eitaa logo
🇮🇷تزکیه و تربیت 🇸🇩
240 دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
4.1هزار ویدیو
250 فایل
بسم اللہ الرحمن الرحیم ♡صلے اللہ علیڪ یا فاطمة الزهراء♡
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤🖤مولاناالإمامُ الحسينُ عليه السلام: دَخَلتُ عَلى رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله وَ عِندَهُ أُبيُّ بنُ كَعبٍ ، 🖤🖤فَقالَ لي رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: 🖤مَرحَبا بِكَ يا أبا عَبدِ اللّه ِ ، يا زَينَ السَمَواتِ وَ الأرَضينَ ، 🖤قالَ لَهُ أبَيٌّ: وَ كَيفَ يَكونُ يا رسولَ اللّه ِ (صلى الله عليه و آله) زَينُ السَّماواتِ وَ الأرَضينَ أحَدٌ غَيرُكَ ؟! 🖤🖤قالَ(صلی الله علیه وآله): يا أبَيُّ وَ الَّذي بَعَثَني بِالحَقِّ نَبيّا 🖤إنَّ الحُسَينَ بنَ عَليٍّ في السَّماءِ أكبَرُ مِنهُ في الأرضِ ، 🖤وَ إنَّهُ لَمَكتوبٌ عَن يَمينِ عَرشِ اللّه ِ عزّ و جلّ... 🖤🖤مولانا حضرت امام حسين عليه السلام: بر رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد شدم . ابن ابى كعب در خدمت ايشان بود . 🖤🖤پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود: 🖤خوش آمدى اى ابا عبد اللّه ، اى زيور آسمانها و زمينها ! اُبىّ به پيامبر عرض كرد: 🖤اى رسول خدا ! چگونه ممكن است كسى غير از شما زيور آسمانها و زمينها باشد ؟ ! 🖤🖤پيامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: 🖤اى ابىّ ! سوگند به آن كسى كه بحق مرا به پيامبرى برانگيخت ، 🖤مقام و منزلت حسين بن على در آسمان ، بالاتر از منزلت او در زمين است . 🖤در سمت راست عرش خداوند عزّ و جلّ نوشته شده است: 🖤[حسين ]چراغ هدايت و كشتى نجات و امامى سستى نا پذير ، با عزّت، افتخار آفرين، راهنما، و ذخيره[اى گرانبها ]است . عيون أخبار الرضا : 1 / 59 / 29 . 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🔸حکم پخش صدای سخنرانی و مداحی از بلندگوی مسجد و حسینیه ⁉️ آیا پخش سخنرانی و مداحی و مانند آن، از بلندگوی مسجد و حسینیه جایز است؟ ✅ اگر چه اقامه مراسم و شعائر دینی در زمان‌های مناسب در مسجد و حسینیه از بهترین کارها و جزو مستحبات مؤکد می‌باشد، ولی واجب است برگزارکنندگان مراسم و عزاداران تا حد امکان از اذیّت و ایجاد مزاحمت برای همسایگان بپرهیزند هرچند با کم کردن صدای بلندگو و تغییر جهت آن به طرف داخل مسجد و حسینیه باشد. 🆔 @khamenei_ahkam
11.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️به امام خامنه‌ای می‌گوییم: «به خدا قسم ای سیّدِ ما، اگر ما همگی کشته شویم، سپس سوزانده شویم و خاکسترمان در هوا پخش شود و مجدد زنده شویم و هزاران بار این کار با ما انجام شود، تو را ترک نمی‌کنیم ای فرزندِ حسین»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روضه خوانی رییس‌جمهور شهید: ارزش هیچ چیزی مانند ارزش گریه کردن برای اباعبدالله نیست😭🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آرام کن اهل حرم را با قدمهایت با آیه‌ی چشمان خود پیغمبری کن باز لب باز کن حرفی بزن با من علی اکبر! با لحن شیرینت برایم دلبری کن باز از شوق تو در عاشقی دارم خبر اما آرامِ جان! آرامتر رو سوی میدان کن مویت نمانَد از پَرِ عمامه‌ات بیرون کمتر پدر را این دمِ آخر پریشان کن خیلی ندیدم صورتت را خوب در خیمه وقتی که خود را ماه من! آماده می‌کردی رو می‌گرفتی از من اما خوب می‌دانم دل کندن من از خودت را ساده می‌کردی دیدی خدا ! در عشقت از اکبر گذشتم من دل کندن از این نور حق، الحق که مشکل بود می‌دانی از حس پدر بودن نمی‌گویم عشق است در پرده، تمامش قصه‌ی دل بود اکبر شبِ سجاده‌اش روشن تر از روز است تو خوب می‌دانی که مست نور ذات است او خُلق محمد دارد و انوار زهرایی مثل علی تصویر اسما و صفات است او با دیدنش آه از دل اهل حرم برخاست تا روبروی خیمه چون آهو قدم می‌زد میدان نرفته، برق چشمانش رجز می‌خواند صف‌های دشمن را دو ابرویش به هم می‌زد بر مرکبش بنشست و «لا حول ولا...»یی گفت با ذکر «یا قهار» تیغش را به کار انداخت می‌زد چنان انگار شمشیرش دو دم دارد پیران میدان را به یاد ذوالفقار انداخت با «یا علی» هر ضربه‌اش یک جان دیگر داشت با «یا حسین» از میسره تا میمنه می‌رفت گاهی میان رزم اگر می‌گفت «یا زهرا» تا قلب لشکر مثل حیدر یک تنه می‌رفت یک عده مبهوت شجاعت‌های بی حدش یک عده مقهور توان و سرعتش بودند آنقدر زیبا بود این شمشیر زن، حتی سرهای روی خاک محو صورتش بودند آمد به سویم با لب خشکیده از میدان آمد به جانم آتشی دیگر زد و برگشت این بار هم تا رفت این قلب پریشانم پشت سرش یک چند باری آمد و برگشت دیدم که فرقش چون علی وا شد دلم لرزید حس می‌کنم «فزت و رب الکربلا» می‌خواند چه اتفاقی داشت در آن نقطه می‌افتاد؟ یا رب! چرا اعضا و رگ‌هایش مرا می‌خواند؟ در گرد و خاک صحنه اکبر را نمی‌شد دید از مشرکانِ بدر آنجا هر که بود آمد وقتی که دیدم نا‌له از هفت آسمان برخاست فهمیدم آن شه زاده از مرکب فرود آمد دیدم دلم را «اِرباً اربا» کرده‌اند انگار من زودتر از عمه پی بردم به راز تو اما خودش را زودتر زینب رساند آنجا من مانده بودم غرق در راز و نیاز تو می‌خواستم یک بوسه، اما هر چه ‌می‌گشتم در پیکرت بابا! دریغ از گوشه‌ای سالم دیدم توانی نیست در پای من و زینب گفتم: بیایید ای جوانان بنی هاشم بابا برای بردنت حسرت به دل ماندم کم بود آغوشم، عبایی پهن لازم بود تشییع تو زیبا شد آخر این عبا تابوت در دست عون و جعفر و عباس و قاسم بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1060154224.mp3
1.39M
🕋 اذانی ملکوتی با صدای ❤️💔💓اذان شهدایی ✅به افق شهر مقدس