#من_زنده_ام
#قسمت_صدوچهل_دوم🌷
مراسم بی بی با دو عزا تمام شد و اولین روز سال را بدون بی بی آغاز کردیم گویی بی بی رفت تا برایمان خبر تو را از عالم معنا بیاورد .
مات و مبهوت بهم خیره شده بودیم ، نه مرگ بود و نه زندگی ، نه روی زمین بودیم و نه آسمان . انگار در خلا نفس می کشیدیم و در برزخ گرفتار شده بودیم ، دور خودمان می چرخیدیم ، وقتی به زنده بودنت فکر می کردیم خوشحال می شدیم ، وقتی یاد اسیر بودنت می افتادیم گریه می کردیم . نه گریه از سر ضعف یا خدای ناکرده سر افکندگی بلکه دلمان می سوخت و به حال بدخواهان و ضعفایی گریه می کردیم که دختر هفده ساله ای را که در هیچ جای دنیا به اسیری نمی گیرند ، به اسیری گرفته اند و از اینکه سرنوشتت به سرنوشت دختر پیامبرگره خورده بود سربلند بودیم . هر وقت می شنیدیم که رژیم بعث از اسیران ایرانی تحت شرایط سخت و طاقت فرسایی نگهداری می کند پدر با اطمینان می گفت:
من مطمئنم معصومه صبوری می کنه و اونا رو از رو می بره و کسی نمی تونه مقاومت اونو بشکنه .
شوهر خاله صنوبر که با کشورهای عربی معامله داشت ، می گفت : نگران نباشید اگر عراق باشه با پول پیداش می کنیم ، پول روی سنگ بذاری ، سنگ شکاف بر میداره ...
به یکی از دوستانش که در اردن بود پول قلمبه ای داد به شرط آنکه خبر خوش بیاورد . طرف معامله هم گفته بود خبر می آورم اما خوش و ناخوشش دیگه پای من نیست . هنوز هیچ خبری نرسیده بود که شب هفت بی بی خبر تصادف خاله صنوبر و خاله نصرت رسید و از دست دادن دو خواهری که مونس و همراه مادر بودند اوضاع خانواده و مادر را بدتر کرد .
تا مدتی هر کسی به طریقی ما را سر کسیه می کرد تا حرف تازه ای بزند یا از رادیو و تلویزیون عراق تصویری ، گزارشی و گاهی مصاحبه های اسرای ایرانی راکه از رادیو پخش می شد ، به ما بدهید .
چون مسئول اطلاعات سپاه بودم ، به اردوگاه پرندک که اردوگاه اسرای عراقی در ایران بود رفتم ، به زندگی و آسایشگاهای آنها که نگاه می کردم و حسرت می خوردم . تخم مرغی که مردم توی صف می ایستادند تا کوپنی آن را تهیه کنند و جیره بندی بود ، سهم صبحانه اسرای عراقی هم بود . چهره ها و هیکل ها همه سرحال و سرزنده بود و اصلا نیاز به پرسش و پاسخ و حال و احوال و مصاحبه نبود . دیدم که برنامه غذایی متنوع هفتگی ، دسر بعد از ناهار ، کلاس های فرهنگی ، علمی و آموزشی دارند . لباس های استراحتشان با لباس های بیرونشان متفاوت بود و جالب تر از همه اردوگاهشان در نقطه خوش آب و هوای ایران قرار داشت . ما هیچ اسیری را پنهان نکرده بودیم . تازه بعضی تمایل به پناهندگی داشتند و برنامه ملاقات با خانواده هایشان را ترتیب داده بودند . با تمام اسرای درجه دار و افسران صحبت کردم و سراغ گرفتم اما آنها همه چیز حتی چیزهایی را که خودمان هم می دانستیم را کتمان می کردند و می گفتند
- ما بی وطن هستیم اما معنی ناموس و غیرت را می فهمیم .
