پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
داناترين مردم كسى است كه دانش مردم را با دانش خود جمع كند
أعلَمُ النّاسِ مَن جَمَعَ عِلمَ النّاسِ إلى عِلمِهِ
📚 ميزان الحكمه جلد8 صفحه119
👇👇👇
✅ @telaavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتگوی ویژه اخبار قرآنی جمعه مورخ 14 دی باموضوع بررسی 40 سال فعالیت های قرآنی در کشور(ضعف ها و قوت ها). مهمان: آقای مهدی قره شیخلو رییس سازمان دارالقران الکریم
👇👇👇
✅ @telaavat
#تفسیر_مجمع_البیان
💐جزء۱۳ سوره ابراهیم آیه۳۵💐
وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً وَ اجْنُبْنِي وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ.
و هنگامى را [ به ياد آور] كه ابراهيم [ رو به بارگاه خدا نمود و نيايشگرانه ]گفت: پروردگارا، اين سرزمين را [ از هر جهت ] ايمن گردان، و من و فرزندانم را از پرستش بت ها دور ساز.
🍃🌸🍃🌺
قرآن در اين آيات روى سخن را به پيامبر گرامى صلى الله عليه وآله مى كند و پرتوى از نيايش ابراهيم، پدر نو انديشان و توحيدگرايان و يكتاپرستان گيتى را اين گونه به تابلو مى برد:
به باور برخى آن حضرت پس از بنياد خانه كعبه به نيايش با خدا پرداخت و آن گاه اين تقاضا را كرد؛ كه در اين مورد در سوره بقره نيز سخن رفت.
🕋
در آنجا فرمود: ربّ اجعل هذا بلداً آمناً...
پروردگارا، اين شهر را سرزمين امنيت قرار ده.
🕋
و اين جا مى فرمايد: رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً...
پروردگارا، اين شهر و ديار را سرزمين امن و امان قرار ده. چرا كه نكره با تكرار، معرفه مى گردد.
و خدا دعاى آن حضرت را پذيرفت، تا آنجايى كه به آن خانه و آن سرزمين حرمتى ارزانى داشت كه اگر فردى، قاتل پدر خود را در آنجا مى ديد، دست به سوى او نمى گشود، و حيوانات وحشى با انسان ها خو مى گرفتند و به دعاى او، آن سرزمين شهر امنيّت و آرامش گرديد.
روشن است كه پيامبران در نيايش با خدا سنجيده دعا مى كنند و دعايشان مورد قبول قرار مى گيرد. بنابراين دعاى ابراهيم، براى كسانى بود كه خدا به ايمان آنان و حقگرايى شان داناست و مى داند كه آنان جز او را نمى پرستند.
✅ @telaavat
#من_زنده_ام
#قسمت_صدوهفتادوششم🌷
وقتی او را با آن پالتوی بلند پشمی میدیدم احساس سرما می کردیم . با اشاره دست و سر، گوشه ای از راهرو را نشان می داد اما هرچه نگاہ می کردیم چیزی نمی دیدیم ، فهمیدیم چیزی را زبر پالتوی ورم کرده اش پنهان کرده و مترصد فرصت است . نمی دانیم کی و چگونه و توسط چه کسی از بالای دیوار راهرو کیسه ای افتاد . سریعاً به هواخوری خود خاتمه داديم ، نمی دانستیم چطور باید این کیسه را دور از چشم نگهبان به داخل قفس ببریم . کیسه را باز کردیم ، پر از پنبه و گاز بود . آنها را تکه تکه بین خودمان تقسیم کردیم و به داخل قفسمان برد یم .
ما می دانستیم که زخم مجروحان از شدت کمبود وسایل بهداشتی کرم می گذارد و آنها همیشه بر سر تعویض پانسمان زخم هایشان با بعثی ها در گیرند و درمانگاه از این نظر در مضیقه است اما مجروحان هم می خواستند ما از محبت آنها بهره مند شویم . آنها قبل از اینکه نیازمان را به زمان باوریم هر چه را که می خواستیم در حد وسع و شرایط فراهم می گردند . با فرا رسیدن بهار ۱۳۶۲ سومین بهار اسارتم را آغاز کردم . فرصت کوتاهی برای دید و بازدید بین قاطع افسران و بسیج بان و سپاهیان بر قرار شده بود . رفت و آمد و سر و صدا زیاد شده بود و همه سال نو را تبریک می گفتند و روبوسی می کردند و مشغول عید مبارکی بودند اما در همیشه بسته زندان ما با آن پرده فلزی اجازه ورود بهار را به قفس ما نداد .
