نخلستان زیباست...
اما زیباتر آنست ...
که پای هر نخلی
لاله ای سر برآورده باشد ...
در بزم وصالش همهکس طالب دیدار....
#سلام✋🏻
#صـبحتــون💐
#شــــهـــدایی🌷😇
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
•♡ټاشَہـادَټ♡•
۱۰ آبانماه، #سالروز_شهادت امیر ارتش اسلام، سرلشکر #شهید_شریف_اشراف گرامی باد .🥀
🗓ولادت : سال ۱۳۱۶ (شیراز)
👈تحصیل در دانشکده افسری تهران
👈ادامه تحصیلات در آمریکا تا سال ۱۳۳۹
👈گذراندن مدارج نظامی متعدد شامل دوره تکاوری، چتربازی، فرماندهی و ستاد (دافوس)
👈کسب مقاوم دوم جهان در رشته «کلت» در سال ۱۳۴۴
👈تقریر قرآن کریم از سال ۱۳۴۷ تا زمان شهادت
👈از ارادتمندان به حضرت امام خمینی چند سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی
👈انتقال به شهرستان مرزی خاش در سال ۱۳۵۲
(یکی از سخت ترین مراکز خدمت از لحاظ آب و هوا)
👈انتقال به دفتر ویژه اطلاعات ارتش تحت ریاست ژنرال فردوست
👈ارایه نامه شجاعانه به ژنرال فردوست مبنی بر تقاضای عفو و بخشش از حضرت امام به خاطر عملکرد ارتش، چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی
👈انتصاب به عنوان فرمانده پادگان 06 تهران بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
👈انتصاب به عنوان معاون فرماندهی پادگان حمزه سیدالشهداء (نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷)
👈حضور فعال در منطقه کردستان برای مبارزه با ضدانقلاب از اواسط سال ۱۳۵۸
🗓 شهادت : ۱۰ آبان ۱۳۵۸ (عید قربان ۱۳۹۹)
🔹 حمله ناجوانمردانه توسط عناصر
#ضدانقلاب
📌 منطقه : استان کردستان، بانه
📍 مزار : تهران، گلزار شهدای بهشت زهرا (س) 🌷
┄┅┅❅❁❅┅┅🌹
•♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°﴾🦋͜͡✨﴿°•
آرامش دو گیتے تفسیـ📜ـࢪ این دو² حࢪف است..
با دوستان محبـ♥️ـٺ با دشمنان مدارا-'🤝'-..((:
🎙¦↫#روایتگرۍشهدا"
♥️¦↫#شهیدمحمدبروجردۍ"
• • • • • • • • • • • •
•♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اذان زیبای پسر بچه نوجوان در مترو تهران
🔹اگه گیتار دستش بود و لی لی حوزک میخوند الان چندین نفر دورش داشتن تشویقش میکردن و در کانال ها و پست های فجازی هزاران بار.
•♡ټاشَہـادَټ♡•
🌺🌺🌺
یاد شهدا مصداق یاد خدا است....
و اگر این چنین است....
باید دل شهید قرآن بالغی باشد....
که اسرار عالم درآن نهفته است....
🌷 @tashadat 🌷
🌺🌺🌺
شهید احمد محمد مشلب
(غریب طوس)
تاریخ تولد : 1374/06/09
محل تولد : لبنان - نبطیه
تاریخ شهادت : 1394/12/10
محل شهادت : سوریه - ادلب
وضعیت تاهل : مجرد
محل مزار شهید : لبنان - گلزار شهدای نبطیه
🌷 @tashadat 🌷
🌺🌺🌺
اَحــمد مُحمّد مَشلَب معروف به شهید BMW سوار لبنانی متولد ۳۱ آگوست سال ۱۹۹۵ و در محله السرای شهر نبطیه لبنان دیده به جهان گشود.
🌷 @tashadat 🌷
🌺🌺🌺
احمد از همان دوران کودکی در این شهر رشد کرد و در راه اهل بیت تلاش و کوشش میکرد، او یکی از بهترین دانش آموزان هنرستان امجاد بود و از آنجا فارغ التحصیل شد و دیپلم (تکنولوژی اطلاعات) گرفت .
