انباردار بھ مسئولش گفت ؛ میشھ این
رزمندھ رو به من تحویل بدهید، چون
مثل سہتا کارگر کار میکنه طرف میگھ
رفتمجلو دیدم فرماندهلشکرمھدیباکری
هست کھ صورتش رو پوشونده تا کسے
اونو نشناسه و گفتـ چیزی به انباردار نگه . .
•شھیدمهدیباکرۍ🌿•
بارالھـٰا از این ڪھ به بندھ حقیرت توفیق
دادۍ ، کھ در راهت گام بر دارد تو را سپاس
مےگویم و از این که توفیقم دادی که در جبهہ
در کنارِ خالصان و مخلصانِ راهت قدم بردارم
تو را شکر و سپاس میگویم در این راھ دیدار
خودت را هم نصیبم گردان :)! شهیدمحمدخانے .
ولی هیچوقت نزار به مرحلہای از زندگے
برسی کھ سختترین و وحشتناڪترین
کار دنیا بـرات مرگ و رفتـن از این دنیـٰا
باشه واسه همین میگن همیشه مثل یک
رزمنده شب عملیات به دنیا نگاه کنـ🚶🏻♂!!
بھترینهاۍ روزگار همانهایـے بودند
که بزرگترینکار غیرقانونۍشان دستـ
بردنـ در شناسنامھ برایِرفتن به جبهہی
جنگ بود ♥️ 💣.
شهادت را نه در جنگـ ، در مبارزھ مےدهند.
ما هنوز شهادتـے بۍدرد میطلبیم؛ غـٰافل
کھ شهادت را جز بھ اهل درد نمیدهند :)
چرا بیکار ایستادۍ ؟ نمیخوای آرپیجی بزنی ؟
چرا، کمکم رفتھ موشک بیارھ ، منتظر اونم ؛
چند لحظہ بعد حسین آمد با یک گونے موشکـ ؛
فرمانده لشکر بود . . شهیدحسینخرازۍ !