طب اسلامی_ایرانی مائده (طب الحسین ع)
به هوای حرمش میگذرد ایامم💚 کوه دردم که کند نام رضا آرامم ...🌱
#استاد_قرائتی
□به علامه طباطبایی گفتند چه کنیم که امام رضا (علیه السلام) نزد خدا واسطه شود. گفت بروید حرم و بگوئید بفاطمه بفاطمه بفاطمه. سه بار آقا را به فاطمه قسم بدهید امام دعایت را مستجاب میکند.
#اللهم_الرزقنا_زیاره_الحسین_ع💔
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@tebolhosainas
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
⭕️ انتقاد نماینده ولی فقیه به بستن درب های حرم
🔸درخواست امام جمعه مشهد از وزارت بهداشت برای برقرارشدن زیارت حرم رضوی
🔻آیت الله #علم_الهدی در دیدار با معاون وزیر بهداشت:
🔹از شما آقای حریرچی درخواست دارم تا به مشهد با وضعیت ویژهای نگاه کنید.
🔹مسئله تعطیلی و بستن درهای حرم یک جریان برخوردی شدید با عمق عواطف و احساسات عاشقان اهل بیت علیهم السلام در سراسر دنیا بود و فشار سنگینی را به تولیت آستان قدس رضوی وارد کرد.
🔹شما مستحضرید که حرم امام رضا علیه السلام وسعت زیادی دارد و بحمدالله با دقت عظیم، پروتکلهای بهداشتی در حرم رعایت میشود.
🔹مردم مشهد در وضعیت اقتصادی نامطلوبی هستند، زیرا اقتصاد مشهد حول محور زیارت میچرخد.
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@tebolhosainas
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
🔸 هرگاه در میان مشکلات قرار گرفتید، سیل صلوات به راه اندازید زیرا آن سیل حتما مشکلات را با خود میبرد
🔹 علامه طباطبائی (ره)
#درس_اخلاق
•[صآحِبالزَمآݩدوستَٺدآرَݥ]•°♥️
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@tebolhosainas
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
رهبر معظم انقلاب:
در این قضیّه[کرونا]، توسّل عمومی خیلی چیز مهمّی است. و [فقط منحصر به] این دعای هفتم صحیفهی سجّادیّه که خب عدّهی زیادی خواندند و عمل کردند نیست؛ دعاهای مختلف. دعا کنید، از خدا بخواهید، تضرّع کنید و طلب کنید از خدای متعال. بخصوص جوانها، بخصوص دلهای پاک و صاف که مثل آب زلال، بعضی از دلها روشنند؛ دعای اینها میتواند کاملاً مستجاب بکند؛ «دعای نیمشبی رفع صد بلا بکند» ان شاء الله. ۹۹/۴/۲۲
🌤الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@tebolhosainas
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
010.mp3
799.6K
🌸✨استاد رائفی پور
بلاها بجهت این است که ما مضطر شویم
#استغاثه_جهانی_طلب_منجی
#طلب_منجی_موعود
#به_تو_محتاجیم
🆔@talabemonji👈
🆔@tolidemahsool👈
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@tebolhosainas
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
طب اسلامی_ایرانی مائده (طب الحسین ع)
✅ اگه #ویروس_کرونا رو یک #بلا میدونید حتما گوش کنید. مرور مجدد👆 🔻دفع بلا با توسل به دوبال شیعه🔻 ✔
📢📣 #کلیپ_بالا_را_حتما_تماشاکنید🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
✔️راه حل مشکلات کرونایی
✔️راه حل نجات از بلایا و دوری از ائمه اطهار
✔️راه حل التماس برای طلب فرج منجی بشریت
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
⁉️میدونی چرا توی زیارت عاشورا
اول صد مرتبه #لعن هست ، بعد
صد مرتبه #سلام... ؟!
🔰یعنی شرط رسیدن به #امامزمان
اول پشت ڪردن و دور شــدن از
#دشمنه و بعـد حرڪت به سمتِ
خیمـه امام زمان... .
⁉️ چرا #مرگ_بر_آمریکا ؟
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@tebolhosainas
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معجزه خواندن زیارت عاشورا
#خواندن زیارت عاشورا
توصیه مرحوم حضرت آیت الله
شیرازی برای دفع بلا
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@tebolhosainas
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
🔰 فواید و فضایل بیشمار قرائت زیارت عاشورا را از مفاتیح الجنان مرور بفرمایید👌👌
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@tebolhosainas
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
✅سه توصیه امام مهدی(عج)
برای رهایی از گرفتاری
1⃣شما چرا نافله نمی خوانید؟
نافله، نافله، نافله.
2⃣شما چرا عاشورا نمی خوانید؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا.
3⃣شما چرا جامعه نمی خوانید؟
جامعه، جامعه، جامعه.
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@tebolhosainas
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
طب اسلامی_ایرانی مائده (طب الحسین ع)
✅سه توصیه امام مهدی(عج) برای رهایی از گرفتاری 1⃣شما چرا نافله نمی خوانید؟ نافله، نافله، نافله.
✅سه توصیه امام مهدی(عج)
برای رهایی از گرفتاری
1⃣شما چرا نافله نمی خوانید؟
نافله، نافله، نافله.
2⃣شما چرا عاشورا نمی خوانید؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا.
3⃣شما چرا جامعه نمی خوانید؟
جامعه، جامعه، جامعه.
