندند.
📌عقاید بابیه : 🔹 سید علی باب بنیانگذار فرقه بابیه کتابی به نام «بیان» نوشته بود که کتاب مقدس بابیه محسوب می شد و در آن عقاید و احکام این فرقه را ذکر کرده بود. 🔅باب عقیده به نماز واجب داشت ولی نماز واجب در نظر او فقط نماز صبح بود. وی خانه خود در شیراز را قبله کرده بود و پیروانش را واداشته بود که سمت آن نماز بخوانند. 🔹سال در تقویم بابی ، نوزده ماه ، ماه نوزده روز و روز نوزده ساعت بود. عید فطر آنان همزمان با عید نوروز بود. باب معتقد بود که مقامی بالاتر از حضرت محمد(ص) دارد و پیامبران بعدی نیز از او بالاتر خواهند بود. 🚩 بابی ها آیه ۳۵ سوره اعراف را از دلایل پیامبری سید علی باب می دانستند. پیروان باب منکر معجزه و عصمت پیامبران بودند و اعتقاد داشتند که پیامبران هیچکدام دارای معجزه ای که خلاف جریان طبیعت باشد ، نبودند. 🔹در شام و ناهار باید به یک غذا اکتفا کرد. زیارت خانه باب در شیراز (کعبه بابیان) در صورت استطاعت مالی بر پیروان باب واجب است. مرده را باید در صندوق بلور یا صندوق مرمر یا چوب دفن کرد. 🔅تمام معابد روی زمین حتی خانه کعبه باید ویران شود و تنها خانه باب زیارت گردد. بر هر پادشاهی که از بابیان باشد واجب است که بر روی تمام جهانیان شمشیر کشیده و بگوید یا دین باب را قبول کنید یا کشته خواهید شد . 🔹بر هر بابی واجب است که هر روز نوزده آیه از کتاب بیان را بخواند. هر کسی که دعوت باب را بشنود و به او ایمان نیاورد ، تمام اموالش بر باب و یاران وی حلال و مصادره می شود.
📌سید جیکاک - بخش اول: 🔹این فرد که به اسامی « سید جیکاک ، سرهنگ جیکاک ، مستر جیکاک، آیت الله جیکاک » نامیده شده است ، جاسوس و فرستاده انگلیس بود و در جریان کشف نفت در ایران ، به کشور ایران آمد و فتوا به نجس بودن آن داد. 🔅ﻭﯼ ﺩﺭ ﺁﻏﺎﺯ به‌عنوان ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﮐﺮ ﻭ ﻻﻝ ﺑﻪ‌ﻣﺪﺕ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺍﯾﻞ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺁﻣﻮﺧﺘﻦ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ می‌پردازد ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮﯼ ﺁﻥ، به‌عنوان ﯾﮏ بختیاری در ﻣﻨﻄﻘﻪ نفت‌خیز مسجدسلیمان ﺳﮑﻨﯽ می‌گزیند. 🔹ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺣﻀﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﺎ ﻓﻨﻮﻥ شعبده‌بازی ﻭ حربه‌های دیگر، ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺮﺩﻡ محلی ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻌﻄﻮﻑ می‌دارد ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ به‌عنوان یک ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﺷﯿﻌﻪ، ﺟﺎ ﻣﯽﺯﻧﺪ. برای این هدف به آموختن فقه شیعه می‌پردازد. 🔅 ﺍﻭ کفش هایش ﺭﺍ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺍﺷﺎﺭه ﻋﺼﺎ ﺟﻔﺖ می‌کرد ﻭ ﺷﺎﯾﻊ ﮐﺮﺩه بود که ﺍﯾﻦ ﺍﺯ معجزات ﺍﻭﺳﺖ. وی بعدها ﺗﻮﺿﯿﺢ می‌دهد که "آهنرباهایی ﺩﺭ آن ها ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩه ﺑﻮﺩﻡ، ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﺷﺎﺭه ﻋﺼﺎ، ﺟﻔﺖ می‌شدند"! 🔹 از دیگر حکایات جیکاک عصای معروف است که با آن معجزه می‌کرد و وقتی آن را به بدن کسی می‌زد به آن شوک عجیبی منتقل می‌شد! جیکاک مدعی بود عصای او بهترین وسیله برای تشخیص حلال‌زاده بودن افراد است و با همین شگرد بسیاری از کسانی را که به‌دلایل مختلف می‌خواست از وجهه اجتماعی و قدرت بیندازد، تخریب می‌کرد! 🚩 بعدها فاش شد که در عصای معجزه‌آسای مستر جیکاک جز یک پیل خشک الکتریکی و یک مدار ضعیف انتقال برق هیچ‌چیز وجود نداشته و جریان ضعیف برق باعث انتقال شوک الکتریکی به افراد نگون‌بختی می‌شده که مستر جیکاک هنگام تماس عصا با آنها، دکمه وصل جریان را فشار می‌داده!
