eitaa logo
دفتر تبلیغات اسلامی تهران
1.7هزار دنبال‌کننده
500 عکس
72 ویدیو
88 فایل
کانال دفتر تبلیغات اسلامی تهران (هدف: اخبار مربوط به آموزش، اعزام و رویدادها) تلفن: 21-66965119 داخلی واحد خواهران: 4539 داخلی واحد برادران: 4525 صندوق قرض الحسنه: 4509 آدرس دفتر: خیابان انقلاب،حدفاصل خیابان فلسطین و وصال، پلاک 951
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام مخصوص امام جواد عليه السلام ▪️اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى عَلَمِ التُّقَى وَ نُورِ الْهُدَى وَ مَعْدِنِ الْوَفَاءِ وَ فَرْعِ الْأَزْكِيَاءِ وَ خَلِيفَةِ الْأَوْصِيَاءِ وَ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِك.َ ▪️اللَّهُمَّ فَكَمَا هَدَيْتَ بِهِ مِنَ الضَّلاَلَةِ وَ اسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَيْرَةِ وَ أَرْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدَى وَ زَكَّيْتَ بِهِ مَنْ تَزَكَّى فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ بَقِيَّةِ أَوْصِيَائِكَ إِنَّكَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ. 📚 «بحارالانوار» ج ۹۴ ص ۷۷ از امام حسن عسکری علیه السلام عليه السلام @tehrandte
❞ عین‌صاد 🔸حج و رمضان، ميعادگاه‏هايى هستند كه انسان بهره‏هاى بيشترى مى‌تواند از آنها بگيرد. 🔸انسان بايد به حج فكر كند و بفهمد كه چيست؟ انسان در حج بايد اسماعيل‏ هايش را ذبح كند، نه اينكه برود تا اسماعيلى بياورد. بايد مثل ابراهيم حج كرد كه اسماعيلش را مى‌كشد و قربانى مى‌كند، نه مثل من كه مى‌روم پانصد اسماعيل در جعبه و صندوق خودم مى‏گذارم و مى‌آورم.در اين گونه حج است كه انسان در هر گامش، انبيايى را به ياد مى‌آورد كه در اين سرزمين گام برداشته‌اند. @tehrandte
ملقب شدن به باقر«رمز گشایی علوم» پنجاه سال قبل از تولد (1) از ویژگیهای امام پنجم تعیین لقب خاص (باقر: رمز گشای علوم) توسط رسول اللّه پنجاه سال پیش از تولد برای امام باقر علیه السلام است، چراکه در ملاقات جابر با رسول الله صلی الله علیه وآله اینچنین به جابر فرمودند: ((اِسْمُهُ اِسْمِي وَ شمائِلُهُ شَمائِلي، يَبْقَرُ الْعِلْمَ بَقرا" (بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۹۴) ادامه....... علیه السلام @tehrandte
✅ملقب شدن به باقر«رمز گشایی علوم» پنجاه سال قبل از تولد (2) شیخ صدوق در وجه ملقب شدن امام باقر علیه السلام به باقر این چنین روایت می کند: ((عـمـر بـن شـمـر گـفـت: سـؤ ال كـردم از جـابـر بـن يـزيـد جـعـفـى كـه براى چه امام محمدباقر (ع) را باقر نـامـيـدنـد؟ گـفت : به علت آنكه:(( بَقَرَ الْعِلْمَ بَقْرَا اى شَقَّهُ وَ اَظْهَرَهُ اَظْهارا؛ شكافت علم را شـكـافـتـى و آشـكـار و ظاهر ساخت آن را ظاهر كردنى)) ، به تحقيق حديث كرد مرا جابر بن عـبـداللّه انـصـارى كـه شـنـيـد از رسـول خـدا صلى اللّه عليه و آله و سلم كه فرمود: اى جابر! تو زنده مى مانى تا ملاقات مى نمايى پسرم محمّد بن على بن الحسين بن على بن ابـى طـالب عـليـهـم السـلام را كـه معروف است در تورات به باقر، پس هرگاه ملاقات كردى او را از جانب من او را سلام برسان، پس جابر بن عبداللّه رحمه اللّه آن حضرت را در يكى از كوچه هاى مدينه بديد و گفت : اى پسر! تو كيستى ؟ فرمود: محمّد بن على بن الحـسـين بن على بن ابى طالب هستم . جابر گفت : اى پسرك ! با من روى كن ، آن حضرت بـه او روى كرده گفت روى واپس كن چنان كرد، عرض كرد: سوگند به پروردگار كعبه كـه ايـن شـمـايـل و خـصـال رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلم اسـت ، اى فـرزند! رسـول خـدايـت سـلام رسـانـيـد. فـرمـود: مـادام كـه آسـمان و زمين بر جاى باشد سلام بر رسـول خـدا بـاد و بـر تو باد اى جابر كه تبليغ سلام آن حضرت نمودى، آنگاه جابر بـه آن حـضـرت عـرض كـرد: (يـا بـاقـِرُ اَنْتَ الْباقِرَ حَقَّا اَنْتَ الَّذى تَبْقَرُ الْعِلْم بَقْرا."((تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۲۰)). علیه السلام @tehrandte