سرگرد محمودی وارد اردوگاه شد . به اولین جایی که سرک کشید قفس ما بود . او به سرباز جدیدی به نام حاجی رو کرد و گفت :
- از این به بعد تو نگهبان دخترها باش ، حاجی نگهبان مسن و افتادهای بود و رفتار سنجیدهای داشت ، گویی محمودی با برداشتن خمیس می خواست به ما عیدی بدهد .
محمودی رو به ما کرد و گفت : از بیست سال فقط چهار سالش گذشته ، شانزده سال دیگرش باقی مانده .
این جمله ما را به فکر فرو برد . او عدد بیست را از کجا درآورده است ؟
هر کداممان بی اختیار سنمان را با عدد شانزده جمع بستیم . جمله او را به برادر ها رساندیم و درباره عدد بیست از آنها راهنمایی خواستیم ، بعدا برادرها خبر رساندند که امام در یکی از سخنرانی هایشان درباره جنگ فرموده اند :
- اگر جنگ بیست سال طول بکشد ، ما ایستاده ایم .
از آن به بعد خودمان را برای بیست سال مقاومت آماده کردیم . هر روز صبح ماشین تخلیه چاه فاضلاب به اردوگاه می آمد و یکی از برادرها مامور گرفتن شیلنگ ماشین تخلیه چاه می شد . این کار دوساعت طول می کشید . طی این مدت چنان بوی نامطبوع و ناخوشایندی در قفس ما می پیچید که تا ساعت ها از سردرد کلافه می شدیم . نمی دانم آن برادر اسیری که اجبارا" دوساعت لوله فاضلاب را جهت تخلیه نگه می داشت و یا زندانیانی که در اتاق زندانی بودند چه حالی پیدا می کردند .
متاسفانه ساعت آزاد باش ما همان ساعت تخلیه فاضلاب بود و چون محل قدم زدن ما حد فاصل بین همان چاه فاضلاب تا قفسمان بود ، ترجیح می دادیم در آن ساعت در قفس بمانیم و بیرون نباشیم و حتی زیر در را می گرفتیم . روز اول بهار و ساعت آزادباش بود . توی قفس نشسته و منتظر بودیم تا ماشین تخلیه کارش تمام شود . محمودی به حاجی دستور داد :《 در را باز نگه دارید تا عطر بهار سرمست شان کند . اینها این عطر را دوست دارند 》.
محمودی حتی تا آخرین لحظات حضورش در اردوگاه دست از آزار و اذیت ما برنداشت . با رفتن ناجی شر او نیز از اردوگاه کم شد و سرگرد صبحی به عنوان فرمانده جدید اردوگاه جایگزین ناجی شد اما محمودی سفارش ما را دو قبضه به صبحی کرده بود و صبحی اجازه نمی داد جای خالی محمودی در اردوگاه برای لحظه ای احساس شود . سگ زرد برادر شغال است .
ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat
22.mp3
2.85M
💠 هر روز یک صفحه قرآن
🔸🔶 دلت❤️را به خدا بسپار...
📗 قرائت صفحه 22 قرآن
👇👇👇
✅ @telaavat
🗓 تقویم روز 👇👇👇
🔸 جمعه
🔸 ۱۴ دی سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی
🔸 ۲۷ ربیع الثانی سال ۱۴۴۰ هجری قمری
🔸 ۴ ژانویه سال ۲۰۱۹ میلادی
📿 ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «اللهم صل علی محمد و آل محمد»
🗒 مناسبتها:
🔻فرار "ازهاری" و "اویسی" از مزدوران رژیم طاغوت به خارج از کشور (1357 ش)
🔻تبعید آیتالله "سید مصطفی خمینی" به ترکیه توسط رژیم پهلوی (1343 ش)
🔻ورود اولین هواپیما به ایران (1292 ش)
🔻عملیات کوچک محدود در تنگ حاجیان توسط سپاه (1359 ش)
🔻درگذشت عالم وارسته آیتالله "شیخ محمد لاکانی"(1379 ش)
🔻روز جهاد کشاورزی
🔻وزارت تولیدات کشاورزی منحل شد (1350 ش)
🔻جنگلهای گیلان در اثر وزش باد گرم در شش منطقه آتش گرفتند. (1344 ش)
🔻موافقت "محمدعلی شاه قاجار" با انقلاب مشروطه (1327 ق)
🔻رحلت فقیه بزرگوار شیعه آیتالله العظمی حاج سید احمد خوانساری (1405 ق)
🔻برگزاری همایش "خلعید" در اروپا (1073 م)
🔻درگذشت "هانری بِرِگْسون" فیلسوف شهیر فرانسوی (1941 م)
🔻روز ملی و استقلال "میانمار" از استعمار انگلستان (1948 م)