شهید احمد مشلب رتبه ۷ در لبنان دررشته تحصیلی اش که تکنولوژی اطلاعات(انفورماتیک it) بود شد اما سه روز قبل از اینکه به دانشگاه برود در سوریه بود و شهید شد.
🌷 @tashadat 🌷
🌺🌺🌺
احمد ارادت خاصی به ائمه اطهار داشت و دفاع از حریم اهل بیت رو وظیفه میدونست.
همزمان با اعزام مدافعان حرم از لشکر حزب الله برای دفاع از حریم آل الله به سوریه رفت در آنجا با عشق و علاقه ای که به عمه ی سادات داشت جانانه میجنگید.
تا اینکه در یکی از درگیری ها درسوریه از ناحیه دست مجروح شد که منجر به از کار افتادن انگشت کوچک دست راست شد و برای مدوا به بیمارستان نبطیه لبنان انتقال داده شد.
اما عطش احمد برای شهادت بسیار بود و دوباره همراه سایر رزمنده های حزب الله به سوریه رفت، سرانجام در ۲۹ فوریه ۲۰۱۶ در منطقه الصوامع ادلب (سوریه) در درگیری با تکفیری ها و عملیات براثر برخورد بمب هاون 60 و اصابت ترکش های زیاد الخصوص به سر , و پا (قطع تاندون و اعصاب پا) و دیگر اعضای بدن فالفور به درجه رفیع شهادت نائل گشت.
🌷 @tashadat 🌷
🌺🌺🌺
احمد وقتی سوریه بود با دوستانش عهد بسته بودند بعد از جنگ با هم به کربلا و مشهد بروند و به دوستاش میگفت آرزویی جز “شهادت” ندارم یک هفته بعد از این حرف ها شهید شد....
🌷 @tashadat 🌷
🌺🌺🌺
شهید مشلب بخاطر ارادت و علاقه خاصی که به امام رضا (ع) داشت لقب جهادی غـریب طــوس را برای خود انتخاب کرد...
🌷 @tashadat 🌷
🌺🌺🌺
خدايا!...
تو خود گفتي هر كه عاشق من باشد، عاشقش خواهم بود...
و هر كه را عاشق باشم شهيدش خواهم كرد...
و خونبهاي شهادتش را نيز خود خواهم پرداخت...
ـ خدايا! ...
من عاشق توام!...
گویند مرا به رسم رفاقت دعا کنید...
اما مرا به قصد شهادت دعا کنید....
التماس دعای شهادت...
یاعلی✋✋
🌷 @tashadat 🌷
ٺـٰاشھـادت!'
📚 #تنها_میان_داعش 📝 نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد ❤️ #قسمت_دوازدهم 💠 فرصت همصحبتیمان چندان طولانی
📚 #تنها_میان_داعش
📝 نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد
❤️ #قسمت_سیزدهم
💠 شاید اگر این پیام را جایی غیر از مقام #امام_حسن (علیهالسلام) خوانده بودم، قالب تهی میکردم و تنها پناه امام مهربانم (علیهالسلام) جانم را به کالبدم برگرداند.
هرچند برای دل کوچک این دختر جوان، #تهدید ترسناکی بود و تا لحظهای که خوابم برد، در بیداری هر لحظه کابووسش را میدیدم که از صدای وحشتناکی از خواب پریدم.
💠 رگبار گلوله و جیغ چند زن پرده گوشم را پاره کرد و تاریکی اتاق کافی بود تا همه بدنم از ترس لمس شود. احساس میکردم روانداز و ملحفه تشک به دست و پایم پیچیده و نمیتوانم از جا بلند شوم.
زمان زیادی طول کشید تا توانستم از رختخواب جدا شوم و نمیدانم با چه حالی خودم را به در اتاق رساندم. در را که باز کردم، آتش تیراندازی در تاریکی شب چشمم را کور کرد.
💠 تنها چیزی که میدیدم ورود وحشیانه #داعشیها به حیاط خانه بود و عباس که تنها با یک میله آهنی میخواست از ما #دفاع کند. زنعمو و دخترعموها پایین پلههای ایوان پشت عمو پناه گرفته و کار دیگری از دستشان برنمیآمد که فقط جیغ میکشیدند.
از شدت وحشت احساس میکردم جانم به گلویم رسیده که حتی نمیتوانستم جیغ بزنم و با قدمهایی که به زمین قفل شده بود، عقب عقب میرفتم.