⚡ راز شهادت امام باقر علیه السلام⚡ تحلیل همه جانبه از تاریخ عصر امام باقر(ع) نشان می‌دهد سه دلیل عمده برای حذف فیزیکی امام باقر علیه السلام از سوی هشام بن عبدالملک وجود داشت: ⬅️دلیل اول:عداوت ذاتی مروانیان به رسول خدا(ص) ⬅️دلیل دوم: احساس حقارت و کوچکی مروانیان ⬅️دلیل سوم: حسادت سیاسی 🏳👈توضیحات در ادامه.... علیه السلام @tehrandte
دلیل اول:(( عداوت ذاتی مروانیان به رسول خدا(ص))) علت نخست عداوت ذاتی بود که مروانیا ن نسل اندر نسل نسبت به شخص رسول خدا(ص) و اهلبیتش (ع) داشتند،چراکه حکم بن ابی العاص عاص آن چنان عداوت به شخص رسول خدا(ص) داشت که پشت سر آن حضرت حرکت می‌کرد و ادای آن حضرت را درمی‌آ‌ورد و اسرار خانه وی را به دشمنان می‌رساند که پیامبر وی و فرزندش مروان را به عنوان عناصر نامطلوب از مدینه به طایف تبعید کردهرچه عثمان پس از پیامبر تلاش کرد خلیفه اول و دوم را راضی کند که این دو بر گردند آنها راضی نشدند، ولی وقتی خود به حکومت رسید آنان را برگرداند و ۰همین موجب شد که عایشه حکم قتل عثمان را صادر کند و مروان را نیز داماد خود کرد و حضور وی در قلب حاکمیت موجب شد وقتی عمار نامه معترضان را به عثمان داد و خواستار عزل مروان شد به اندازه‌ای به دستور مروان مأموران عمار را زدند که تمام دنده‌های وی شکست. هنگامی که محمد بن ابی بکر و عده‌ای به نمایندگی مردم مصر با واسطه شدن امام علی(ع) با عثمان ملاقات کردند و خواستار عزل مروان شدند و او قبول کرد و هنگامی که برگشتند همین مروان بدون اطلاع عثمان با مهر وی، نامه‌ای به حاکم مصر نوشت که هنگامی که اینان بر گشتند همه را باز داشت کرده و به قتل برسان که بین راه انقلابیون متوجه می‌شوند نامه را می‌گیرند و به مدینه بر می‌گردند و در نتیجه عثمان کشته می‌شود و اتهام قتل را همین مروان و معاویه متوجه امام(ع) می‌کنند. هنگامی نامه یزید به دست ولید بن عتبه فرماندار مدینه می‌رسد که از امام حسین(ع) بیعت بگیر یا سرش را بفرست، او ولید را تشویق می‌کند که امام را به شهادت برساند.۰پس از وی وقتی فرزندش عبد الملک به حکومت می‌رسد او نیز عداوت به شخص امام علی(ع) و شیعیان را آن چنان شعله‌ور می‌کند که نه تنها شخصیت دانشمند شیعه عطیه را در میان کوفه به جرم ارادت به امام ۴۰۰ ضربه شلاق می‌زند بلکه جلادی چون حجاج بن یوسف ثقفی را حاکم می‌کند که به گفته امام باقر(ع) برای این جانی شنیدن کلمه کافر و زندیق آسانتر از شنیدن علوی و شیعه بود. سلیمان، یزید، ولید و هشام به عنوان فرزند عبدالملک‌ از این شجره خبیثه‌اند جز چنین تصمیمی خطرناک در زمینه حذف فیزیکی امام باقر(ع) نمی‌توان انتظار دیگری داشت. علیه السلام @tehrandte