📌سید جیکاک - بخش دوم : 🔹در مجلسی او حاضران را دروغگو معرفی کرد و هنگامی که قرار بر اثبات شد، کبریتی روشن کرد و گفت: هر کس راست بگوید این کبریت ریشش را نمی‌سوزاند! اول کبریت را به ریش خود گرفت که نسوخت سپس ریش تمام افراد ساده‌لوح حاضر را سوزاند! به آنها قبولاند که دروغ گفته‌اند و البته بعدها مشخص شد که ریش او مصنوعی و نسوز بود. 🔅اقدام بعدی جیکاک پوشیدن لباس روحانیت و عمامه گذاری وی بود!  جیکاک مجلس وعظ و منبر برپا می‌کرد و آخرش هم روضه امام حسین(ع) می‌خواند و وسط روضه موقعی که همه داغ می‌شدند ناگهان عمامه خود را به درون آتشی که وسط مجلس بود، می‌انداخت. ➖عمامه نمی‌سوخت! و جیکاک آن را به‌عنوان معجزه خود بیان می‌کرد و ادعای سید بودن می‌کرد! در ضمن او هیچ‌کس را هم به سیدی قبول نداشت چون عمامه آنها در آتش می‌سوخت! از اینجا بود که او به «سید جیکاک» معروف شد. 🔹ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺳﻮﺱ انگلیس، ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ مسجد می‌آید ﻭ می‌گوید: من حضرت علی(ﻉ) ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻡ ﻭ ﺍﻭ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ شانه‌ام ﻧﻬﺎﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﮕﻮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺩه ﺳﯿﺎه ﻭ نجس (ﻧﻔﺖ) دوری کنند»! ➖اﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﺩﻋﺎﯾﺶ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻭ ﻋﺒﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ می‌زند ﻭ اثر سفیدی ﺩﺳﺘﯽ ﺭﻭﯼ شانه‌اش ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ می‌دهد ﻭ می‌گوید "ﺍﯾﻦ مدﺭﮐﯽ ﺑﺮ ﺣﻘﺎﻧﯿﺖ ﻣن ﺍز اوست". ➖در کتابش ﺗﺸﺮﯾﺢ می‌کند ﮐﻪ "ﺭﻭﺯﯼ تکه‌ای ﮐﺎﻏﺬ ﺭﺍ به‌شکل دست بریدم ﻭ ﺭﻭﯼ شانه‌ام ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ آن‌قدر ﺯﯾﺮ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺩﺍﻍ ﺟﻨﻮﺏ ﻣﺎﻧﺪﻡ تا خوب ﺍﻃﺮﺍﻑ آﻥ ﮐﺎﻏﺬ ﺗﯿﺮه ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﺛﺮ ﺩﺳﺖ ﺑﺮ شانه‌ام ﻧﻘﺶ ﺑﺒﻨﺪﺩ" 🔅به‌هنگام ملی شدن صنعت نفت، جیکاک یا به‌قولی سید جیکاک با گشت‌وگذار میان عشایر بختیاری این شعار را به‌گویش بختیاری برای آنها طرح نمود؛ «تو که مهر علی مِن دلته/ نفت ملی سی چِنته» «یعنی تو که مهر علی را در دل داری برای چه به‌دنبال ملی شدن نفت هستی؟»
🔅معبد الهه هاثور در شهر دندره کشور مصر : 🔹هاثور خدای عشق ، زیبایی و لذت در مصر باستان است.
