8.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو طبیب دل غم دیده مایی ...
#امام_زمان
|صابرخراسانی|
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
#تلنگر☄
درسِ امروز :
وقتی میخوای بری بیرون ،
همینطور که داری جلویِ آینه تیپ میزنی
فکر کن ببین این تیپت مردم رو راضی میکنه یا امام زمان رو؟!
+تکرار با خودت ...
#امام_زمان
8.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حواستون خیلی باشه این رفتار به شدت به فرزندان شما آسیب میزنه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 در کنسرت خواننده ها چه میگذرد...!؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ بدترین گناه کبیره چیست؟!
🎙استاد #فرحزاد
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
میگه که:
در دنیا آدم هایی هستند که
به ظاهر زندهاند،
نفس میکشند،
زندگی میکنند اما ..
در حقیقت اسیر دنیا،
بردهی زندگی و ذلیل حوادث هستند ..
#شهیدمصطفیچمران
#شهیدانہ
°•✨| ترک گناه |✨•°
کتاب رمان سلام بر ابراهیم #پارت۱۷۳ به دوستان ميگفت: ما وسيلهايم، اين رزق شماست. رزق مؤمنين با برکت
کتاب رمان سلام بر ابراهیم
#پارت۱۷۴
جمعي از دوستان شهيد:
همراه ابراهيم بودم. با موتور از مسيري تقريبًا دور به سمت خانه بر ميگشتيم.
پيرمردي به همراه خانوادهاش كنار خيابان ايســتاده بود. جلوي ما دست تکان
داد و من ايستادم.
آدرس جایي را پرســيد. بعد از شنيدن جواب، شــروع کرد از مشکلاتش
گفت.
به قيافهاش نميآمد که معتاد يا گدا باشد. ابراهيم هم پياده شد و جيبهاي
شلوارش را گشت ولي چيزي نداشت.
به من گفت: امير، چيزي همرات داري؟! من هم جيبهايم را گشــتم. ولي
به طور اتفاقي هيچ پولي همراهم نبود.
ابراهيم گفت: تو رو خدا باز هم ببين. من هم گشتم ولي چيزي همراهم نبود.
از آن پيرمــرد عذرخواهي کرديم و به راهمــان ادامه داديم. بين راه از آينه
موتور، ابراهيم را می ديدم. اشک ميريخت!
هوا ســرد نبود که به اين خاطر آب از چشــمانش جاري شود، براي همين
آمدم کنار خيابان. با تعجب گفتم: ابرام جون، داري گريه ميکني؟!
صورتــش را پاک کرد. گفت: ما نتوانســتيم به يك انســان که محتاج بود
ُ کمک کنيم. گفتم: خب پول نداشتيم، اين که گناه نداره.
گفت: ميدانم، ولي دلم خيلي برايش سوخت. توفيق نداشتيم کمکش کنيم.
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
کتاب رمان سلام بر ابراهیم
#پارت۱۷۵
کمي مکث کردم و چيزي نگفتم. بعد به راه ادامه دادم. اما خيلي به صفاي
درون و حال ابراهيم غبطه ميخوردم.
فرداي آن روز ابراهيم را ديدم. ميگفت: ديگر هيچوقت بدون پول از خانه
بيرون نميآيم. تا شبيه ماجراي ديروز تکرار نشود.
رســيدگي ابراهيــم به مشــکلات مردم، مرا يــاد حديث زيبــاي حضرت
سيدالشهداء انداخت كه ميفرمايند:((حاجات مردم به سوي شما از نعمتهاي
خدا بر شماست، در اداي آن کوتاهي نکنيد که اين نعمت در معرض زوال و
نابودي است))۱
٭٭٭
اواخر مجروحيت ابراهيم بود. زنگ زد و بعد از سلام و احوالپرسي گفت:
ماشينت رو امروز استفاده ميکني!؟
گفتــم: نه، همينطــور جلوي خانه افتاده. بعد هم آمد و ماشــين را گرفت و
گفت: تا عصر بر ميگردم.
عصر بود که ماشين را آورد. پرسيدم: کجا ميخواستي بري!؟ گفت: هيچي،
مسافرکشي کردم! با خنده گفتم: شوخي ميکني!؟
گفت: نه، حالا هم اگه کاري نداري پاشو بريم، چند جا کار داريم.
خواســتم بروم داخل خانه. گفــت: اگر چيزي در خانه داريد که اســتفاده
نميکني مثل برنج و روغن با خودت بياور.
رفتم مقداري برنج و روغن آوردم. بعد هم رفتيم جلوي يك فروشــگاه. و
ُ ابراهيم مقداري گوشــت و مرغ و... خريد و آمد سوار شد. از پول خردهایی
که به فروشنده ميداد فهميدم همان پولهاي مسافرکشي است.
۱)بحار ج 78 ص ۱۲۱
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
*🕊️قرار شبانه با شهدا 🥺 🕊️🌹*
ان شاء الله امشب درپرونده ی اعمال همه ی عاشقان و خادمان شهدا ثبت شود:
🌹محب اهلبیت
سرباز امام زمان🌹
🌹وان شاءالله شهادت 🍃🍃😍
*امشب هدیه میکنیم 10 صلوات و یا بیشتر به روح مطهرشهید والا مقام 🥀🕊️🥀*
*❤️#عمار_حلب_محمد_حسین_محمد_خانی❤️*
💚💚💚💚💚💚💚
💞💞ان شاءالله *شهید_عمار_حلب_شهید_محمد_حسین_محمد_خانی*
دعاگویی تک تک ما باشد 🤲🏻❤️
*اجرتون باشهدا ان شاءالله❤️*
*#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع*
*#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَجبحقزینبکبرے*
*مشمولدعایشهداءباشید*
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1