به نام خدا
شماره 577 - آرامش در آتش🔻
🌀همیشه افرادی پیدا می شوند که خیلی خودرا صاحب نظر می دانند، حتی به امام زمان خود هم می خواهند وظیفه اش را یاد آوری کنند.
❌مردی از خراسان خدمت امام صادق (ع) آمد پیشنهاد قیام به ایشان داد، امام با یک آزمایش به او نشان دادند که خودش آماده عمل به دستور هست یا خیر؟
🌀او وقتی خدمت امام رسید، گفت: ای پسر پیامبر ، شما از بیت امامت هستید. چرا از حق مسلّم خودتان سر باز میزنید، با اینکه صدها هزار فرمانبر مسلح و شمشیر به دست دارید؟
💥امام(ع) فرمود: ای خراسانی، بنشین.
❌آنگاه امام دستور داد تا تنور را روشن کنند. سپس فرمود: ای خراسانی برخیز و در تنور بنشین.
💥مرد با نگرانی و التماس گفت: آقای من! ای پسر رسول خدا، مرا به آتش مسوزان مرا ببخش، خدای ترا ببخشد.
🔹امام فرمود: بخشیدم.
💥 در این هنگام هارون مکی وارد شد، در حالی که دمپایی خود را به دست گرفته بود. گفت: السلام علیک یابن رسول الله. امام صادق(ع) به او گفت: دمپایی خود را رها کن و در تنور بنشین.
💥او نیز آن را رها کرد و در تنور نشست.
🌀 امام(ع) به خراسانی توجه کرد و درباره اوضاع و جریانات خراسان با او به گفت وگو نشست.
❌ سپس فرمود: ای خراسانی، برخیز و آنچه در تنور است بنگر.
💥مرد خراسانی میگوید: برخاستم و دیدم او آرام چهار زانو در تنور نشسته است؛ بیرون آمد و بر ما سلام کرد.
🌀امام(ع) به مرد خراسانی فرمود: در خراسان مانند این فرد چند نفر مییابی؟
🔸عرض کرد: به خدا سوگند یک نفر هم وجود ندارد! امام نیز فرمود: یک نفر هم نه، به خدا سوگند!
⚔️آنگاه فرمود: ما وقت قیام را بهتر میدانیم.
580 - - از درویشی تا اسلام ناب:
به نام خدا // قسمت اول:
*آیا صفویان از درویشی به اسلام ناب رسیدند؟
*صفویان به پوسته دین پرداختند یا به زیر بنا ؟
*آیا عهد صفوی یک نقطه عطف در تاریخ اسلام بود؟
🔸در حالی که حکومت عثمانی بر سراسر کشورهای اسلامی مسلط بود و هنوزهم مذهب شیعه، غربت را تجربه می کرد و فکر شیعه به وسیله تنگ نظران زیر فشار قرار داشت، پیكی از طرف شاه اسماعیل صفوی دروازه های ایران را پشت سر گذاشت و وارد عراق شد ، یک راست به سوی نجف رفت ، خودرا به علمای نجف رساند و سراغ محقق ثانی را گرفت، گفتند او هم اکنون بر کرسی تدریس نشسته ، بی معطلی خودرا به محقق رساند و دعوت شاه اسماعیل صفوی، پادشاه ایران را ابلاغ کرد.
🔹محقق ثانی از علمای جبل عامل لبنان بود ، کسانی که اورا به سخت کوشی و فضیلت می شناختند به شاه اسماعیل معرفی کردند تا به ایران دعوت شود و حکومت نوپای صفوی را یاری دهد .
🔸محقق ثانی که سالها غرق در کتاب و علم و منبر و مسجد بود ابتدا با تعجب به این دعوت نگریست ، اما وقتی دید از این فرصت بزرگ می تواند برای یک جهش فرهنگی کم نظیر برای مسلمین استفاده كند ، تصمیم بزرگی گرفت، کرسی درس نجف را رها کرد و در سال 916 ق . به شاه اسماعیل صفوی پیوست.
🔹او پس از ورود به ایران با دعوت از علمای بزرگ لبنان آنها را به کمک خواند و هجرت آنها به ایران بی تردید یکی از عوامل مهم توسعه مذهب شیعه شد.
