eitaa logo
طب الرضا
828 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
75 فایل
مباحث آموزشی #رایگان حجامت ، ماساژ و مزاج شناسی انجام انواع حجامت تخصصی فصد زالو درمانی ماساژ درمانی #شهر_قدس ادمین کانال(مشاوره) : @Khademoreza888
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات شهدا 🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 بوی امام زمان(عج) ... 🌷خاطرم هست که هفتهای برای عرض ارادت به شهدا ، همراه احمد آقا به بهشت زهرا رفته بودیم. 🌟در لابهلای صحبتهای احمد آقا به سر مزار شهیدی رسیدیم که او را نمیشناختیم. همانجا نشستیم. 🌻 فاتحه‌ای خواندیم. امّا احمد آقا گویی مزار برادرش را یافته حال عجیبی پیدا کرد! 🍁در مسیر برگشت آهسته سؤال کردم: احمد آقا آن شهید را میشناختی؟ پاسخ داد: نه! 🍀پرسیدم: پس برای چه سر مزار او آمدیم؟ امّا جوابی نداد. 🌺فهمیدم حتماً یک ماجرایی دارد! اصرار کردم. وقتی پافشاری من را دید آهسته به من گفت: اینجا بوی امام زمان(عج) را میداد. 🌱 مولای ما قبلاً به کنار مزار این شهید آمده بودند. ❤ منبع:کتاب عارفانه @ayatollah_haqshenas
شهادت حاج «عباس كریمی» فرمانده لشكر 27 محمدرسولاللَّه (ص) در جریان جنگ تحمیلی (1363 ش) تاكتيك عباس در واحد اطلاعات و عمليات، ملاقات با سران گروهك‌ها بود و بيشتر وقتش صرف رفت‌وآمد ميان آن‌ها مي‌شد. غالباً هم تنها مي‌رفت و بدون اسلحه! مثلاً يك گردن كلفتي به اسم «علي مريوان» دار و دسته مسلح سي _ چهل‌نفری راه انداخته بود. عباس تصميم گرفت كه «علي مريوان» را وادار به تسليم كند. اراده كرد و رفت پیششان. اميدوار نبوديم زنده برگردد. هرچه مي‌گفتيم بابا! این‌ها كه آدم نيستند، مي‌روي، سرت را برايمان مي‌فرستند، عين خيالش نبود. مدتي با آن‌ها رفت‌وآمد مي‌كرد. در آخر علي مريوان و دار و دسته‌اش داوطلبانه تسليم شدند. @ayatollah_haqshenas
امروز 24اسفند سالگرد شهادت سردار عباس کریمی است. @ayatollah_haqshenas
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قهرمان سازی در #هالیوود 🎞سینمــا رسانهٔ فرهنگ ساز! @ayatollah_haqshenas
سردارعباس کریمی درکنار سردار خوبی ها شهید همت همسر شهيد عباس كريمي مي‌گويد: تواضع و فروتني عباس باور نكردني بود. هميشه عادت داشت، وقتي من وارد اتاق مي شدم، بلند مي‌شد و به قامت مي‌ايستاد. يك روز وقتي وارد شدم روي زانوانش ايستاد. ترسيدم، گفتم: عباس چيزي شده، پاهايت چطورند؟ خنديد و گفت: «نه شما بد عادت شده ايد؟ من هميشه جلوي تو بلند مي‌شوم. امروز خسته ام. به زانو ايستادم». @ayatollah_haqshenas
Monajat_emam_zaman_Mirzamohamadi_(5).mp3
2.76M
❤️مناجات با امام زمان❤️ بانوای گرم حجت الاسلام میرزامحمدی جمعتون امام زمانی🍂 @ayatollah_haqshenas
راوی:حاج حسین یکتا عشق به امام زمان 🌺جوونا سعی کنید توی جوونی عاشق بشید.. توی جوونی ❤️عاشق امام زمان شد اومد جمکران شهادتشو خواست ظهر عاشورا شهادتو بهش دادن... شده یه بار بخاطر امام زمان بری جمکران؟؟ و هیچی ازش نخوای بگی فقط دلم برای تو تنگ شده؟؟ فرمانده ی گردانی به خودم گفت خواب امام زمانو دیدم .آقا بهم گفت لیست گردانو بهم بده آلیست رو بهشون دادم ایشون با خودکار قرمز زیر بعضی اسم ها رو خط کشید حاج حسین؟هر اسمی رو که اون شب توی خواب امام زمان زیرشون خط کشیدن شهید شدن... بچه ها الان امام زمان داره برای ظهور یارگیری میکنن...🍂 @ayatollah_haqshenas
یعقوب_استغفار.mp3
5.71M
🔅روایتگری مناجات با امام زمان(عج) 🔸ماجرای یعقوب لیث صفاری، سردسته راهزن‌های شهر 👌👌پیشنهاد دانلود ...ازدستش ندید. #امام_زمان #روایتگری @ayatollah_haqshenas
دلم قرار نمی گیرد از بی تو سپند وار ازکف داده ام عنان بی تو ... گزارش غم دل را مگر ڪنم چو امین جدا زخلق به محراب جمڪران بی تو 🌹مقام معظم رهبری (حفظه الله) @ayatollah_haqshenas
تواضع را باید ... از تو آموخت و بس ! @ayatollah_haqshenas
قافله ما قافله از جان گذشتگان است هرکس از جان گذشته نیست با مانیاید. امروز سالگردشهادت سردارشهید آقا مهدی باکری 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹 @ayatollah_haqshenas
شهید مهندس مهدی باکری فرمانده دلیر لشکر ۳۱عاشورا، بر اثر اصابت تیر، از ناحیه کتف مجروح شده بود. یک روز تصمیم گرفت برای سرکشی و کسب اطلاع از انبارهای لشکر بازدید کند. مسئول انبار، پیرمردی بود به نام حاج امر ا... با محاسنی سفید که با هشت جوان بسیجی در حال خالی کردن کامیون مهمات بود. او که آقا مهدی را نمی شناخت تا دید ایشان در کناری ایستاده و آن ها را تماشا می کند فریاد زد جوان چرا همین طور ایستاده ای و ما را نگاه می کنی بیا کمک کن بارها را خالی کنیم. یادت باشد آمده ای جبهه که کار کنی. شهید باکری با معصومیتی صمیمی پاسخ داد: « بله چشم» و با آن کتف مجروح به حمل بار سنگین پرداخت. نزدیکی های ظهر بود که حاج امرا... متوجه شد که او آقا مهدی فرمانده لشکر است. بغض آلود برای معذرت خواهی جلو آمد، که مهدی گفت: «حاج امر ا... من یک بسیجی ام» @ayatollah_haqshenas