#دغدغههای_فرهنگی
غرض و مراد ما از زهد دل نسپردن به دنیاست که البته مقدار زیادی از مشکلات ما ناشی از سپردن دل به آن است. منِ مسئول دولتی و حکومتی، یا منِ روحانی باید مواظب باشم. یک وقت گفتند وای به حال آن کسانی که هر دو هستند؛ هم مسئول حکومتی، هم روحانی. اینها مشکلشان بیشتر و تکلیفشان سنگینتر است. توقع مردم، بهجا و بهحق، از آنها بیشتر است؛ خدای متعال هم آنها را بیشتر مورد سؤال قرار خواهد داد؛ چون اثر عملشان هم بیشتر است.
فصل ششم: تهدیدات درونی
#استاد_سید_علی_خامنه_ای
چرا باید تربیت کنیم؟!
تربیت ما بیش از این نبوده است که به بزرگترها احترام بگذاریم، کلمات زشت نگوییم، پیش دیگران پای خود را دراز نکنیم، حرفشنو باشیم، صبحها به همه سلام کنیم، دست و روی خود را با صابون بشوییم، لباس تمیز بپوشیم، دست در بینی نبریم و… اما سادهترین و ضروریترین مسائل زندگی را به ما یاد ندادند.
کجا به ما آموختند که چگونه نفس بکشیم، چگونه اضطراب را از خود دور کنیم، موفقیت چیست، ازدواج برای حل چه مشکلی است، در مواجهه با مخالف چگونه رفتار کنیم…؟ در کودکی به ما آموختند که چموش نباشیم، اما پرسشگری و آزاداندیشی و شیوههای نقد را به ما نیاموختند. داگلاس سیسیل نورث، اقتصاددان آمریکایی و برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۳میگوید: «اگر میخواهید بدانید کشوری توسعه مییابد یا نه، سراغ صنایع و کارخانههای آن کشور نروید. اینها را بهراحتی میتوان خرید یا دزدید یا کپی کرد. میتوان نفت فروخت و همۀ اینها را وارد کرد. برای اینکه بتوانید آیندۀ کشوری را پیشبینی کنید، بروید در دبستانها؛ ببینید آنجا چگونه بچهها را آموزش میدهند. مهم نیست چه چیزی آموزش میدهند؛ ببینید چگونه آموزش میدهند. اگر کودکانشان را پرسشگر، خلاق، صبور، نظمپذیر، خطرپذیر، اهل گفتگو و تعامل و برخوردار از روحیۀ مشارکت جمعی و همکاری گروهی تربیت میکنند، مطمئن باشید که آن کشور در چند قدمی توسعۀ پایدار و گسترده است.»
از «نفس کشیدن» تا «سفر کردن» تا «مهرورزی» به آموزش نیاز دارد. بخشی از سلامت روحی و جسمی ما در گرو «تنفس صحیح» است. آیا باید در جوانی یا میانسالی یا حتی پیری، گذرمان به یوگا بیفتد تا بفهمیم تنفس انواعی دارد و شکل صحیح آن چگونه است و چقدر مهم است؟! به ما حتی نگاه کردن را نیاموختند. هیچ چیز به اندازۀ «نگاه» نیاز به آموزش و تربیت ندارد. کسی که بلد است چطور ببیند، در دنیایی دیگر زندگی میکند؛ دنیایی که بویی از آن به مشام بینندگان ناشی نرسیده است.
هزار کیلومتر، از شهری به شهری دیگر میرویم و وقتی به خانه برمیگردیم، چند خط نمیتوانیم دربارۀ آنچه دیدهایم بنویسیم. چرا؟ چون در واقع «ندیدهایم». همه چیز از جلو چشم ما گذشته است؛ مانند نسیمی که بر آهن وزیده است. اگر حرف مولوی درست باشد که «فرع دید آمد عمل بیهیچ شکر پس نباشد مردم الا مردمک»، باید بپذیریم که آدمیت ما به اندازۀ مهارت ما در «نگاه» است.
جان راسکین، آموزگار بزرگ نگاه، در قرن نوزدهم میگفت: «اگر دست من بود، درس طراحی را در همۀ مدارس جهان اجباری میکردم تا بچهها قبل از اینکه به نگاههای سرسری عادت کنند، درست نگاه کردن به اشیا را بیاموزند.» میگفت: «کسی که به کلاسهای طراحی میرود تا مجبور شود به طبیعت و پیرامون خود، بهتر و دقیقتر نگاه کند، هنرمندتر است از کسی که به طبیعت میرود تا در طراحی پیشرفت کند.»(آلن دو باتن، هنر سیر و سفر، ص۲۶۹) اگر در خانه یا مدرسه، یاد گرفته بودیم که چطور نگاه کنیم، چطور بشنویم و چطور بیندیشیم، انسانی دیگر بودیم. انسانی که نمیتواند از چشم و گوش و زبان خود درست استفاده کند، پا از غار بدویت بیرون نگذاشته است؛ اگرچه نقاشیهای غارنشینان نشان میدهد که آنان با «نگاه» بیگانه نبودند.
