📖 السّلام علیکَ ایُّها المقدَّمُ المأمول...
▫️سلام بر تو ای مولایی که آرزوی آمدنت بهترین آرزوهاست و آرزومندان و منتظرانت، برترین مردم تاریخ...
#سلام_نامه
#زیارت_آل_یاسین
#بحق_زینب_کبری_سلام_الله
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از اطلاع رسانی رهپویان🌼
🔴قاتل اعدامی که صدایش از داخل قبر می آمد +عکس 🔴
۲۵ روز از اعدام پسر جوان می گذشت و مادرش در این مدت در خواب می دید که پسرش زنده است و از آنها می خواهد که کمکش کنند ...خاله ی پسر اعدامی نیز که همراه مادرش به دادسرای امور جنایی مراجعه کرده بود به بازپرس پرونده گفت: شب قبل از اینکه به بهشت زهرا بروم خواهرزاده ام را در خواب دیدم و مردی با موهای فرفری و سبیل دار نیز در کنارش ایستاده بود و درخواست کمک می کرد.وقتی به بهشت زهرا رفتم صدایی شنیدم و شروع به جیغ و فریاد کردم که دیدم از قبر....👇🚫
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
بسم الله ببینید وقتی قبرو شکافتن چی دیدن👆😳
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
پیرزن ۷۶۰ ساله که هنوز زنده است +عکس👇⛔️🔞
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچکس شوخی نامناسبی نکرد مگر اینکه مقداری از عقل خود را فرو ریخت!
.
.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام 🤍🌱
.
.
نهجالبلاغه حکمت ۴۵۰
.
.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwAC98dl508gSJSmpohm5mhC1yDd5HDWowACVgEAAuOTgVCZ75W3CuMTzTQE.mp3
6.02M
🌹شراب بهشتی
✨ترجمه گویای سوره مبارکه مزمل
👌بسیار تاثیر گذار
لطفا در سکوت یا باهندزفری گوش کنید.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
مادرو پدرم منو نمیخواستن. از ۷ سالگی مجبورم بودم کار کنم، یه بار سر اینکه با اسباب بازی خواهرم بازی کرده بودم، بابام با شیلنگ سیاه و کبودم کرد.
اول دبیرستان بودم، از رو شیطنت بچه گونه چندتا تار ابروهامو برداشتم. مادرم دید و به پدرم گفت.. یادمه پدرم اومد تو اتاق بهم لگد زد، بعدم دوتایی بهم حمله کردن و کتکم زدن. یهو بابام ولم کرد رفت بیرون. وقتی برگشت دیدم یه طناب دستشه. طناب رو به قلاب پنکه سقفی بست و انداخت گردنم که اعدامم کنه....
وقتی طناب و انداخت گردنم و از اونور کشید بالا دیدم که یهو مادرم....😔💢
https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
#شب_عروسی_من❤️🔥🔥
من و امیر، نامزدم همدیگه رو خیلی دوست داشتیم همه چی بر وفق مرادمون بود فقط تنها مشکلی که داشتیم این بود که امیر سعی میکرد عروسی رو عقب بندازه با بهانه های مختلف، ولی بالاخره با دخالت خونواده ها مراسممون رو برگذار کردیم روز عروسی همش استرس داشت دلیلش رو نمی فهمیدم تا اینکه آخره شب مهمونا رفتن و ما به خونه خودمون پا گذاشتیم...هر چی سعی می کردم بهش نزدیک بشم اون ازم دوری می کرد نمیدونستم چرا اینکارو میکنه، باز بهش نزدیک شدم خودمو مشغول بازی با دست گلم کردم که دستمو گرفت متعجب نگاهش کردم عرق های روی پیشونیش رو پاک کرد چیزی در گوشم زمزمه کرد با چیزی که گفت چشمام گرد شد و کم مونده بود پس بی افتم هم سخت بود باورش هم خنده دار اون گفت که...!!! 👇🔥
https://eitaa.com/joinchat/1607663650C9de7ed0eea
باورم نمیشد ازدواجم فقط چند ساعت ادامه داشت❤️🔥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یابن_الحسن_العسکری
تنها میمانم، میدانم میآیی
با تو آرامم، بی ترس از تنهایی...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•