دلیل دوم:(( احساس حقارت و کوچکی مروانیان)) علت دوم احساس حقارت وکوچکی مروانیان به ویژه هشام در برابر امام باقر(ع) بود زیرا نقطه مشترک تمام خلفای مروانی چون ولید، سلیمان، یزید و هشام در دو چیز بود یکی نادانی و جهل و دیگری فساد اخلاقی و هضم و غرق شدن در میگساری و معشوقه‌بازی است.به گونه‌ای که وقتی حبابه معشوقه یزید بن عبدالملک فوت می‌کند و اجازه دفن بدن وی را نمی‌دهد تا بوی تعفن بدن معشوقه بلند می‌شود ولی در مقابل چنین خلفای سبک مغز و تهی، امام باقر(ع) در ظاهر ساکت در گوشه‌ای از مدینه است ولی به دلیل داشتن دانش بالا در حلقه درسی وی در مسجدالنبی صدها شخصیت‌های کلامی، تفسیری و فقهی بلند مرتبه چون زراره، ابی بصیر، محمدبن مسلم و هشام بن حکم می‌نشینند. از نظر معنوی و سلوک عرفانی نه تنها امام باقر(ع) شبانه‌روز ۱۵۰ رکعت نماز عاشقانه و عارفانه می‌خواند بلکه حجش عارفانه‌ترین حج است که همراهانش می‌گویند امام هنگام بستن احرام و گفتن تلبیه بی‌تابی و هنگام ورود به مسجدالحرام بلند بلند گریه می‌کردند که حج‌گزاران شگفت‌زده از این حالت عرفانی امام می‌شدند. خلفای مروانی کثیف می‌فهمیدند اگر یک ساعت سر نیزه را از سر مردم بر دارند مردم به سراغ چنین شخصیت عالم و عارف خواهند رفت و وی را برای رهبری بر می‌گزینند بنابراین از سر حقارت و ترس از آینده حکومت خود شهادت امام را طراحی و آن حضرت را به شهادت رساند تا مردم از نعمت حکومت ولایت محروم شوند. علیه السلام @tehrandte
دلیل سوم: ((حسادت سیاسی)) دلیل سوم حسادت سیاسی است، چراکه پس از تشکیل سقیفه بنی ساعده امامت و ولایت که تجلی توحید و نبوت بود برداشته شد و خلافت جایگزین آن شد ولی خلفایی چون ابوبکر، عمر، عثمان و امویون چون معاویه و یزید خود را خلیفه الرسول می‌دانستند، اما خلفای نادان و فاسد مروانی به این قانع نبودند خود را خلیفه الله می‌دانستند و برای اینکه این ادعا را به باور عمومی تبدیل کنند تمام شعرا و عالمان درباری را بکار ‌گرفتند تا آنها این گونه توصیف کنند. از همین رو عبد الله بن خالد قسری به مردم می‌گفت مقام خلیفه بالاتر از پیامبر است. در چنین فضای مسموم سیاسی امام باقر(ع) برای اینکه راه و خط گم نشود حکومت ولایی را نهادینه کردند،همین حرکت سیاسی که ا زچشمان حاکمیت مروانیان که خودرا خلیفه پنهان نمی ماند موجب شد که هشام بن عبد الملک امام باقر علیه السلام را به شهادت برساند. علیه السلام @tehrandte
یکی از توصیه های مرحوم آیت الله مشکینی که در درس اخلاقشان می فرمودند این بود که مبادا روز شهادت یا ولادت امامی بگذرد و شما آن امام را زیارت نکنید. سپس خودشان توضیح میدادند که در هر روزی که شهادت یا ولادت امامی است به نیت زیارت آن امام یک زیارت امین الله که زیارت کوتاهی هم هست بخوانید تا جزء زائران آن امام محسوب شوید و از برکات زیارت آن امام معصوم بهره مند گردید. @tehrandte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗯 خاصه امام باقر علیه السلام اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِكَ اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ عَلَما لِعِبَادِكَ وَ مَنَارا لِبِلادِكَ وَ مُسْتَوْدَعا لِحِكْمَتِكَ وَ مُتَرْجِما لِوَحْيِكَ وَ أَمَرْتَ بِطَاعَتِهِ وَ حَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِيَتِهِ فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أُمَنَائِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ علیه السلام @tehrandte
