ساعت شروع شرف الشمس شنبه ۱۹ فروردین ساعت ۲۲:۵۷
ساعت خاتمه شرف الشمس یکشنبه ۲۰ فروردین ساعت ۲۳:۱۲
در ساعات شرف روز شنبه موضع قمر در برج عقرب و روز یکشنبه موضع قمر ساعاتی در عقرب و بعد از خروج واردقوس میشود.
@tebrohani
حاکم روز شنبه زحل و یکشنبه شمس میباشد
@tebrohani
کشکول۱۳۵_۲۱۳(علوم خفیه)
🌙بقدرت کامل رب الارباب و مسبب الاسباب 🌘ورود قمر به برج عقرب جمعه ۱۸ فروردین ساعت ۹:۴۳ 🌖خروج قمر ا
روز یکشنبه ساعت ۱۶:۳۷ قمر از برج عقرب خارج و وارد برج قوس میشود از این ساعت تا پایان ساعت شرف تقریبا ۶ ساعت باقی مانده برای نگارش شرف مناسب است
اگر وقت کنم طلسمی جهت گشایش امورات و گشایش بخت دختران و پسران و رفع کسادی بازار از قبیل مغازه و کارگاه و.... در کانال جهت هدیه میلاد کریم اهلبیت و شب معراج رسول الله صلوات الله علیهم ارسال میکنم البته نوشتنش در همه ساعات سعد میشه ولی در شرف چون نقش شرف هم داره عالیه بشرط اینکه دعام کنید
🔆بعضی از خواص طلسم شریف شرف الشمس که در بعضی کتب قدیم و جدید به ان اشاره شده
🔆 اسم اعظم الهی است منقول از امیرالمومنین علی علیه السلام
🔆 ایمنی از بلا
🔆 ایمن شدن از مرض وبا
🔆 رفع غم و اندوه و پریشانی
🔆 موجب آسانی و رفع دشواری است
🔆 دفع و رفع تب
🔆 افزایش رزق و روزی
🔆 گشایش بخت دختران
🔆 ایمنی از عذاب
🔆 هر که با خود دارد در پناه خدا باشد
🔆 چون نزد سلاطین و بزرگان و حاکمان رود و همراه داشته باشد سخنش مورد قبول ایشان افتد و خداوند حمایت میکند او را از شر ایشان
🔆 پیروز و منصور باشد
🔆 از چشم بد حسودان و دشمنان در امان باشد
🔆 باطل کننده و دفع کننده سحر و جادو است(با بعضی شرایط و کتابت خاص)
🔆 اگر همراه زندانی باشد زود خلاص شود
🔆 دفع بیماری صرع و دفع اجنه و شیاطین میکند
🔆 اگر در سفر همراه خود داشته باشد از شر دزدان و حوادث بد در امان باشد
🔆 برای دفع هر امر مکروهی دست کند ایمن شود
🔆 مومن را از راه کج باز میدارد
🔆 برای تعجیل شفا از بیماری ها بسیار موثر است
🔆موجب خیر و برکت مادی و معنوی میشود
🔆موجب سهولت در کارهای دشوار میشود
🔆 ایجاد عزت و احترام میکند
🔆گشایش در کلیه امور
🔆 ترس و هراس را از بین میبرد و آرامش دهنده است
🔆تقویت کننده قدرت و اراده
🔆 ایمنی از گزند نیش مار و عقرب
🔆 به جهت وضع حمل و زایمان زنان مفید است
🔆 رفع نحسی ها و بستگی ها
🔆 گشایش درهای رحمت الهی
💢به نقل از چندین کتاب
@tebrohani
با سلام موارد حک شده در شرف آماده هستن بامید خدا در کانال ارسال میشن جهت سفارش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رسد ز عرش کبریا این ندا
الا الا قد قتل المرتضی(ع)
مهدی زهرا(عج) شده صاحب عزا
کشته شد ای خدا وصی مصطفی(ص)
به مسجد کوفه چه رخ داد ؟
عرش خدا به لرزه افتاد...
