هدایت شده از - هَمقرار'
برای تمام اشکهای پنهانی که هرگز حرف نشدند، چه کسی مرثیه میخواند؟
آدمهای این دنیا، آینهی جسدهای بیرون آمده از قبر در روز محشر هستند؛ همه به دنبال حق دادن به خود ..
قلب ما هم یک روز شنیده میشود؛
همانند عطری که سرانجام پخش
و سپس، تمام میشود.
بارالها..
شبها را چنان به خیر کن که نماند احدی به زیر مشت و مال تاریکی وُ فریادِ اشکها؛ شبتون آروم.
- هَمقرار'
و درمانِ فاصله را بازگشتن به حقیقتِ آدمی نوشتهاند.
حاشَ للَه که جز این ره، ره دیگر پویم
عشق روی تو، سرشته به گل و آب من است
- امامخمینی؛ فروردین ۶۴
- هَمقرار'
به نگاه تو محتاجم. و میدانم که معنای محتاج را میدانی؛ محتاج چیزی بودن، یعنی در فراق آن چیز ترکه
مرگ و خسران یکیست گر تو نپسندی ما را ..