eitaa logo
- هَم‌قرار'
1.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
446 ویدیو
26 فایل
• ﷽ ‌ ما آدمی‌زادهاۍ محتاطیم امّا در دل ڪورهٔ آتش، در میانهٔ برافروختگی‌های شعلھ .. #میم_عین. ــ ـ ڪانال‌ وقف مولا'عج ست‌. حذفِ‌نامِ‌‌نویسندگان، موردرضایت ‌نیست؛ به‌حرمت‌ِسورهٔ‌قلم. ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
❄️❄️❄️ چهارشنبه ها... پهلو ها و بازو هايمان درد میگیرد... چهارشنبه ها سفید است اما... مادر... نگاهی کن به دخترانت... چادرهایشان را محکم گرفته اند که مبادا بادهای مخالف آن را پرواز دهد... نگاه کن مادر... چهارشنبه ها خط مقدم است برای دخترانت... زخم هایشان تنها بر بازو و پهلوهایمان جای میگیرد... همانند تو... مادرِ زیبای ساداتم... با نگاهت... درد هايمان فراموش و اشک هايمان روان میشود... با بال های سیاهمان به سویت پرواز خواهیم کرد... ❄️❄️❄️ . @tasmim_ashqane
|💔| اینـا میشن..🙂🍃 💚 @TASMIM_ASHQANE
|⚫️| شهــادت حضرت فاطمه الزهرا(س) تسلیــــت عرض میکنم.💔😔 پ.ن: دلم عزادار زهراست💔 و مهر سکوت بر دلم زدم تا صدای شکستنش تار و پود وجودم را به لرزه در نیاورند...💔 #التماس‌دعــــــا #اللهم‌اخرج‌حب‌دنیا‌من‌قلوبنا #بےنشان ✏️}• @TASMIM_ASHQANE
|💔| مـادرم شما یادمان بده شهید بودن را دلمان آلوده به دنیا شده شما با آب صــاف و زلال معرفت این دل آلوده شده را تمیـــز کن.. پاکش کن... بشود از تبار دلهای پاک.. شما با همان آب معرفت آخرت را یاداوری کن.. . در خیال پوچمان دنیا خوشگل و جذاب گیرا و زیبا که دل دنیا پسندمان گیر کرده در زمینِ دنیا... غافل از اینکه خوشگل خوشگلا نگاه مهدی زهراست.. نگاه مادره! غافل از اینکه زیبا و گیرا پرواز دله!! از قفس ذلیلِ دنیا... .. ✏️ @tasMim_ashqane
••🏴•• 🔹 بغض کرد یادش آمد پیامبر گفته بود: سپرت را بفروش و با پولش زندگی بساز برای فاطمه ام. 🔺 اما نگفته بود دخترم؛ خود سپر می شود برایت...! #ایام_فاطمیه_تسلیت⚫️ #اجرکم‌عندالله @TASMIM_ASHQANE
مےخندیدند و با انگشت نشانش میدادند: یلِ بدر را ببینید!! ببینید چطور از پا افتاده! هر چیز ڪوچڪے او را بھ گریھ مےاندازد! آتش روشن میڪنند گریھ میڪند... میخ بھ چوب میڪوبند گریھ میڪند... در مے بیند گریھ میڪند ... یا حتے آن دیوار را ... یا مثلا زن پا به ماه ... +بااین همه غم چه کنم مادر؟ @tasmim_ashqane