تصویری از افتتاحیه بازی‌های آسیایی پکن ١٩٩٠ میلادی و رژه کاروان ایران
🔅تصویر میرزا رضا کرمانی قاتل ناصر الدین شاه قاجار : 🔹میرزا رضا که برای شکایت از حاکم کرمان به تهران رفته بود توسط کامران میرزا ( پسر ، وزیر جنگ و نایب السلطنه ناصرالدین شاه قاجار ) به زندان افتاد. 🔅وی در ابتدا تصمیم گرفت که کامران میرزا را ترور کند اما بعد تصمیم گرفت شاه را بکشد زیرا فکر می کرد او ریشه تمام ظلم ها در کشور است. 🚩 ناصر الدین شاه در پنجاهمین سال سلطنت خود در یازدهم اردیبهشت ۱۲۷۵ شمسی به قصد زیارت شاه عبدالعظیم به شهر ری رفت. 🔹 میرزا رضا با استفاده از این فرصت و به بهانه دادن نامه ای به شاه به او نزدیک شده و با تپانچه به ناصرالدین شاه شلیک می کند. میرزا رضا را پس از قتل شاه اعدام کردند و به وی تهمت بابی بودن زدن. 🔅میرزا رضا می گفت : « اگر شاه خبر ندارد از وضعیت کشورش که وای به حال مملکتی که شاه آن ایشان باشد و اگر شاه خبر داشت از وضعیت کشور پس حق او بود قتل و کشتنش و من از این اقدامم خرسند هستم.»
🔅قلعه دریایی مورود جانجیرا در کشور هندوستان 🔹این قلعه در واقع جزیره ای هست که اطراف آن را دیوار و برج ساخته اند و نزدیک شهر ساحلی مورود قرار دارد. این قلعه از آثار زمان امپراتوری مراتا در هند است. 🔅امپراتوری مراتا از ۱۶۷۴ تا ۱۸۲۰ میلادی بر منطقه وسیعی از هند تسلط داشت. موسس این سلسله به نام شیواجی توانست به عمر حکومت مغولان هند (گورکانیان) پایان دهد‌. 🚩 طولانی ترین جنگ تاریخ هند که معروف به جنگ ۲۷ ساله می باشد بین حکومت مراتا و گورکانیان هند اتفاق افتاد که به پیروزی مراتاها انجامید.
🔅دروازه قلعه دریایی مورود جانجیرا در هند
📌آرامگاه رضاشاه پهلوی : 🔅 آرامگاه رضاشاه در پیرامون شاه‌عبدالعظیم حسنی در شهر ری واقع در جنوب تهران قرار داشت. 🚩 پیکر رضا شاه را پس از مرگ در ژوهانسبورگ به مصر بردند و در آن‌جا به امانت گذاشتند، سرانجام در اردیبهشت ۱۳۲۹ پیکر رضا شاه به وسیله هواپیما و سپس با قطار مخصوص به تهران حمل شد و در این آرامگاه به خاک سپرده شد. 🔹بعد از انقلاب اسلامی، این بنا در اردیبهشت سال ۱۳۵۹ با حکم صادق خلخالی، حاکم شرع وقت، تخریب شد. 🔅 خلخالی : «بعنوان اینکه افتتاحی بشود برای تخریب، بنده هم اولین کلنگ خرابکاری را زدم.»
📌قرارداد گلد اسمیت : 🔹این قراداد در دوران ناصرالدین شاه قاجار بین ایران و انگلستان بسته شد و بر اساس آن بخش بزرگی از بلوچستان ایران به انگلستان واگذار شد. 🔅انگلیسی ها که کشور هندوستان را مستعمره خود کرده بودند و منافع تجاری زیادی از غارت آنجا نصیبشان می شد ، از حمله ایران ، روسیه و یا فرانسه به این کشور می ترسیدند و از اینرو با جدایی افغانستان و نیمی از بلوچستان از ایران ، یک نوع سد بین هند و ایران ایجاد کردند. 🔹انگلستان با انعقاد معاهده پاریس در سال ۱۸۵۷ میلادی با ناصرالدین شاه قاجار ، افغانستان را از ایران جدا کرد. در سال ۱۸۷۲ میلادی نیز بخش بزرگی از بلوچستان را بر اساس قرارداد گلد اسمیت از ایران جدا کرد.