در هلال احمر کمیته ای تحت عنوان کمیته اسرا تشکیل شده بود که خانواده های اسرا به آنجا می رفتند و نامه می دادند و نامه می گرفتند . حتی گاهی تکه پارچه های گلدوزی شده ای از اسیران دریافت می کردند . کمیته اسرا پاتوق آقا شده بود . پانزده روز کار می کرد و پانزده روز استراحت داشت . در این پانزده روز استراحت به کمیته اسرای تهران ، شیراز، اصفهان ، اهواز و ... سر می زد و می گفت :
- " نامه رسون گاهی اشتباه می کنه و نامه ها رو جابه جا می برد ، شاید نامه های معصومه هم جابه جا شده "
کمیته اسرا سنگ صبور همه خانواده ها بود . همه کسانی که راه آنجا را یاد گرفته بودند ، یک درد مشترک داشتند و آن درد فراق بود . چشمان منتظر نو عروسان جوانی که هنوز رد حنای عروسی از روی دستشان پاک نشده بود ، مادرانی که کودکان پدر ندیده را در بی خبری و تنهایی به دنبال خود می کشیدند ، پدران ناتوانی که تنها نان آور و پرستار و امید زندگی شان رفته بود و پیرزن هایی که تمام جوانی شان را پای به ثمر رساندن درخت زندگی فرزندشان سپری کرده بودند ، همه و همه سرگردان و منتظر به دنبال خبری از گمشده هایمان می گشتیم .
ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat
4_5933827275991548446.mp3
1.1M
🔸🔶تلاوت صفحه 594 قرآن کریم
👇👇👇
✅ @telaavat
🗓 تقویم روز 👇👇👇
🔸 جمعه
🔸 ۹ آذر سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی
🔸 ۲۲ ربیع الاول سال ۱۴۴۰ هجری قمری
🔸 ۳۰ نوامبر سال ۲۰۱۸ میلادی
📿 ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «اللهم صل علی محمد و آل محمد»
🗒 مناسبت ها:
🔻تصویب تأسیس بانک ملی توسط مجلس شورای ملی (1285 ش)
🔻صدور و انتشار اعلامیه سران سه کشور متفق در تهران (1322 ش)
🔻برقراری مجدد حاکمیت ایران بر جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک (1350 ش)
🔻انجام عملیات محدود "کانی سخت" در منطقه مهران توسط سپاه (1360 ش)
🔻روز بزرگداشت "شیخ مفید"
🔻شهادت شهید عباس علی ذکاوتمند (1360 ش)
🔻دولت عراق پس از اطلاع از پیاده شدن نیروی دریایی ایران در سه جزیره با ایران قطع رابطه کرد (1350 ش)
🔻به دنبال اشغال جزیره تنب بزرگ و خلع سلاح پلیس آن جزیره کلیه ساکنان آن به دلخواه خود از جزیره خارج شدند و تنها هفت هندی در آنجا باقی ماند (1350 ش)
🔻جنگ میان شوروی و فنلاند آغاز شد. (1318 ش)
🔻وقوع غزوهی "بنی نضیر" و بیرون راندن یهودیان از مدینه (4 ق)
🔻درگذشت "محیالدین مغربی" منجم آندلسی (682 ق)
🔻شهادت "شیخ خلیفه مازندرانی" رهبر نهضت سربداران خراسان توسط مغولان (736 ق)
🔻حمله نیروهای نظامی شوروی به کشور فنلاند در آغاز جنگ جهانی دوم (1939 م)
🔻روز ملی و استقلال "باربادوس" از سلطهی استعماری انگلستان (1966 م)
🔻رحلت استاد "عبدالباسط محمد عبدالصّمد" استاد برجسته قرآن (1988 م)
👇👇👇
✅ @telaavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام صاحب زمان (عج)
هذا یوم الجمعه
دل را پر از طراوت عطر حضور ڪن
آقا تو را به حضرت زهرا ظهور ڪن
آخر ڪجایے اے گل خوشبوے فاطمه(س)
برگرد و شهـر را پر از امواج نور ڪن
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
👇👇👇
✅ @telaavat
#تفسیر_نور
🌸 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم🌸
🔷 بسْمِ اللَّه الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيمِ 🔷
👇 آيه 👇
🗯أَلَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيْباً كَأَن لَّمْ يَغْنَوْاْ فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كَانُواْ هُمُ الْخَسِرِينَ (92)
🍁جزء 9 سوره اعراف 🍂
🌺ترجمه 🌺
💭كسانى كه شعیب را تكذیب كردند، (چنان هلاك شدند كه) گویا در آن خانه ها سكونتى نداشته اند. آنان كه شعیب را تكذیب كردند، همانها زیانكاران هستند.
⚡️نکته ها⚡️
«یَغنَوا» از «غنى»، به معناى اقامت در مكان است، و با توجّه به معناى اصلى غنا (بىنیازى)، گویا كسى كه محل اقامت و منزل آماده دارد، بى نیاز است.