💔 . قدم هایش سنگین است... نه تنها قدم هایش... وجودش... غم هایش... دِلَش... +میشناسیدش!؟؟ 💔 انگشت های مردم مدینه به سویش است و کسی سلامش نمیدهد... _ همچون مردهای پیر است آشنا است... اورا میشناسید؟؟؟ + او... او... علیست... _ علی؟؟؟ علی اینگونه نبود!! + آری با مرگ فاطمه اینگونه شد... . علی میشنید حرف هارا اما... دوست داشت بگوید‌... نام فاطمه حرمت دارد... آن را بر لب هایتان جاری نکنید... طاهره ی من... فاطمه ی من... و یادِ زمانی افتاد که سر زهرایش را در دامن داشت و میگفت... فاطمه جانم... منم علی... جوابم ده که تنها تر از من نیست در دنیا‌... فاطمه ی من... و یاد اشک های همسرش افتاد... یاد پهلوی زهرایش... یاد بازوی کبود محدثه اش... . آهی کشید که دیوار های مدینه فرو ریختند و آسمان بارید و خورشید شرم کرد و در پشت کوه ها پنهان شد... . تنها؛ علی ؛ مَردِ تنهایِ شکسته یِ غم دیده یِ مدینه بود... . . 💔 السلام علیک یا صدیقه الشهید.‌.. 💔 یا اُم ابیها... 💔 یا فاطمه زهرا... @tasmim_ashqane
.... . . این شـب هاخیلی هــواتُ ڪـردمـ عجـیب دلتنـگ شدمـ درسـت؛من هم دلم برای عـقب عقب رفتن هـاے حـرم تنگ شده. ولـی،بیشــردلم میخواهدروبروی ایوان طلایـت بنشینم،روی همـان فرش هاے قـرمزرنگــ... چشانمـ ثابت بمـاندروی گنبدنت من اشــک بریزم وتونگــاه ڪنی زانوی هایم رابغـل ڪنم. گـلایه هایمـ رابگویمـ ازخـودم برایت بگـویم ازاینڪه الان باچه امیدی روبه رویت نشسته امــ.... دوسـت دارم داخـل حـرمت سرگـردان باشمـ وجـب به وجـبش رامـرور ڪنم دلمـ برای آرزوڪردنی تنگ شده اسـت تااززبانت جـاری میشودصدای نقــاره هابلندمیشوند. اصـلاتشنه ے یک لیـوان آب ازسقـاخونه ے اسمـال طلاتــمـ دلمـ برای یڪ گوشه نشستن وگوش دادن به هـیاهوے زائـرات تنـگ شده اسـت بگـذریمـ ازحـاشیه خوشم نمی آید روراسـت بگویمـ حـرف های دلمـ بسیاراـست بطلب بایدهمــه راحضــورے بگـویمـ میخــواهم بیاییم گـم شوم درحـرمت هـی بچـرخمُ وبچــرخم آنقــدرکه زانوهایمـ دردبگـیردوازپا بی افتمـ بعـدازناامیدی آن درچــوبی بزرگ راطـی کنم ونگاهم به تـوبی افتد. این روزهــاپرازدرداســت میخــواهم درحـرمت آرامـ شومـ. آخـ ڪه چقـدردلم سرگـردان شدن درحوالیت رامیخـواهد. دلم گـم شدن وآدرس گرفتن ازخادمـ هارامیخـواهد. راستـــی آقاتوڪه میدانـی اینجـای زندگی گم شـده امـ به خـادمت بسپـرآدرس راتحویلم دهنـد ڪمـی خسته ام/: . . . . . پـ‌،ن:بـے لیاـقت بودنمـ هردفعــه بیشترمیشــود. . . •|ازوصـل توگـرنیست نصیبمـ عجـبی نیست همـ ظلمــت وهمـ نوریڪجــانتوان دید|• . . پـ،ن:خـیلی سخته وقتـی رفقـات همه پـاداش نوڪریشون روگـرفته باشـن ولی توهمچــنان بی سرانجـام باشــی. پـ،ن:یڪی اربعین میره ڪربلا،یڪـی میشه خادم الشهـدا،اون یکـی فردااعزام مشهـده همه جـاباهم بودینـا،امااونـی ڪه جامیمونه توباشــی): . من به جــاماندن ازاین قافلـه عادت دارمـ . به قلمـ←(میم_عیدی) @tasmim_ashqane
|• دل من لک زده...😭🍃 @tasmim_ashqane
