قسمت #دهم :
محرم
عاشق امام حسين(ع)بود. شاهرخ ازدوران کودکي علاقه شديدي به آقاداشت.
اين محبت قلبي را از مادرش به يادگار داشت.
راه اندازي هيئت با کمک دوستان ورزشکار، عزاداري و گريه براي سالار
شهيدان در سطح محل، آن هم قبل از انقلاب از برنامه هاي محرم او بود.
هر سال در روز عاشورا به هيئت جواد الائمه در ميدان قيام ميآمد. بعد همراه
دسته عزادار حرکت ميکرد. پيرمرد عالمي به نام حاج سيد علي نقي تهراني
مسئول و سخنران هيئت بود. شاهرخ را هم خيلي دوست داشت.
در عاشوراي سال پنجاه وهفت، ساواک به بسياري از هيئت ها اجازه حرکت
در خيابان را نميداد. اما با صحبت هاي شاهرخ، دسته هيئت جوادالائمه مجوز
گرفت. صبح عاشورا دسته حرکت کرد. ظهر هم به حسينيه برگشت. شاهرخ
مياندار دسته بود. محکم و با دو دست سينه مي زد.
نميدانم چرا اما آنروز حال و هواي شاهرخ با سالهاي قبل بسيار متفاوت بود.
موقع ناهار، حاج آقا تهراني کنار شاهرخ نشسته بود. بعد از صرف غذا، مردم
به خانه هايشان رفتند. حاج آقا با شاهرخ شروع به صحبت کرد. ما چند نفرهم
آمديم ودر کنار حاج آقا نشستيم. صحبتهاي اوبه قدري زيبا بود که گذر زمان
را حس نميکرديم.
اين صحبت ها تا اذان مغرب به طول انجاميد. بسيار هم اثر بخش بود. من شک
ندارم، اولين جرقه هاي هدايت ما درهمان عصر عاشورا زده شد. آن روز، بعد از
صحبتهاي حاج آقاو پرسش هاي ما، حر ديگري متولد شد. آن هم سيزده قرن پس
از عاشورا، حرّي به نام شاهرخ ضرغام براي نهضت عاشورائي حضرت امام(ره).
@asabeghoon_shahadat
°•﷽•°
#الی_الحبیب...
#قسمت_هشتم
⚫️حبیب تشکیلاتی
تصویربازبشهلطفاً.↻
#ما_ملت_امام_حسینیم 💪🏻
#محرم 📿
#صلوات🌾
👇👇👇
@Tarkgonahan
﷽
🎙|…#خطبه_منا
💌امامحسینعلیهالسلاممیفرمایند
اماحقناتوان...😔
تصویربازبشهلطفاً.📲
#ما_ملت_امام_حسینیم ✌️🏻
#محرم 🖤
#صلوات ✨
👇👇👇
@Tarkgonahan
°•°﷽°~°
#واجب_فراموش_شده 😱
امامحسینعلیهالسلام:
همانامنبرایاصلاحامتجدم
وامربهمعروفونهیازمنکرقیامکردم.💞
••تصویربازبشهلطفاً.
#ما_ملت_امام_حسینیم ✊🏻
#محرم 🏴
#صلوات 🌷
👇👇👇
@Tarkgonahan
9.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا از شب اول قبر میترسیم؟
👇👇👇
@Tarkgonahan
🍃🌹﷽🌹🍃
🧚♂سرگذشت #ارواح در عالم برزخ 🧚♀
🍀 قسمت سیزدهم 🍀
هنوز چیزی نگذشته بود که صدای پای عابری مرا به خود آورد. گوشهایم را تیز کردم شاید بفهمم صدای پا از کدام سو است. عطر دل نواز نیک قلبم را روشن کرد. و این بار اشک شوق در چشمانم حلقه زد. 💫آغوش گشودم و با خوشحالی تمام او را در آغوش فشردم و تمام ماجرا را برایش بازگو کردم، تا مبادا از من رنجیده خاطر گردیده باشد. 🔆 نیک گفت: من نیز چون تو را در عقب خود نیافتم، از همان راه بازگشتم، به واسطه بوی بدی که در سمت چپ، جای مانده بود، از جریان آگاه شدم و در آن مسیر حرکت کردم. اما هر چه گشتم تو را ندیدم. 🕯تا اینکه به نزدیک غار رسیدم. گناه را دیدم که از غار بیرون میآمد و چون مرا دید به سرعت دور شد دانستم که تو را گرفتار کرده است، و چون داخل غار شدم صدای ناله را از دور شنیدم، خوشحال شدم و به سرعت به سمت تو آمدم. 🌺پس از لحظه ای سکوت نیک ادامه داد:
البته این راهی که آمدی، قبلا برای تو در نظر گرفته شده بود. اما به واسطه توبه ای که کردی این راه از تو برداشته شد هر چند گناه سعی داشت تو را به این راه باز گرداند...