خسارت بزرگ از آنِ مشركان است كه به جاى ایمان به خداى یكتا، شرك مى ورزند و به جاى رهبرى معصوم، سراغ دیگران مى روند. لذا به جاى زندگى أمن، خانه خراب مى شوند، به جاى بهشت به دوزخ مى روند وبه جاى رضوان، گرفتار خشم الهى مى شوند.
🔢پيام ها 🔢
1⃣توجّه به عاقبت شوم كفّار، درس عبرت است. «الّذین كذّبوا شعیباً»
2⃣ نیرنگ هاى اهل باطل، نقش بر آب مى شود. «كأن لمیغنوا فیها» (كفّار در پى اخراج حضرت شعیب بودند، امّا خودشان در خانه هایشان هلاك شدند).
3⃣ هنگام فرا رسیدن قهر خدا، زیانكاران واقعى مشخّص مى شوند. «هم الخاسرین» (در آیه ى قبل، كافران طرفدارى از حضرت شعیب را خسارت دانستند، اینجا خداوند مى فرماید: خودشان زیانكارند.)
👇👇👇
✅ @telaavat
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃🌼🍃
به رسم عاشقی میخوانیم:
دعای فرج حضرت حجة ابن الحسن( عج )
بسم الله الرّحمن الرّحیم
إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَهَ السَّاعَهَ السَّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
👇👇👇
✅ @telaavat
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃🌼🍃
🍀 #برگ_سبز
🌺 مگر من جزو اصول دینم؟
🍃 امام (ره) در جنبه رهبری، هیچ گاه خود را از دیگران بلندتر، بزرگ تر و بالاتر نمی دید. روزی در جلسه ای درباره گروهی از افراد صحبت شد، امام فرمودند: از این گروه، افرادی که من می شناسم کاملاً مذهبی هستند. شخصی به ایشان عرض کرد: آنان شما را قبول ندارند
🍃 امام بدون کوچک ترین ناراحتی گفتند: قبول نداشته باشند، من که جزو اصول دین نیستم که اگر قبول نکنند بگویم ایمانشان ناقص است
🍃 در جلسه ای دیگر، شخصی گفت: چرا این قضات دادگستری را که درمیان مردم قضاوت می کنند، بیرون نمی ریزید؟ اینها که آدم های فاسقی هستند. امام فرمودند: چرا غیبت می کنید؟ از کجا فهمیدید اینها فاسق اند؟ او گفت: آنها ریش خود را با تیغ می تراشند
🍃 امام پرسیدند: از کجا می دانید ریش تراشیدن را حرام می دانند تا فاسق شوند؟ گفت: شما فرموده اید که احتیاط واجب آن است که ریش را با تیغ نتراشیم. امام فرمودند: از کجا فهمیدید که آنها مقلّدین من هستند و از دیگران تقلید نمی کنند؟
👇👇👇
✅ @telaavat
در وصف تو واژه ها کریمند همه
دریا و بهار و لاله زاران بانو
💐۲۳ ربیع الاول سالروز ورود کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام به شهر قم، تبریک و تهنیت باد. 💐
✅ @telaavat
#من_زنده_ام
#قسمت_صدوچهل_سوم🌷
نامه ها برای ما که نه جنگ دیده بودیم و نه می دانستیم اسیر جنگی چیست ، تازگی داشت . نامه هایی که اسیران جنگی می فرستاند نه پاکت داشت و نه تمبر، یک طرف آن در قسمت بالا علامت قرمز صلیب سرخ جهانی و آدرس و اسم فرستنده بود و پایین آن اسم و آدرس گیرنده و طرف دیگر آن چند خطی اسیر می نوشت و چند خطی را خانواده او . نامه ها باز می آمد ، خط به خط نامه ها را همه می خواندند و گریه می کردند و می خندیدند و ساعت ها و روزها این کلمه ها را می خواندند و تفسیر و تعبیر می کردند . اما ما حتی این نامه ها را هم نداشتیم . همه دست نوشته ها را مرور می کردیم شاید در این خطوط اسمی یا حرفی یا نشانی از اسیر ما هم باشد . مادرم فکر می کرد باید به این نامه رسان ها مشتلق بدهیم تا از تو برایمان نامه بیاورد .
