ثبت نام چهاردهمین دوره آزمون های ارزیابی و اعطای مدرک تخصصی به حافظان قرآن کریم در رشته های حفظ 10جزء،20 جزء و کل قرآن کریم به همت سازمان دارالقرآن الکریم آغاز شد.
لینک ثبت نام
👇👇👇👇👇
http://telavat.com/fa/node/62766
✍ بیانیه سازمان دارالقرآن الکریم به مناسبت یوم الله 22 بهمن
بسم الله الرحمن الرحیم
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا (سبأ/ 64)
چهلمین سال پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، تجلیگاه پیروزی ملتی است که با ایمان و وحدت کلمه، در پرتو رهبری حکیمانه ولایت فقیه راه و رسم ایستادگی و مقاومت را به جهانیان آموخت و اثبات کرد که استقلال و آزادی دست یافتنی است. ملتی که چهل سال فشارها و تهدیدهای استکبار جهانی و صهیونیزم را تحمل کرد و نشان داد که پیروی از قرآن و سیره اهل بیت(ع) راهی مطمئن در دستیابی به عزت و استقلال است.
جشن چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی در حالی برگزار می گردد که ملت آزاده ایران به جرم مقاومت و استقلالخواهی، سنگین ترین تحریمها و محاصره اقتصادی را در سالهای اخیر متحمل شده است؛ اما تردیدی نیست که این مردم قهرمان، همچون سالهای گذشته، امسال نیز با شکوه و اقتدار بیشتر، ضمن حضور در صحنه و با تجدید میثاق با آرمانهای بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران و با بیعت مجدد با رهبر فرزانه انقلاب اسلامی(مدظله العالی)، حقانیت راه استوار خود و ناکارآمدی فشارهای ظالمانه را در تاریخ ثبت خواهد کرد.
سازمان دارالقرآن الکریم از آحاد ملت قهرمان ایران به ویژه جامعه قرآنی دعوت مینماید در چهلمین بهار آزادی، با شرکت حداکثری در راهپیمایی یوم الله 22 بهمن اتحاد، انسجام، اخوت و بصیرت خود را به معرض نمایش گذارند و حمایت خود را از تداوم راه امام راحل(ره) و شهدای گرانقدر و سیاستهای انقلابی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در عرصههای سیاسی و تقویت توان دفاعی کشور و جبهه مقاومت در سراسر جهان اعلام نمایند.
« و السّلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#شخصیت_های_قرآنی
✨حضرت عزیر علیه السلام✨
✍
عزیز یکی از پیامبران بنی اسرائیل است دين يهود را تجديد نمود، و تورات را بعد از آن كه در واقعه بخت النصر پادشاه بابل و تسخير بلاد يهود و ويران نمودن معبد و سوزاندن كتاب هاى ايشان به كلى از بين رفت دوباره آن را به صورت كتابى به رشته تحرير درآورد. در قرآن به عنوان آیتی از آیات الهی درباره معاد، راجع به مرگ صد ساله شخصى، و زنده شدن او بعد از صد سال، داستانی به صورت فشرده نقل شده است.
✍
وجه تسميه عزیر
"عزير" در لغت عرب همان "عزرا" در لغت يهود است، و از آن جا كه عرب به هنگامى كه نام بيگانه اى را بكار مى برد، معمولا در آن تغييرى ايجاد مى كند، مخصوصا گاه براى اظهار محبت آن را به صيغه "تصغير" درمى آورد، "عزرا" را نيز تبديل به "عزير" كرده است، همان گونه كه نام اصلى "عيسى" كه "يسوع" است و "يحيى" كه "يوحنا" است پس از نقل به زبان عربى دگرگون شده و به شكل "عيسى" و "يحيى" درآمده است .
📜
نسب حضرت عزیر علیه السلام
عزیر یا همان عزرا از نسل فینحاس و نوه هارون بوده است. نسب او این گونه است که: عزرا بن سرايا بن غزريا بن حلقيا بن شلوم بن صاروق بن أخيطوب بن أمر يا بن عزريا بن مرايوث بن زرحيا بن عزّى بن بقى بن أبيشوع بن فينحاس بن العازار بن هارون.
