شما اسلام را با مسیحیت مقایسه کنید؛
مسیحیت میگوید:
انسان وقتی به یک موضوع
ایمان میآورد،
حق ندارد در مورد آن فکر کند!
وظیفه یک مومن، یک کشیش،
این است که جلوی هجومِ
فکر و استدلال به ایمان را
بگیرند.
در اسلام، قضیهکاملا برعکس است؛
اگر از شما بپرسند:
یکی از اصول دین شما چیست؟!
و شما جواب بدهید که:
توحید، پرستش خدای یگانه.
بعد بپرسند:
به چه دلیل به این موضوع
ایمان آوردهاید؟
اسلام، هیچ جوابی
جز جواب عقل، از شما نمیپذیرد!
آقا ولمان کنید،
اصلا من خودم قبول دارم
که خدا یگانه است؛
دلیل هم ندارم،
تو به من چکار داری؟!
من از قول مادربزرگم
یقین پیدا کرده ام،
و به این نتیجه رسیده ام؛
اصلا خواب دیدهام!
اسلام میگوید: نه؛
اگر به وجود خدا هم اعتقاد داشته باشی،
اعتقادی که ریشه اش
خواب دیدن،
یا تقلید از پدر ومادر
یا تاثیر محیط است،
مورد قبول نیست!
جز دلیلی که عقل تو
با برهان، آن مطلب را
قبولکرده باشد
هیچ راه دیگری برای شناخت،
از شما پذیرفته نیست...
| شهیدمطهری،انسانکامل،ص۱۳۱
- علویات