مادر گاهی ضمن پرداخت مشتلق ، آنها را به خانه می آورد و با ناهار و شام از آنها پذیرایی کرد . نامه رسان ها دیگر جرات نداشتند از در خانه ما رد شوند چون می دانستند آن روز از کار و زندگی می افتند . آنها هم خیلی دلشان می خواست بتوانند یک روز نامه ای و خبری برای مادر بیاورند اما این نامه ها در دست نامه رسان های اداره پست نبود و مادر همیشه شاکی می گفت :
- این چه نامه ایه که نمی دنش دست نامه رسون ، معصومه که نمی دونه ما کجاییم ، به کدوم نشونی نامه بده ؟
در هلال احمر، بر اثر رفت و آمد زیاد خانواده هایی که گم کرده ای داشتند ، بخشی برای خانواده های مفقود الاثر ایجاد شده بود . واژه مفقودالاثر برای مادرم اصلا مفهوم نبود ، مرتب می پرسید :
- مفقودالاثر یعنی زنده یا زبونم لال ...
- یعنی منتظر باشیم یا نه؟ یعنی حالشون خوب نیست؟
- یعنی کجا هستند؟
ما هم برای توجیه مادر می گفتیم
- مفقودالاثر یعنی مادری که همه امیدش به لطف خداس و همه چیز رو به خدا سپرده . صدام داره با شما می جنگه ، می خواد با این کارا شما رو از پا در بیاره وگرنه ، اسیر باید ثبت نام بشه و به خانواده اش نامه بنویسه .
ما حتی توی فیلم ها و قصه ها هم ندیده و نخوانده بودیم که اسیر را قایم کنند . کلمه مفقودالاثر برایمان کلمه نفرت انگیزی بود . هر چیزی قانونی دارد اما این دیگر شهر بی قانون بود .
وقتی فهمید می تواند با صبر کردن صدام را از پا در بیاورد صبوری می کرد . دیگر بی قراریها و دلواپسی هاش را به روی خودش نمی آورد و همه رو توی خودش می ریخت تا جایی که بعضی وقت ها می رفت مسجد و سخنرانی هم می کرد . آنها شب و روز زمستان و تابستان مشعول بافتن کلاه و ژاکت برای جبهه بودند .
کریم هم که به زبان انگلیسی تسلط کامل داشت ، مامور نوشتن نامه و شکایت های بین المللی به سازمان ملل و حقوق بشر و هر سازمان دولتی و غیر دولتی بود . حالا دیگر همه نیروهای صلیب سرخ جهانی را می شناخت و مرتب در حال مکاتبه با سوئیس - ژنو و همه سازمان های مدافع حقوق بشر بود . در همه نامه ها اشاره می کرد به اینکه شواهد عینی وجود دارد که خواهرمان به اسارت در آمده و در عراق است .
ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat
595.mp3
1.1M
🔸🔶تلاوت صفحه 595 قرآن کریم
👇👇👇
✅ @telaavat
🗓 تقویم روز 👇👇👇
🔸 شنبه
🔸 ۱۰ آذر سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی
🔸 ۲۳ ربیع الاول سال ۱۴۴۰ هجری قمری
🔸 ۱ دسامبر سال ۲۰۱۸ میلادی
📿 ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «یا رب العالمین»
🗒 مناسبت ها:
🔻لغو قرارداد دارسی مربوط به نفت جنوب توسط ایران (1311 ش)
🔻شهادت عالم نستوه و مجاهد آیتالله "سید حسن مدرس" به دستور "رضاخان" (1316 ش)
🔻اعلام لغو مصوبه انجمنهای ایالتی و ولایتی در روزنامهها به درخواست امام خمینی (ره) (1341 ش)
🔻رحلت فقیه بزرگوار آیتالله "میرزا جواد سلطان القُرّائی تبریزی" (1376 ش)
🔻روز مجلس شورای اسلامی
🔻شهادت شهید رضا روحالامین (1359 ش)
🔻عراق از ایران به مناسبت تصرف سه جزیره به سازمان ملل متحد شکایت کرد (1350 ش)
🔻ورود حضرت معصومه (س) به شهر مقدس قم (201 ق)
🔻رحلت "میرزا حسین خان دانش" ادیب و شاعر (1362 ق)
🔻فروپاشی اتحادیه کشورهای اروپایی موسوم به اتحاد مقدس (1825 م)
🔻امضای قرارداد "لوکارنو" درباره تثبیت مرزهای آلمان (1925 م)
🔻نخستین انتقال تصویر به وسیله تلگراف بین برلین و وین (1927 م)
🔻تصرف سرزمین فلسطین عربی توسط اردن (1947 م)
🔻ورود ناوهای هستهای امریکا در جنگ ویتنام (1965 م)
🔻روز ملی "رومانی"
🔻روز جهانی مبارزه با بیماری ایدز
👇👇👇
✅ @telaavat
امام على عليه السلام:
گذشته ی امروزت سپرى شد
