May 11
🌸|بسمـ اللہ الرحمݩ الرحـیمـ|🌸
خوش اومدید♥|
امید واریمـ...
در راه آوردن خنده بر لباݧ حضـرت زهـرا(س)
و شادیقلب امامـ عصـر(عجـ) مؤفق باشیمـ🍃
#جوهرعشق
شَهیــــٓــد محمد ابراهیمِ همَتْ❤️|•
شهید همت!
مزارت در اصفهان است و کیلومترها فاصله دارد باقلبے که نگاه شما را مےجویــــد...یک دم نفس شمارا میطلبَد..
با شرمندگے سَرم رو با دستام مۍپوشونم،انگار که حال تبسم بیقرار گونه ی کبوتری رادارم که مسیرش را گم کرده....
صدای اذانـــــ🌸💫
آن هم الله اکبرش چه رسوخی کرده بردلم...
داداش همتم❤️∞
سردی و گرمی برایم یک تو فاصله ست
لبخندت تاروپودهای وجودم را به بودنت بار دیگر گوشـزد میکنــــد
و سردی نگاهت چنان قلبم را آسمان ریسمان بافته میکند ڪه اشکهایم لب های خندانِـ مرا به سخره میگیرند...
اشک و خنده چه مفهومی دارد آن هم اینگونــــه..
اینگونـه ز آتشْ مانند هیزمِ بردلمــ❤️💫
ڪه تابِ بهشت را در سر دارد و قدمے به بلندای یک تو برمیدارد تا بهشت را نظاره گـــ🌙ــر باشَد...
آخ که دوست شهید داشتن چه دنیایے دارد...
تقدیــــم به دوست شهیدمْ
شهیـــــد محمد ابراهیـم همَتْ •🎈•
#دست_نوشته
#مائده_عالینژاد
@tasmim_ashqane
|♥🍃|
#جوهرعشق
عشق بازی هاے منْ🌸🌙
یا حضرت زهرا؟
میشود ضامن دلم بشوے؟
تا برود سمت وسوے مشهدالرضا؟
دیگــر کبوترهایش هم بی قرار تر از
ما اند
امام رضایی که ضمانت آهوی زخمے و خسته دلی را کرد...
اما تو ضامن دلم باش
اخ که
نمیدانم چکار کرده ام و سرزده چه چیزے ازم که
قسمتم نمیشود ده قدمے حرمت...
منــ💚🍃
بال پروازی ساخته ام
بال پروازے محکم از جنس دلتنگے و هوس زیارتت
که مرا به هنگامه تداعے عشق تو در ذهنم
به عرش اعلا میکشاند
همان عرشے که ناز دل خسته ات را میکشد...
چه امیدی دارد دل خسته من که
هر مغرب و عشا، سو به قبله ی دل
همانند لجبازی که دوست دارد فقط حرف خودش باشد
مشهد میخواهد....
و این اشکها مدام مزاحم دل خسته من میشوند..
.
.
امامم؟
امام حسینم؟
نصیبـم کرده ای بین الحرمین ات را
همان بهشتے به اشتباه کربُ بلا نام گرفت...
بین الحرمینے که میمانی حرم حسین[ع]را قدم بگذاری یا حرم حضرت سالار را❤️
هر که رفته است میداند..
که چه عشقیست کربُ بلا
#نصیب_دلشکستگان_انشاءلله
#دست_نوشته
#مائده_عالینژاد
.
.
@tasmim_ashqane
#عشق_بازے🌸
#جوهرعشق
{صدای بارونــ💞🌧}
صدای بارانــــ
ریسه های فکرم را برهم زد
نگاهی به پنجره اتاقم انداختم...گویا
خورشید از تابیدنش خسته شده بود
باران تاب زمین راداشت
قطره هایشــْ چه پرتلاطم تشنه زمین بودند
عطش خاک گفتنی نبود
با چه حول ولایی در دل خاک فرو میروند،این دانه های همچو دُر..
انگار بے قرارتراز هر شبنم بر گل نشسته ایی اند💜|•
بگذار از عطر شقایقی بگویم که
ِترنم وجودش داغ دیده ی ابر سیاهی ست که چند سواحی ست در ان حوالی باران نباریده...
حال اینهمه باران ز لمس گلبرگ حیاتش است که بی قرار میل به باریدن دارند....
#اثرذهن
#همـــ.اکنون
#دست_نوشته
#مائده_عالینژاد
{تقدیم به شما عزیزانــــ🌸}
@tasmim_ashqane