#طرح_سومین_ختم_تلاوت_روزانه_قرآن_کریم
دوشنبه ، ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
🌸جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان (عج) به نیابت از شهید
( علی کبودوندی )
🌹🍃
📖صفحه ۱۸۷ سوره مبارکه توبه
📌 از جزء دهم
@telavatghoranrozane
🌷نکته تفسیری صفحه ۱۸۷🌷
قطع رابطه ی کامل و لغو هر گونه پیمان با مشرکان:
هشت سال پس از هجرت پیامبر، شهر مکّه را مسلمانان فتح کردند و قلب سرزمین حجاز را به دست گرفتند و قدرت برتر آن سرزمین شدند. در آن زمان، پیامبر بنا بر صلاح دید خود، با برخی از اقوام و قبایل مشرک، «پیمان ترک جنگ» بسته بود و هر دو طرف عهد کرده بودند که از هر گونه تعرّض به یکدیگر و جنگ بپرهیزند. مشرکان امّا که با فتح مکّه پایگاه خود را از دست داده بودند، پیوسته نقشه ی نابودی مسلمانان را در سر می پروراندند و برای اقدام بر ضد مسلمانان آماده می شدند. از سوی دیگر، برخی از آداب و رسوم شرک آمیز آنان هنوز در محیط کعبه ـ که خانه ی مقدّس خدا و حرم پاک اوست رواج داشت؛ رسومی مانند طواف خانهی خدا به صورت عریان! پیامبر خدا از این وضیعت ناخشنود و منتظر فرمان الهی و تعیین تکلیف از جانب خدا بود. تا این که در سال نهم هجرت پیش از آغاز مراسم حج این آیات بر آن حضرت نازل شد و قاطعانه به پیامبر و مسلمانان ابلاغ شد که از این پس هر گونه پیمان و عهدنامه ای که میان آنان و مشرکان برقرار بوده، ملغی ست.
بر اساس این آیات، مشرکان چهار ماه فرصت داشتند که در مورد وضعیت خود بیندیشند و یکی از این دو راه را انتخاب کنند: یا اسلام بیاورند و در پناه اسلام، به سعادت دنیا و آخرت برسند؛ یا راه و رسم ننگین بت پرستی را ادامه دهند، که در آن صورت دیگر در امان نخواهند بود و فرصت زندگی از ایشان گرفته خواهد شد؛ زیرا شرک و بت پرستی، آفتی ست که نه تنها فرد مشرک، که جامعهی انسانی را به فساد می کشد و نابود می کند. پس از نازل شدن این آیات، پیامبر ابوبکر را مأمور کرد تا پیام خدا را در مسجدالحرام و در حضور مردم قرائت کند؛ شاید بدین علت که او معمولاً در جنگ ها کناره گیری می کرد و کسی از مشرکان به دست او کشته نشده بود. هنگامی که ابوبکر به نزدیک مكه رسید، جبرئیل از سوی خدا بر پیامبر نازل شد و به آن حضرت پیغام داد که فرمان خدا را فقط خود پیامبر یا شخصی از خاندان آن حضرت باید برای مردم بخواند. به همین سبب، پیامبر، حضرت علی را به سوی مکّه فرستاد. با اینکه بسیاری از اقوام و بستگان مشرکان در جنگ ها توسط حضرت علی کشته شده بودند و آنان کینه ی شدیدی از او به دل داشتند، آن حضرت، پیام را از ابوبکر گرفت و با شجاعت تمام در روز عید قربان و در سرزمین منی در میان مردم قرائت کرد. نکاتی که علی به کفّار اعلام کرد، این ها بود:
1ـ اعلام قطع رابطه و لغو پیمان
ها؛
2ـ ممنوعیّت شرکت مشرکان در حـج از سـال آیـنده؛
3ـ ممنوعیّت طواف در حال برهنگی؛
4ـ ممنوعیّت ورود مشرکان به خانه ی خدا. ذکر دو نکته از نکات این آیات لازم است:
1ـ آیه ی 4، گویای این است که مشرکانی که بر سر عهدشان با مسلمانان بمانند و بر ضد آنان توطئه چینی نکنند، تا پایان مدّت معاهده در امان هستند. این مطلب، نشانگر حساسیّت فوق العاده اسلام نسبت به رعایت عهد و پیمان حتّی با مشرکان است.
2ـ آیه ی 6 چنین می گوید که اگر یکی از مشرکان حتّی پس از اتمام مهلت چهارماهه بخواهد با اسلام آشنا شود، پیامبر و مسلمانان وظیفه دارند در کمال امنیّت و آرامش او را با تعلیمات اسلام آشنا کنند و سپس به محلّ امن خودش برسانند. براستی این آیه، نشانه ی بزرگی برای حمایت دین اسلام از فکر و اندیشه است و بیانگر این حقیقت که دست بردن به شمشیر، آخرین مرحله در پیش برد اهداف اسلامی است .