کانال تاریخ اسلام در سروش و ایتا و گپ eitaa.com/tarikhye
581- از درویشی تا اسلام ناب:
قسمت دوم: مهاجران سبکبال
🔆یکی از این مهاجران از لبنان به ایران، شیخ علی منشار بود که به این دعوت لبیک گفت و با چهار هزار جلد کتاب علمی فرهنگی به ایران آمد.
🔆دانشمندان ایرانی مانند علامه مجلسی همپای علمای مهاجر لبنان در دربار صفوی حضور داشتند و مانع بسیاری از کارهای خلاف می شدند.
🔆به دست گرفتن مسؤلیت هایی در دولت صفوی ، علمای شیعه را که صدها سال انزوا را در کارنامه خود داشتند به وسط میدان کشانید.
🔸شاه تهماسب با كمك محقق ثانی بدعتها را برداشت و دین را رواج داد. شرابخانه ها، مراكز فحشا و فساد و قمار را ویران كرد .
🔸در احسن التواریخ آمده است :
🔸بعد از خواجه نصیرالدین طوسی هیچ كس مانند محقق ثانی در راه مذهب شیعه كوشش به عمل نیاورده است.
شهید مطهری می نویسد: فقهای جبل عامل نقش مهمی در خط مشی ایران صفویه داشتند... صفویه درویش بودند... و اگر با روش فقهای جبل عامل تعدیل نمی شدند... به چیزی منتهی می شد نظیر آنچه در علویهای تركیه و شام هست .
🔆🔅تحلیل:
علما توانستند تا حدی صفویان را از پوسته اسلام به کارهای عمیق تر ترغیب کنند و گرچه شاهان صفوی خوب و بد داشتند، ولی در کل، کارنامه موفقی ارائه شد، صدها عالم دینی توانستند در این فضا آزادانه تنفس و تولید علم کنند، مردم هم بسیاری از مسائل دین را که دچار انحراف شده یا به فراموشی سپرده شده بود از علما آموختند، از افکار مردم زنگار زدایی شد.
🔆می توان از عهد صفوی به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ تشیع و اسلام یاد کرد و جا دارد در این موضوع کتابهایی تحلیلی و به زبان روز نوشته شود. والسلام
eitaa.com/tarikhye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگاهی به تاریخ معاصر ایران و مقایسه با آمریکا
582- زمین خورده
🌀مفضل بن قیس، سخت در فشار زندگی واقع شده بود. فقر و تنگدستی، قرض و مخارج زندگی او را آزار می داد. یك روز در محضر امام صادق(ص)، لب به شكایت گشود و بیچارگی های خود را مو به مو تشریح كرد: فلان مبلغ قرض دارم، نمی دانم چه جور ادا كنم، فلان مبلغ خرج دارم و راه در آمدی ندارم، بیچاره شدم، متحیرم، گیج شدهام، به هر در بازی میروم به رویم بسته می شود. در آخر از امام تقاضا كرد درباره اش دعایی بفرماید و از خداوند متعال بخواهد گره از كار فرو بسته او بگشاید.
🔸امام صادق به كنیزكی كه آنجا بود فرمود: برو آن كیسه اشرفی كه منصور برای ما فرستاده بیاور.
كنیزك رفت و فورا كیسه اشرفی را حاضر كرد.
🔹آنگاه به مفضل بن قیس فرمود: در این كیسه چهار صد دینار است و كمكی است برای زندگی تو.
🌀- مقصودم از آنچه در حضور شما گفتم این نبود، مقصودم فقط خواهش دعا بود.
🔸- بسیار خوب، دعا هم می كنم . اما این نكته را به تو بگویم، هرگز سختی ها و بیچارگی های خود را برای مردم تشریح نكن، اولین اثرش این است كه وانمود می شود تو درمیدان زندگی زمین خورده ای و از روزگار شكست یافته ای. در نظرها كوچك می شوی. شخصیت و احترامت از میان می رود.
✔️منبع: ميزان الحكمه ح 8098 ص 233 به نقل از كافى ج 4 ص 21 ح
eitaa.com/tarikhye