@tebrohani
⭕️عذاب برزخی ابن ملجم علیه اللعنة والعذاب
یكى از شقاوت مندترین عالم كه امام بر حق خود را به شهادت رساند
و در برابر اعمال ننگینش به عذاب هاى گوناگون برزخى رسید عبدالرحمان بن ملجم مرادى است .
از ابوالقاسم بن محمد روایت شده است كه گفت :
در مسجد الحرام جماعتى را در مقابل مقام ابراهیم دیدم اجتماع كرده اند. گفتم : این اجتماع براى چیست ؟
در جواب گفتند: راهبى مسلمان شده است ، به مكه آمده و از داستان عجیبى خبر مى دهد.
پیش رفتم پیرمردى عظیم الجثه و بزرگ ، پشمینه پوش با كلاهى از پشم را دیدم نشسته بود و مى گفت :
كنار دریا میان صومه خود مشغول عبادت بودم .
روزى به دریا نگاه كردم دیدم ، مرغى بزرگ مانند كركس آمد و بر فراز سنگى نشست
و یك چهام از بدن مردى را قى كرد و رفت . باز آمد و یك چهارم دیگر او را قى كرد
تا چهار مرتبه اعضاى آن مرد را قى كرد. پس آن مرد، انسان كاملى شد و برخاست .
من از دیدن این قضیه در تعجب شدم ! باز دیدم همان مرغ آمد و یك ربع او را بلعید
و رفت و بدین طریق در چهار مرتبه او را بلعید و رفت ؟!
در حیرت شدم كه این چیست و این مرد كیست ؟
اعمال و افعال او چه بوده است ؟
تاسف خوردم كه چرا از وى نپرسیدم و از قضیه او سئوال نكردم .
روز دوم نیز آمد و در چهار مرتبه هر دفعه یك چهارم او را قى كرد.
در این مرتبه وقتى اعضاى او كامل شد. از صومعه بیرون دویدم و او را به خدا سوگند دادم و گفتم
: اى مرد! كیستى ؟ جوابم را نداد. باز گفتم :
به حق آن كسى كه تو را آفریده است سوگند مى دهم بگو چه كسى هست
و چه كاره بوده اى ؟ قضیه تو با این مرغ چیست ؟ در جواب گفت :
((عبدالرحمان بن ملجم مرادى )) هستم و على بن ابیطالب علیه السلام را كشته ام .
خداوند این مرغ را بر من گماشته است كه هر روز مرا بدین گونه كه دیدى عذاب كند.
از او پرسیدم : على بن ابیطالب كیست ؟ گفت : پسر عموى حضرت محمد صلی الله علیه واله و وصى اوست .
وقتى آن ها را شناختم مسلمان شدم و اكنون به حج خانه خدا و زیارت حضرت رسول علیه السلام مشرف شده ام
در احوال حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام نقل شده است :
اهل كوفه بعد از به درك فرستادن ابن ملجم مرادى استخوانهاى او را در گودالى انداختند.
تا مدتى مردم صداى ضجه و ناله از استخوانهاى او را مى شنیدند.
چرا چنین نباشد؟ آن شقى و بدبخت ، بزرگترین جنایت را مرتكب شد و جزاى خود را هم دید.
او هنوز به درك واصل نشده بود كه به آتش قهر و غضب مردم سوخت .
نقل شده است بعد از شهادت على علیه السلام : عبدالله بن جعفر گفت :
ابن ملجم را به من واگذارید. سپس دستور داد میخى را داخل آتش گذاشتند،
وقتى سرخ شد به داخل چشمهاى او كشیدند و با آن میخ سرخ شده چشمهاى او را سرمه كردند،
بعد از آن دست و پاى او را قطع كردند، سپس زبانش را بریدند و او را به آتش سوزاندند.
این عذاب دنیایى او بود و عذاب برزخى او را هم شنیدى ، عذاب آخرتى را هم خدا مى داند
كه چگونه باید او را در آتش قهر و غضب خود بسوزاند.
@tebrohani