و آيندهاش مورد ترديد است
و زمان حال غنیمت است
ماضي يَومِكَ فائتٌ، وآتيهِ مُتَّهَمٌ، ووَقتُكَ مُغتَنَمٌ
📚 غررالحكم، حدیث 9840
👇👇👇
✅ @telaavat
✨يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ
🕊مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ
✨خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۱۸﴾
✨اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا
🕊پروا داريد و هر كسى بايد بنگرد كه
✨براى فرداى خود از پيش چه
🕊فرستاده است و باز از خدا بترسيد
✨در حقيقت خدا به آنچه
🕊مى كنيد آگاه است (۱۸)
📚 سوره مبارکه الحشر
✍آیه ۱۸
👇👇👇
✅ @telaavat
🔻#تفسیر_نور🔻
🌸 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم🌸
🔷 بسْمِ اللَّه الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيمِ 🔷
🗯ألَّذِينَ عَهَدتَّ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِى كُلِّ مَرَّةٍ وَ هُمْ لَا يَتَّقُونَ (56)
🍁جزء 10 سوره انفال 🍂
✅ ترجمه
💭(بدترین جنبندگان نزد خداوند،) آنانند كه از ایشان پیمان گرفته اى، سپس پیمان خود را در هر بار مى شكنند و(در وفادارى وحفظ پیمان،) اهل تقوا و پروا نیستند.
⚡️نکته ها⚡️
پیمان پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله با یهودیان این بود كه به مشركان كمك نكنند ودر صدد آزار مسلمانان برنیایند، ولى یهودیان پیمان را شكستند و در جنگ خندق به مشركان اسلحه فروخته و آنان را یارى كردند.
در روایات آمده است: كسى كه و فادار نباشد و پیمان شكنى كند، منافق است، هرچند نماز بخواند و روزه بگیرد.
🔢پيام ها 🔢
1⃣ رهبر مسلمین مى تواند با كفّار پیمان ببندد. «عاهدت منهم» چنانكه پیامبر صلى الله علیه وآله پیمان هاى متعدّدى با كفّار مى بست، هرچند آنان متعهّد نبودند. «ینقضون عهدهم فى كلّ مرّة»
2⃣ پیمان شكنى دلیل بر پیمان نبستن مجدّد نیست. «ینقضون عهدهم فى كلّ مرّة»
3⃣ پیمان شكنى، با انسانیّت سازگار نیست. «شرّالدّوابّ... ینقضون عهدهم»
4⃣ كفر، زمینه ى پیمان شكنى است. «الّذین كفروا... ینقضون عهدهم»
5⃣ پیمان شكنى، بى تقوایى است. «ینقضون عهدهم... و هم لایتّقون»
6⃣ خطر بیشتر از سوى كسانى است كه پیمان شكنى شیوه و خصلت آنان شده و از آن پروایى ندارند. «ینقضون... فى كل مرّة... لایتّقون»
👇👇👇
✅ @telaavat
🔴 اطلاعيه سازمان سنجش آموزش كشور در خصوص «قانون اعطای مدرک کارشناسی و بالاتر به حافظان کل قرآن مجید» سال 1398 و بعد از آن
مشاهده خبر :
👇👇👇👇
http://www.sanjesh.org/FullStory.aspx?gid=2&id=5869
🌱 یک آیه
🌷 و في خَلْقِکُمْ وَ ما يَبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آياتٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ
🌿 و نیز در خلقت شما و هرجانداری که می پراکند، برای اهل یقین نشانه هایی
هست
💖 جاثیه، ۴
👇👇👇
✅ @telaavat
✨﷽✨
💠▫️هفت پند عرفانی
•☜ﺷﺐ ﺑﺎﺵ : ﺩﺭ ﭘﻮﺷﯿﺪﻥ ﺧﻄﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ
•☜ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺎﺵ : ﺩﺭ ﻓﺮﻭﺗﻨﯽ
•☜ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﺑﺎﺵ : ﺩﺭ ﻣﻬﺮ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﯽ
•☜ﮐﻮﻩ ﺑﺎﺵ : ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﺸﻢ ﻭ ﻏﻀﺐ
•☜ﺭﻭﺩﺑﺎﺵ : ﺩﺭ ﺳﺨﺎﻭﺕ ﻭ ﯾﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ
•☜ﺩﺭﯾﺎﺑﺎﺵ : ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﻣﺪﻥ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ
•☜ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ : ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﯽ ..