📌پیمان آخال : 🔅این قرارداد استعماری در زمان ناصرالدین شاه قاجار بین ایران و روسیه بسته شد. بر اساس پیمان آخال که در سال ۱۲۶۰ هجری شمسی / ۱۸۸۱ میلادی بین میرزا سعید خان موتمن الملک وزیرخارجه ایران و ایوان زینوویف وزیر روسیه بسته شد سرزمین ماوراالنهر از ایران جدا شد. 🚩 با این قرداد ننگین ، کشور ترکمنستان و ازبکستان از ایران جدا شده و جز روسیه شدند.
📌ناصر الدین شاه قاجار : 🔹او چهارمین پادشاه سلسله قاجار و سومین شاه ایران با بیشترین مدت حکومت است. ناصرالدین شاه بعد از شاپور دوم ساسانی و شاه طهماسب اول صفوی ، طولانی ترین مدت پادشاهی را با پنجاه سال سلطنت دارا می باشد. 🔅او اولین شاه ایرانی بود که برای بازدید از تمدن و تکنولوژی غرب , سه دفعه با هیئتی عازم اروپا شد و از کشورهای اروپایی بازدید کرد.
📌کاروانسرای فرسفج : 🔅کاروانسرای شاه عباسی فرسفج در شهرستان تویسرکان و در ۲۳ کیلومتری مسیر تویسرکان به کنگاور و در حاشیه این جاده و در مجاورت شهر فعلی فرسفج واقع شده است. 🔹 اینجا محل استراحت کاروان‌ها و مسافرانی بوده که به قصد تجارت و  سیاحت به غرب کشور و زیارت عتبات عالیات به عراق سفر می‌کردند.
📌انقلاب مشروطه : 🔅انقلاب مشروطه ، مجموعه کوشش‌ها و رویدادهایی است که برای محدود شدن اختیارات پادشاه در نظام سلطنتی ایران و نهادینه‌سازی حقوق اساسی مانند آزادی فردی، عدالت قضایی ، مجلس ملی و حاکمیت قانون آغاز شد و به تغییر نظام سیاسی ایران از پادشاهی مطلقه به پادشاهی مشروطه منجر شد. 🔹این انقلاب در زمان سلطنت مظفرالدین شاه قاجار از آذر ۱۲۸۳ شمسی شروع شد و در مرداد ۱۲۸۵شمسی به سرانجام رسید. 🔹نخستین نشانه‌های این انقلاب در اسفند ۱۲۸۳ آشکار شد که معترضان بازار تهران را تعطیل کردند و در حرم عبدالعظیم بست نشستند. اما در آذر ۱۲۸۴ که حاکم تهران به بهانه گران شدن قیمت قند، چند تاجر خوشنام را مجازات کرد، اعتراضات دامنه وسیعی پیدا کرد و مردم خواستار تشکیل عدالت‌خانه شدند. 🚩 زمینه‌های فکری این انقلاب از سال‌ها قبل و به سبب آشنایی ایرانیان با پیشرفت‌های کشورهای غربی وجود داشت. چاپ روزنامه‌ها و نشریات، انتشار کتاب، توسعه مدرسه‌ها و علاقه‌مندی مردم به رویدادهای جهان از نشانه‌های این تحول فکری بود. 🔹در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ شمسی حکم مظفرالدین شاه مبنی بر تشکیل مجلس صادر شد. به این ترتیب مجلسی برای تدوین نخستین قانون اساسی ایران تشکیل شد و در ۹ دی همان سال به امضای مظفرالدین شاه رسید و ایران، عملاً در مسیر گذار از حکومت استبدادی به حکومت مشروطه قرار گرفت.