👇👇👇
✅ @telaavat
هدایت شده از M.N
Allaho Akbar 22 bahman.mp3
585.9K
🇮🇷طنین صدای,,الله اکبر,,به یاد سال۵۷🇮🇷
🆔 @telaavat
👆👆👆
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 14
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«عراق، شوش را هم محاصره کرده.» بعد از شنیدن این جمله در اولین ایستگاه پیاده شدم. با خودم میگفتم شوش که همین نزدیکیست خودم بروم ببینم چه شده؟! وقتی به میدان شوش رسیدم هیچ خبری از جنگ نبود! بدون اینکه چیزی از کسی بپرسم رفتم سر کار اما شب قضیه را به برادرم گفتم. آن وقت بود که فهمیدم «شوش» اسم یکی از شهرهای خوزستان است نه فقط یک میدان در تهران!
همان شب باز هم فکر برگشتن به تبریز بیخوابم کرد. اول به برادرم و بعد به استادکارم گفتم که میخواهم برگردم. سه چهار روز از شروع جنگ میگذشت که از تهران دل کندم و به روستایمان برگشتم.
در خلجان فهمیدم دوستانم عضو سپاه شده اند. جنگ همه جا سایه انداخته بود و بعضی از دوستانم دنبال راهی برای اعزام به جبهه بودند. من هم بدون اینکه دنبال کاری بگردم رفتم سپاه که به نظرم اولین قدم برای اعزام به جبهه بود. در گزینش سپاه، پاسداری به نام «محمدرضا باصر» با من مصاحبه کرد، چه مصاحبه ای! سؤالاتی که از مسائل عقیدتی، سیاسی، احکام و... میپرسیدند بالاتر از سطح معلومات من بود. وقتی گفت: «رد شدی!» باورم نمیشد. جواب خیلی از سؤالات را بلد نبودم اما فکر نمیکردم به خاطر این سؤال و جواب مانع رفتن من به جنگ بشوند. آمدم خانه و اخم و دعوایم را هم آوردم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 15
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ذکر شب و روزم «جبهه» بود. روزها به این در و آن در میزدم تا راهی برای اعزام پیدا کنم و شبها در خانه هر کاری میکردم تا رضایت خانواده را جلب کنم؛ شام سر سفره نمی رفتم و میگفتم: «تا نذارید به جبهه برم چیزی نمیخورم.» گاهی که جر و بحث بالا میگرفت قهر میکردم و شب را در مسجد ده میخوابیدم. گاهی هم به باغ پناهنده میشدم و هر چه به دنبالم می آمدند، نمیرفتم.
برنامه روزانه ام مشخص بود؛ هر صبح به شعبه های ثبت نام بسیج در تبریز میرفتم. چند بار به بازار رفتم. امیدم به اعزام پایگاه بسیج آنجا بیشتر بود اما هر بار دست خالی مرا برمیگرداندند. میگفتند: «کمسن و سالی، نمیشه!» از گزینش سپاه که در اولین روز نا امید شده بودم، در بسیج هم التماس و گریه هایم مثل خیلیها بی اثر بود اما در خانه موفق بودم و حاج خانم کوتاه آمده بود. شاید هم از دست کارهای من خسته شده بود و فکر میکرد رفتنم بهتر از اینطور ماندنم است. وقتی از سپاه و بسیج نا امید شدم فکر کردم بروم ارتش. برای اینکه به حرفم گوش کنند مادرم را هم با خودم بردم. به نزدیکترین پاسگاه ژاندارمری در سردرود رفتیم. به واسطۀ حضور مادرم به حرفم گوش دادند. گفتم: «میخوام برم خدمت سربازی!»
ـ چند سالته؟!
ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat
A 048.mp3
510.7K
💠 هر روز یک صفحه قرآن
🔸🔶 دلت❤️را به خدا بسپار...
📗 قرائت صفحه 48 قرآن
👇👇👇
✅ @telaavat