eitaa logo
تصاویر کتابهای رضوان
1.9هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
3 ویدیو
13 فایل
کانال فروش کتاب : @child_book کانال معرفی کتابهایی با قیمت مناسب یا موجودی کم : @kamketab ادمین ثبت سفارش: @book_20 ادمین ثبت سفارش: @clerk2 تحت مدیریت کانال بزرگ کودک خلاق @koodakemaa
مشاهده در ایتا
دانلود
من یک حاج قاسمم
مجموعه داستان های مصور ایلیا تولد یک قهرمان
مجموعه داستانهای مصور ایلیا جلد هفتم
رفت و آمدهای بی خطر
ملاقات با شیر (قصه های احکام برای کودکان)
گزیده ای از کتاب "برادر من تویی" مولا علی (ع) به قدری رنجور شده بود که نمی توانست حتی در حالت نشسته نمازش را بخواند. عباس به قدری دلواپس پدر بود که در آن دو روز بدون خوردن حتی تکه ای نان، روزه گرفت. حتی می ترسید برای لحظه ای چشم هایش را ببندد که نکند پدر برود. در لحظات دلهره آور و طولانی که می گذشت، مولا علی (ع) لحظه به لحظه رنجورتر و بی حال تر می شد. چندین بار بغض عباس ترک برداشت. سر بر سینه ی پدر گذاشت و های های گریه کرد. تنها دلخوشی اش در آن لحظات سخت، شنیدن صدای قلب پدر  بود. قلبی که حالا کندتر و کندتر می تپید. در یکی از لحظاتی که مولا علی (ع) به هوش آمد، به عباس اشاره کرد گوشش را نزدیک کند. عباس نجوای آرام پدر را شنید که می گفت: -پسرم، برادرانت را تنها مگذار. از حسن و حسین دست برندار. آن ها را بی یاور و تنها مگذار.