eitaa logo
کانال رسمی سازمان دارالقرآن الکریم
17.8هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
46 فایل
کانال رسمی و اطلاع رسانی سازمان دارالقرآن الکریم پایگاه اطلاع رسانی: www.telavat.ir شماره تماس سازمان: ۰۲۱۶۶۹۵۶۱۱۰ آدرس: تهران.خیابان حافظ.پایین تر از طالقانی.خیابان رشت.شماره ۳۹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹شهید حاج ڪاظم نجفےرستگار🌹 🌹مادر در خواب پسر شهیدش را مے‌بیند . پسر به او مےگوید : «توی بهشت جام خیلے خوبہ . چے مے‌خواے برات بفرستم ؟». ✨مادر مے‌گوید : «چیزے نمے‌خوام ؛ فقط جلسہ قرآن ڪہ میرم همہ قرآن مےخونن و من نمے‌تونم بخونم خجالت مےڪشم . مے‌دونن من سواد ندارم ، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون .». 🌹پسر مے‌گوید : «نماز صبحت رو ڪہ خوندے قرآن رو بردار و بخون !». ✨بعد از نماز یاد حرف پسرش مے‌افتد . قرآن را بر مے‌دارد و شروع مےڪند بہ خواندن . 🌹خبر مےپیچد . پسر دیگرش این ‌را بہ عنوان ڪرامت شهید محضر آیت اللہ نورے همدانے مطرح مےڪند و از ایشان مےخواهد مادرش را امتحان ڪنند . قرار گذاشتہ مے‌شود . ✨حضرت آیت‌اللہ نزد مادر شهید مے‌روند . قرآنے را به او مے‌دهند ڪہ بخواند . بہ راحتے همہ جاے را مےخواند ؛ اما بعضے جاها را نہ . مےفرمایند : «قرآن خودت رو بردار و بخوان !». 🌹مادر شهید شروع مے‌ڪند بہ خواندن ؛ بدون غلط . آیت اللہ نورے گریہ مےڪنند و چادر مادر شهید را مے‌بوسند و مے‌فرمایند : «جاهایے ڪہ نمےتوانست بخواند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم ڪہ امتحانش ڪنیم.» 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 👇👇👇 ✅ @telaavat
#اخلاق_قرآنی ♦️آیت الله بهجت : اگر دلتان برای امام زمان(عج) تنگ شد، به صفحات #قرآن نگاه کنید... 👇👇👇 📚 @telaavat
🌷 مراسم بی بی با دو عزا تمام شد و اولین روز سال را بدون بی بی آغاز کردیم گویی بی بی رفت تا برایمان خبر تو را از عالم معنا بیاورد . مات و مبهوت بهم خیره شده بودیم ، نه مرگ بود و نه زندگی ، نه روی زمین بودیم و نه آسمان . انگار در خلا نفس می کشیدیم و در برزخ گرفتار شده بودیم ، دور خودمان می چرخیدیم ، وقتی به زنده بودنت فکر می کردیم خوشحال می شدیم ، وقتی یاد اسیر بودنت می افتادیم گریه می کردیم . نه گریه از سر ضعف یا خدای ناکرده سر افکندگی بلکه دلمان می سوخت و به حال بدخواهان و ضعفایی گریه می کردیم که دختر هفده ساله ای را که در هیچ جای دنیا به اسیری نمی گیرند ، به اسیری گرفته اند و از اینکه سرنوشتت به سرنوشت دختر پیامبرگره خورده بود سربلند بودیم . هر وقت می شنیدیم که رژیم بعث از اسیران ایرانی تحت شرایط سخت و طاقت فرسایی نگهداری می کند پدر با اطمینان می گفت: من مطمئنم معصومه صبوری می کنه و اونا رو از رو می بره و کسی نمی تونه مقاومت اونو بشکنه . شوهر خاله صنوبر که با کشورهای عربی معامله داشت ، می گفت : نگران نباشید اگر عراق باشه با پول پیداش می کنیم ، پول روی سنگ بذاری ، سنگ شکاف بر میداره ... به یکی از دوستانش که در اردن بود پول قلمبه ای داد به شرط آنکه خبر خوش بیاورد . طرف معامله هم گفته بود خبر می آورم اما خوش و ناخوشش دیگه پای من نیست . هنوز هیچ خبری نرسیده بود که شب هفت بی بی خبر تصادف خاله صنوبر و خاله نصرت رسید و از دست دادن دو خواهری که مونس و همراه مادر بودند اوضاع خانواده و مادر را بدتر کرد . تا مدتی هر کسی به طریقی ما را سر کسیه می کرد تا حرف تازه ای بزند یا از رادیو و تلویزیون عراق تصویری ، گزارشی و گاهی مصاحبه های اسرای ایرانی راکه از رادیو پخش می شد ، به ما بدهید . چون مسئول اطلاعات سپاه بودم ، به