اشارات قرآن به عید قربان (1) ۱- عید اضحی نام دیگر عید قربان، عید اضحی است و اضحی به معنای گسترده شدن روز است. به قربانی نیز اضحیه می‌گویند.[المعجم الفارسی الکبیر، ج۳، ص۲۰۸۵ ذیل واژه قربانی] از آنجا که زمان قربانی کردن هنگام بالا آمدن خورشید در روز عید قربان است، می‌توان عید قربان را روز اضحی دانست. در قرآن یکی از سوگندهای الهی اینچنین بیان شده است: «وَالضُّحَى وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى[ضحی/ ۱،۲]سوگند به شب چون آرام شود. سوگند به روشنايى روز». با توجه به روایات می‌توان ضحی را اشاره قرآنی به روز قربان دانست. مثلاً امام صادق (علیه‌السلام) درباره اهمیت زیارت امام حسین (علیه‌السلام) در سه شب ویژه فرمودند: کسی که قبر امام حسین را در سه شب زیارت کند خدا تمام گناهان او را می‌بخشد. سپس راوی می‌پرسد: آن سه شب کدام است و امام پاسخ می‌دهند: لَيلَةُ الفِطرِ، ولَيلَةُ الأَضحى، ولَيلَةُ النِّصفِ مِن شَعبانَ. شب عید فطر، شب اضحی (شب عید قربان) و شب نیمه شعبان. و در کتاب موسوعه امام علی (علیه‌السلام) اینگونه آمده است: الإمام عليّ (علیه‌السلام) خطب يوم الأضحى، فكبّر و قال: الله أكبر، الله أكبر، لا إله إلاّ الله و الله أكبر، الله أكبر، و لله الحمد، الله أكبر على ما هدانا، و له الشكر. امام علی (علیه‌السلام) در روز اضحی(قربان) خطبه خواندند و تکبیر گفتند و اینگونه فرمودند: خدا بزرگ است، خدا بزرگ است، هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و خدا بزرگ است و حمد و ستایش برای خداست . خدابزرگ است که مارا به این هدایت کرد و شکرگزاری برای اوست. @tehrandte
اشارات قرآن به عید قربان (2) ۲- روز نمازی ویژه در سوره اعلی می‌خوانیم: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّي* وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّي [اعلی/ ۱۴،۱۵] به تحقیق کسی که خود را تزکیه نمود، رستگار شد. و هر وقت نام خدا را به یاد آورد به نماز ایستاد. در تفسیر این آیه علی‌بن‌ابراهیم‌قمی نماز (فصلی) را نماز عید فطر و عید قربان دانسته است.[صَلَاةُ الْفِطْرِ وَ الْأَضْحَى‏: تفسير القمي ؛ ج‏۲ ؛ ص۴۱۷.] ۳- روز شاهد خداوند در قرآن بارها به شاهد و مشهود اشاره کرده است. در یک قسم الهی اینگونه بیان شده است: وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ [بروج/۳] و به گواه و مورد گواهى. شاهد و مشهود تفسیرهای مختلفی شده‌است که یکی از آنها تفسیر به عید قربان و روز عرفه است. علامه در تفسیر المیزان می‌گوید: مفسرين در تفسير شاهد و مشهود سخنان بسيار دارند كه بعضى آنها را تا سى وجه شمرده اند، از قبيل اينكه بعضى گفته اند: شاهد روز جمعه، و مشهود روز عرفه است. يا شاهد روز عيد قربان و مشهود روز عرفه است. و يا شاهد روز عرفه و مشهود روز قيامت است.[طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج‏۲۰، ص ۲۵۰٫] ۴- روز شفع دیگر سوگند خداوند در قرآن، قسم به شفع و وتر است: و الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ [فجر/ ۳] جابر از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل کرده که منظور از "الشّفع" ، روز عید قربان است و منظور از «الوتر»، روز عرفه است.[طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج‏۲۰، ص ۲۵۰٫] ۵- روز نحر در آیه دوم سوره کوثر خداوند به واسطه عطای الهی به او از پیامبرش می‌خواهد نماز بخواند و نحر کند: فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ [کوثر/ ۲] پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى كن. اکثر مفسران گفته‌‏اند که مراد از نماز خواندن در آیه شریفه « فَصَلِّ لِرَبِّکَ»، نماز عید قربان است و مراد از نحر در «وَ انْحَرْ»، کشتن حیوان است که از واجبات حج است یا منظور قربانى کردن است که سنت است (و بعضى) گفته‏‌اند که مراد از صلاه، نماز بامداد روز عید قربان است و از نحر، قربانى کردن؛ زیرا که پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله) در روز عید قربان، اول قربانى مى‏ کرد و بعد از آن نماز بامداد را می‌خواندند، پس در این آیه خداى تعالى به آن حضرت امر کرد که اول، نماز مذکور را به جاى آور، بعد از آن قربانى کند.[حسینى جرجانى، سید امیر ابوالفتوح، آیات الأحکام، تحقیق: اشراقى سرابى، میرزا ولى الله، ج ‏۱، ص ۱۸۸٫.] @tehrandte
