#کلام_علما
💠 استاد فاطمی نیا: هرکس روی زمین است، به برکت وجود حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلامالله علیها میباشد.
اگر میخواهید ببینید از چشم خدا افتادهاید یا خیر، به خودتان مراجعه کنید، اگر هنوز در دل خود نسبت به حضرت زهرا سلامالله علیها محبت دارید، پس بدانید که از چشم خدا نیفتادهاید.
ترک گناهان موجب میشود این محبت بیشتر گردد.
👇👇👇
✅ @telaavat
🔵هرچیزی حکمتی دارد
🌟حضرت موسي عليه السلام فقيري را ديد كه از شدت تهيدستي ، برهنه روي ريگ بيابان خوابيده است.
🔰چون نزديك آمد ، او عرض كرد : اي موسي ! دعا كن تا خداوند متعال معاش اندكي به من بدهد كه از بي تابي ، جانم به لب رسيده است.
✨موسي علیه السلام براي او دعا كرد و از آنجا (براي مناجات به كوه طور) رفت.چند روز بعد،موسي عليه السلام از همان مسير باز مي گشت.ديد همان فقير را دستگير كرده اند و جمعيتي بسيار در گردن اجتماع نموده اند ، پرسيد : چه حادثه اي رخ داده است ؟
✳️حاضران گفتند : تا به حال پولي نداشته تازگي مالي بدست آورده و شراب خورده و عربده و جنگجويي نموده و شخصي را كشته است . اكنون او را دستگير كرده اند تا به عنوان قصاص ، اعدام كنند!
🔆پس موسي عليه السلام به حكمت الهي اقرار كرد ، و از جسارت و خواهش خود استغفار و توبه نمود
🔱خداوند در قرآن مي فرمايد : اگر خدا رزق را براي بندگانش وسعت بخشد ، در زمين طغيان و ستم مي كنند.
🌺چه زیباست در برابر حوادث و اتفاقاتی که از علت آنها بی خبریم، به خداوند مهربان اعتماد کنیم و زبان حالمان همیشه این باشد:
🌹"الهی رضا برضائک،صبرا علی بلائکْ و تسلیماً لاَمرْک "
✅ @telaavat
#من_زنده_ام
#قسمت_صدوهشتادونهم🌷
دقیقا" در همان مدت ، اردوگاه با قحطی آب مواجه شده بود . گاهی رفتن به حمام یک ماه تا چهل روز طول می کشید و طولانی شدن فاصله بین دو حمام ضیافت شپش ها را دلچسب تر و مصیبت ما را سنگین تر و غیر قابل تحمل تر می کرد . کارمان درآمده بود . از زمانی که آزادباش تمام می شد و داخل قفس می رفتیم ساعت های طولانی مشغول بکش بکش شپش ها بودیم . قبلا هم در زندان الرشید به این درد و بیماری گرفتار شده بودیم اما قد و قواره شپش های الانباربا شپشهای بغداد قابل مقایسه نبود ، شپشهای بغدادی لاغر و کشیده بودند و شکمهای کوچک داشتند اما شپشهای الانبار شکمشان آن قدر پرخون و بزرگ بود که هر بار یکی شان را می کشتیم ، صدایی مثل صدای بشکن در قفس کوچکمان طنین می انداخت . تمام وقت یا دستمان گیر خاراندن جای نیش این شپشها یا گیر کشتنشان بود . هرچه می کشتیم فایده نداشت . تابستان که کارمان شده بود کشتن سوسک و پشه و جیرجیرک ، آنهم سوسک های دو بند انگشتی که با وجود آن آغل ، خدا برایشان ساخته بود . زمستان هم گرفتار شپش و کک شده بودیم .
زمان آمدن هیات صلیب سرخ نزدیک بود و ما نگران بودیم که این میهمان های ناخوانده به آنها یا برادران مترجم بچسبند و آنها بی خبر همه جا با خودشان سوغات برند . دو پتو را پس دادیم و از خیرشان گذشتیم . آن قدر کلافه شده بودیم که مریم بعد از نمازهای یومیه این دعا را هم به ادعیه اضافه کرده بود : خدایا به جون لشگر بعث شپش بنداز که دستاشون فقط گیر خاروندن باشه !
حلیمه هم می گفت : هر شپشی که کشتیم و صدا داده ، همه با هم بگیم لعنت ہر صدام .
