- تاسیان -
ɪ’ᴍ ᴛᴏᴏ ᴀʟᴏɴᴇ ᴛᴏ ʙᴇ ʀᴇᴀʟ تنهاترازآنم که واقعیت داشته باشم...
Wish it would be like previous days:)
كاش ميشد بازم مثل سابق شد:)
زندگی یه وقتایی چنان غافلگیرت میکنه که حتی قدرت تصمیم گیری رو از دست میدی؛
اونقدر عجیب میچینه برات
به خودت میای میفهمی حتی یک دفعه به این موضوعام فکر نکردی...
با همه میخندی ...
همه رو دلداری میدی !!!
نگران همه میشی ...
بغض خیلیارو تبدیل به خنده میکنی !!!
ولی هیچ کس نمیدونه درونت چه خبره ...
هیچ کس:)
برای درد و دل کردن با آدما باید از طرف مقابل اجازه گرفت، شاید اون خودش ظرفیت روحی اینو نداره که بخواد غم و غصه های یکی دیگه رو بشنوه .
هیچکس سرش آنقدر شلوغ نیست که زمان از دستش در برود و شمارا از یاد ببرد؛
همه چیز بر میگردد به اولویت های آن آدم ،
اگر کسی به هر دلیلی تورا یادش رفت، فقط یک دلیل دارد..
تو جزو اولویت هایش نیستی...
- تاسیان -
بعد از تو نفهمید کسی عمق غمم را من ماندم و یک سینه پر از حرف اضافی…
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه، بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ، چه فرقی دارد؟
بال وقتی قفس پرزدن چلچله هاست
بال وقتی قفس پرزدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است
باز میپرسمت از مساله ی دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه ی مسأله هاست...