اشارات قرآن به عید قربان(3) ۶- روز قبول توبه حضرت آدم حضرت آدم پس از توبه به درگاه خداوند و اظهار پشیمانی، کلماتی را از جانب خداوند دریافت می‌کند و خدا را به حق آن کلمات قسم می‌دهد. موضوع دریافت کلمات و پذیرش توبه حضرت آدم در قرآن به صراحت بیان شده است: فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ [بقره/ ۳۷] سپس آدم از پروردگارش كلماتى را دريافت نمود و [خدا] بر او ببخشود آرى او توبه‏ پذير مهربان است. در روایت بیان شده که حضرت آدم به خاطر دوری بهشت ۴۰ روز گریه کرد و سپس جبرئیل به او سفارش کرد که توبه کند و دعایی را در روز عرفه به حضرت آدم آموزش داد. سپس خداوند در روز بعد یعنی عید قربان کلمات را به حضرت آدم القاء کرد و به برکت آن کلمات توبه حضرت آدم پذیرفته شد.[ رک: قمى، على بن ابراهيم، تفسير القمي، ج‏۱، ص: ۴۵.] طبق تفسیر پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آن کلمات نام‌های نورانی پنج تن آل عبا (علیهم‌السلام) یعنی محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین بوده است.[جلال‌الدین سیوطی، الدرّ المنثور، ج۱، ص۶۰ ـ ۶۱.] بنابراین روز عید قربان روزی است که خداوند به برکت پیامبر و اهل بیت گرامی‌اش توبه حضرت آدم را پذیرفت و بشارت بخشش الهی به او رسید. ۷- روز امتحان آشکار قربانی کردن حجاج نمادی است از امتحانی که حضرت ابراهیم (علیه السّلام) با آن روبرو شد. امتحانی که بسیار سخت بود. به او در رؤیا دستور دادند که باید اسماعیلش را در راه خدا به قربانگاه ببرد. حضرت ابراهیم نیز تسلیم و مطیع پروردگار بود و این کار را انجام داد. قرآن کریم آن صحنه را به صورت زیبایی به تصویر کشیده است: فَلَمّا اَسْلَما وَتَلّهُ لِلجَبینِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ [صافات/۱۰۴،۱۰۵] پس وقتى هر دو اطاعت کردند [و وداع کردند] و [پسر] را به پيشانى بر خاك افكند. ما ندا کردیم: ای ابراهیم به خوبی انجام وظیفه کردی و ما نیکوکاران را این چنین پاداش خواهیم داد. همانا که این امتحانی آشکار بود. از آنجا که این کار حضرت ابراهیم می‌بایست در ذهن همه بشریت باقی بماند تا بدانند مرز عشق به خداوند و اطاعت از او تا کجاست. خداوند یاد حضرت ابراهیم را جاودانه فرمود و این را در قرآن متذکر شد: وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ [صافات/۱۰۸] و در [ميان] آيندگان براى او [آوازه نيك] به جاى گذاشتيم. اما متأسفانه امروز می‌بینیم در امتحانات کوچک الهی خیلی از ما مردود می‌شویم. مثل اقامه نماز، پرداخت خمس و زکات، دوری از گناه و... . کلام آخر در قرآن کریم بارها به روز عید قربان و نماز عید اشاره شده است. روزی که خداوند به آن قسم خورده، روزی که توبه حضرت آدم پذیرفته شده و روزی که یک امتحان مهم الهی در آن اجرا شده است؛ امتحان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام). امید آنکه با اطاعت از خدا، ما در سایه بخشش و نصرت خداوند قرار بگیریم. @tehrandte