•☜ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻧﮑﻨﯿﺪ :
•☜ﺍﻭﻝ ﺁﻧﭽﻪ ﻧﯿﺴﺘﯿﺪ… ﺩﻭﻡ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻧﭽﻪ ﻫﺴﺘﯿﺪ ..…
•☜ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ
•☜ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ ﻭﻟﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻥ
ﭘﺲ ﮔﺮﻓﺖ ..!
•☜ﭼﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﻮﺯﻩ ﺑﺰﻧﯽ ﭼﻪ ﮐﻮﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﺑﺰﻧﯽ ﺷﮑﺴﺖ ﺑﺎ ﮐﻮﺯﻩ
ﺍﺳﺖ ..…
•☜ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ
ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﯼ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ..!
•☜«ﻗﺪﺭﺕ» ﺩﺭ ﺩﯾﺪﻥ ﻣﻌﺎﯾﺐ ﻧﯿﺴﺖ؛ ﺩﺭ ﮔﻔﺘﻦ ﻣﺤﺎﺳﻦ ﺍﺳﺖ ...
✅ @telaavat
#من_زنده_ام
#قسمت_صدوچهل_چهارم🌷
متاسفانه آنها فقط جواب می دادند
- اسیری به نام معصومه آباد در خاک عراق وجود ندارد . ما هیچ وقت مادر را از این پاسخ مطلع نمی کردیم .
کریم می گفت :
- زمانی که صلیب سرخ برای هلال احمر ایران نامه می آورد ، سرشان خیلی شلوغ می شد و همه کارمندان برای تقسیم نامه ها به بخش اسرا می رفتند . من هم به شوق اینکه شاید نامه ای برای ما آمده باشد ، صبح اول وقت ، آخر وقت یا بین روز به هلال احمر سر می زدم اما من هیچ وقت نامه ای نداشتم . آنجا به پدر و مادران سالخورده ای بر می خوردم که سواد خواندن و نوشتن نداشتند . یا برایشان نامه می خواندم یا برایشان نامه می نوشتم . گاهی خط های صفحه نامه تمام می شد . اما حرف های آنها هنوز تمام نشده بود . التماس می کردند :
- تو را خدا بازم بنویس :
ای نامه که می روی به سویش
از جانب من ببوس رویش
آنها برای یک کاغد نامه اضافه گریه و التماس می کردند . هلال احمر با همه محدودیت ها سعی می کرد آنها را راضی کند . در برگه دوم هم دوباره از غم فراق و دلتنگی هایشان می گفتند ؛ دلتنگی ای که پایانی نداشت .
وقتی نامه دوم هم تمام می شد باز با التماس می گفتند بنویس :
سر راهت نشینم تا بیایی
به قربانت کنم هر چه بخواهی
نامه های شهرستان ، به شهرستان ها می رفت . خانواده ها آنقدر مضطرب و نگران بودند که کارمندان هلال احمر را کلافه می کردند .
گاهی هر روز صبح قبل از شروع کارم ، سری به هلال احمر می زدم . چند روزی بود که وقتی می رسیدم پیرزن و پیرمرد اردبیلی را می دیدم که با چند قطعه عکس و یک بقچه کنار در ساختمان هلال احمر نشسته و گریه می کنند .
فارسی هم نمی دانستند . رفتم با یکی از دوستان ترک زبانم آمدم و پرسیدم :
- چرا گریه می کنید؟
عکس ها را نشان دادند و گفتند :
- این عکس محمد علی تنها پسرمان است ، ببین چقدر رشید و رعنا بوده ، اونقدر قوی هیکل و پهلوان بود که زنجیر پاره می کرد . حالا ببین بعد از که سال برای ما چه عکسی فرستاده ؟ از عکسش معلومه چقدر ناخوش و زار و مریضه .
در بقچه را باز کرد وگفت:
- یه روغن دون ، روغن محلی آوردیم که براش بفرستیم ، سه روزه التماس می کنیم ، کسی از ما نمی گیره ، خیر از جوونیت ببینی بیا و اینا رو راضی کن .