🍃 به فکر نمازت باش مثل شارژ موبایلت! با صدای اذان بلند شو مثل صدای موبایلت! از انگشات واسه اذکار استفاده کن مثل صفحه کلید موبایلت! قرآن رو همیشه بخون مثل پیامهای موبایلت! @tasmim_ashqane
{حِیدَرانھ} عبایے از دوش مےافٺد انگار! و بہ دُنبالش؛ اشڪی، آهے، نالھ اے، زهرایے... مولایے... و بعد پھلویے شڪسٺھ مےشود؛ حِیدرے خمیدھ! و بعد ٺرهآ فاٺح خِیبَرے زِ در وا ڪردن عاجِز مےشود... @tasmim_ashqane
•|😔💔|• اسماء آب ميريخت... علي(ع) غسل ميداد.... يكهو صدای گریه ی آقا بلند شد .... اسماء گفت: مولا جان خودتون گفتين بچه ها آروم گریه کنند ..چیشده كه شما بلند گریه میکنین... اقا فرمود: اسماء ...بعد از سه ماه ،امشب فهمیدم فاطمم چی رو ازم پنهون می‌کرد... ازینجا به بعد رو آروم آب بریز ... دستم خورد به وَرَمِ بازوش... ...
🌸🍃 🍃 گم گشته ی مادر هنوز نیامدی؟! دیروز در باتلاق گل آلود،تو را گم کردیم و امروز سی و سه سالمین سالگرد دلتنگے ماست.. درست سی و سه سال پیش! خبری از تو نداریم اما شکےندارم که فکه و طلاییه و اروند کم بےخبر از تو نیستند...بحث شلمچه که جداست! تمام خبرها دست اوست... چه جاذبه ای داشتی تو که حتے خاک این منطقه تماما ز تو سهمے از آن خود کرده بود.... از مادرت بگویم که تا چند سال در خانه را نمےبست و کنار در مینشست تا مبادا تو پشت در بمانے.. از همان مادری که کربلای حسین را با پیرهن گل گلے خانِگے اش رفت و پرسیدند: چرا با این لباس مادر؟! گفت: پسرم تو کربلاست...همنشین سیدالشهدا میترسم با لباس رسمے برم، منو نشناسه! آخ که چه داغی نشاندی بر دل مادر... جوان نوزده ساله بودی و مادر هنوز هم که هنوزه روزی هزار مرتبه به قربان قد و قامت پسر رشیدش میرود.. البته چند سالےست ڪه آن در هنوز بازه اما خبری از مادر نیست... 💔 🙂 🍃 @tasmim_ashqane 🌸🍃
🌊 دجله ... فرات ...کارون ... همه با هم یکی شده بودند تا اروند خروشان را بسازند و میزان عزمِ مردان این سرزمین را محک زنند ! باد و باران ... دل‌هـا را می لرزاند ... حال آنکه آنها "سر" سپردند و "دل" به آب زدند ... سالک که باشی راه می سازی و تا خـدا امتداد می دهی ! اسمش را هرچه می‌خواهی بگذار بگذار ... " والفجـر ۸ " 🔸تاریخ عملیات: ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ 🔸رمز : یا فاطمه الزهرا (س) 🔸منطقه : شبه جزیره فاو ۸