هر طور بود بقیه راه را پیمودیم تا اینکه به محیط باز و وسیعی رسیدیم که باتلاق مانند بود و چون قدم در آن نهادم، تا زانو در آن زمین لجن زار فرو رفتم. ❎دیگر تا دهان در باتلاق فرو رفته بودم و توان فریاد کشیدن و کمک طلبیدن نداشتم، ✨که به ناگاه فرشته الهی پدیدار شد و طنابی را به نیک داد و گفت: این طناب را خودش پیشاپیش فرستاده، کمکش کن تا نجات یابد.
🌻فرشته رفت و نیک بلافاصله طناب را به سمت من انداخت. وقتی باتلاق را پشت سر نهادیم از نیک پرسیدم: مقصود فرشته از اینکه گفت: طناب را خودش فرستاده، چه بود؟ 🍀نیک گفت: اگر به یاد داشته باشی، ده سال پیش از مرگت، مدرسه ای ساختی که اینک کودکان و نوجوانان در آن به تعلیم و تربیت مشغول اند،خیرات آن مدرسه بود که در چنین لحظه ای به کمکت آمد. 💠پس از تصدیق حرف نیک با قیافه ای حق به جانب، گفتم: من پنج سال قبل از آن نیز مسجدی ساختم، پس خیرات آن چه شد؟
✨نیک گفت: آن مسجد را چون از روی ریا و کسب شهرت ساختی و نه برای خدا مزدش را هم از مردم گرفتی. ❓گفتم: کدام مزد؟! گفت: تعریف و تمجیدهای مردم، به یاد بیاور که در دلت چه می گذشت وقتی مردم از تو تعریف می کردند! تو خوشبختی آنان را بر خوشحالی پروردگارت مقدم داشتی. 🌻باید بدانی که خداوند اعمالی را می پذیرد که تنها برای او انجام گرفته باشد. 🍁حسرت وجودم را فراگرفت و به خود نهیب زدم: دیدی چگونه برای ریا و خودپسندی، اعمال خودت را که می توانست در چنین روزی دستگیر تو باشد، تباه کردی...
ادامه دارد...
🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
👇👇👇
@Tarkgonahan
1_440930352.mp3
4.36M
✅ چرا برای خدا قیافه میگیریم؟
👌 سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام دارستانی
👇👇👇
@Tarkgonahan
⁉️ سؤال:
امّا اگر مرگ این است، چرا مردم این مقدار از مردن می ترسند و چرا تا این حد از مرگ هراسانند؟
پاسخ:
⭕️ امام باقر علیه السلام نقل فرمودند:
مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آمد و پرسید: مرا چه می شود که مردن را دوست نمی دارم؟
فرمود: آیا تو را ثروتی هست؟
عرض کرد: آری!
فرمود: آیا آن را پیش فرستاده ای؟
گفت: خیر.
فرمود: به همین خاطر است که مردن را دوست نداری.
📚 (بحارالانوار، ج 6، ص127)
👇👇👇
@Tarkgonahan
🌸✨فضیلت صلوات✨🌸
⁉️از عارفي پرسيدند: چرا اينقدر ذکر صلوات در منابع دينى ما تأکيد شده!
و براى
✅آمرزش گناهان،
✅وسعت روزى ،
✅ صحت و سلامتى،
✅ گشايش در کارها
✅و...
صلوات تجويز کرده اند، سِرّ و راز اين ذکر چيست؟
🌸✨فرمود: اگر به قرآن نگاه کنيد فقط يکجا در قرآن هست که خداوند انسان را هم شأن و هم درجهى خودش ميکند
يعنى از انسان ميخواهد که بيايد کنار او و با هم در يک کارى مشارکت کنند
🔰و آن آيه اینست :
🌸انّ الله و ملائکته يصلّون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلّوا عليه و سلموا تسليما🌸
⬅️خداوند و ملائکه اش براى پيامبر(ص) صلوات ميفرستند
شما هم بياييد و همراهى کنيد
✔️علّت عظمت و بزرگى ذکر صلوات همين است
که انسان را يکباره تا کنار خداوند بالا ميبرد.
🌸اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸
👇👇👇
@Tarkgonahan
✍سوال:چرا این همه بلاها و بیماری ها و مشکلات و گرفتاری ها برای شیعیان و مسلمین وجود دارد. مگر حضرت نفرمودند:ما شما را رها نمی کنیم؟
جواب این که: مقصود حضرت این نیست که در دنیا سختی و بلا و گرفتاری هایی مثل جنگ و زندان و سیل و زلزله و بیماری و فقر و امثال این ها دامنگیر هیچ کدام نمی شود. .خیر، این ها سنت ها و امتحان های خدا در دنیا هستند و دنیا با همین چیزها دنیاست، وگرنه بهشت بود و عالم آخرت. مقصود این است که آن بلاهایی را که باعث نابودی شیعیان و مومنان می گردد و آن ها را ریشه کن می سازد، از آنان دور می کنیم.
📚استاد عالی
👇👇👇
@Tarkgonahan