🔹 محدث نوری می فرماید:
سید رشتی گفت: در سال 1280 قمری به قصد انجام حج حرکت کردم و از طرف رشت به تبریز رفتم. در تبریز به خانه حاج صفرعلی تاجر معروف تبریزی رفته و به دلیل این که کاروانی برای عزیمت به حج نیافتم سرگردان شده بودم؛ تا آن که حاج جبار جلودار سده ای اصفهانی، کاروانی برای رففتن به «طربوزن» تدارک دید. من یک مرکب برای خود از او کرایه کردم و به راه افتادم و وقتی به اولین منزلگاه بین راه رسیدیم بنا بر تشویق حاج صفرعلی تاجر، سه نفر دیگر نیز به من پیوستند و با یکدیگر همسفر شدیم.؛ آن سه نفر حاج ملا باقر تبریزی (که به نیابت از شخص دیگری عازم حج شده بود و نزد علما شناخته شده بود)، حاج سید حسین تاجر تبریزی و مرد خدمتکاری بود که او را حاج علی می گفتند.
🔸 در بین راه به شهر «ارضروم» رسیدیم و از آن نیز عازم شهر «طرزبون» بودیم. در یکی از استراحتگاه های بین دو شهر حاج جبار جلودار (رئیس کاروان) نزد من آمد و گفت: منزلگاه بعدی که در پیش داریم ترسناک است بدین جهت لازم است عجله کنید و از قافله عقب نمانید؛ زیرا ما در بین راه کمی از کاروان فاصله می گرفتیم. حدود دو و نیم یا سه ساعت به صبح مانده بود که همگی با هم حرکت کردیم هنوز به طور تقریبی نیم فرسخ یا سه چهارم فرسخ از منزلگاه قبلی دور نشده بودیم که ناگهان هوا دگرگون و تاریک شد؛ و شروع به بارش برف کرد. در این حال هر یک از دوستانم سرش را پوشانید و به سرعت حرکت کرد.
🔹من نیز چنین کردم لیکن نمی توانستم به سرعت آنان بروم؛ آنان دور شدند و من تنها ماندم. لذا از اسب پیاده شدم و در کنار جاده نشستم و به شدت دچار اضطراب و نگرانی شدم؛ چون حدود ششصد تومان برای خرجی سفرم همراه داشتم. پس از اندیشه در مورد وضعیتم بدین نتیجه رسیدم که همان جا بمانم تا صبح شود و به همان منزلگاه قبلی برگردم و از آن جا چند نفر را برای نگهبانی از خود استخدام کنم تا دوباره به کاروان برسم.
🔸در همین اندیشه بودم که ناگهان باغی زیبا را در پیش رویم دیدم و مشاهده کردم باغبانی در آن جاست و برف ها را از شاخ و برگ درختان می ریزد. باغبان نزدم آمد و به قدری پیش آمد که فاصله کمی بین من و ایشان بود. فرمودند: تو کیستی؟ گفتم: دوستانم رفتند و من تنها ماندم و راه را نیز بلد نیستم؛ سرگردان شده ام.
🔰وی با زبان فارسی گفت:
✅«نافله بخوان تا راه را پیدا کنی»؛
و مقصودش نماز شب بود.
من مشغول نماز شدم تا از تهجد فارغ گردیدم پس از آن دوباره نزدم آمد
و فرمود: «آیا هنوز نرفته ای؟»
گفتم: به خدا راه را بلد نیستم.
✅فرمود: «جامعه بخوان.»
من زیارت جامعه را حفظ نکرده بودم و هیچگاه نمی توانستم آن را حفظ و بدون نگاه کردن به کتاب بخوانم، با این که بارها به حرم مطهر امامان علیهم السلام شرفیاب شده بودم با این حال در همان جا ایستادم و از حفظ شروع به خواندن زیارت جامعه کردم و آن را به طور کامل خواندم.
بار دیگر آن شخص آمد
و فرمود: «هنوز نرفته ای؟»
بی اراده اشکم سرازیر شد و گریستم؛ گفتم: این همه وقت است که من اینجا هستم، و راه را بلد نیستم.
✅ فرمود: «عاشورا بخوان.»
در مورد زیارت عاشورا نیز همان وضع را داشتم یعنی مانند زیارت جامعه نمی توانستم آن را از حفظ بخوانم، ولی برخاستم و بی اختیار آن را تا آخر خواندم و لعن وسلام و دعای علقمه را نیز قرائت کردم. دیدم دوباره آمد
و فرمود: «هنوز هم که نرفته ای؟!»
گفتم: نه، تا صبح هم این جا می مانم.
🍃فرمود: «حالا من تو را به کاروان می رسانم.» رفت و بر استری سوار شد و گفت: «پشت سر من سوار شو.»
من سوار شدم و افسار اسبم را نیز در دست گرفتم ولی اسبم حرکت نکرد.
فرمود: «افسار اسب را به من بده»؛ افسارش را به دست آن شخص سپردم و او افسار اسب مرا با دست راست گرفت و به راه افتاد.
اسبم به گونه ای شگفت انگیز گوش به فرمان او بود و به دنبال او به راه افتاد.
🔰آن گاه دستش را بر زانویم نهاد و فرمود:
⁉️ «شما چرا نافله نمی خوانید؟
🍃 نافله، نافله، نافله.
⁉️ شما چرا عاشورا نمی خوانید؟
🍃عاشورا، عاشورا، عاشورا.
⁉️شما چرا جامعه نمی خوانید؟
🍃جامعه، جامعه، جامعه.»
ایشان به گونه ای مسیر را می پیمود که گویی زمین در زیر پایش در می نوردد؛ ناگهان برگشت و به من فرمود: «دوستانت آنها هستند.»
دیدم که دوستانم در کنار نهر آبی فرود آمده اند، و از آب آن برای نماز صبح وضو می گیرند. من از استر پیاده شدم که سوار اسبم شوم ولی نتوانستم ایشان پیاده شدند.
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
@tebolhosainas
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