💠 چند نفری عباس را دوره کرده و یکی با اسلحه به سر عمو میکوبید تا نقش زمین شد و دیگر دستشان را از روی ماشه برداشتند که عباس به دام افتاده بود.
دستش را از پشت بستند، با لگدی به کمرش او را با صورت به زمین کوبیدند و برای بریدن سرش، چاقو را به سمت گلویش بردند. بدنم طوری لمس شده بود که حتی زبانم نمیچرخید تا التماسشان کنم دست از سر برادرم بردارند.
💠 گاهی اوقات #مرگ تنها راه نجات است و آنچه من میدیدم چارهای جز مردن نداشت که با چشمان وحشتزدهام دیدم سر عباسم را بریدند، فریادهای عمو را با شلیک گلولهای به سرش ساکت کردند و دیگر مانعی بین آنها و ما زنها نبود.
زنعمو تلاش میکرد زینب و زهرا را در آغوشش پنهان کند و همگی ضجه میزدند و #رحمی به دل این حیوانات نبود که یکی دست زهرا را گرفت و دیگری بازوی زینب را با همه قدرت میکشید تا از آغوش زنعمو جدایشان کند.
💠 زنعمو دخترها را رها نمیکرد و دنبالشان روی زمین کشیده میشد که نالههای او را هم با رگباری از گلوله پاسخ دادند. با آخرین نوری که به نگاهم مانده بود دیدم زینب و زهرا را با خودشان بردند که زیر پایم خالی شد و زمین خوردم.
همانطور که نقش زمین بودم خودم را عقب میکشیدم و با نفسهای بریدهام جان میکَندم که هیولای داعشی بالای سرم ظاهر شد. در تاریکی اتاق تنها سایه وحشتناکی را میدیدم که به سمتم میآمد و اینجا دیگر آخر دنیا بود.
💠 پشتم به دیوار اتاق رسیده بود، دیگر راه فراری نداشتم و او درست بالای سرم رسیده بود. به سمت صورتم خم شد طوری که گرمای نفسهای #جهنمیاش را حس کردم و میخواست بازویم را بگیرد که فریادی مانعش شد.
نور چراغ قوهاش را به داخل اتاق تاباند و بر سر داعشی فریاد زد :«گمشو کنار!» داعشی به سمتش چرخید و با عصبانیت اعتراض کرد :«این سهم منه!»
💠 چراغ قوه را مستقیم به سمت داعشی گرفت و قاطعانه حکم کرد :«از اون دوتایی که تو حیاط هستن هر کدوم رو میخوای ببر، ولی این مال منه!» و بلافاصله نور را به صورتم انداخت تا چشمانم را کور کند و مقابلم روی زمین نشست.
دستش را جلو آورد و طوری موهایم را کشید که نالهام بلند شد. با کشیدن موهایم سرم را تا نزدیک صورتش بُرد و زیر گوشم زمزمه کرد :«بهت گفته بودم تو فقط سهم خودمی!» صدای نحس عدنان بود و نگاه نجسش را در نور چراغ قوه دیدم که باورم شد آخر اسیر هوس این #بعثی شدهام.
💠 لحظاتی خیره تماشایم کرد، سپس با قدرت از جا بلند شد و هنوز موهایم در چنگش بود که مرا هم از جا کَند. همه وزن بدنم را با موهایم بلند کرد و من احساس کردم سرم آتش گرفته که از اعماق جانم جیغ کشیدم.
همانطور مرا دنبال خودش میکشید و من از درد ضجه میزدم تا لحظهای که روی پلههای ایوان با صورت زمین خوردم.
💠 اینبار یقه پیراهنم را کشید تا بلندم کند و من دیگر دردی حس نمیکردم که تازه پیکر بیسر عباس را میان دریای #خون دیدم و نمیدانستم سرش را کجا بردهاند؟
یقه پیراهنم در چنگ عدنان بود و پایین پیراهنم در خون عباس کشیده میشد تا از در حیاط بیرون رفتم و هنوز چشمم سرگردان سر بریده عباس بود که دیدم در کوچه #کربلا شده است...
ادامه دارد....