🔻تشکیل کنفرانس سیاسی "دارالبیضاء" در مراکش (1961 م)
🔻زادروز نیوتن، کاشف جاذبه عمومی (1643 م)
🔻مرگ کامو، نویسندهی فرانسوی (1960 م)
👇👇👇
✅ @telaavat
🌺امام حسن عليه السلام:
آنچه را از دنيا طلبيده اى و بدان نرسيده اى، به منزله آن پندار كه هرگز به انديشه ات خطور نكرده است
اجْعَلْ ما طَلَبْتَ مِن الدُّنيا فَلَم تَظْفَرْ بهِ بمَنزِلَةِ ما لَم يَخْطُرْ بِبالِكَ
📚ميزان الحكمه جلد3 صفحه 68
✅ @telaavat 👈
گزارش تصویری آزمون مرحله سوم طرح ارزیابی و اعطای مدرک تخصصی به حافظان قرآن کریم در سازمان دارالقرآن الکریم 👇👇👇
📌📌📌
تفسیرنمونه
{بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ}
🏝🌋🏜
۞ {إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَىٰ ۖ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ ۖ فَأَنَّىٰ تُؤْفَكُونَ}
خداوند، شکافنده دانه و هسته است. زنده را از مرده خارج مى سازد، و بیرون آورنده مرده از زنده است. این است خداى شما! پس چگونه (از حق) منحرف مى شوید؟!
(انعام/95)
🎆🎆🎆
---------------------------------------------------
نخست مى فرماید: خداوند شکافنده دانه و هسته است (إِنَّ اللّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى).
فالِق از ماده فَلْق (بر وزن فرق) به معنى شکافتن چیزى و جدا کردن بعضى از بعض دیگر است.
حَبّ و حَبّة به معنى دانه هاى خوراکى و غذائى است، مثل گندم و جو و آنچه که قابل درو کردن است.
ولى گاهى به دانه هاى دیگر گیاهان نیز گفته مى شود.
نَوى به معنى هسته است، و این که: بعضى گفته اند: مخصوص هسته خرما است، شاید به خاطر این بوده که عرب به واسطه شرائط خاص محیطش هنگامى که این کلمه را به کار مى برد، فکرش متوجه هسته خرما مى شد.
اکنون ببینیم چه نکته اى در این تعبیر نهفته شده است.
باید توجه داشت: مهم ترین لحظه، در حیات یک گیاه، همان لحظه شکافتن دانه و هسته است که همانند لحظه تولد یک طفل، زمان انتقال از یک عالم به عالم دیگر محسوب مى شود، و مهم ترین تحول در زندگى او در این لحظه رخ مى دهد.
جالب این که: دانه و هسته گیاهان، غالباً بسیار محکمند، یک نگاه به هسته خرما و میوه هائى مانند هلو و شفتالو و دانه هاى محکم بعضى از حبوبات نشان مى دهد که: چگونه آن نطفه حیاتى که در حقیقت، نهال و درخت کوچکى است در دژى فوق العاده محکم محاصره شده است.
ولى دستگاه آفرینش آن چنان خاصیت تسلیم و نرمش به این دژ نفوذناپذیر، و آن چنان قدرت و نیرو به آن جوانه بسیار لطیف و ظریفى که در درون هسته و دانه پرورش مى یابد، مى دهد که بتواند دیواره آن را بشکافد و از میان آن قد برافرازد، به راستى این حادثه در جهان گیاهان، حادثه شگرفى است که قرآن به عنوان یک نشانه توحید انگشت روى آن گذاشته است.
سپس مى فرماید: موجود زنده را از مرده بیرون مى فرستد، و موجودات مرده را از زنده (یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ).
این جمله که نظیر آن در قرآن کراراً دیده مى شود، در حقیقت اشاره به نظام مرگ و حیات و تبدیل یکى به دیگرى است.
#التماس_تفکر📲
◻️◼️◻️◼️◻️◼️◻️◼️◻️◼️
🆔 @telaavat
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃🌼🍃
به رسم عاشقی میخوانیم:
دعای فرج حضرت حجة ابن الحسن( عج )
بسم الله الرّحمن الرّحیم
إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَهَ السَّاعَهَ السَّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃🌼🍃
✅ @telaavat👈