#طرح_سومین_ختم_تلاوت_روزانه_قرآن_کریم
سه شنبه ، ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
🌸جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان (عج) به نیابت از شهید
( سعید کمالی )
🌹🍃
📖صفحه ۱۸۸ سوره مبارکه توبه
📌 از جزء دهم
@telavatghoranrozane
🌷نکته تفسیری صفحه ۱۸۸🌷
برادر دینی:
واژه ی «برادر» برای مسلمانان واژه ی آشنایی است. در جوامع دینی، بسیاری از مسلمانان، یکدیگر را با این لفظ صدا می زنند؛ زیرا در کتاب آسمانی خود خوانده اند که افراد باایمان، برادر یکدیگرند. این مطلب در این آیه و آیه ی 10 سوره ی حجرات بیان شده است. در آن آیه می خوانیم که افراد باایمان، تنها یک رابطه با هم دارند، و آن رابطه ی برادری است. البتّه این موضوع، چیزی فراتر از یک ادّعا، و فرمانی ست که شاید در جامعه ی اسلامی به فراموشی سپرده شده، و اگر مسلمانان به آن عمل می کردند، بی شک حال و روز دیگری داشتند.
آری، از نظر قرآن، در میان افرادی که در محیط اسلام قرار می گیرند، رابطه ی خاصّی ایجاد می شود و آنان در قبال یکدیگر وظایف ویژه ای پیدا می کنند. پیشوایان معصوم ما بر این مطلب تأکید فراوانی کرده و در سخنانی، وظایف متقابل مسلمانان را برشمرده اند. یکی از این سخنان، حدیث گهرباری از پیامبر بزرگ اسلام است. آن حضرت در این باره فرموده است: «مسلمان بر برادر مسلمانش سی حق دارد و این حقوق پیوسته بر گردن برادر مسلمانش هست؛ مگر این که آن ها را ادا کند، یا این که برادر دینی اش از آنها چشم پوشد:
1ـ لغزش ها و اشتباهاتش را ببخشد؛
2ـ در هنگام اندوه و ناراحتی اش بر او رحم کند؛
3ـ عیب هایش را بپوشاند؛
4ـ از اشتباهاتش درگذرد؛
5ـ عذرش را بپذیرد؛
6ـ در پشت سرش در برابر بدگویان از او دفاع کند؛
7ـ همیشه خیرخواهش باشد؛
8ـ دوستی با او را نگه دارد؛
9ـ بر سر پیمانش با او بماند؛
10ـ در هنگام بیماری به عیادتش رود؛
11ـ اگر از دنیا رفت، به تشییع جنازه اش رود؛
12ـ دعوتش را بپذیرد؛
13ـ هدیه اش را قبول کند؛
14ـ هدیه اش را با هدیه ای جبران کند؛
15ـ از لطفش سپاسگزاری کند؛
16ـ به خوبی یاری اش کند؛
17ـ ناموسش را حفظ کند؛
18ـ حاجتش را برآورد؛
19ـ برای رفع نیازش، پا در میانی کند؛ 20ـ اگر عطسه کرد، به او «عافیت باد» بگوید؛
21ـ اگر راهش را گم کرد، راه نمایی اش کند؛
22ـ سلامش را پاسخ گوید؛
23ـ سخنش را خوب بشمارد؛
24ـ لطف و محبّتش به خود را نیکو نشان دهد؛
25ـ سوگندش را راست بشمارد؛
26ـ با دوست او دوستی کند، نه دشمنی؛
27ـ او را یاری کند؛ چه ظالم باشد و چه مظلوم! امّا اگر ظالم باشد، بدین صورت او را یاری کند که او را از ظلم و ستمکاری اش بازگرداند، و اگر مظلوم باشد، او را برای گرفتن حقّش یاری کند؛
28ـ او را با مشکلات تنها نگذارد و خوار و ذلیل نکند؛
29ـ هر خوبی ای که برای خودش دوست دارد، برای او نیز دوست داشته باشد؛
30ـ هر بدی ای که برای خودش نمی پسندد، برای او نیز نپسندد.» به راستی اگر روزی فرا رسد که مسلمانان چنین حقوقی را در میان خود رعایت کنند، بهشت روی زمین را تجربه خواهند کرد. به امید آن روز.