مناظره یحیی بن اکثم با امام هادی(ع) پرسش: ماجرای مناظره یحیی بن اکثم با امام جواد و امام هادی(ع) چه بود؟ پاسخ : یحیى بن أکثم بن محمد تمیمی[۱] متولد ۱۵۹هجری و متوفی سال ۲۴۲ هجری قمری،[۲] از بزرگان اهل سنت زمان خود بود[۳] و پدرش نیز از بزرگان زمان محسوب می‌شد.[۴] یحیی به مدت بیست سال منصب قضاوت را در اختیار داشت.[۵] او نزد مأمون دارای جایگاه رفیعی شد[۶] و حتی توانست منصب قاضی القضات را در زمان مأمون به دست آورد.[۷] از یحیی مناظرات علمی بسیاری نقل شده است، به طوری که حتی مأمون از او خواست تا در مورد جانشین پیامبر(ص) با همدیگر گفت‌وگو و مناظره کنند.[۸] علاوه بر اینها، یحیی بن اکثم، مناظرات و مکاتباتی نیز با برخی از ائمه اطهار(ع) داشت که ذیلا به دو مورد آنها اشاره می‌کنیم:..... علیه السلام @tehrandte
دفتر تبلیغات اسلامی تهران
مناظره یحیی بن اکثم با امام هادی(ع) پرسش: ماجرای مناظره یحیی بن اکثم با امام جواد و امام هادی(ع)
۱. یکی از معروف‌ترین مناظرات یحیی بن اکثم، مناظره او با امام جواد(ع) در زمان کودکی حضرتشان بوده است. این مناظره در زمان حساسی واقع شد که پیروزی امام در این مناظره در تثبیت جایگاه‌شان نزد عوام و خواص، نقش مهمی داشت. خلاصه جریان این مناظره چنین است: زمانى که مأمون خواست دختر خود؛ امّ الفضل را به همسری امام جواد(ع) در بیاورد، اقوام و بزرگان بنی‌عباس نزد او آمده و گفتند: تو را قسم می‌دهیم؛ منصبی که به چنگ آورده‌ایم را از دست ما خارج مساز، و لباس عزّت و شوکتى را که پوشیده‌ایم درنیاور ... مأمون گفت: او از شما به خدا، پیامبر، سنّت و احکام الهى؛ فقیه‌تر و داناتر است، و در قرائت قرآن از همه شما آگاه‌تر، و به محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، ظاهر و باطن، خاصّ و عامّ، تنزیل و تأویل آن عالم‌تر می‌باشد. پس از وى پرسش کنید، اگر مطلب همان بود که شما گفتید از شما می‌پذیرم، و اگر مطلب همان بود که من گفتم خواهید دانست که او بهتر از شما است. آنان از نزد مأمون خارج شده و به دنبال یحیى بن اکثم فرستادند که در آن روز قاضى القضات بود، پس حاجت خویش را به او عرضه داشتند و وى را با هدایایى چند به طمع انداختند که با حیله و نیرنگ مسئله‌اى مشکل در فقه براى آن‌حضرت طرح کند تا در جوابش درماند و نداند حکم آن چیست. همگى حاضر شدند و امام جواد(ع) نیز حاضر شد، گفتند: اگر اجازه بدهید این قاضى سؤال کند، مأمون گفت: اى یحیى از أبو جعفر مسئله‌اى فقهى بپرس تا دریابى جایگاه او در فقه و علم دین چگونه است، یحیى گفت: اى أبو جعفر درباره فردى که در حال احرام، شکارى را بکشد؛ نظرت چیست؟ فرمود: «آیا او را در حَرَم کشته یا خارج از آن؟ داناى به حکم بوده یا جاهل؟ از روى عمد کشته یا به خطا؟ بنده بوده یا آزاد؟ صغیر بوده یا کبیر؟ بار نخستش بوده یا قبلاً نیز انجام داده؟ صید از پرندگان بوده یا از دیگر جانوران؟ کوچک بوده یا بزرگ؟ بر کارى که کرده اصرار دارد یا پشیمان است؟ آیا در شب و در لانه‌اش آن‌را کشته یا به روز و آشکارا؟ آیا آن فرد در حال احرام حجّ بوده یا احرام عمره؟» [با شنیدن این توضیحات‏] یحیى به گونه‌اى درمانده و زبون شد که آن امر بر هیچ‌یک از اهل مجلس پوشیده نماند، و همه از پاسخ امام(ع) غرق در حیرت شدند.(در ادامه روایت، امام حکم تک تک این مصادیق را ذکر کرد).