eitaa logo
محله‌ تلگرد🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
34 فایل
﷽ 🔹مااینجاهستیم تاشماروبافعالیتهای خوب محله مون که درمشهدمقدس هست آشناکنیم. مسائل‌ روز هم میذاریم. 🔹درخدمت مساجد، بسیج، شورای محله، هیئات، تشکل هاو تمام مردم شریف و شهیدپرورمحله و سایر مخاطبین فرهیخته🌷 ✅باماهمراه باشید. ✓ارتباط با مدیر👇 @mmatin0511
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله حق شناس: جوانی که وقتی بہ محرمات الهی می‌رسد چشم میپوشد امام زمان به او افتخار میکند💚 ╔═🇵🇸═══════🕊╗ @Telgerd𑁍محله تلگرد ╚🕊═══════🇵🇸═╝
هیئت نوجوانان ابناء الرضا برگزار میکند؛ دوشنبه ها بعد از نماز مغرب و عشاء طلاب ، علامه طباطبایی 22 مسجد امام رضا علیه السلام بانوای ذاکران اهل بیت منتظر حضور گرم شما عزیزان هستیم .
*نصراله سیچونی یکی از خیرین و مومنین و مغازه داران کاروانسرای کلگه مسجدسلیمان ۴۰ شبانه روز چله گرفته بود* *تا خدا را زیارت کند* تمام روزها روزه بود. در حال اعتکاف. از خلق الله بریده بود. صبح به صیام و شب به قیام. زاری و تضرع به درگاه او *شب ۳۶ ام ندایی در خود شنید که می گفت: ساعت ۶ بعد از ظهر، بازار شوشتری ها (مسگران)، دکان رضا زاده مسگر *برو خدا را زیارت خواهی کرد* نصراله سیچونی از ساعت ۵ در بازار شوشتری ها (مسگران) حاضر شد و در کوچه های بازار شوشتری ها از پی دکان می گشت... می‌گوید : پیرزنی را دیدم دیگ مسی به دست داشت و به مسگران نشان می داد، *قصد فروش آنرا داشت...* به هر مسگری نشان می داد، وزن می کرد و می گفت: ۴ ریال و ۲۰ شاهی *پیرزن می گفت: نمیشه ۶ ریال بخرید؟* مسگران می گفتند: خیر مادر، برای ما بیش از این مبلغ نمی صرفد. پیرزن دیگ را روی سر نهاده و در بازار می چرخید و همه همین قیمت را می دادند. *بالاخره به مسگری رسید که دکان مورد نظر من بود.* مسگر به کار خود مشغول بود که پیرزن گفت: این دیگ را برای فروش آوردم به ۶ ریال می فروشم ، خرید دارید؟ *مسگر پرسید چرا به ۶ ریال؟؟؟* پیر زن سفره دل خود را باز کرد و گفت: پسری مریض دارم، دکتر نسخه ای برای او نوشته است که پول آن ۶ ریال می شود! مسگر دیگ را گرفت و گفت: این دیگ سالم و بسیار قیمتی است. حیف است بفروشی، *امّا اگر مُصر هستی من آنرا به ۲۵ ریال می خرم!!!* پیر زن گفت: مرا مسخره می کنی؟!!! مسگر گفت: ابدا" دیگ را گرفت و ۲۵ ریال در دست پیرزن گذاشت!!! پیرزن که شدیدا متعجب شده بود؛ دعا کنان دکان مسگر را ترک کرد و دوان دوان راهی خانه خود شد. *نصراله سیچونی گفت* : من که ناظر ماجرا بودم و وقت ملاقات فراموشم شده بود، در دکان مسگر خزیدم و گفتم : عمو انگار تو کاسبی بلد نیستی؟!!! اکثر مسگران بازار این دیگ را وزن کردند و بیش از ۴ ریال و ۲۰ شاهی ندادند *در صورتی که...به ۲۵ ریال می خری؟!!!* مسگر پیر گفت : من دیگ نخریدم!!! *من پول دادم نسخه فرزندش را بخرد، پول دادم یک هفته از فرزندش نگهداری کند، پول دادم بقیه وسایل خانه اش را نفروشد، من دیگ نخریدم...* از حرفی که زدم بسیار شرمسار شدم در فکر فرو رفته بودم که *ندایی با صدای بلند گفت:* *با چله گرفتن و عبادت کردن کسی به زیارت ما نخواهد آمد!!!* *به وظیفه عمل کن و دست افتاده ای را بگیر و بلند کن ، ما خود به زیارت تو خواهیم امد* گر بر سرِ نفس خود،امیری مردی گر بر دِگران ، خرده نگیری مردی مردی نَبُوَد فتاده را ، پای زدن گر دست فتاده ای بگیری مردی ╔═🇵🇸═════════╗ @Telgerd𑁍محله تلگرد ╚═════════🇵🇸═╝
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥استاد شجاعی: 🔸️طبق احادیث عمر این انقلاب خیلی کوتاه است!!! ╔═🇵🇸═════════╗ @Telgerd𑁍محله تلگرد ╚═════════🇵🇸═╝
╔═🇵🇸═════════╗ @Telgerd𑁍محله تلگرد ╚═════════🇵🇸═╝