از خالد خواستیم اجازه خرید از حانوت را از صبحی ؛ فرماندهی اردوگاه بگیرد . ابتدا گفت : یک نفرتان میتواند برای خرید برود ولی سرانجام با چانه زنی ما ، با رفتن دو نفر موافقت کرد . این بار من و فاطمه به حانوت رفتیم ، دو قوطی شیر و دو بسته پنیر و دو قوطی کنسرو لوبیا و دو قوطی تن ماهی خریدیم . اما این بار یک خرید اضافه هم داشتیم ، از عیدی تیغ خواستم . قبل از اینکه عیدی تیغ را بدهد فاطمه گفت :
- تیغ برای چی میخوای ، بذار برادرا ازش استفاده کنن ، اونا بیشتر احتیاج دارن .
گفتم : یه دونه تیغ به جایی برنمی خوره !
بالاخره فاطمه راضی شد که تیغ هم به خریدمان اضافه شود . به قفس که برگشتیم ، همه خریدمان به جز تیغ را به فاطمه سپردم .
دوبارہ پرسید : خب حالا تیغ رو ہرا چی می خوای؟
این را که گفت ، مریم و حلیمه با تعجب گفتند: چی ، تیغ ، به جای تیغ ، نخ گلدوزی می خریدین ،
گفتم : این از نخ گلدوزی واجب تره .
فاطمه دستش را دراز کرد و گفت : یالله سریع ، تیغ رو بده اصلاً خریدش اشتباه بود .
گفتم : بفرمایید این باید دست شما باشه چون می خوام امشب موھام رواز ته با تیغ بزنی .
هر سه از خنده غش کردند و گفتند : چی؟ مگه دیوونه شدی؟
- به خاطر چهار تا کک و شپش که آدم موهاش رو تو زباله دونی نمی ریزه ، قشنگی دختر به زلف و گیسشه
- با همه چی شوخی ، با گیس خودت هم شوخی ؟!
- تا چند وقت دیگه دوباره آب اردوگاه وصل می شه اون وقت با آب جوش به قیمت کنده شدن پوست سرمون هم که شده اونا رو نابود می کنیم .
گفتم : من تصمیمم را گرفتم .
حلیمه گفت: شوخی رو بذار کنار تو اگه این کارو کردی، من اسممو می ذارم زلف علی
مریم گفت : اگه این کارو کردی منم اسممو می ذارم غضنفر،
به فاطمه گفتم : تو اسمتو چی می ذاری ،
فاطمه گفت : من اسممو دوست دارم اما بهت قول میدم اگه کچل کردی و آزاد شدیم به علیرضا نگم عروس کچله
ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat
4_473160698570998105.mp3
585.7K
💠 هر روز یک صفحه قرآن
🔸🔶 دلت❤️را به خدا بسپار...
📗 قرائت صفحه 33 قرآن
👇👇👇
✅ @telaavat
🗓 تقویم روز 👇👇👇
🔸 یکشنبه
🔸 ۳۰ دی سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی
🔸 ۱۳ جمادیالاول سال ۱۴۴۰ هجری قمری
🔸 ۲۰ ژانویه سال ۲۰۱۹ میلادی
📿 ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «یا ذالجلال و الاکرام»
🗒 مناسبتها:
🔻شهادت حضرت فاطمهی زهرا سلام الله علیها "به روایتی" (11 ق)
🔻انتشار خبر بازگشت حضرت امام به ایران (1357 ش)
🔻کشته شدن "ابراهیم بن مالک اشتر" در نبرد با خاندان اُمَوی (71 ق)
🔻تولد "میرزا فضل علی ایروانی" متخلص به "صفا" عالم و ادیب مسلمان (1278 ق)
🔻وفات محقق حلی، دانشمند جلیلالقدر (676 ق)
🔻درگذشت "نظام وفا کاشانی" شاعر ایرانی در تهران (1343 ش)
🔻درگذشت مهندس "مهدی بازرگان" اولین نخستوزیر جمهوری اسلامی ایران (1373 ش)
🔻آتش زدن مرکز فرهنگی ایران در لاهور پاکستان توسط گروهک صحابه (1375 ش)
🔻شهادت شهید ارسلان حبیبی (1360 ش)
🔻بر اساس لایحه جدید تقسیمات کشوری ایران به 17 استان و 145 شهرستان تقسیم گردید. (1338 ش)
🔻کشف اشعه ایکس توسط "ویلهلم رونتگن" دانشمند معروف آلمانی (1896 م)
🔻پایان جنگ آزادیخواهانه ملت مسلمان اندونزی علیه استعمارگران هلندی (1948 م)
🔻تولد "آندره آمپر" ریاضیدان، فیزیکدان و کاشف فرانسوی (1775 م)
👇👇👇
🆔 @telaavat
🍀 #برگ_سبز
🌺 «ثواب یاری دادن به همسر»
🍃 حضرت علی(ع) میفرماید: رسول خدا بر ما وارد شد در حالي كه فاطمه زهرا کنار ديگ غذا نشسته بودند و من عدس پاک ميكردم.
