#صابون_شیر_الاغ
▪️برند: ارمغان سلامت
🔸ضد چین و چروک
🔸روشن کننده پوست صورت و بدن
🔸شفاف کننده
🔸ضد قارچ و کک و مک
🔹حاوی ویتامین های مفید پوست: B1,B2,B6,A,E,.....
✔️مناسب آقایان و خانمها
💰قیمت: 55 تومان
سفارش
@star56
https://eitaa.com/tebzendegi
قسمت ششم
قبل از ادامه حکایت دلباختگی سید مهدی به دختر حاج سید جعفر
مستحضر باشید ، نقل ماجرای سید مهدی یک واقعیت تاریخی مهم در شهر کاشان است که رد پای این واقعه اکنون بیش از یک قرن هنوز قابل رویت است .
بهرحال از اینکه نقل این حکایت به درازا کشید ، پوزش طلبیده و سعی میکنیم باقی قضایا را به اختصار تقدیم کنیم تا موجب کسالت و خستگی دوستان محترم نشود .
چنانچه در قست قبل گفته شده ، عاشق دلباخته حکایت ما ، پس از انتظار کشیدن های طاقت فرسا و تحمل رنج شاگردی بابای دختر ، عاقبت به مراد دل خود رسیده و مجدداً موفق به دیدار معشوقه خود شد .
در نوشتار قبلی خدمتتان عرض کردیم ، سید مهدی در حجره اوستا مشغول گفتگو با زبان انگلیسی با مشتریان خارجی بود که ناگهان دختر خانم جوان و از همه جا بی خبر ، پشت سر او حاضر شده و سراغ بابای خود را گرفت .
وقتی سیدمهدی روی خود را برگرداند تا ببیند شخص سوال کننده کیست ؟
با صحنه ای مواجه شد که نفس را در سینه اش حبس کرد .
او همان دختری بود که روزهای متمادی ، خوراک روز و خواب شب را از تاجرزاده بازار ربوده بود .
وقتی سید ، دختر را در مقابل خود دید رنگ از چهره اش پرید و در زبانش لکنت افتاد .
او با زبان شکسته بسته در پاسخ به دخترخانم جوان گفت ، حاج آقا تشریف برده اند بیرون !
سید پیش از این خیال میکرد ، دیدن مجدد دختر حاج سید جعفر ، مُسکّن همه آلام و بی قراری های اوست ، اما با تماشای چهره فروزان او خود را بیچاره تر و دردمندتر از قبل حس میکرد .
از سوی دیگر حال و احوال دختر هم تماشایی بود !
او نیز مثل نوبه قبل ، با دیدن نگاه معنادار سید مهدی ، با کوهی از سوالات بی پاسخ مواجه شده بود .
او حتی چند نوبت به نیّت دیدن آن مرد جوان و پیدا کردن علت آن نگاه معنا دار ، به حجره پدر رفت و آمد کرده بود ، اما موفق به پیدا کردن مرد جوان نشده بود .
اکنون آن پسر زیبا روی و خوش اندام ، مجدداً با لباس های کارگری در برابر او قرار گرفته است .
آن دو برای چند ثانیه و بدون کلام در چشمان یکدیگر زل زدند .
این نگاه تنها چند ثانیه طول کشید ، اما به مقدار صحیفه ای مطول از عاشقانه های لیلی مجنون ، حرف و حدیث در نگاهشان مبادله شد .
وحشتی مرموز و نا مفهوم سر تا پای وجود دختر را فرا گرفته بود !
او در همان لحظه اول فهمید ، حضور این جوان در حجره پدر ، رابطه مستقیم با خود دارد .
این جوان کیست ؟
چرا با دیدن من عرق به رخسارش مینشیند ؟
او چه نقشه خطرناکی در سر دارد ؟
او اکنون در غیاب پدرم ، چرا در حجره حضور دارد ؟
رابطه او با پدر من چیست ؟
از ریخت و لباس او چنین بر میآید که از طبقه فرومایگان و زحمت کشان باشد ، اما چرا زبان انگلیسی را به این زیبایی میداند ؟
واقعاً او کیست ؟
چرا این جوان اینهمه مودب و موقر و دوست داشتنی ست !؟
ولی چرا من از او میترسم ؟
چرا این ترس برای من از عسل شیرین تر است ؟
نگاه به زیر انداخته سید مهدی مملو از حیا و پاکدامنی بود ، و این را دختر به خوبی حس میکرد .
وقتی دختر حاج سید جعفر حالت پریشان و چهره برافروخته جوان را دید ، از او سوال کرد ، شما ؟
سید مهدی با همان سر فرو افتاده و بدون اینکه نگاهی مجدد به چهره دختر بیاندازد ، پاسخ داد ، شاگردتان هستم .
این پاسخ دوباره بر انبوه سوالات دختر افزود ، اما ادامه هیچ گفتگویی را با جوان مصلحت ندانست و با صدایی کمرنگ و پر احساس از جوان خدا حافظی کرده و به طرف درب خروجی حجره حرکت کرد .
اما در فاصله همین چند قدم ، او نیز همچون سید مهدی ، نقشه ای خطرناک به ذهنش رسید .
وقتی به آستانه درب خروجی حجره رسید ، ناگهان برگشت و به چشمان پر از التماس سید نگاه کرد و گفت ، وقتی بابا برگشتند ، بگویید ( فرشته !!! ) آمده بود و گفت میوه برای منزل لازم داریم ، زود برایمان بفرستند !!!
---------------------
سخن را کوتاه کنیم .
دقایقی بیش از این دیدار عاشقانه نگذشته بود که حاجی جعفر به حجره بازگشت .