#طرح_سومین_ختم_تلاوت_روزانه_قرآن_کریم
چهارشنبه ، ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
🌸جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان (عج) به نیابت از شهید
( محمدهادی حاج رحیمی )
🌹🍃
📖صفحه ۱۸۹ سوره مبارکه توبه
📌 از جزء دهم
@telavatghoranrozane
🌷نکته تفسیری صفحه ۱۸۹🌷
قطع رابطه ی کامل و لغو هر گونه پیمان با مشرکان:
هشت سال پس از هجرت پیامبر، شهر مکّه را مسلمانان فتح کردند و قلب سرزمین حجاز را به دست گرفتند و قدرت برتر آن سرزمین شدند. در آن زمان، پیامبر بنا بر صلاحدید خود، با برخی از اقوام و قبایل مشرک، «پیمان ترک جنگ» بسته بود و هر دو طرف عهد کرده بودند که از هر گونه تعرّض به یکدیگر و جنگ بپرهیزند. مشرکان امّا که با فتح مکّه پایگاه خود را از دست داده بودند، پیوسته نقشه ی نابودی مسلمانان را در سر می پروراندند و برای اقدام بر ضد مسلمانان آماده می شدند. از سوی دیگر، برخی از آداب و رسوم شرک آمیز آنان هنوز در محیط کعبه که خانه ی مقدّس خدا و حرم پاک اوست رواج داشت؛ رسومی مانند طواف خانه ی خدا به صورت عریان! پیامبر خدا از این وضیعت ناخشنود و منتظر فرمان الهی و تعیین تکلیف از جانب خدا بود. تا اینکه در سال نهم هجرت پیش از آغاز مراسم حج ـ این آیات بر آن حضرت نازل شد و قاطعانه به پیامبر و مسلمانان ابلاغ شد که از این پس هر گونه پیمان و عهدنامه ای که میان آنان و مشرکان برقرار بوده، ملغی است.
بر اساس این آیات، مشرکان چهار ماه فرصت داشتند که در مورد وضعیت خود بیندیشند و یکی از این دو راه را انتخاب کنند: یا اسلام بیاورند و در پناه اسلام، به سعادت دنیا و آخرت برسند؛ یا راه و رسم ننگین بت پرستی را ادامه دهند، که در آن صورت دیگر در امان نخواهند بود و فرصت زندگی از ایشان گرفته خواهد شد؛ زیرا شرک و بت پرستی، آفتی است که نه تنها فرد مشرک، که جامعه ی انسانی را به فساد می کشد و نابود می کند. پس از نازل شدن این آیات، پیامبر ابوبکر را مأمور کرد تا پیام خدا را در مسجدالحرام و در حضور مردم قرائت کند؛ شاید بدین علت که او معمولاً در جنگ ها کناره گیری می کرد و کسی از مشرکان به دست او کشته نشده بود. هنگامی که ابوبکر به نزدیک مكه رسید، جبرئیل از سوی خدا بر پیامبر نازل شد و به آن حضرت پیغام داد که فرمان خدا را فقط خود پیامبر یا شخصی از خاندان آن حضرت باید برای مردم بخواند. به همین سبب، پیامبر، حضرت علی را به سوی مکّه فرستاد. با اینکه بسیاری از اقوام و بستگان مشرکان در جنگ ها توسط حضرت علی کشته شده بودند و آنان کینه ی شدیدی از او به دل داشتند، آن حضرت، پیام را از ابوبکر گرفت و با شجاعت تمام در روز عید قربان و در سرزمین منی در میان مردم قرائت کرد. نکاتی که علی به کفّار اعلام کرد، این ها بود:
1ـ اعلام قطع رابطه و لغو پیمان ها
2ـ ممنوعیّت شرکت مشرکان در حـج از سـال آیـنده
3ـ ممنوعیّت طواف در حال برهنگی
4ـ ممنوعیّت ورود مشرکان به خانه ی خدا.
ذکر دو نکته از نکات این آیات لازم است:
1ـ آیه ی 4، گویای این است که مشرکانی که بر سر عهدشان با مسلمانان بمانند و بر ضد آنان توطئه چینی نکنند، تا پایان مدّت معاهده در امان هستند. این مطلب، نشانگر حساسیّت فوق العاده اسلام نسبت به رعایت عهد و پیمان حتّی با مشرکان است.
2ـ آیه ی 6 چنین می گوید که اگر یکی از مشرکان حتّی پس از اتمام مهلت چهارماهه بخواهد با اسلام آشنا شود، پیامبر و مسلمانان وظیفه دارند در کمال امنیّت و آرامش او را با تعلیمات اسلام آشنا کنند و سپس به محلّ امن خودش برسانند. براستی این آیه، نشانه ی بزرگی برای حمایت دین اسلام از فکر و اندیشه است و بیانگر این حقیقت که دست بردن به شمشیر، آخرین مرحله در پیش برد اهداف اسلامی است .