[۹] برخی منابع در ادامه مناظره، سؤال و جواب دیگری را نیز نقل کرده‌اند: آن‌گاه امام(ع) به او فرمود: «تو چه گویى درباره مردى که بامداد زنى بر او حرام بود هنگام برآمدن روز حلال شد و در نیمه روز بر او حرام و سپس ظهر حلال گشت و آن‌گاه عصر حرام شد و سپس در مغرب حلال و نیمه شب بر او حرام و سپیده دم حلال گشت و با بر آمدن روز حرام شد و آن‌گاه در نیمه روز حلالش گردید؟» یحیى و فقیهان جملگى مبهوت شده و گنگ ماندند. آن‌گاه مأمون گفت: اى ابا جعفر، خدایت عزیز دارد، این مسئله را براى ما توضیح بفرما. امام فرمود: «این مرد به کنیزى که بر او حلال نبود نگریست، بعد او را خرید و برایش حلال شد، سپس وى را آزاد کرد و بر او حرام شد، آن‌گاه او را به همسرى گرفت و حلالش شد، پس ظِهارش کرد و بر او حرام گشت؛ بعد کفّاره ظهار را پرداخت و حلالش شد، آن‌گاه او را یک طلاق داد و بر وى حرام گشت، سپس از طلاق خود رجوع کرد و حلالش شد، بعد مرد از اسلام برگشت و [زنش] بر او حرام شد، بعد توبه کرد و به اسلام باز آمد و زنش به همان نکاح پیشین به همسرى او بازگشت و حلال شد».[۱۰] ۲. موسى بن محمد بن رضا - برادر امام هادی(ع) – می‌گوید یحیى بن اکثم نامه‌اى به وى نوشت و در آن نامه از وى سؤال‌هایى کرد، از جمله درباره آیه «فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ»،[۱۱] روى سخن با کیست؟ اگر با رسول خدا(ص) باشد لازمه‌اش این می‌شود که آن‌جناب به آنچه به او نازل شده شک داشته باشد و اگر روى سخن با غیر آن‌جناب باشد، لازمه‌اش این است که قرآن بر غیر آن‌حضرت نازل شده باشد. موسى می‌گوید: من این سؤال را از برادرم پرسیدم، و آن‌حضرت فرمود: «... اما مخاطب در این آیه.... رسول خدا(ص) است، ولى آن‌جناب نسبت به آنچه به وى وحى شده بود شک و تردید نداشت، و از آن‌جا که جاهلان می‌پرسیدند چطور شد که خدا فرشته‌اى به سوى ما مبعوث نکرد و چگونه فردى مبعوث کرد که در بی‌نیاز نبودن از خوردن و نوشیدن و راه رفتن در بازارها مثل همه مردم است؛ لذا خداوند به پیامبرش وحى کرد [که اگر ادله تو براى آنان قانع کننده و مؤثر واقع نشد، این دلیل را برایشان بیاور] که نخست اهل کتاب را نزد خود و ایشان حاضر سازى، و در پیش روى این جاهلان از اهل کتاب بپرسى مگر پیامبران شما غیر بشر بودند؟ و مگر غذا نمی‌خوردند و نوشیدنى نمی‌نوشیدند؟ و مگر در بازارها قدم نمی‌زدند؟! [وقتى همه گفتند: آرى، پیامبران ما همه از جنس بشر بودند و همه این لوازم بشرى را داشتند، آن وقت به ایشان بگو] خوب، @tehrandte
دفتر تبلیغات اسلامی تهران
مناظره یحیی بن اکثم با امام هادی(ع) پرسش: ماجرای مناظره یحیی بن اکثم با امام جواد و امام هادی(ع)
خب پیامبر شما هم فردى مانند آن پیامبران است، و من نیز مثل آنها هستم. پس، اگر در این آیه فرموده: "اگر تو در شک هستى" با این‌که آن‌جناب شکى نداشته، خواسته است از دیدگاه جاهلان مردد سخن گفته باشد، هم‌چنان که در آیه شریفه،"فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ"،[۱۲] با این‌که خداوند می‌داند رسول گرامی‌اش دروغ نمی‌گوید، و رسالت او را می‌رساند، با این‌حال؛ آن‌جناب را مانند افراد مقابلش جایز الخطاء قلمداد کرده تا در مخاصمه، رعایت انصاف کرده باشد و گرنه هم خدا می‌دانست که رسول اکرم(ص) دروغ نمی‌گوید و هم آن‌حضرت می‌دانست که راست‌گو است، و تنها خواست تا در مقام احتجاج رعایت انصاف کرده باشد».[۱۳] علاوه بر اینها، موارد دیگری نیز وجود دارد که یحیی بن اکثم با یکی از امامان به مناظره و گفت‌وگو نشست.