┄┅┅✿💐🍃💕🌹🌸✿┅┅┄
•♡ټاشَہـادَټ♡•
هیـچوقت
توزندگیتونهیـچچیزیتونرو
بابقیـهمقایسـهنکنیـد🚫
چهوضـعزندگیتون
چهشغلیاتحصیلاتتون
اولینقیـاسکننـدهیدنیا
شیـطانبود!
آتشراباخاکمقایسـهکرد!
#بدون_تعارف
•♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 خواستگاری وسط خیابان!
🔹 یه سوال یکسان از دخترها و پسرهای دم بخت و پاسخهای جالب و عجیب برعکس آنان!
🔹 حاضرید با داشتن ۵-۴ تومان حقوق ماهیانه
و یک خانه ۵۰-۴۰ متری، با کسی که دوستش دارید، ازدواج کنید؟ | #ببینید
#ازدواج_آسان
#ازدواج_در_وقت_نیاز
•♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو بدون خـ|♥️|ـدا میتونے زندھ باشے؟!
تو بدون خـ|♥️|ـدا میتونے زندگے ڪنی؟!
#استادپناهیان
#دانلودواجب'
#امام_زمان
•♡ټاشَہـادَټ♡•
هدایت شده از ٺـٰاشھـادت!'
4_453935123579011404.mp3
432.7K
قرار.شبانه
#دعای_سلامتی_امام_زمان_عج
امام زمان عج
✨به شیعیان و دوستان مابگویید
که خدا را به حق عمه ام
حضرت زینب س قسم دهند
که فرج مرانزدیک گرداند✨
اللهم العجل لولیک الفرج بحق زینب کبری س
•♡ټاشَہـادَټ♡•
هدایت شده از ٺـٰاشھـادت!'
#اعمال_قبل_از_خواب
🌱 پــیــام آخـــر شــــب
🌸 • قرآن رو ختم کنیم با خوندن : ⇣
{ ٣ بار سوره توحید }
🌸 • پیامبران رو شفیع خودمون کنیم با ذکر : ⇣
{ ۱ بار : أَللّهُمَّ صَلِ؏َـلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ؏َـجِّلْ فَࢪَجَهُمْ اَللهُمَ صَلِ ؏َـلےٰجَمیعِ الاَنبیاء وَالمُࢪسَلیݩ }
🌸 • مومنین رو از خودمون راضی کنیم : ⇣
{ ۱بار : اَللّهُمَ اغْفِرلِلمؤمنین وَالمؤمِنات }
🌸 • یک حج و یک عمره به جا بیاریم : ⇣
{ ۱ بار : سُبحانَ اللهِ وَالحَمدُالله وَلااِلهَ اِله الله وَاللهُ اَکبر }
🌸 • ثواب اقامه هزار ركعت نماز رو ببریم : ⇣
{ ٣ بار: «یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ» }
#وضویادموننره🕊
•♡ټاشَہـادَټ♡•
#نماز_شب
🍃 وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا 🍃 ﴿۷۹﴾ سوره مباركه اسراء
و پاسى از شب را زنده بدار تا براى تو [به منزله] نافله اى باشد اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند (۷۹)✨
🌟 نماز شب رو تو سه زمان می تونيد بخونید:
1⃣ بعد از نماز عشاء
2⃣ بعد از نیمه شب
3⃣ از صبح تا شب، به نیت قضا
⬅ بهترین زمان برای خوندن نمازشب، یک ساعت قبل از اذان صبح. ولی اگر در بهترین زمان نتونستید بخونید، توی دو زمان دیگه بخونيد.
🌸 نياز نيست كه نمازشب كامل خونده بشه...
👈🏻 ميتونيد فقط حمدرو بخونيد.
👈🏻 در قنوت نماز وتر هم لازم نیست به چهل تا مومن دعا کنید. لازم نیست سیصد تا استغفار بگید، بلکه سه بار تسبیح گفتن کافیه.
👈🏻 می تونید فقط به نماز شفع و وتر اکتفا کنید و هشت رکعت نماز شب رو نخونید يا حتي فقط نماز وتر بخونید.
•♡ټاشَہـادَټ♡•
شـــبتـــۅݩشـــہـــدایــــے🌷😇
الــتــمــاس دعـــاۍ فـــرج🤲🏻
یـــاعـــݪــی مـــدد✋🏻