اردوگاه پرندک که اردوگاه اسرای عراقی در ایران بود رفتم ، به زندگی و آسایشگاهای آنها که نگاه می کردم و حسرت می خوردم . تخم مرغی که مردم توی صف می ایستادند تا کوپنی آن را تهیه کنند و جیره بندی بود ، سهم صبحانه اسرای عراقی هم بود . چهره ها و هیکل ها همه سرحال و سرزنده بود و اصلا نیاز به پرسش و پاسخ و حال و احوال و مصاحبه نبود . دیدم که برنامه غذایی متنوع هفتگی ، دسر بعد از ناهار ، کلاس های فرهنگی ، علمی و آموزشی دارند . لباس های استراحتشان با لباس های بیرونشان متفاوت بود و جالب تر از همه اردوگاهشان در نقطه خوش آب و هوای ایران قرار داشت . ما هیچ اسیری را پنهان نکرده بودیم . تازه بعضی تمایل به پناهندگی داشتند و برنامه ملاقات با خانواده هایشان را ترتیب داده بودند . با تمام اسرای درجه دار و افسران صحبت کردم و سراغ گرفتم اما آنها همه چیز حتی چیزهایی را که خودمان هم می دانستیم را کتمان می کردند و می گفتند - ما بی وطن هستیم اما معنی ناموس و غیرت را می فهمیم . در هلال احمر کمیته ای تحت عنوان کمیته اسرا تشکیل شده بود که خانواده های اسرا به آنجا می رفتند و نامه می دادند و نامه می گرفتند . حتی گاهی تکه پارچه های گلدوزی شده ای از اسیران دریافت می کردند . کمیته اسرا پاتوق آقا شده بود . پانزده روز کار می کرد و پانزده روز استراحت داشت . در این پانزده روز استراحت به کمیته اسرای تهران ، شیراز، اصفهان ، اهواز و ... سر می زد و می گفت : - " نامه رسون گاهی اشتباه می کنه و نامه ها رو جابه جا می برد ، شاید نامه های معصومه هم جابه جا شده " کمیته اسرا سنگ صبور همه خانواده ها بود . همه کسانی که راه آنجا را یاد گرفته بودند ، یک درد مشترک داشتند و آن درد فراق بود . چشمان منتظر نو عروسان جوانی که هنوز رد حنای عروسی از روی دستشان پاک نشده بود ، مادرانی که کودکان پدر ندیده را در بی خبری و تنهایی به دنبال خود می کشیدند ، پدران ناتوانی که تنها نان آور و پرستار و امید زندگی شان رفته بود و پیرزن هایی که تمام جوانی شان را پای به ثمر رساندن درخت زندگی فرزندشان سپری کرده بودند ، همه و همه سرگردان و منتظر به دنبال خبری از گمشده هایمان می گشتیم . ادامه دارد...✒️ 👇👇👇 ✅ @telaavat
یادم نمی‌رود که همه عزتم تویی من پای سفرۀ تو شدم محترم حسین لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله 👇👇👇 ✅ @telaavat
🔸🔶صفحه 594 قرآن کریم 👇👇👇 ✅ @telaavat
4_5933827275991548446.mp3
1.1M
🔸🔶تلاوت صفحه 594 قرآن کریم 👇👇👇 ✅ @telaavat
🗓 تقویم روز 👇👇👇 🔸 جمعه 🔸 ۹ آذر سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی 🔸 ۲۲ ربیع الاول سال ۱۴۴۰ هجری قمری 🔸 ۳۰ نوامبر سال ۲۰۱۸ میلادی 📿 ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «اللهم صل علی محمد و آل محمد» 🗒 مناسبت ها: 🔻تصویب تأسیس بانک ملی توسط مجلس شورای ملی (1285 ش) 🔻صدور و انتشار اعلامیه سران سه کشور متفق در تهران (1322 ش) 🔻برقراری مجدد حاکمیت ایران بر جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک (1350 ش) 🔻انجام عملیات محدود "کانی سخت" در منطقه مهران توسط سپاه (1360 ش) 🔻روز بزرگداشت "شیخ مفید" 🔻شهادت شهید عباس علی ذکاوتمند (1360 ش) 🔻دولت عراق پس از اطلاع از پیاده شدن نیروی دریایی ایران در سه جزیره با ایران قطع رابطه کرد (1350 ش) 🔻به دنبال اشغال جزیره تنب بزرگ و خلع سلاح پلیس آن جزیره کلیه ساکنان آن به دلخواه خود از جزیره خارج شدند و تنها هفت هندی در آنجا باقی ماند (1350 ش) 🔻جنگ میان شوروی و فنلاند آغاز شد. (1318 ش) 🔻وقوع غزوه‌ی "بنی نضیر" و بیرون راندن یهودیان از مدینه (4 ق) 🔻درگذشت "محی‌الدین