#طرح_سومین_ختم_تلاوت_روزانه_قرآن_کریم
پنجشنبه ، ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
🌸جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان (عج) به نیابت از شهید
( مرتضی زنجانی کرامتی )
🌹🍃
📖صفحه ۱۹۰ سوره مبارکه توبه
📌 از جزء دهم
@telavatghoranrozane
🌷نکته تفسیری صفحه ۱۹۰🌷
کدام را بیشتر دوست دارید؛ خدا یا دنیا؟:
یکی از احساسات جدانشدنی از انسان، «احساس علاقه مندی و دوست داشتن» است. همه ی انسان ها به اشخاص یا اشیایی دل می بندند و آنها را دوست دارند؛ امّا ممکن است گاهی آن اشخاص یا چیزها در برابر انسان قرار گیرند و مانع رسیدنِ او به سعادتش شوند یا حتّی او را به بدبختی و هلاکت بکشانند. فرض کنید که با دوست عزیزی همسفرید و قرار است او در مسافرت رانندگی کند. در بین راه، او تصمیم می گیرد تندتر از سرعت مجاز براند و با حرکات مارپیچ خودنمایی کند و جان شما و دیگران را به خطر اندازد. آیا حفظ رابطه ی دوستی می تواند علت ادامه ی سفر با او باشد؟ آیا علاقه ی شما به او، از ادامه ی زندگی تان مهم تر است؟ زندگی ما در دنیا نیز مسافرتی است که چندین سال طول می کشد. در این مسافرت، ما با افراد و اشیایی همراه هستیم که به برخی از آنان به شدّت علاقه داریم؛ افرادی مانند پدر و مادر، برادر و خواهر، همسـر، فرزندان و بستگان؛ و اشیایی مانند خانه، وسیله ی نقلیه، طلا و جواهر و... . بی شک علاقه ی به این ها به خودی خود چیز بدی نیست؛ ولی اگر همین چیزهای خوب، مانع رسیدن ما به سعادت ابدی مان شوند و بخواهند ما را به درّه ی نابودی بیفکنند، دیگر نمی توان به آن ها دل بست. خدای مهربان در این آیات، به یاد انسان ها می آورد که مبادا علاقه ی به افراد و اشیای دوست داشتنی، آنان را از سعادت جاودانشان باز دارد. ممکن است کسی سؤال کند که ما از کجا بفهمیم علاقه مان به دنیا و افراد و اشیای آن خوب است یا بد. قرآن در پاسخ این پرسش، معیاری مشخّص کرده و فرموده که اگر علاقه ی شما به چیزهای دوست داشتنیتان، از علاقه ی شما به خدا و پیامبرش و جهاد در راه خدا بیشتر است، بدانید که در مسیر نادرستی قرار گرفته اید؛ ولی اگر بین دوراهی اطاعت از خدا و علاقه ی به دنیا، راه خدا را انتخاب کردید، بدانید که در مسیر سعادت قرار دارید. آری، مؤمنان به پدر و مادر خود علاقه مندند و به همسر و فرزندانشان عشق می ورزند و از مال و ثروت خویش محافظت می کنند؛ امّا هنگامی که سخن از خدا و دین او به میان آید، حاضرند از تمام علایق خود دل بکنند و تمام سختی ها را به جان بخرند. امیر مؤمنان علی، یکی از روشن ترین نمونه های چنین افرادی است. داستان زندگی او، سراسر ایثار و فداکاری و دل کندن از لذّت است. آن حضرت در کودکی ایمان آورد و چندین سال در شعب ابیطالب، با مسلمانان دیگر، طعم گرسنگی و محاصره ی اقتصادی را چشید. در 23 سالگی از خانه و کاشانه ی خود در مکّه جدا شد و به یثرب هجرت کرد. بخش عمده ای از دوران زندگی او در زمان حضور پیامبر در مدینه، در میدان های جنگ سپری شد؛ جنگ هایی که به فرموده ی خودش، در بسیاری از آن ها، با اقوام و بستگان مشرکش می جنگید و آن ها را می کشت. پس از رحلت پیامبر، عزیزترین یار و غمخوار او یعنی همسر گرامی اش حضرت زهرا را دشمنان اسلام به شـهادت رساندند و علی ـ آن پهلوان نـیرومـندـ 25 سال، برای حفظ اسلام و نیفتادن تفرقه در میان مسلمانان، در برابر پیمان شکنان سکوت پیشه کرد و از حق مسلّم خود، یعنی رهبری جامعه، چشم پوشید. اگرچه تاریخ، مانند آن رادمرد را به خود ندیده است، پیروان او نیز سرگذشت های افتخارآمیزی را رقم زده اند. دوران دفاع مقدّس در ایران، شاهد مردان بزرگی بود که برای رضای خدا از تمام علایق خود گذشتند و برترین سرمایه ی خویش یعنی جانشان را در راه خدا تقدیم کردند. یکی از آن مردان بزرگ، شهید محمّدابراهیم همّت بود. آن شهید گرامی در وصیّت نامه ی خویش گفته است: «من زندگی را دوست دارم؛ ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم.»