حسِ خوب.؟
بچه بغلته؛ و یکی میاد بغلش کنه و بچه سرشُ میذاره رو شونتُ محکم میچسبه بهت:)>>>>>>>>>>>>
- تاسیان -
حسِ خوب.؟ بچه بغلته؛ و یکی میاد بغلش کنه و بچه سرشُ میذاره رو شونتُ محکم میچسبه بهت:)>>>>>>>>>>>>
حسِ بد ؟
حتی نمیتونی پناهگاه یه بچه باشۍ:)>>>>>>>>>>
- تاسیان -
به نظر من غمگین بودن یه احساس نیست.فقط یک نوع سبک زندگیه که بعضی هامون سالهاست بهش مبتلا شدیم.
ولی من مطمئنم غم وزن داره ؛
وقتی غمگینم کندتر میشم ،
اگر خوابیده باشم نمیتونم بلند شم ،
اصلا انگار دستگاه پرس داره بهت فشار وارد میکنه(:
- تاسیان -
- ماندهام با صبرِ دریا پایبند؛...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این
صبر
که
من
میکنم،
افشردنِ
جان
است . . .
خنده خوب است ،
قَهقَهه بسیار عالیست ،
گریه آدمیزاد را آرام میکند ،
اما لعنت بر بغض، او انسان را از پا در میآورد....
- تاسیان -
احساس غریبی نکنید، همهمون شبا ناراحتیم.
آدمارو وسط غماشون کنار نزارید.
پایان های تلخی را باید تجربه کنی
تا به دوام نداشتن چیزهای زیبا ،
ایمان بیاورۍ(:
- تاسیان -
داغ پنهانم نمیبینند و مهر سر به مهر آن چه بر اجزای ظاهر دیدهاند آن گفتهاند...
گر زِ برت جدا شوم، یا زِ غمت رها شوم
خودت بگو کجا روم؟ بیتو بهسر نمیشود!
_فیض کاشانی
- تاسیان -
مبر ز مویِ سپیدم گمان به عمرِ دراز جوان ز حادثه ای ، پیر می شود گاهی ؛ -آقاے ِسپند
- تازه جوانم ز غصه پیر شدم ، پیر ؛
- تاسیان -
زندگی مثل ترن های شهربازیست ، پر از بالا و پایین ؛ گاهی باعث شادیت میشود ، گاهی ترس توأم با لذت .
زیر سنگینیِ افڪارم له میشدم که شب ُخواب نجاتم داد ؛
_شبتون بیغم🌙