📌مظفر الدین شاه قاجار : 🔹مظفرالدین‌شاه قاجار (متولد ۳ فروردین ۱۲۳۲– درگذشتهٔ ۱۲ دی ۱۲۸۵ شمسی) پنجمین پادشاه ایران از دودمان قاجار بود. او با امضا کردن فرمان مشروطیت زمینه تشکیل مجلس و قانون اساسی را فراهم کرد. 🔅وی ده روز پس از امضای قانون اساسی درگذشت و آخرین پادشاه ایرانی می باشد که در خاک ایران جانش را از دست داد. او را در کربلا دفن کردند. 🔹مظفر الدین شاه که مانند پدرش ناصرالدین شاه علاقه مند به سفر به اروپا بود با وجود خزانه ای خالی اقدام به این کار کرد و قراردادی گمرکی با روسیه بست و از این کشور پول لازم را قرض گرفت. 🔹 در ۲۳ فروردین ۱۳۷۹ شمسی نخستین سفر او به اروپا آغاز گردید و هفت ماه طول کشید. در این مدت شاه قاجار از کشورهای روسیه ، اتریش ، سویس ، آلمان ، بلژیک ، فرانسه و ترکیه بازدید کرد. 🔅دوسال بعد مظفرالدین شاه در سال ۱۲۸۱ شمسی پس از دادن امتیازات تازه ای در شمال به روس ها و قرض گرفتن ده میلیون روبل پول از این کشور ، مجددا عازم اروپا شد. این سفر شش ماه طول کشید.مدت سفر سوم که در سال ۱۲۸۴ شمسی آغاز شد چهارماه بود. 🔹قدیمی ترین فیلم و صدای ایران مربوط به سخنان مظفر الدین شاه خطاب به وزیرش علی اصغر اتابک می باشد که ظبط گردیده و اکنون موجود است.
🔅تصویر مظفر الدین شاه پنجمین شاه قاجاریه.
📌ژاندارک قهرمان ملی فرانسه : 🔹 او که دختری فرانسوی بود ، در جنگ صدساله بر ضد انگلستان، رهبری فرانسوی‌ها را برعهده داشت. در نزدیکی شهر کُنپی ینی، به خاطر خیانت شهردار این شهر اسیر و به انگلیسی‌ها فروخته شد. ژان دارک در یک دادگاه کلیسایی به جرم ضدیت با قوانین کلیسا، محکوم و در میدان ویومارشه شهرِ روآن سوزانده شد. 🚩 جنگ‌های صدساله جنگی بین پادشاهی فرانسه و پادشاهی انگلستان بود. هدف پادشاهان انگلستان از این جنگ‌ها تسلط بر تاج و تخت فرانسه بود. این جنگ‌ها سال ۱۳۳۷ میلادی آغاز و سال ۱۴۵۳ میلادی به پایان رسید. با وجود این که ۱۱۶ سال به طول انجامید به جنگ‌های صدساله معروف شد. 🔹ژاندارک دختری به شدت با ایمان، پاکدامن، راستگو، پرهیزگار و مهربان بود. از اینرو همه اهالی دهکده او را دوست داشتند. او دختری بود با موهایی تیره رنگ، قامتی متوسط و چشمانی درشت به رنگ قهوه‌ای (یا خاکستری). 🔹زمانی که وی ۱۲ ساله بود اعلام کرد که از طرف مقدسین مسیحی وحی دریافت می کند و آن ها از او می خواهند که فرانسه را نجات بدهد. وی که اجازه شرکت در جنگ را نداشت به ناچار با پوشیدن لباس مردانه جز ارتش شد. 🚩 پیوستن ژاندارک به صفوف نظامیان فرانسوی سبب افزایش روحیه سربازان و پیروزی آن ها در برابر انگلستان و فتح شهر اورلئان گردید. 🔹ژاندارک با توطئه و فشار انگلیسی ها به کفر و الحاد متهم شد و در تاریخ ۲۱ فوریه ۱۴۳۱ میلادی در دادگاهی در شهر روآن (روئِن) حضور پیدا کرد. اتهام‌های وارده بر وی عبارت بودند از: اصرار بر دریافت الهام از جانب قدیسین، پوشش مردانه و همچنین، اقدام او به فرار از زندان (پریدن از برج بیست متری که البته در این ماجرا هیچ آسیبی به او نرسید). 🔅بیست سال بعد فرانسه آزاد شد و ۵ سال بعد از آزادی فرانسه یعنی ۲۵ سال بعد از درگذشت ژان دارک، با سعی و خواهش مادر و دو برادرش، برای او یک دادگاه تجدید نظر توسط پاپ کالیستوس سوم برقرار شد. در سال ۱۴۵۶میلادی ، بر طبق این دادگاه، و پس از شهادت دادن ۱۱۵ نفر به بیگناهی دوشیزه، محکومیت وی به‌طور کامل نقض شد. در ۱۶ می ۱۹۲۰، پاپ بندیکتوس پانزدهم، ژان دارک را در شمار قدیسین آورد.