بعد از کلی صحبت و خواهش و تمنا آنها را راضی کردیم که روغن دان را به اردبیل برگرداند . چون ما جزء خانواده های مفقودالاثر بودیم سر و کارمان بیشتر با امور بین الملل بود و آنجا هم همیشه سوت و کور بود . گاهی مستقیم به دفتر سازمان ملل می رفتم و آنجا به انگلیسی با آنها چک و چانه می زدم . هم من آنها را به اسم می شناختم و هم آنها مرا .
بهترین روزها و خاطره های پدر و مادرها وقتی بود که نزد آنها می رفتم و برایشان از نامه ها وحرف های اسیران و نامه هایی که از طرف پدر و مادر اسراء می نوشتم تعریف می کردم . همه خانواده با اسراء دوست و فامیل شده بودیم . تازه بعضی وقت ها از روی بعضی نامه ها که قشنگ مشخص بود برای خودم یاد داشت بر می داشتم و برای مادر می اوردم . مادر وقتی به دیدن خانواده اسیران می رفتیم خیلی احساس آرامش می کرد . نامه هایشان را که می دید طوری روی کلمات دست می کشید که گویی دست و سر اسیران را نوازش می کند . هیچ کدامشان نه آقا و نه مادر ، تصویری از اسارت نداشتند و دائم به خانواده های اسراء التماس می کردند در نامه هایتان دو کلمه از دخترما هم بنویسید یا از عزیزان اسیرتان در مورد دختر ما بپرسید .
بعضی روزها هر دو کنار هم می نشستند و از شیرین زبانی های و بازی های بچگی ات می گفتند و از هم می پرسیدند : اگر یک روز از تو دست خطی دریافت کنند چه کارش می کنند
ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat
596.mp3
956.1K
🔸🔶تلاوت صفحه 596 قرآن کریم
👇👇👇
✅ @telaavat
🗓 تقویم روز 👇👇👇
🔸 یکشنبه
🔸 ۱۱ آذر سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی
🔸 ۲۴ ربیع الاول سال ۱۴۴۰ هجری قمری
🔸 ۲ دسامبر سال ۲۰۱۸ میلادی
📿 ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «یا ذالجلال و الاکرام»
🗒 مناسبت ها:
🔻شهادت "میرزا کوچک خان جنگلی" رهبر قیام مردمی جنگل (1300 ش)
🔻همهپرسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (1358 ش)
🔻سرنگونی دولت سامانی و پایهگذاری حکومت "غزنویان" توسط "الب تکین" (350 ق)
🔻درگذشت "ابن بواب" فقیه، ادیب و خوشنویس (413 ق)
🔻وقوع آتشسوزی عظیم و دهشتناک لندن و ویران شدن نیمی از شهر (1666 م)
🔻تاجگذاری "ناپلئون بُناپارت" بهعنوان امپراتور فرانسه (1804 م)
🔻فتح بزرگ "ناپلئون بُناپارت" در نبرد تاریخی "اوسْتِرلیتْزْ" (1805 م)
🔻پایان عصر جمهوری دوم فرانسه و آغاز امپراتوری "ناپلئون سوم" (1852 م)
🔻ساخت اولین پیل هستهای جهان توسط "انریکو فرمی" و آغاز عصر اتم (1942 م)
🔻تقسیم شبهجزیره کره به دو قسمت شمالی و جنوبی (1945 م)
🔻آغاز قیام "فیدل کاسترو" انقلابی کوبایی علیه "باتیستا" دیکتاتور این کشور (1956 م)
🔻روز ملی و استقلال "امارات متحده عربی" و خروج از تحتالحمایگی انگلستان (1971 م)
🔻روز جهانی لغو بردگی
🔻بینظیربوتو نخستوزیر پاکستان شد (1988 م)
🔻درگیری مسلحانه حزب کمونیست مالایا با دولت مالزی به پایان رسید (1989 م)
👇👇👇
✅ @telaavat
امام صادق عليه السلام:
سه هنگام است كه در آنها، دعا از درگاه خداوند متعال، محجوب نمى مانَد:
در پسِ نماز واجب
و هنگام بارش باران،
و هنگام پديدار شدن نشانه اى از اعجاز خداوند در زمين
📚 الدعوات، صفحه 35
👇👇👇
✅ @telaavat