من پدرانی را میشناسم که در آتش محبت فرزندانشان میسوزند و برای رفاه و آسایش آنان سر از پا نمیشناسند، اما تا دهۀ هفتاد یا هشتاد عمرشان ندانستند که فرزندانشان بیش از خانه و ماشین، به آغوش گرم او نیاز دارند و او باید آنان را لمس میکرد و میبوسید و دست محبت بر سر و روی آنان میکشید. بسیارند پدرانی که نمیدانند اگر همۀ دنیا را برای دخترشان فراهم کنند، به اندازۀ یکبار در آغوش گرفتن او و بوسیدن روی او، به او آرامش و اعتماد به نفس نمیدهد.
در جامعهای که از در و دیوار آن، سخن از حق و باطل میبارد، کسی به ما یاد نداد که چگونه از حق خود دفاع کنیم یا چگونه حق را مراعات کنیم و مسئلۀ «حق و باطل» را به حقوق افراد گره نزنیم. عجایب را در آسمانها میجوییم، ولی یکبار به شاخۀ درختی که جلو خانۀ ما مظلومانه قد کشیده است، خیره نشدهایم. نگاه کردن، شنیدن، گفتن، نفس کشیدن، راه رفتن، خوابیدن، سفر کردن، بازی، تفریح، مهرورزی، عاشقی، و اعتراض، بیشتر از املا و انشا نیاز به مربی و آموزش دارد.
#تربیتی
#تربیت
#دغدغههای_فرهنگی
"تکالب" تعبیر خیلی پُرمغزی است. تکالب یعنی مثل دو سگ بر سر یک جیفه به جانهم افتادن! خطرِ بزرگ، تکالب بر دنیا است. آن چیزی که عدالت اجتماعی را در جامعه به شدت تضعیف میکند، این است. آن چیزی که نمیگذارد طبقات ضعیف رشد کنند، این است. آن چیزی که نمیگذارد مستضعفان و پابرهنهها که لشکر حقیقی اسلام و انقلاب هستند، در میدان باقی بمانند، این تکالب بر دنیاست.
فصل ششم: تهدیدات درونی
#استاد_سید_علی_خامنه_ای
معرفی کتاب:
«الفبای کار فرهنگی»
نویسنده: حجت الاسلام محمدمهدی نجاتی
ناشر: کتابدار توس
در پیشگفتار این کتاب می خوانیم:
دانش کار فرهنگی را نمیتوان از متون بیگانه به شکل ترجمه، اقتباس و تقلید بیرون کشید. تفاوت معنادار نگاه شیعه به مقوله تربیت و به خصوص تربیت انسان کامل و شاخصههای اصلی انسان مؤمن مجاهد فعال در این مکتب ایجاب میکند که برای این کارمدل و الگوی مناسبی تدوین و طراحی گردد، مدلی که به عنوان یک محصول فرهنگی ناب شیعی، قابلیت ارایه و صدور به سایر بلاد اسلامی را داشته باشد و علاوه بر آن تشکّلهای موجود در کشور را نیز در زمینه شناخت مفاهیم، راهکارها و موانع اساسی انجام کار فرهنگی بینیاز گرداند.
#معرفی_کتاب
#الفبای_کار_فرهنگی
#دغدغههای_فرهنگی
یکی از عوامل سایش، دنیا و جلوههای فریبنده دنیاست. "دنیا" که میگوییم، فقط پول و خانه و خودروی شخصی نیست. چیزهای دیگر هم هست. اسم در کردن، تعریف شنیدن، ستایش شنیدن، تمتّعات ناروا و نادرست جنسی و همهی امکاناتی که نفس انسان آنها را میخواهد؛ دنیا و جلوههای آن است. چنین وسوسههایی هم در عدهای پدید آمد. قدرت مقابله با سایش را در خودتان ایجاد کنید. سایش شوخی ندارد؛ انسان ساییده میشود.
فصل ششم: تهدیدات درونی
#استاد_سید_علی_خامنه_ای
✅ مجاهدت فرهنگی،شهادت فرهنگی
امام خامنه ای:
مسألهی فرهنگ و مسألهی صف آرایی فرهنگی در مقابل دشمن را جدی بگیرید. این وظیفهی ماست. این آن چیزی است که بنده هم اگر در راه آن کشته شدم، احساس میکنم که در راه خدا کشته شدهام.
هر کس در این راه کشته شود، در راه خدا کشته شده و هر کس در این راه، زحمتی متحمل شود، در راه خدا متحمل شده است. مسأله، مسأله ی کوچکی نیست؛... نقش فرهنگ به نظر من یک نقش تعیین کننده و اساسی است و ما امروز مورد تهاجم هستیم.