🍃 حضرت فرمود: يا اباالحسن! عرض كردم لبيک يا رسول الله! فرمود: از من بشنو و من نميگويم مگر از طرف پروردگارم. مردي نيست كه در خانه به همسرش كمک كند مگر آنكه براي او عبادت يكسال كه روزها روزه باشد و شبها به عبادت ايستاده باشد نوشته شود و خداوند آنچه را به صابرين عطا كرده به او عطا كند
🍃 يا علي يك ساعت خدمت در خانه بهتر است از عيادت بیماران و پوشاندن برهنگان و سیر کردن گرسنگان و...
✨يا علي كسي كه از خدمت خانواده كراهت نداشته باشد، کارش كفاره گناهان باشد و غضب خدا را فرو کاهد و حسنات و درجاتش را زياد كند✨
✨ يا علي خدمت نكند خانواده را مگر مردان صديق يا شهيد يا مردي كه خداوند خير و دنيا و آخرت او را خواسته باشد
📚 بحارالانوار، ج103، ص132
👇👇👇
✅ @telaavat
💠وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاْ َرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ
ترجمه:
در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: بندگان شایسته ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد !
🍃🌷🍃🌷
و به این ترتیب معنى آیه چنین مى شود: ما علاوه بر قرآن در تمام کتب انبیاء پیشین نوشتیم که سرانجام سراسر روى زمین در اختیار بندگان صالح خدا قرار خواهد گرفت.
✍✍تفسیر نمونه
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
✅ @telaavat
👆👆👆👆
⚠️اين زنان چه كرده بودند؟
♥️✨اميرالمؤمنين على عليه السلام مى فرمايد:
✍🏻روزى با فاطمه محضر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رسيديم، ديديم حضرت به شدت گريه مى كند. گفتم :
پدر و مادرم به فدايت يا رسول الله! چرا گريه مى كنى؟
✍🏻 فرمود: يا على! آن شب كه مرا به معراج بردند، گروهى از زنان امت خود را در عذاب سختى ديدم و از شدت عذابشان گريستم. (و اكنون گريه ام براى ايشان است).
◇ زنى را ديدم كه از موى سر آويزان است و مغز سرش از شدت حرارت مى جوشد.
◇ زنى را ديدم كه از زبانش آويزان كرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوى او مى ريزند.
◇ زنى را ديدم، گوشت بدن خود را مى خورد و آتش از زير پاى او شعله ور است.
◇ و زنى را ديدم دست و پاى او را بسته اند و مارها و عقرب ها بر او مسلط است.
◇ زنى را ديدم از پاهايش در تنور آتشين جهنم آويزان است.
◇ زنى را ديدم، از سر خوك و از بدن الاغ بود و به انواع عذاب گرفتار است.
◇ و زنى را به صورت سگ ديدم و آتش از نشيمنگاه او داخل مى شود و از دهانش بيرون مى آيد و فرشتگان عذاب عمودهاى آتشين بر سر و بدان او مى كوبند.
✍🏻حضرت فاطمه عليهاالسلام عرض كرد: پدر جان! اين زنان در دنيا چه كرده بودند كه خداوند آنان را چنين عذاب مى كند.
❤️✨رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
◆ دخترم! زنى كه از موى سرش آويخته شده بود، موى سر خود را از نامحرم نمى پوشاند.
◆ و زنى كه از زبانش آويزان بود، بدون اجازه شوهر از خانه بيرون مى رفت.
◆ و زنى كه گوشت بدن خود را مى خورد، خود را براى ديگران زينت مى كرد و از نامحرمان پرهيز نداشت.
◆ و زنى كه دست و پايش بسته بود و مارها و عقرب ها بر او مسلط شده بودند، به وضو و طهارت لباس و غسل حيض اهميت نمى داد و نماز را سبك مى شمرد...
◆ و زنى كه سرش مانند خوك و بدنش مانند الاغ بود، او زنى سخن چين و دروغگو بود.
◆ و اما زنى كه در قيافه سگ بود و آتش از نشيمنگاه او وارد و از دهانش خارج مى شد، زنى خواننده و حسود بود.
✍🏻سپس فرمود:
واى بر آن زنى كه همسرش از او راضى نباشد و خوشا به حال آن زن كه همسرش از او راضى باشد.
📚 شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ج2، ص 9-11
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
✅ @telaavat👈