مغربی" منجم آندلسی (682 ق) 🔻شهادت "شیخ خلیفه مازندرانی" رهبر نهضت سربداران خراسان توسط مغولان (736 ق) 🔻حمله نیروهای نظامی شوروی به کشور فنلاند در آغاز جنگ جهانی دوم (1939 م) 🔻روز ملی و استقلال "باربادوس" از سلطه‌ی استعماری انگلستان (1966 م) 🔻رحلت استاد "عبدالباسط محمد عبدالصّمد" استاد برجسته قرآن (1988 م) 👇👇👇 ✅ @telaavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام صاحب زمان (عج) هذا یوم الجمعه دل را پر از طراوت عطر حضور ڪن  آقا تو را به حضرت زهرا ظهور ڪن  آخر ڪجایے اے گل خوشبوے فاطمه(س) برگرد و شهـر را پر از امواج نور ڪن  اللهم_عجل_لولیک_الفرج 👇👇👇 ✅ @telaavat
🌸 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم🌸 🔷 بسْمِ اللَّه الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيمِ 🔷 👇 آيه 👇 🗯أَلَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيْباً كَأَن لَّمْ يَغْنَوْاْ فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كَانُواْ هُمُ الْخَسِرِينَ (92) 🍁جزء 9 سوره اعراف 🍂 🌺ترجمه 🌺 💭كسانى كه شعیب را تكذیب كردند، (چنان هلاك شدند كه) گویا در آن خانه ها سكونتى نداشته اند. آنان كه شعیب را تكذیب كردند، همانها زیانكاران هستند. ⚡️نکته ها⚡️ «یَغنَوا» از «غنى»، به معناى اقامت در مكان است، و با توجّه به معناى اصلى غنا (بىنیازى)، گویا كسى كه محل اقامت و منزل آماده دارد، بى نیاز است. خسارت بزرگ از آنِ مشركان است كه به جاى ایمان به خداى یكتا، شرك مى ورزند و به جاى رهبرى معصوم، سراغ دیگران مى روند. لذا به جاى زندگى أمن، خانه خراب مى شوند، به جاى بهشت به دوزخ مى روند وبه جاى رضوان، گرفتار خشم الهى مى شوند. 🔢پيام ها 🔢 1⃣توجّه به عاقبت شوم كفّار، درس عبرت است. «الّذین كذّبوا شعیباً» 2⃣ نیرنگ هاى اهل باطل، نقش بر آب مى شود. «كأن لمیغنوا فیها» (كفّار در پى اخراج حضرت شعیب بودند، امّا خودشان در خانه هایشان هلاك شدند). 3⃣ هنگام فرا رسیدن قهر خدا، زیانكاران واقعى مشخّص مى شوند. «هم الخاسرین» (در آیه ى قبل، كافران طرفدارى از حضرت شعیب را خسارت دانستند، اینجا خداوند مى فرماید: خودشان زیانكارند.) 👇👇👇 ✅ @telaavat
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃🌼🍃 به رسم عاشقی میخوانیم: دعای فرج حضرت حجة ابن الحسن( عج ) بسم الله الرّحمن الرّحیم إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَهَ السَّاعَهَ السَّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین 👇👇👇 ✅ @telaavat 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃🌼🍃
🍀 🌺 مگر من جزو اصول دینم؟ 🍃 امام (ره) در جنبه رهبری، هیچ گاه خود را از دیگران بلندتر، بزرگ تر و بالاتر نمی دید. روزی در جلسه ای درباره گروهی از افراد صحبت شد، امام فرمودند: از این گروه، افرادی که من می شناسم کاملاً مذهبی هستند. شخصی به ایشان عرض کرد: آنان شما را قبول ندارند 🍃 امام بدون کوچک ترین ناراحتی گفتند: قبول نداشته باشند، من که جزو اصول دین نیستم که اگر قبول نکنند بگویم ایمانشان ناقص است 🍃 در جلسه ای دیگر، شخصی گفت: چرا این قضات دادگستری را که درمیان مردم قضاوت می کنند، بیرون نمی ریزید؟ اینها که آدم های فاسقی هستند. امام فرمودند: چرا غیبت می کنید؟ از کجا فهمیدید اینها فاسق اند؟ او گفت: آنها ریش خود را با تیغ می تراشند 🍃 امام پرسیدند: از کجا می دانید ریش تراشیدن را حرام می دانند تا فاسق شوند؟ گفت: شما فرموده اید که احتیاط واجب آن است که ریش را با تیغ نتراشیم. امام فرمودند: از کجا فهمیدید که آنها مقلّدین من هستند و از دیگران تقلید نمی کنند؟ 👇👇👇 ✅ @telaavat