🌷🍃 🍃 علےجان؟! بیا وکمے دل دنیاپسندم را نهےڪنــ😔❤️ آرے نهے.. دوست داشتنت را منکر نمیشوم.. اما ••منڪری میشوم تا نهےشده ی رفتار و حرف تو باشم..🙂✋🏻 آخـر تو به این رُکن دیـن معروف بودی... معروف به 🌸|امر به معروف و نهے از منکر|🌸 راستے! یادم رفت بگویم.. تو امر به عاشقےڪردن های دل را هم خوب بلد بودی...!!☺️🍃 نابلد من بودم ڪه جَوِ دنیا زمین گیرم کرده.. 💛|..به‌هوای‌همان خُلق‌وذات..|💛 بـےتوجــه نبودنـت دستم‌رامیگیری؟ بغضے راه گلویم رابسته و نمیگذارد لب را زمزمه گر عاشقانه هایت کنم و تو بازهم با لبخندِ معطوفِ سیمایت،حول حالناے دلم میشوی...💔 |این قمه چه داشت که بعد از سـه سال عذاب،آسمانےات کرد..| .. ✏️]• 🍃 🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏆🍃 🍃 ••[عَصْـــــرِجَــــدیـٖــــدْ]•• ♥️•} آقـا جــآنْ؟! همـه چشمانشـان به دسـت داور است و یڪ ضربـدر سفیــد! 🌸•} مـَن اما چشـمم به دستِ تو؛ تا بزند ضربدر سفیدم را... میزننـد و به این خیال که دنیای دیگری پیش رویشــان باز مےشـود! 🌸•} تو اما بزن تا در سعادت و پله فینـاݪ تقـرب به رویـم باز شـود... مےگوینــد: "عصرتو عصــری برای دیده شدن است.." ♥️•} آقاجــان؟! ڪے تو دیده مےشـود پس؟ عصــر جدیدے ساخته اند ڪه هنـرمندانش دغدغه دیده شدن دارند؛ اما من مےخواهــم هنـرمندے باشم ڪه دغدغه ۍ تورا‌دارد! دلم مےخواهــد استعـداد یارڪشے هایم را به‌رخ‌ایران و جهانیان ڪشــم.. ♥️•} آقاجـان؟! خیـالت تخـت؛ منِ بےنشــان خـودم برنامـه اے مےسازم به نام: ••🌸 🌸•• •} اینهمــه بےخوابے و شب زنده دارے و دغدغـــــه‌‌ همه‌از برای این است ڪه چطور قشنگ تر دیده شونــد... جمع ڭنید بساط پوچ اهدافتان را پشت در دنیــا ڪه به دور خود گشتنے بیش نیست! من آدرس دیگری میدهــم که پشت در این خانه بساط ڭردن 🌼🍃 والله و بالله و تالله مےارزد🌼🍃 آدرسےڪه ‌بےهیچ ‌دردسری‌خوب ‌مےخرنت.. به قیمــــت یڪ شب زنده داری!☝️ امـا نه در استودیو! در 💚جنوب غربےخیابانِ عرش و کوےیار💚 نه بازیگــری میخواهد و نه کاغــذ و طنابے نه‌ شمشیــری میخواهـد و نه خیــاری.. تنهــا یڪ اشڪ و آه خوب مےزنـد راۍ خُــدا را... .☺️❤️ ✏️ 🍃 🏆🍃
🍂💛 °[ بِســمِــ اللھ ]° ♡نمےدانم این بہ دلنشستن هاازکجا نشأت مےگیرد؟! همین بہ دل نشستن هایے کہ راه وبے راه روبہ رویم سبز مےشوند!! همان هایے کہ اول وآخرو میانہ ے همہ شان ختم میشود بہ تو....بہ تویے کہ بہ دلم نشستے.... نمےدانم استارت این دلدادگے چہ طورزده شد!!با لبخندت؛با نگاه گیرایت یا با راه ورسمت.... اما برخلاف همہ ے این ندانستن ها این را خوب مےدانم کہ وقتے بہ خودم آمدم من بودم وتوودلے کہ بہ تو گره خورده بود.... من وبودم ودلے کہ یادت مدام اورا درپے خود مے کشاند...من بودم ودل... دلے کہ برایم رقم مےزد ثانیہ هارا بانام تو وبہ ارمغان مےآورد راه همیشہ جاودانت را....راهے کہ ازاین پس من باید ادامہ دهنده اش باشم.... بادلے کہ تو بہ آن نشستہ اے.....🌸🍃 🕊 ✍🏻 . . . °---------°♡°🌹°♡°---------° @tasmim_ashqane °---------°♡°🌹°♡°---------°