[۱۴] پی نوشت: [۱]. ابن خلکان برمکی إربلی، أحمد بن محمد، وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، محقق، إحسان عباس، ج ۶، ‌ص ۱۴۷، بیروت، دار صادر، چاپ اول، ۱۹۰۰م. [۲]. زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج ۸، ص ۱۳۸، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۹م. [۳]. ذهبی، محمد بن أحمد، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، تحقیق، بجاوی، علی محمد، ج ۴، ص ۳۶۱،‌ بیروت، دار المعرفة للطباعة و النشر، چاپ اول، ۱۳۸۲ق. [۴]. ذهبی، محمد بن أحمد، سیر أعلام النبلاء، محقق، تعدادی از محققان، اشراف، شعیب الأرناؤوط، ج ۱۲، ص ۶، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ سوم، ۱۴۰۵ق. [۵]. بکجری مصری حکری، مغلطای بن قلیج، إکمال تهذیب الکمال فی أسماء الرجال، محقق، أبو عبد الرحمن عادل بن محمد، أبو محمد أسامة بن إبراهیم، ج ۱۲، ص ۲۸۱، الفاروق الحدیثة، چاپ اول، ۱۴۲۲ق. [۶]. ابن منظور انصاری، محمد بن مکرم، مختصر تاریخ دمشق، محقق، روحیة النحاس، ریاض عبد الحمید مراد، محمد مطیع، ج ۲۷،‌ ص ۲۰۴، دمشق، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۰۲ق. [۷]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۲۸۳، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق. [۸]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج ۲، ص ۱۸۵،‌ تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق. [۹]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج ۱، ص ۱۸۲،‌ قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق؛ ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص ۴۵۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق. [۱۰]. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج ۲، ص ۳۵۷، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، ۱۳۸۱ق. [۱۱]. یونس، ۹۴: «و اگر از آنچه به سوى تو نازل کرده‌ایم در تردیدى، از کسانى که پیش از تو کتاب [آسمانى‏] می‌خواندند بپرس...». [۱۲]. آل عمران، ۶۱: «پس هر که در این‌باره پس از دانشى که تو را [حاصل‏] آمده، با تو محاجه کند، بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم سپس مباهله کنیم، و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم». [۱۳]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج ۲، ص ۱۲۸، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، ۱۳۸۰ق؛ شیخ مفید، الاختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص ۹۱، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق. [۱۴]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۱۳، ص ۷۲۸، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج ۲، ص ۴۵۴، مشهد، مرتضی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق. بر گرفته از اسلام کوئست علیه السلام @tehrandte
قابل توجه مبلغین محترم دفتر تبلیغات اسلامی تهران ان شاءالله از هفته آینده سامانه جهت ثبت نام اعزام دهه محرم فعال خواهد شد و زمان دقیق آن از همین کانال حتما اطلاع رسانی خواهد شد @tehrandte
🌸 میهمانی ۱۰ کیلومتری مردم تهران در روز عید غدیر ◻️ در روز عید غدیر مصادف با ۲۷ تیرماه از ساعت ۱۸ میهمانی به مسافت ۱۰ کیلومتر از چهارراه ولی‌عصر(عج) تا چهارراه پارک‌وی با حضور هیئت‌های مذهبی، مساجد و گروه‌های جهادی و مردمی برگزار می‌شود. ◻️ ۳۵۰ موکب دار از هیئت‌های مذهبی، مساجد، گروه‌های جهادی،‌ خدماتی و گروه‌های سرود و همچنین دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در طول مسیر حضور داشته و با خدمات متنوع و جذاب، پذیرای شرکت‌کنندگان در مراسم خواهند بود. @tehrandte
🔰 ولایت علی علیه‌السلام نه علی را دوست داشتن،که فقط علی را دوست داشتن است. @tehrandte
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت علی ابن ابی طالب و اولاده المعصومین صلواه الله علیهم اجمعین
غرفه دفتر تبلیغات اسلامی تهران روبروی پارک ساعی @tehrandte