۱۳۷۸/۰۹/۲۳
#فرهنگی
#مجاهد_فرهنگی
امام خامنه ای: مجموعهی تشکيلاتی حياتش به اين است که از بالا مرتب زير نظر باشد، نه نگاه ظاهری ؛ مقصود، مدد رساندن فرد ناظر و بالاسر است.
#تشکیلاتی
#محدوده_مطالعه_جلسه_بعد
🔸 از ابتدای"بخش دوم: بررسی ایده هایی برای کار فرهنگی" تا " بازی هایی که نیاز به وسیله دارد "🔸
🔴 ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت امام جواد علیه السلام به اطلاع می رساند :
انشاالله جمعه ، آخرین جلسه دوره پنجم خواهد بود.
#دغدغههای_فرهنگی
محیط روشنفکری، جزو آن محیطهای دشوار است. همینقدر به شما بگویم که من سالهای سال با محیط روشنفکری کشور دَمساز و دَمخور بودهام، آدمهایش را دیدهام، آدمهای خوبی را که در این محیط وارد شدند، دیدهام؛ و بعد چگونه خارج شدهاند! یعنی محیط روشنفکری محیط عجیبی است و روی این محیط خیلی سایش هست. بکوشید تا هیچگونه تأثیر ناخواستهای روی مجموعهی شما و آنچه که بر این مجموعه مترتّب است، وارد نیاید.
فصل ششم: تهدیدات درونی
#استاد_سید_علی_خامنه_ای
بچه های تشکیلاتی
🔸آدمهای #بزرگ درباره ایدهها سخن میگویند!
🔸آدمهای متوسط درباره چیزها سخن میگویند!
🔸آدمهای کوچک پشت سر دیگران سخن میگویند!
🔹آدمهای #بزرگ درد دیگران را دارند!
🔹آدمهای متوسط درد خودشان را دارند!
🔹آدمهای کوچک بیدردند!
🔸آدمهای #بزرگ عظمت دیگران را میبینند!
🔸آدمهای متوسط به دنبال عظمت خود هستند!
🔸آدمهای کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران میبینند!
✅ بچه تشکیلاتی ها ، آدم های بزرگی هستند...
#اخلاق_تشکیلاتی
#تشکیلات
#کلیدهای_تربیتی
#تربیت را حین عصبانیت رها کنید!
هر حرفی فقط دلتان را خنک می کند.
♨️ بهترین نسخه عصبانیت سکوت است همین.
#کلید_تربیت
#تربیتی
#دغدغههای_فرهنگی
وقتی که پا برهنههای جامعه، فقرا و مستضعفین حس کنند که خواص سرگرم دنیا شدهاند، سرگرم شخص، سرگرم خودشان شدهاند و دنیا یعنی دنیای شخص خودشان؛ وقتی این را احساس کردند، خدای ناکرده دیدند که ما هم یا بیتفاوتیم، یا معاذالله داخل در آنها و جزو آنها هستیم، ایمانشان از دست خواهد رفت.
فصل ششم: تهدیدات درونی
#استاد_سید_علی_خامنه_ای
راه های ابراز محبت به متربی
رسول خدا(ص) فرمودند:
«به کودکانتان محبت کنید، بر آنان رحمت آورید و هر گاه به آنان وعده دادید، به وعده خود وفا کنید، زیرا به گمان آنان، شما به آنان روزی می رسانید».
راه های ابراز محبت:
از سه راه می توان #محبت را به #متربی بروز داد:
محبت بصری
محبت ابزاری
محبت کلامی
۱. محبت بصری:
یکی از راه های ابراز محبت، محبت چشمی است. چشم دارای امواج مثبت و منفی است. شما از نگاه خود می توانید پیام محبت، تنفر، اعتراض، سؤال، انتقاد و ... را به دیگران بفرستید. لذا یکی از راه های بروز محبت، محبت چشمی است.
۲. محبت ابزاری:
دست دادن و هدیه دادن نمونه هایی از محبت ابزاری است.
۳. محبت کلامی:
یکی از ارتباط های سالم که باعث ایجاد امنیت درونی در نوجوانان می شود، ارتباط کلامی زیباست.
خوب حرف زدن، کلام زیبا گفتن و ساختن جملات با کلمات زیبا یک نوع محبت است.
خداوند می فرماید: «قولوا للنّاس حسناً».
بد زبانی و استفاده از کلمات تحقیرآمیز، ساختار شخصیت متربی را متزلزل می نماید. گاهی یک کلمه زشت و تحقیرآمیز، سیستم روانی نوجوان را به خطر می اندازد و امنیت درونی را از او می گیرد.
محبوب بودن، بالاترین موفقیت برای مربی است.
#محبت
#تربیت
#ابزار_محبت
#محدوده_مطالعه_جلسه_بعد
🔸 از ابتدای " بازی هایی که نیاز به وسیله دارد " تا پایان کتاب🔸
🔴 امروز آخرین جلسه دوره پنجم بود که در گروه پیام گذاشته میشد.
از افرادی که در برنامه ها مشارکت کردند، تشکر می نماییم.🌹