پلیس‌مبارزه‌با‌مواد‌مخدربودن^^ توماموریت‌خدا‌خریدآرشون‌شد🕊 #شفآعتمون‌کن‌برآدر🌱

📍| #من_ماسک_میزنم 😷🍃 |• @tasmim_ashqane •°

•﷽• دیشب ایران در آرامش‌ خواب بود ولی بچه‌های سپاه در مریوان با تروریست‌ها درگیر بودن که منجر به شهادت دو فرزند ایران شد ! #سربازِ_وطن🌱 🌙| @Tasmim_ashqane

{دلم پرواز میخواهد🌱 ولی بی بال نمیشود پرواز کرد ْ باید اول دل را عاقل کرد بعد با بال های برآمده از دل عاقل پرواز کرد 💚 } #دلانه 💠 |•@tasmim_ashqane •°

•☔️•🌧• #دلانه‌ترین‌دلانه تو این روزای کرونایے مابین وضعیت قرمزای اعلام شده و و دلای هراسون نکنه روحمون رو دستی دستی محکوم به قرنطینه کنیم؟! نکنه اوضاع دلمون قرمزِ قرمز بشه؟! جایے کم بزاری و مراقبه رو کم ببینے بخدا احوال دلمون نیازمند رعایت میشه ! اما نه پروتکل بهداشتی بلکه رعایت پروتکل بندگی:) بابا روح توجھ میخواد آرامش؛ زحمت میخواد قٌرب هم اهلشٌ میخواد:) باید بٌرید تا پًریٖد روحْ نیاز بھ پًرواز دآرھ مَشتــــے !!! راستے امروز دحوالارض بود چیکاره بودی؟! روزھ دارِ درگاهش تونستے باشے؟! :) #حال‌دلتون‌احسن‌الحال #التماس‌دعا #بےنشان✏️ •🌧•☔️•

{ مُبتلا شدن به دردعشق تُ شیرین ترین درد دنیاست ❤️ پس خواهشا مرا مُبتلا کن } #دلانه 💠 |•@tasmim_ashqane•°

#آقاۍدلتنگے💓 دلِ تنگ؛ وسعت آسمان را طلب میڪند.. ! و امـا آسمان در دل‌هایِ تنگ زمین گیر مےشود..💚 #دلتنگتیم‌صاحبنا #جمعہ‌هایِ‌انتظار🕊 🌸|• @tasmim_ashqane ••

. مےنشینم با نبودت جمعه‌داری میڪنم :) -مریم‌قهرمانلو

+ بےشرح‌اندربےشرح :)) |• @tasmim_ashqane •°

+ بَرگـرد عزیزِ جونم!🙃✨ #غروب‌جمعہ.. :))💔 #اللهم‌عجل‌الولیڪ‌الفرج #آقاۍدلتنگے.. |• @tasmim_ashqane •°

. فکر میکنم «الهے عظم البلاء » دوری از شماست حسین جآن 💔 . #سےوُچهارشب‌تاالفباۍجنوݩ.. #صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌ابا‌عبد‌الله |• @tasmim_ashqane •°

#دل_تڪونے 🌾 حاج حسین یڪتا: کسے که خودش توانایے معبرگُشایے داشته باشد، مے‌تواند دیگران را از معبر عبور دهد. 🦋|• @tasmim_ashqane •°

روزۍ #یڪ‌صفحه‌قرآن [ص۸۶]

. -تفحص +به‌وقت‌روایتگرۍ شلمچه قطـعه ای از بهشـت حاج قاسم ما روایت مےکند :) #دقایقےتاروایتگرۍ ↓ @tasmim_ashqane •°

. زیارت عاشورای دم غروبِ شلمچه غوغا میکرد . غروب که بچه ها جمع میشدند کنارِ خاکریز و کتابچه های دعاشان را توی دست میگرفتند . صورتهایشان از اشک خیس میشد هربار که به سلام زیارت عاشورا میرسیدند بلند میشدند و میرفتند لب خاکریز می نشستند و دست هایشان را می گذاشتند روی سینه واز ته دل سلام می دادند . حاج قاسم روایت میکند : « یکی از پرخاطره ترین و مهمترین برگ های تاریـخ پر افتـخار جنـگ ، عملیات کربلای پنج است . اگر بگویم در روز عملیات ، کربلایی در جوار کربلای امام حسین (ع) به وقوع پیوست و همه ی آن فداکاری ، ایثار ، گذشت و ارزشهایی که توسط یارانِ امام حسین(ع) به نمایش درآمد در شلمچه نیز به نمایش گذاشته شد . #ادامہ‌دارد.. ↓ #دقایقےتاروایتگرۍ ↓

حاج قاسم گفت : شبِ وداع بود . همه بودند چراغ ها خاموش شد بچه ها دست در گردن هم انداخته بودند، وداع میکردند شهید مشایخی گفت : در همسایگی ما ، خانه هایی ست که بچه یتیم زندگی میکند ، من روی برگشت ندارم ، پاهای خود را میبندم که عقب نشینی نکنم . قصد ، شهادت دارم . صبح روز بعد صحنه ی جالبی در خاکریز، روی سیم های خاردار دیدم عیناََ مثل کربلا بود . امروز شاید از دیدِ زائران ناپیدا باشد . بالای سیم های خاردار دست ها و بدنهای قطعه قطعه شده ی شهدا روی آب قرار داشت . کنار دژ در زیر تیر بار دشمن روی زمین افتاده بودند . کربلای پنج یک نبرد خونین و سرنوشت سازِ دفاع مقدس بود . #ادامہ‌دارد.. ↓ #دقایقےتاروایتگرۍ ↓

. جنگاورانی که بادستان خالی به نبرد بادشمن رفتند . درآن روزها درهرگوشه ی این دیار خون میبارید. واگر خوب گوش بسپاری ، میتوانی زمزمه ی شبانه ی جنگاوران را با گوش دل بشنوی و صدایِ چکاچک شمشیرهاشان را باید آداب زیارت را به جا آورد. نیت کرد و با شهیدان هم کلام شد کفش ها را درآورد وباپرهنـه شد . آنگاه گام برداشت برهر گوشه ی این خاک ، همانند آن که بر کربلا ومشهد شهیدان قدم میگذاری ، شهدا راهنما هستند ، برای همه ی ما ازقافله جاماندگان ، درشلمچه میتوان چشمِ دل باز کرد . در این جا میتوان نفس را زیر پا گذاشت در شلمچه میتوان خدا را پیدا کرد و به شهر بازگشت . . . #پایان ‌:))

. به‌پایان‌آمد‌این‌دفتر! حڪایت‌همچنان‌باقےست.. ↓

+حالےاین‌چنین میانه‌ۍمیدانم‌آرزوست.. :)) نفس؛ ‌تو‌‌حال‌و‌هواۍپشتِ‌جبهه‌هاۍاون‌دوران..

. و حالآ.. ݭاعت بہ‌ وقت پروازِ حاج قاسم؛ -پایانِ‌روایت‌:)