آقا سید مهدی گزارش ماوقع از مشتریان ایرانی و خارجی را به اوستا داد و در آخر گفت ، ضمناً خانمی بنام فرشته خانم تشریف آورده بودند و سراغ شما را گرفتند .
حاجی سوال کرد ، دخترم کاری داشت ؟
سید گفت ، بله فرمودند برای منزل میوه لازم داریم و سفارش کردند زود برایشان بفرستید .
حاجی جعفر رو کرد به سید جعفر و گفت : خودت زحمتش را بکش !
ادامه دارد .....
#خانه_عشق
https://eitaa.com/tebzendegi
✴️جمعه
👈19 بهمن / دلو 1403
👈8 شعبان 1446
👈7 فوریه 2025
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅داد و ستد و تجارت.
✅انواع خرید و فروش.
✅ضیافت و میهمانی دادن.
✅طلب حوائج و رفتن پی خواسته ها.
✅و دیدار امیران و مسئولین خوب است.
👶زایمان خوب و نوزاد ولادت خوبی دارد.
👩❤️👨مباشرت امروز:
مباشرت پس از فضیلت نماز عصر مستحب و فرزند حاصل دانشمندی مشهور و شهرتش جهانگیر شود. ان شاءالله.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج جوزا و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️ارسال جنس به مشتری.
✳️خرید و سفارش جنس از فروشنده.
✳️معامله املاک و مستغلات.
✳️مبادله سند و قولنامه و قرار داد نوشتن.
✳️تاسیس شرکت و امور مشارکتی.
✳️شروع امور تعلیمی و آموزشی.
✳️و آغاز نویسندگی کتاب مقاله و پایان نامه نیک است.
🟣نگارش ادعیه و حرز و حکاکی و برای نماز حرز و بستن آن خوب است.
👩❤️👨 انعقاد نطفه و مباشرت.
مباشرت امشب شب شنبه: برای مباشرت سندی وارد نشده. نه منع شده نه توصیه.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث بیماری می شود.
💉💉 حجامت.
فصد زالو انداختن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ،باعث درد سر می شود.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب شنبه دیده شود تعبیرش از آیه ی 9 سوره مبارکه "توبه " است.
اشتروا بایات الله ثمنا قلیلا...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که دو نفر برای قطع معامله ای نزد خواب بیننده بیایند.و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن.
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود...
✴️️ وقت استخاره.
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
❇️️ ذکر روز جمعه.
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
📚 منبع مطالب:
تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان
https://eitaa.com/tebzendegi
❄️💗جمعه تون زیبـا
❄️💫و روزتـون گلباران
❄️💗دوستـان خوبم
❄️💫امیـدوارم
❄️💗یه روز عـالی را کنار
❄️💫خانواده و عزیزانتـون
❄️💗 سپـری کنیـد
❄️💫لحظه هاتون شـاد و
❄️💗زندگیتـون پراز محبت
❄️💫آدینه تون شاد و در پناه خدا
https://eitaa.com/tebzendegi
⁉️داستان فیل🐘 و طناب 〰 رو شنیدید؟
📣 در یک روستا، مردی در حال عبور از کنار گروهی از فیلها بود و متوجه شد که هر فیل تنها با یک طناب نازک به یک تکه چوب بسته شده است.
🤔تعجب کرد که چرا این فیلهای بزرگ و قدرتمند، با وجود اینکه میتوانستند به راحتی طناب را پاره کنند، در همانجا مانده بودند.
❓او از مربی فیلها پرسید:
چرا این فیلها فرار نمیکنند؟
مربی پاسخ داد:
وقتی فیل ها کوچک و ضعیف هستند، از همان طناب استفاده میکنیم تا آنها را نگه داریم.
در آن زمان نمیتوانند طناب را پاره کنند.
با گذشت زمان، این باور در آنها شکل میگیرد که طناب همچنان قویتر از آنهاست.
و به همین دلیل فیلها تا آخر عمرشان هرگز تلاش نمیکنند که خودشان را آزاد کنند، چون باور دارند که نمیتوانند.
✍این داستان پیام مهمی دارد:
گاهی اوقات، محدودیتهای ما تنها در ذهنمان وجود دارند.
ترس از شکست یا باورهای قدیمی ما را از پیشرفت بازمیدارد.
اما توانایی شما فراتر از آن چیزی است که فکر میکنید. پس تلاش کنید و ببینید چقدر قویتر از طنابهای ذهنی خود هستید!
https://eitaa.com/tebzendegi
یک فرصت بینظیر برای کار و درآمد عالی😍
دعوت به همکاری در فروش 🤝
درمانگران ،عطاران ، دانشجویان ، خانم های خانه دار و افراد جویای کار
فروش دارو ویژه درمانگران 💊🩺
فروش محصولات بهداشتی و آرایشی 🧴🧼
با همکاری شما دوست خوب 😊
با درآمد عالی 💰
بدون سرمایه اولیه
جهت اطلاعات بیشتر پیام دهید .
@star56
https://eitaa.com/joinchat/795083108Cf9a6990ab0
الله
ژل شستشوی صورت
شامپو ضد ریزش
شامپو کودک
شامپو مولتی ویتامین
کرمگلاب
کرم شیرالاغ
فیکساتور ابرو
ریمل بهارین
سرمه مدادی مشکی
سرمه مدادی قهوه ای تیره
سرمه مدادی قهوه ای روشن
خط چشم ماژیکی
خمیردندان کودک
خمیردندان بزرگسالان
رژ مایع هشت رنگ
و....تمام محصولات بهارین موجود هست
فروش بصورت خرده و عمده 🛍
ارسال به سراسر کشور 🚚
https://eitaa.com/joinchat/795083108Cf9a6990ab0