eitaa logo
از گـــنـــاه تـــا تـــوبـــه
3.4هزار دنبال‌کننده
33.6هزار عکس
29.4هزار ویدیو
79 فایل
✨•°﷽°•✨ 🌱کانال تخصصی ترک گناه😊 ارتباط🕊️ 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
✅زبان در کام گیرید ✍️با سکوت کردن و کم‌حرف زدن هم از آسیب های زبان در امان بمانید و هم از خیرات و برکات سکوت کردن بهره مند شوید. اگر دقت کرده باشید ما به طور ناخودآگاه برای افراد کم گو ارزش و احترام قائلیم و آن‌ها را افرادی با وقار و قابل اعتماد می‌دانیم. پس بیاید زبان به کام بگیریم و با سخنان بی‌ارزش دنیا و آخرت دین و ارزش خود را تباه نکنیم و بدانیم با لحظه‌ای سکوت چیزی را از دست نمی‌دهیم ولی امان از دهانی که بی‌موقع باز شود که چه فتنه‌ها که نخواهد انگیخت. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✍در سال 1362 در شهر تبریز پسر مرد ثروتمندی ، شاگرد مغازه خود را که پسر بچه ای بود کشت. دادگاه به قتل عمد حکم و متهم را به اعدام محکوم کرد پدر متهم 50 میلیون تومان حاضر شد پرداخت کند تا پدر مقتول رضایت دهد. با این مبلغ می شد 10 مغازه در بازار تبریز خرید.سرانجام صحنه اعدام حاضر شد و پدر مقتول با پای خود بر صندلی زیرپای قاتل زد. ناگهان بعد از 5 ثانیه، جلو رفته و پاهای قاتل را در هوا گرفت و پدر قاتل از خوشحالی از هوش رفت. بعد از برگشتن قاتل به آغوش خانواده، پدر قاتل 50 میلیون تومان را با یک وانت سایپا پول نقد به دم در خانه او می آورد.پدر مقتول که بسیار مومن بود می خندد و با این که خانه اش اجاره ای بود ولی از پذیرش آن مبلغ سرباز می زند. پدر قاتل می پرسد دلیل این کارت چیست؟ پدر مقتول می گوید: اگر انسان ثروتمندی نبودید می خواستم همان اول کار رضایت دهم. ولی چون مبلغ سنگینی پیشنهاد دادید نمی خواستم به خاطر پول رضایت دهم . چون ارزش این بخشش من بالاتر از پول است. پس منتظر شدم که قاتل جان دهد تا در آن لحظه بتوانم به خاطر خدا و رها کردن قاتل از رنج جان دادن و جوانمرگی نجات اش دهم. و اکنون که نیت مرا دانستید، پس دیگر پیشنهاد پول ندهید. دوم بدانید که همه جا پول کارساز نیست و به پول خود تکیه نکنید. ‌↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹امام محمدباقر (ع) نيكى و صدقه دادن پنهانى، فقر را از بين مى برند، عمر را زياد و هفتاد مرگِ بد و ناگوار را دفع مى كنند 📚ميزان الحكمه جلد۱ ص۵۳۳ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
◼️ انا لله و انا الیه راجعون◼️ 🔴فوت تلخ سرمربی تیم فوتبال ... با نـهـایت تاسف کاپیتان و فوتبالیست قدیمی کشورمون درگذشت..😔🖤 علت فوت و تصاویر دردناک👇🥺 https://eitaa.com/joinchat/704840002C2ecc9dbe68 ⚫️خدا به خانوادش صبر بده خیلی مهربون بود😔😔👆
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
🚨 فوری 🔴مدارس برخی شهرها فردا شد لیست شهر هایی که مدارس آن فردا تعطیل شد را اینجا ببینید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/704840002C2ecc9dbe68 شمام تعطیل شدین؟😳👆❌
"خیرخواهی شیطان" مَردی هر روز هزار بار شیطان را لعنت فرستادی روزی خوابیده بود. شخصی بیدارش کرد و گفت بیدار شو، اکنون این دیوار فرو می‌ ریزد. مرد گفت: تو کیستی که چنین با من مهربانی می‌ کنی؟ گفت: من شیطانم! مرد گفت: چگونه ممکن است؟ من تو را هر روز هزار بار لعنت می‌ کنم! شیطان گفت: این برای آن است که مقام شهیدان را نزد خداوند می‌ دانم و ترسیدم که تو نیز زیر این دیوار از ایشان شوی... 📙 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
غوْث : یکی از صفات امام زمان علیه‌السلام " غوث " است ؛ یعنی کسی که با شتاب خود را به یاری دیگران می‌رساند ! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در اين دنياي بي حاصل، چرا مغرور ميگردي سليمان گر شوي، آخر نصيب مور ميگردي 🎞 سکانسی زیبا و پرمفهوم از مرحوم سیروس گرجستانی 👌(بیشتر حواسمون به آدمهای اطرافمون باشه) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💚 دوست دارم تمام سلام هایم اول بہ شما باشد پدر میدانم هر ڪجاے این عالم پهناور ڪہ باشید میفرمایید و علیڪم السلام السلام علیڪ یامولاے یاصاحب الزمان قلبم گره خورده بہ عشقت یا مولا❣ ✋روزت بہ خیر حضرت عشـ❤️ــق •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
عروسیم متوجه همسرم شدم فکر میکردم بخاطر استرس عروسی و هزینه هاشه.. تا اینکه بعد شام کاروان عروس برون راه انداختم و رفتیم خونه خودمون بعد اینکه همه مهمونها رفتن همسرم گفت نیم ساعت میرم بیرون کار مهمی پیش اومد زود برمیگردم نگران نشو.‌‌‌‌‌... و رفت یه ساعت شد نیومد دو ساعت شد نیومد صبح زنگ زدم خونه مادر شوهرم بهونه اورد # نزدیکیایی ظهر بود که جاریم خبر آورد که شوهرم .‌.https://eitaa.com/joinchat/3833463402C6bee390666
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
من آرمین هستم تو سردخانه بیمارستان امام رضا تبریز کار میکنم کارم اینه که متوفیان تحویل از بخش میگیرم و بعد تحویل خانواده هاشون میدم یه روز دم اذان غروب جنازه پسر جوانی آوردن همکارم پاشد کارهاشون انجام بده یهو گوشیش زنگ خورد کارشو سپرد به من رفت بیرون کسی هم نبود فقط من بودم و جنازه پسر جون تو دلم افسوس میخورد یهو یه نسیم خیلی خنکی بهم خورد فک کردم پنجره بازه نگاه کردم دیدم نیست بیخیال شدم کاور جنازه رو آماده کردم برگشتم سمت جنازه دیدم که........ https://eitaa.com/joinchat/825164372C0baf0038cc