فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی
بابی انت و امّی
گوییا هیچ نه همّی به دلم بوده، نه غمّی
بابی انت و امّی
تو که از مرگ و حیات، این همه فخری و مباهات
علی ای قبله حاجات
#ولادت_حضرت_علی_ع
#شهریار
🆔 @tazkie
🌐 https://eitaa.com/joinchat/2917335042C81a8e519c2
🕯 یک حرف
کل قرآن یک حرف است.
گفت:
در خانه اگر کس است
یک حرف بس است
اگر آن یک حرف را بفهمید، بقیه را می فهمید.
آن یک حرف صورت خارجیاش وجود امیرالمومنین علیه السلام است.
#استاد_سید_علی_نجفی
📚 شبنم، ص ۷۴
🆔 @tazkie
🌐 https://eitaa.com/joinchat/2917335042C81a8e519c2
امام کاظم علیه السلام
مَن دَعا قَبلَ الثَّناءِ عَلَی الله و الصَّلاهِ عَلَی النَّبِی (صلی الله علیه وآله) کَانَ کَمَن رَمی بِسَهمٍ بِلا وَتر
هر که پیش از ستایش بر خدا و صلوات بر پیغمبر (صلی الله علیه وآله) دعا کند، چون کسی است که بی زه کمان کشد.
تحفالعقول، ص ۴۲۵
#امام_کاظم_علیه_السلام
#حدیث
🆔 @tazkie
✨️حکایتی از آیت الله مرعشی نجفی✨️
در عصر زعامت آیت الله العظمی حائری یزدی (ره) فرد با ایمان و فقیری بود که نامش شیخ حسین بود، اما به «شیخ ارده شیره» شهرت داشت،
زیرا به پیروی از قصیده ی نان و حلوای شیخ بهایی، قصیده ای درباره ی ارده شیره سروده بود.
او شب ها در مقبره ی شیخان قم می خوابید و روزها در یکی از ایوان های صحن مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها می نشست و برای مردم بی سواد کاغذ می نوشت و پول ناچیزی می گرفت و با آن روزگار می گذرانید.
نه منزلی داشت و نه زن و بچه ای.
حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره) درباره ی این مرد، می فرماید:
((در دوران قحطی و گرانی که بسیاری از مردم فقیر و محروم از گرسنگی تلف می شدند، «شیخ ارده شیره» اشعاری در این زمینه خطاب به خدا گفت که به کفریات او شهرت یافت.
از جمله آنها است:
ای خدا! کرده ای چنان داغم
سجده ات گر کنم قُرُمساقم
بندگان ز جوع می میرند
می زنی باز لاف که رزاقم
عجیب آن که بعد از انتشار این اشعار، قحطی و گرانی مرتفع شد و نعمت و فراوانی از راه رسید.
یکی از شب های سرد زمستان، پیش از سحر برای تشرف به حرم مطهر، از خانه بیرون آمدم.
هوا سرد بود و برف به شدت می بارید.
هنگامی که به حرم رسیدم، دیدم هنوز درها گشوده نشده است، با خود گفتم: به شیخان می روم و فاتحه ای می خوانم و برمی گردم، تا در صحن را باز کنند. هنگامی که به شیخان رسیدم، به سوی مقبره ی جناب «زکریابن آدم اشعری» حرکت کردم.
وقتی به آن جا رسیدم، صدای شیخ ارده شیره (که در حال مناجات با خدا بود) به گوشم رسید که خالصانه و بی ریا می گفت:
«ای خدا! عمری با نان خشک ساختم و صدایم درنیامد و نزد بنده هایت لب به شکوه و گلایه باز نکردم. خدای من! چه می شود امشب این نماز بدون وضو و تیمم من را بپذیری؟
از مناجات او دریافتم که از فشار سرما و یخ بندان و عدم امکانات، نتوانسته است نماز را با طهارت بخواند و از خدا می خواهد همان را که انجام داده است بپذیرد و او را مورد مهر و محبت خود قرار دهد.
به حرم بازگشتم و این موضوع را به کسی نگفتم و شیخ هم پس از چندی از دنیا رفت.
پس از فوتش شخصی نزد من آمد و گفت: شیخ ارده شیره را در خواب دیدم که وضع بسیار خوبی داشت و گفت این پیام را به شما برسانم:
«خدا مرا به خاطر همان نماز بی وضو و تیمم، مورد بخشایش و محبت خود قرار داد.»
آن گاه من جریان را برای او تعریف کردم.
آری:
ما درون را بنگریم و حال را
نی برون را بنگریم و قال را
📚 منبع :عاقبت به خیران عالم /ج۱/ص ۲۰۶
مقاله ای از استاد گرامی
#حکایت
#مرعشی_نجفی
#شیخ_ارده_شیره_ای
🆔 @tazkie
🕯 مناجات شعبانیه
سید علی نجفی
همه جریانات عالم دو بعد دارد:
یک بعد شخصی خود جریان است، که مشغله کل خلق به همین است، (یعنی) به ظواهر جریانات عالم:
بعضی زشت، بعضی زیبا، بعضی خوب، بعضی بد،
و خلق عموما مشغول به همین (ظواهر) هستند؛
ولی (اینکه) این جریان حاکی از کدام اسم خداست؟ ( خلق) در این خط نیستند. چون لذتش را نچشیدند.
برای اینکه عشق نداشتند، عشق به حق نداشتند.
اول باید چاشنی محبت پیدا بشود.
سید الشهدا علیه السلام می فرماید:
آن دیده ایی که دنبال تو نمی گردد و تو را نمی بیند کور است، و خسارت زده است آن کسی که از محبت تو نصیب ندارد.
چون از محبت نصیب نداشتند، داعی نداشتند که آن بعد از جریانات عالم را ببینند.
ظواهر امور دلشان را گرفت و سعی نداشتند که نجاح اسماء برایشان پیدا بشود.
#استاد_سید_علی_نجفی
#شرح_مناجات_شعبانیه
🆔 @tazkie