نصف شب تنها پشت پنجره هتل ایستاد نگاه کرد به حرم و به امام رضا گفت امام رضا من رو اینجوری طلبیدی ولی دیگه کسی رو اینجوری نطلب...😔

نامه‌ی کامل از زبان شهید ذوالفقاری: سلام؛حال و احوال سرکار خانوم چطوره؟روزگار به کامه الحمدالله؟ میفهمم ممکنه دلت نخواهد حرفامو گوش کنی ولی قد چند تا قدم که وقت دارم با دلت هم مسیر بشم.نمیدونم چطور و چقدر توی این شهر پر از دود چرخیدی و چرخیدی تا رسیدی به من و این نامه...🙂🌸

ولی می‌دونم گوشت پره از حرفایی که راجع به ماه ها میزنن:«شهدا رفتن تا ما بمانیم...شهدا شرمنده‌ایم و فلان و بهمان»ولی رفیق بیخیال این حرف ها.اینا همش شعاره! من و امثال من اگر رفتیم و برنگشتیم هیچ وقت دنبال شرمندگی رفقامون نبودیم. اگرم دنبال چیزی بودیم فقط و فقط بودن و نفس زدن شماها بوده!(:

خدایا .. برای همه نفس‌هایی که بی‌حسین'ع کشیدم، استغفرالله . #هیچ

خدایا ‌.. برای همه وقت‌هایی که هدر دادم و سوزوندم، استغفرالله . #هیچ

وقتی بریم اون دنیا، بقیه ما رو به چی می‌شناسن؟ - #ذهنِ‌شب

-از هرتعلقی که گذشتم تواناتر شدم :)

تو ماه مبارک شیطون به غل و زنجیر بسته شده. حالا بهم ثابت شده که هرچی می‌کِشم از دست این شاکله و این خودِ منه‌. و حالا بیشتر از همیشه، مستاصل و وامونده، درمونده و جامونده، له شده و تو راه مونده، درد دیده و کشیده، دو زانو به درگاه خودت افتادم؛ - آخدا، غلط کردم ..

این 'غلط کردم' رو به عمقِ اون 'غلط کردمی' بشنو که قراره از بالا سرِ جسمم، به قبرم خیره بشم و بگم . #ابدیت

در آرزوی عاملِ به این بودن .

-دریای کرمتون به من، جرعت مقابله با طوفان داد :)

- اینکه ما شهادت میخواییم نره رو حساب اینکه گستاخیم ها.. ما فقط نون از سفره ی عنایتِ شما برداشتیم :)